پایگاه خبری جماران: در طول 40 سال گذشته هیچ گاه رابطه دیپلماتیک صمیمانه ای بین ایران و عربستان سعودی برقرار نبوده و از حج خونین سال 1366 تا فاجعه منا در سال 1394 گواه این ادعا است. در این میان حوادث گوناگون دیگری رخ داد که مشکلات ایران و عربستان را پیچیده تر کرد که از جمله آنها شهادت شیخ نمر به دست نیروهای آل سعود بود. لذا از پنج سال پیش روابط دیپلماتیک ایران و عربستان قطع و سفارتخانه های دو کشور تعطیل شد.
اما اردیبهشت ماه امسال بود که سخنگوی وزارت امور خارجه ایران مذاکره با عربستان در عراق را تأیید کرد و این موضوع امیدواری ها برای بهبود روابط ایران با عربستان سعودی را زیاد کرد. از سوی دیگر سید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور منتخب ایران، همواره بر گسترش روابط با همسایگان تأکید دارد و به نظر می رسد یکی از راه های بهبود وضعیت اقتصادی کشور را در گسترش رابطه با کشورهای همسایه از جمله عربستان سعودی می بیند.
در آستانه شروع به کار دولت سیزدهم گفت و گویی با علی منتظری، کارشناس مسائل خاورمیانه، در خصوص آینده روابط ایران و عربستان سعودی داشته ایم که مشروح آن را در ادامه می خوانید:
با توجه به اینکه آقای رئیسی بر تقویت رابطه ایران با همسایگان تأکید دارد، به نظر شما آینده رابطه ایران و عربستان در دولت سیزدهم به چه سمت پیش خواهد رفت؟
روابط با همسایگان در حوزه سیاست خارجی بحث جدیدی نیست و همه دولت ها درباره توسعه روابط با همسایگان زیاد صحبت می کردند. البته به نظر می رسد رویکرد آقای رئیسی همکاری و گفت و گو با همسایگان در چهارچوب رفع مشکلات اقتصادی ایران است. یعنی انتهای هدفی که احتمالا دولت آقای رئیسی برای روابط با همسایگان دارند این است که مشکلات اقتصادی ایران برطرف شود. این یک محدودیت و هدفی است که احتمالا به کارکرد دو سه ساله احتیاج دارد.
بحث ایران و عربستان فقط مربوط به این دو کشور نیست. یعنی برخی پرونده های منطقه خاورمیانه به صورت خودکار منجر به بروز واکنش از سوی ایران یا عربستان می شود. مثلا موقعی که در عراق یک تحول سیاسی یا نظامی و امنیتی رخ دهد به سرعت عربستان و ایران واکنش نشان می دهند؛ و در سوریه و لبنان همین طور است. بنابر این ارتباط ایران و عربستان یا اعاده ارتباطات سیاسی و بازگشت به روابط دیپلماتیک نیازمند مؤلفه های جدی است که استمرار آن در حد سطح روابط عالی احتیاج به عوامل بسیار اساسی تری دارد.
تأثیر احیای برجام بر رابطه ایران و عربستان
از جمله موضوعات دیگری که در روابط ایران و عربستان مؤثر است، بحث برجام و مذاکرات وین و همین طور نقش آمریکا در چگونگی ساختن این دقایق است. به این معنا که با توجه به تحولاتی که در چهار دهه اخیر ما از عربستان سعودی دیده ایم، ترسیم سیاست های خارجی عربستان سعودی بر اساس همپیمانی استراتژیک با آمریکا است. من نمی خواهم از واژه هایی مثل «وابستگی عربستان سعودی» استفاده کنم. عربستان سعودی به عنوان یک حاکمیت سیاسی منطقه با افراد و ایده های خاص خودش، آمریکا را حامی و همپیمان استراتژیک خودش می داند و پیمان های نظامی و امنیتی، و فراتر از آن بحث های اقتصادی خودش را در قالب روابط با آمریکا توجیه و تفسیر می کند.
بنابر این، ابتدا باید پرونده هایی که بین ایران و عربستان هست حل و فصل شود و طبق چیزی که ما رسما از مقامات سیاسی کشور خودمان و همین طور مقامات عربستان سعودی شنیده ایم، یکی از آنها بحث نوع ارتباط ایران با عراق، سوریه، لبنان و یمن است و آنها دیدگاه های خاص خودشان را دارند. من فکر می کنم حل و فصل این پرونده ها برای دو کشور احتیاج به ماه ها گفت و گو دارد. یعنی اگر پذیرفته باشیم که موضوعی به نام پرونده هسته ای ایران بعد از 15 سال گفت و گو همچنان لاینحل باقی مانده، من فکر می کنم با توجه به باز بودن پرونده های مختلفی که بین ایران و عربستان در حوزه خاورمیانه وجود دارد، به چند ماه گفت و گو، احتیاج هست و سپس بازگشت به روابط سیاسی و گسترش روابط در حدی که ما در قالب روابط دیپلماتیک توجیه و تفسیر می کنیم.
