این کتاب به قلم محمد قبادی در شش فصل تدوین شده و محصول بیش از صد ساعت مصاحبه با حجتالاسلام والمسلمین سیدهادی خامنهای است که در آرشیو «واحد تاریخ شفاهی دفتر ادبیات انقلاب اسلامی» وجود داشته و تدوینگر اثر نیز در تکمیل آن کوشیده است و سرانجام متنی به دست خواننده داده که بتوان از میان آن، بخشی از تاریخ انقلاب اسلامی را جستجو کرد.
پایگاه خبری جماران: خاطرات شفاهی فعالان، مبارزان و تأثیرگذاران در نهضت امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی یا هر موضوع قابل بحث، یک منبع تاریخی یا سند تلقی میشود و از اینرو اهمیت مییابد و صد البته که پژوهشگران حق دارند و باید در راستیآزمایی آن بکوشند. کتاب خاطرات حجتالاسلاموالمسلمین سیدهادی خامنهای نیز در زمره همین منابع و اسناد تاریخی است.
کتاب «یادستان دوران» در برگیرنده بخشی از خاطرات آقا سیدهادی خامنهای و یادآور برخی از روزهای گذشته بر اوست. او برآمده از خانوادهای است که به علم شناخته میشود. پدرش آیتالله سیدجواد خامنهای و مادرش، دختر آیتالله سیدهاشم میردامادی نجفآبادی است و او خود همچون دو برادر بزرگترش در کسب علم کوشیده است. تحصیل علوم دینی در حوزههای علمیه مشهد و علمآموزی در دانشگاه فردوسی، خود گواه این کوشندگی است. اگرچه فعالیتهای سیاسی در مسیرنهضت امام خمینی و دستاندازیهای رژیم پهلوی در آن خلل وارد کرد و او را از اتمام دوره تحصیلی در رشته شیمی دانشگاه مشهد باز داشت.
این کتاب از جهات مختلف اهمیتی بهسزا دارد. نخست اینکه اشارهای کاملتر از آنچه تاکنون درباره یکی از خاندانهای مهم معاصر به دست میدهد. دیگر اینکه وقایع و رخدادهای مشهد در فاصله دو دهه ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ با جزئیات و دقت بیان شده که مبتنی بر خاطرات و تجربیات راوی است. توصیف آقای سیدهادی خامنهای از پدر و مادرش و ارتباط و تعامل آنان با برخی عالمان همتراز و خانوادههایشان موجب میشود شناخت دقیقتری از روابط این خانوادههای روحانی به دست آید که حتی به طور جداگانه نیز اهمیت دارد: «مرحوم میرزامهدی الهی قمشهای که به مشهد میآمد، نه فقط خودشان، بلکه خانوادهشان هم به منزل ما میآمدند. همینطور خانواده علامه طباطبایی. اصلا مادر ما با همسر مرحوم علامه خواهرخوانده بودند و سری از هم جدا داشتند… با خانواده آقا سیدصدرالدین صدر نیز رفتوآمد داشتیم. مادر ما از بچگی نسبت به شخص آقای صدر بسیار علاقهمند بود و بعد هم با همسر ایشان رابطهای عاطفی پیدا کردند.»
اگر بنا باشد تاریخ نهضت امام خمینی(ره) را از آغاز دهه ۱۳۴۰ به شمار آوریم، باید اذعان کنیم که آقا سیدهادی از ابتدای این نهضت، نسبت به آن آگاهی یافت و قدم در راهش گذارد و البته در این میان مرارت شلاق و شکنجه و شحنه را هم کشید. اعلامیههای امام و دیگر علمای مبارز را پخش میکرد و بعد از مدتی خود دستاندرکار چاپ و انتشارشان شد. علیه رژیم پهلوی کلاسهای مخفی برپا مینمود و در شهرهای مختلف به منبر میرفت و برای آگاه نمودن مردم، به اشاره یا به صراحت در دفاع از امام خمینی و نهضتی که ایشان رهبریاش میکرد، سخنرانی مینمود. تهدید و ممنوعالمنبر شد، اما کوتاه نیامد.
نخستین بار در ۱۳۴۴ زندان را تجربه کرد و سپس از آبان ۱۳۵۰ به مدت یک سال در زندان مشهد بود. سخنرانیهای متعدد در تهران و قزوین کار دستش داد و هنوز چند روزی از عید ۱۳۵۳ نگذشته بود که دستگیر شد و شش ماه را در زندان کمیته مشترک ضد خرابکاری گذراند تا اینکه به زندان قصر منتقل شد. خاطراتش از زندان قصر همراه با جزئیات است و روایتش از افراد، احزاب و گروهها و دستجات درون زندان، خواندنی و با اهمیت است. اواخر اسفند ۱۳۵۵ او را به زندان اوین بردند و در روزهای آخر فروردین سال بعد، پس از تحمل سه سال دوره محکومیت، از زندان آزاد شد.
ازدواج که کرد، ظاهراً راه مشهد را در پیش گرفت، اما فعالیتها و سخنرانیهای سیاسی را به شهرهای مختلف کشاند. روز ۱۷ شهریور راهی سر زدن به تبعیدشدگان نهضت بود که به اتفاق دوستانش دستگیر شد و برای چهارمین بار طعم تلخ زندان را چشید؛ اما دیری نپایید که پایههای رژیم لرزید و او از زندان کمیته مشترک آزاد شد و بعد از سفری به مشهد مقدس، به دعوت بزرگانی چون آیتالله بهشتی و آیتالله خامنهای که در کتاب از ایشان به «آقای اخوی» یاد میشود، در جمع روحانیان متحصن دانشگاه تهران حاضر شد و بعد به کمیته استقبال از امام پیوست. روایت بیواسطه آقای سیدهادی خامنهای از تحصن روحانیان در دانشگاه تهران همانقدر اهمیت دارد که روایتش از حضور مرحوم امامخمینی در بهشت زهرا و سخنرانی ایشان در آنجا.
خاطرات و تجربیات راوی «یادستان دوران» از روزهای حضور امام در تهران و حضور خودش در اهواز، عبرتآموز و تأمل برانگیز است. این کتاب به قلم محمد قبادی در شش فصل تدوین شده و محصول بیش از صد ساعت مصاحبه با حجتالاسلام والمسلمین سیدهادی خامنهای است که در آرشیو «واحد تاریخ شفاهی دفتر ادبیات انقلاب اسلامی» وجود داشته و تدوینگر اثر نیز در تکمیل آن کوشیده است و سرانجام متنی به دست خواننده داده که بتوان از میان آن، بخشی از تاریخ انقلاب اسلامی را جستجو کرد.
از دیگر آثار محمد قبادی (تدوینگر اثر) میتوان به پاسیاد پسر خاک، زندگی و زمانه حجتالاسلام سیدعلیاکبر ابوترابی؛ انقلاب و دیپلماسی، خاطرات دکتر سیدمحمد صدر؛ خاطرات آیتالله محمدحسین بهجتی (شفق)؛ روزشمار ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ (جلد پنجم) و در تکاپوی دانش اشاره نمود.
مرتضی سلطانی، روزنامه اطلاعات