پایگاه خبری جماران: انتخابات رئیس جمهوری 1400 یک هفته پیش با مشارکت کمتر از 50 درصدی مردم برگزار شد و اعداد و ارقام قابل تفسیری از این انتخابات بیرون آمد مثل اینکه حدود 15 درصد از مشارکت کنندگان نیز رأی باطله به صندوق انداختند که برخی تحلیلگران معتقدند از آنجایی که درصد آراء باطله نسبت به دوره های قبل افزایش قابل توجهی داشته، این عدد را هم باید به نوعی جزو عدم مشارکت بدانیم.
در گفت و گو با یکی از کسانی که سابقه کاندیدا شدن در انتخابات رئیس جمهوری و همچنین چند دوره نمایندگی مجلس شورای اسلامی را دارد سعی کردیم درس های این انتخابات و راهکارهای بهبود این آمارها در انتخابات های پیش رو را بررسی کنیم که او معتقد است در کنار سهمی که باید برای شورای نگهبان در نظر بگیریم، حزبی نبودن انتخابات و همچنین عملکرد دولت آقای روحانی در این میزان مشارکت تأثیر داشته است.
مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با دکتر احمد توکلی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام را در ادامه می خوانید:
آقای دکتر! به نظر شما انتخابات 28 خرداد و نتایج و آماری که از این انتخابات به دست آمد چه درس هایی به همراه داشت؟
از حوادث اجتماعی هیچ وقت نمی شود نتیجه یقینی گرفت و صرفا بر اساس ظنّیات، مقدمات را کنار هم می چینم و نتیجه می گیرم. اگر مقدمات درست و اتکای نتیجه به مقدمات دقیق باشد، استدلال من درست است، اما اگر مقدمات ارزیابی نشده باشد و یا من نتوانم از مقدمات درست نتیجه ای بگیرم که استحکام آن درست باشد، این بحث من ضعیف است و نباید روی آن اصرار کنم.
اگر این نکات منطقی را رعایت کنیم هم خودمان به خطر نمی افتیم و هم برادر دینی یا هموطنمان را زخمی نمی کنیم و آنها هم ما را زخمی نمی کنند و در نتیجه از حوادث بهره می بریم.
لذا از شرکت نکردن مردم در انتخابات نمی توانیم نتیجه قطعی بگیریم. می دانیم که عواملی در رأی ندادن مردم تأثیر داشته است. یک عده تاکنون اصلا رأی نداده اند، یک عده عصبانی هستند و می خواهند اعتراض کنند، یک عده ناراحت هستند و حوصله درگیری هم ندارند و عده ای هم هستند که می خواهند رأی بدهند و برای آنها مانعی مثل سفر درست می شود. همه اینها هست.
رأی باطله نشان دهنده این است که ما این راه را قبول نداریم
از سوی دیگر اگر همه مردم رأی بدهند و مثلا مشارکت بالای 70 درصد باشد نمی توانیم بگوییم اوضاع خوب است و همه مردم راضی هستند. ولی عدم رضایت گاهی به انکار و گاهی به اعتراض منجر می شود. یک عده از روی محبت رأی دادند و یک عده هم از روی منفعت و اینکه از این نمد برای خودشان کلاه بدوزند. وقتی یک عده هم شرکت می کنند و رأی باطله می دهند نشان دهنده این است که ما این راه را قبول نداریم.
هر جا قدرت انتخاب مردم را زیاد کنیم احساس دموکراسی بالا می رود
اگر این انتخابات رقابتی تر می شد، به نظر شما چه تأثیری روی میزان مشارکت در انتخابات داشت؟
هر جا قدرت انتخاب مردم را زیاد کنیم احساس دموکراسی بالا می رود. احساس دموکراسی برای کشور قیمت دارد و میل به مشارکت و گردن گرفتن مشکلات بعدی را افزایش می دهد. ولی وقتی حزب قوی نداریم تمایلی برای هیچ کدام از جناح ها باقی نمانده است. هرج و مرج بدتر از ظلم است.
در کتابی که دکتر قوام ترجمه و نویسنده آن مشهور به پیامبر دموکراسی است، آمده ما چندین نوع دموکراسی داریم که همه هم دموکراسی هستند. از قواعد دموکراسی این است که انتخابات خوب و با تعداد مناسب نامزدها برگزار شود. یک نفر به من گفت رأی نداده ام و من گفتم با توجه به شواهد امر، حوادثی که اتفاق افتاد و هزینه شدیدی که دشمنان ملت ایران به کار گرفتند و شرایطی که در داخل وجود داشت، کسی که رأی داد منافعش گوارای ملت ایران باشد.