اگر چالش های بین ایران و عربستان حل شود چه تأثیری بر مسائل عراق، سوریه، لبنان و یمن دارد؟
ما تجربه کارکرد سیاسی مشترک ایران و عربستان سعودی را داشته ایم. یعنی بعضی اوقات در داخل سوریه مشکلاتی پیش می آمد که به دلیل همراهی و همسویی عربستان سعودی و ایران مشکلات مربوط به سوریه حل و فصل می شد. در داخل لبنان نیز چندین بار این امر را شاهد بوده ایم که برای روی کار آمدن دولت ها و استقرار سیاسی در داخل لبنان برخی اوقات هماهنگی های صورت گرفته بین عربستان و ایران تأثیرات مثبتی بر تسریع در روند سیاسی و حل و فصل سیاسی مسائل لبنان داشته است.
بنابر این، اگر روابط ایران و عربستان بهبود پیدا کند، یک ایده این است که همکاری های نظامی و امنیتی در منطقه خلیج فارس از شورای کشورهای عربی حوزه جنوبی خلیج فارس به کل کشورهای حاضر در خلیج فارس تبدیل شود. یعنی ایران و عراق نیز در پیمان مشترکی حاضر شوند که شالوده های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، جهانگردی و نظامی داشته باشد و دایره امنیت و چگونگی برخورد با امنیت در حوزه خلیج فارس را به همین کشورها محدود کند که خروجی چنین حالتی می تواند عدم دخالت بیگانگان در این منطقه باشد.
البته ما نباید در این داستان ایده آل گرایی کنیم. در واقع قبض و بسط روابط سیاسی با کشورهای مختلف همچون ساخت برنامه های اقتصادی در یک کشور است. یعنی اینگونه نیست که هنوز پایه های ساختمانی ساخته نشده فرض کنیم می توانیم طبقه های دهم و یازدهم آن را زیباسازی کنیم. چنین چیزی اصلا در صحنه سیاست خارجی وجود ندارد. به همین دلیل وقتی گفته می شود ما می خواهیم روابط با یک کشور را اصلاح کنیم ابتدا مشکلات بین دو کشور باید حل و فصل و سپس یک دوره آزمون و خطا بین کشورها برقرار شود. به همین دلیل من فکر نمی کنم بازگشت روابط ایران و عربستان در یک سطح بسیار عالی به این سرعت انجام بگیرد.
حل و فصل مشکلات با عربستان، بازتاب بسیار مثبتی بر دیگر کشورهای منطقه دارد
ولی قطعا اگر ایران و عربستان موفق به حل و فصل مشکلات اولیه خودشان شوند، روابط ایران و عربستان از سر گرفته شود و جنگ روانی، تبلیغاتی و بعضا سیاسی در همین حوزه ها به پایان برسد بازتاب بسیار مثبتی بر دیگر کشورهای منطقه و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس خواهد گذاشت و آنها را تشویق خواهد کرد که در بهترین روابط با ایران باشند و این می تواند سرآمد گسترش روابط اقتصادی ایران با عربستان و همین طور با کشورهای ساحلی خلیج فارس باشد.
این کشورها با وجود اینکه در جاهایی مثل شرق آسیا، ترکیه و آسیای میانه ده ها میلیارد دلار سرمایه گذاری کرده اند و روابط اقتصادی دارند، این اقدام را در مورد ایران انجام نداده اند. روابط اقتصادی انحصاری با امارات وجود دارد که شاید بتوان گفت چرخه تجارت خارجی بیشتر به نفع امارات است ولی هیچ گونه سرمایه گذاری از این کشورها در داخل ایران مشاهده نکرده ایم. بنابر این در بحث بهبود روابط منطقه ای و استقرار امنیت، آرامش و صلح در منطقه خاورمیانه هم از سرگیری روابط ایران و عربستان 100 درصد می تواند مفید و مؤثر باشد.
چرخشی در مواضع حاکمان عربستان نسبت به ایران صورت نگرفته است
به نظر شما دلیل چرخش مواضع حاکمان عربستان و بهتر شدن مواضع آنها در خصوص ایران چه چیزی بوده است؟
من معتقد نیستم که چرخشی صورت گرفته است. اگر چرخش باشد باید خیلی سریع آثار آن در منطقه خاورمیانه ظاهر شود؛ ولی هیچ موضوعی حل و فصل نشده که از واژه «چرخش عربستان» در رسانه های گروهی ایران استفاده می کنند. حتی بعضا من می بینم برخی شخصیت های سیاسی از این واژه استفاده می کنند، ولی عملا این موضوع وجود خارجی ندارد. عربستان تمام کارهایی که برای مقابله با ایران در سر داشته را همچنان ادامه می دهد، مواضع سیاسی که در قبال نقش ایران در کشورهای یمن، عراق، لبنان، سوریه و دیگر کشورهای منطقه دارد به قوت خود باقی است، موضع عربستان در قبال برنامه هسته ای ایران عوض نشده و همچنان فشار می آورد که آمریکایی ها بپذیرند اگر قرار است توافقی با ایران انجام شود موضوع چگونگی ارتباط با کشورهای عربی و مسائل امنیتی منطقه را در توافق با ایران درج کنند.
