به گزارش جماران، حریم امام نوشت: خانم دکتر فاطمه راکعی شاعر معاصر، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، نماینده و رئیس فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی(دوره ششم)، مشاور شهردار تهران در امور بانوان و از اعضای جبهه اصلاحات ایران است. با ایشان درباره مبانی و شاخصههای اصلاحطلبی گفتوگو کردیم.
مشروح گفت و گوی حریم امام با فاطمه راکعی را در ادامه می خوانید:
در ابتدا مایلیم تعریف شما را از اصلح طلبی و به طور کلی اصلاحات بدانیم.
همانطور که از معنای این عبارت برمی آید در واقع همان دنبال کردن مسأله اصلاح امور در جامعه است. معمولاً کشورهایی که انقلاب می کنند و از آنجا که در انقلاب به ناگزیر انهدام سیستم قبلی صورت می گیرد و ویرانی و تباهی و خشونت را در پی دارد، چه انقلابیون بخواهند چه نخواهند این کار صورت می گیرد؛ چون کسانی که سیستم قبل از انقلاب را محافظه کارانه به خاطر حفظ منافع خودشان نگه داشتند، آنقدر محکم سر حفظ منافع خودشان و آن سیستم به هر شکلی هستند، حاضر نیستند به آسانی کنار بروند. شاید اگر وقتی می دیدند که این کنار نرفتن برای مردم بهای سنگینی دارد، و خودشان تصمیم به کنارهگیری کنند، تبعات منفی در پی نخواهد داشت. در آن صورت انقلابیون ناچار نمی شدند که با صاحبان سلطه و کسانی که می خواهند سلطه را حفظ کنند، دربیفتند و بدین شکل درگیری ایجاد بشود. به هر حال درگیری هم توأم با خشونت و با هدف انهدام سیستم قبلی صورت می گیرد.
حال بعد از اینکه انقلابی پیروز می شود و نظام جدید استقرار پیدا می کند، نیاز به اصلاح آنچه از نظام قبلی برجای مانده پیدا می شود. هر چه نظام جاافتاده تر می شود و سالی و سالهایی بر آن می گذرد، استقرار نهاد و قوانین جدید و اهداف و آرمانهای انقلابیون هم مطرح می شود. اصلاحطلبی و اصلاحات همچنان در جامعه ای که تازه به پیروزی رسیده، به حیات خودش ادامه می دهد تا هر گونه تخلف از آنچه از اهداف اولیه انقلابیون بوده را از انحرافات مصون نگه بدارد و اگر کجی و کاستی رخ می دهد، به مسیر درست آن برمی گردانند و معمولاً سیستمها همه جا اصلاحات را بعد از انقلابها دارند و این اصلاحات تداوم پیدا می کند. این اصلاحات برای آن است که خدای نکرده حاکمیتی که پس از انقلابات بر سر کار می آیند، کج روی نکنند و آرمانها و اهداف به بیراهه نکشند و نارضایتی ها در سطوح مختلف اقتصادی، فرهنگی و سیاسی پیش نیاید. از همین رو مردم اصلاحات را نیاز دارند تا با نظام جدید به اصلاح امور کشور بپردازند.
در نهایت، اصلاح طلبی واقعی یعنی در چهارچوب قانون و نهادی که مردم برای آن انقلاب کردند و در جهت استمرار آن و زدودن انحرافها از آن گام برداشتن است. در دل اصلاح طلبی حفظ حق نقد قانون اساسی و قوانین موجود بر اساس اهمیت زمان و مکان وجود دارد.
مبانی اطلاح طلبی در عرصه سیاسی چیست و کسانی که خودشان را اصلاح طلب معرفی می کنند، چه رویکردی دارند؟
اصلاح طلبی بر مبنای دموکراسی خواهی و مردم سالاری شکل گرفته است؛ اصلاح طلبانی که در واقع رویکردشان خارج از اهداف و اصول انقلاب اسلامی نیست و در واقع ادامه راه امام و شهدای انقلاب است و با توجه به مسائل امروز جهان و ایران، یکسری دیدگاههایی در این زمینه وجود دارد. اصلاح طلبان خواهان مشارکت مردم در ساختن سرنوشت خویشاند. عزت و احترام و کرامت انسانها برای آنان مهم است و بسیار قانونگرا هستند و بر این باورند که صدر تا ذیل جامعه باید تابع قانون باشد؛ ضمن اینکه حق نقد قوانین را برای خودشان محفوظ می دانند، از قانون اساسی تا کلیه قوانین موجود؛ چون معتقدند با پیشرفت زمان و مخصوصاً با تحولات بسیار وسیع و بنیادین امروز به خاطر رشد حیرت آور وسایل ارتباط جمعی و... بسیاری از امور رو به تغییر و تحول است و در ارتباطات بین المللی و ملی این امور باید لحاظ بشود. لذا ما به قوانین جدید و تجدیدنظر در بسیاری از قوانین نیاز داریم.