کسی که رأی نداد با دموکراسی قهر نکرده و با روحانی و جنتی قهر کرده است
کسی که رأی نداد با دموکراسی و جمهوری اسلامی قهر نکرده، بلکه با ما، آقای روحانی و آقای جنتی قهر است. البته بخشی از عدم مشارکت مردم به کرونا بر می گردد. بنابر این من می گویم این انتخابات درست انجام شد ولی کامل نبود. مثلا در انتخابات دوره دوم آقای هاشمی که من رقیب آقای هاشمی بودم 50.8 درصد از حائزین شرایط شرکت کردند.
عمده حرف مردم این است که ما را به حساب نیاوردید
در انتخابات 1400 مشارکت کمتر از 50 درصد بود. به نظر شما دولتی که با این میزان مشارکت بر سر کار بیاید، توان حل مشکلات پیچیده امروز کشور را دارد؟
اگر آقای رئیسی عملا نشان دهد که میل به تحقق وعده هست، قطعا موفق می شود. عمده حرف مردم این است که ما را به حساب نیاوردید و من می گویم تا اندازه ای حق دارند. برای اینکه شورای نگهبان توضیح نمی دهد.
اعمال «رفتار مدیریتی» در عدم احراز صلاحیت افراد
چون هیچ وقت معیاری برای نظارت استصوابی بیان نکرده اند و نمی کنند.
بهتر شده ولی کفایت نمی کند. مثلا من با یکی از اعضای شورای نگهبان صحبت کردم و در خصوص یکی از افراد احراز صلاحیت نشده به من گفت مربوط به رفتار مدیریتی او بود. آدمی بود که آدم های ناباب را بر سر کارهای حساس می گذاشت. مثلا کسی که متهم به فساد بود را مسئول کمیته مبارزه با فساد می گذاشت. ایشان به من گفت ما با این فرد چه کار کنیم؟ من می توانم رأی بدهم که او مدیر خوبی است؟! من حرف نزدن شورای نگهبان را بد می دانم. چون اگر حرف بزند بیشتر ابهامات رفع می شود. هر وقت به هر دلیلی مردم توضیح خواستند عمده این است که مسأله را توضیح بدهیم.
گروه های بزرگ اجتماعی باید در انتخابات نامزد داشته باشند
به نظر شما حکومت و دست اندرکاران امر نظارت و اجرای انتخابات باید چه تمهیداتی داشته باشند برای اینکه انتخابات های آینده پر شورتر از انتخابات 1400 باشد؟
به نظرم نظام پارلمانی نامزدها را وادار می کند وعده های محلی بدهند و کارهای اساسی زمین می ماند. یعنی نظام پارلمانی بدون تحزب قوی ناکارآمد می شود. داوطلبان چون حزبی نیستند مجبور هستند خود به جلب نظر رأی دهندگان اقدام کنند و برای این مقصود وعده محلی می دهند و از مسائل ملی باز می مانند و به جای مسائل کلان به مسائل خرد می پردازند. لذا ترجیحا باید نظام انتخابات حزبی باشد ولی اگر حزبی نبود گروه های بزرگ اجتماعی باید نامزدی داشته باشند که بتوانند به آن رأی بدهند.
میزان مشارکت بیشترین اثر را از کارکرد رئیس جمهور دوره قبل می پذیرد
به همین دلیل خوب و یا بد برگزار شدن انتخابات فقط به رفتار شورای نگهبان بستگی ندارد و مخصوصا میزان مشارکت بیشترین اثر را از کارکرد رئیس جمهوری که دوره قبل انتخاب شده می پذیرد. بنابر این به عقیده من بخش عمده کاهش مشارکت که در دوره آقای هاشمی سابقه هم داشته، بیشترین اثر را از رفتار دولت آقای روحانی پذیرفت و عدم مشارکت بیشتر تحت تأثیر واقعیتی است که این دولت خلق کرده و ملت می بینند به وعده ها عمل نشده است.
انتظار مشارکت کمتر از این هم می رفت
انتقادی هم که به شورای نگهبان وجود دارد بخشی از ماجرا است. البته بنده به جد معتقدم با توجه به حجم وسیع مخالفت دشمنان مردم در داخل و خارج و کارکرد شبکه های مزدور خارجی و نارسایی ها و معضلات و مشکلاتی که دولت آقای روحانی ایجاد کرد، این درصد از مشارکت واقعا شگفت آور بود چون انتظار کمتر از این هم می رفت.
افزایش مشارکت تابع «رضایت» مردم است
یعنی به نظر شما اگر بخواهیم مشارکت را بالا ببریم در دوره بعد باید دولت های کارآمدتری داشته باشیم و یا سیستم انتخابات را اصلاح کنیم؟
راه حل افزایش مشارکت تابع این است که مردم رضایت خاطر به دست بیاورند و رضایت خاطر هم تابع این است که فاصله انتظارات مردم و تحقق امکانات کم شود. یعنی مثلا شما در یک عروسی شرکت می کنید و انتظار دارید سور مفصلی بدهند و می بینید در این عروسی آبگوشت می دهند. در این صورت رضایت مهمانان به دست نمی آید و بر می گردند.