بنابر این، من نمی دانم از کدام چرخش صحبت می شود. اگر یک روزی بعد از گفت و گوهای هسته ای، ایران با آمریکا پشت میز مذاکره نشست به معنای چرخش سیاست های ایران نیست و به معنای آغاز گفت و گو با طرفی است که صدها مشکل با هم دارند و می خواهند پشت این میز بنشینند تا ببینند مشکل حل می شود و آن گاه چرخش صورت بگیرد.
گفت و گوهای ایران و عربستان در عراق را هم شما در این چهارچوب تعریف می کنید؟
بله؛ به هر حال «گفت و گو» سیاست ایران هم هست و اگر عربستان سعودی پیشنهاد گفت و گو بدهد و ایران نپذیرد که گفت و گویی صورت نمی گیرد؛ یا اینکه ایران پیشنهاد گفت و گو بدهد و عربستان نپذیرد. اینکه ما تعبیر کنیم آغاز گفت و گوها یعنی چرخش در سیاست های عربستان یا ایران، چنین موضوعی هرگز تحقق خارجی پیدا نکرده است. اما مبدأ گفت و گو کار بسیار ارزنده و قابل دفاعی است. یعنی اینکه ایران در چند سال گذشته منادی گفت و گو با عربستان سعودی است و آنها هم بعضا از امکان گفت و گو با ایران صحبت می کردند، مثبت ارزیابی می شود.
به هر حال عربستان سعودی بر اساس روابطی که با آمریکا و نگاهی که به تحولات منطقه ای و بین المللی دارد، سیاست خودش را ترسیم می کند. شما مطمئن باشید اگر یک روز آمریکا از رأس قدرت به زیر کشیده شود و نتواند حامی استراتژیک عربستان سعودی باشد، حتما عربستان سعودی به دنبال جایگزین برای آنها می گردد. بنابر این، به رغم همه گرایش های سیاسی که عربستان سعودی دارد یا خاندان آل سعود در حاکمیت سیاسی این کشور دارند، برای خودشان حساب و کتابی دارند و بر اساس حساب و کتابی که انجام گرفته به نداهای ایران برای گفت و گو پاسخ مثبت دادند و این می تواند نقطه مثبت خیلی خوبی باشد.
گفت و های ایران و عربستان متأثر از نتایج مذاکرات وین است
اما شک نکنید گفت و گوهای دو جانبه بین ایران و عربستان که در بغداد آغاز شده متأثر از مذاکرات وین و نتایج این مذاکرات و موضوع بازگشت آمریکا به برجام یا عدم بازگشت این کشور است. اگر مذاکرات وین به نتیجه دلخواه ایران و تقسیم امتیازات و مصالح دو طرف منجر شود شما مطمئن باشید که تأثیر مثبت بر گفت و گوهای ایران و عربستان خواهد گذاشت. اما اگر در مذاکرات وین دوباره به بن بست برسیم و نتایجی از این مذاکرات به دست نیاید و آمریکا به برجام برنگردد، مطمئن باشید که تأثیر بسیار منفی بر مذاکرات یا گفت و گوهای ایران و عربستان بر جای خواهد گذاشت.
با توجه به جمیع مسائلی که اشاره کردید، به نظر شما احتمال باز شدن سفارتخانه های ایران و عربستان در دو کشور وجود دارد یا خیر؟
این یک احتمال منطقی است. ولی من چون نمی خواهم در این داستان ایده آل گرایی انجام بدهم به نظرم می رسد که باید منتظر باشیم یک دوره سه ماهه از آغاز به کار دولت آقای رئیسی بگذرد و ببینیم تیم سیاست خارجی ایشان در این رابطه چه اقداماتی انجام می دهند. با توجه به اینکه شعار اصلی دولت آقای ابراهیم رئیسی حل و فصل مشکلات اقتصادی ایران هست، حتی باید منتظر باشیم و ببینیم که تیم اقتصادی ایشان چه راهکاری برای حل مسائل و بحران های اقتصادی ایران دارد.
آنچه در داخل از همگرایی ها و همسویی ها در فضای سیاسی و اقتصادی ایران شکل می گیرد در سیاست خارجی دولت آینده نقش مهمی را ایفا خواهد کرد و می تواند به عنوان ابزار قدرت برای گفت و گوهای خارجی با عربستان یا هر طرف دیگری باشد.
بنابر این، من به عنوان یک کارشناس مسائل سیاسی منتظر خواهم ماند تا ببینم بعد از سه ماه مذاکرات وین و بحث بازگشت آمریکا به برجام به کجا خواهد انجامید و سیاست خارجی ایران به چه شکلی برای اجرا در خارج تفسیر و تأویل خواهد شد و آن گاه بهتر می توانیم قضاوت کنیم که آیا روابط ایران و عربستان می تواند منجر به بازگشایی مجدد و سریع سفارتخانه های دو کشور بشود یا نمی تواند.