اصلاح طلبان معتقدند که ایران باید برای همه ایرانیان باشد و این از شعارهای اولیه اصلاح طلبی است. به همین علت درصدد برپایی عدالت و تبعیض زدایی در همه زمینه ها در سراسر کشور هستند. زنان حدود نیمی از جمعیت کشور را تشکیل می دهند و هنوز بسیاری از مسائل فرهنگی، خانوادگی و اجتماعی درباره آنها تبعیض آمیز است. اصلاح طلبان در باب اقوام و مذاهب مختلف ایرانی عمیقاً بر این باورند که ایران ذاتاً یک کشور چند فرهنگی است و بنابراین چندصدایی است و همه این صداها باید شنیده بشود. به حفظ استقلال کشور و آزادی های عمومی، آزادی بیان، آزادی مطبوعات و آزادی برای بیان مطالبات، برای احزاب و اینکه در چهارچوب اساسنامه های خودشان بتوانند تجمعاتی داشته باشند، باور دارند و تأکیدشان بر حفظ جمهوریت نظام است و مخصوصاً صندوقهای رأی. اینکه این صندوقها سرنوشت ساز هستند و ملت در هر شرایطی باید با حضور در پای صندوقهای رأی سعی کنند از جمهوریت نظام دفاع کنند؛ مگر اینکه شرایط انتخابات درست و در چهارچوب قانون از طرف حاکمیت مهیا نباشد. اصلاح طلبان به تقویت ارتباطات بین المللی برای حفظ منابع ملی با حفظ اقتدار ملی و حفظ شئون جمهوری اسلامی باور دارند؛ به طور کلی بر پایبندی به قوانین موجود برای صدر تا ذیل جامعه تأکید می کنند.
از نظر شما اندیشه ها و سخنان و مواضع حضرت امام بیشتر به سمت و سوی مواضع اصلاح طلبان همراه بود یا اصولگرایان؟
خوشبختانه دیدگاه های حضرت امام در زمینه های مختلف به قدری روشن و شفاف است که به راحتی می توان به این امر دست پیدا کنیم. گفته ها و نوشتههای امام به روزگار ما نزدیک است و اکثر ما سعادت دیدار و شنیدن صحبتهای ایشان را داشتیم. خوشبختانه نوه ارجمند ایشان، جناب حاج سید حسن خمینی به عنوان رئیس مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام، در واقع تمام دیدگاهها و سخنان و نظرات و اندیشه های حضرت امام را به صورت آثار مکتوب چاپ و منتشر کرده و بهترین مرجعی است برای اینکه ما دیدگاههای اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و اقتصادی و بین المللی را در آن ببینیم. شخصاً به عنوان اصلاح طلبی که از متن انقلاب برآمدم و پایبند به اندیشه ها و دیدگاههای حضرت امام بوده و هستم، اصلاحات را سیر طبیعی انقلاب اسلامی می دانم. کسانی که همسو و همنظر با این دیدگاه باشند، به عنوان اصلاح طلبان راستین شناخته می شوند. در سالهای متمادی ما به عنوان افراد اصلاح طلب کار کردیم و اصحابی را تشکیل دادیم و در مجالس و دولتها حضور پیدا کردیم. این تشکل ما به عنوان یک منظومه شکل گرفته، اصلاحات نام گرفته است. این اصلاحات جریان داشته و دارد و می توان گفت که زنده و پویا است. خوشبختانه اخیراً ذیل عنوان «جبهه اصلاحات ایران» فعال شده است و پیشینه آن به سالهای خیلی دور می رسد؛ از شورای هماهنگی اصلاح طلبان تا شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان. این جریان دائم در حال نقد درونی و رفع اشکالات بوده است؛ تا اینکه الان به شکل جبهه اصلاحات ایران در حال فعالیت است. این تشکل بزرگ که شامل حدود 30 حزب بزرگ و شناخته شده سیاسی کشور فعال در سطح ملی به اضافه 15 شخصیت حقیقی از چهره های شاخص و شناخته شده و مورد اعتماد سطح ملی است، با سوگیری ها و فعالیتهای مشخص جریان اصلاحات را هدایت می کند و پیش می برد. این جریان نشأت گرفته از ایده ها و اندیشه های حضرت امام و انقلابیون اولیه است که انقلاب 1357 را به پیروزی رساندند. در سیر زمان با دیدگاههایی مواجه شدند که در واقع از نظر آنها تحریف آرای امام و نوعی انحراف از انقلاب اسلامی بوده است و نهایتاً آرای اصلاحطلبان راستین برآمده از همان آرای حضرت امام و انقلابیون اولیه است که دارد با همه توان سعی می کند جلوی انحراف از اهداف و آرمانهای اصیل را بگیرد و با هر گونه انحرافی در این زمینه مقابله میکند.
بر اساس کدام مبانی اندیشه امام به این نتیجه رسیدید؟
همانطور که می دانید حضرت امام بر مسأله فقه پویا و اجتهاد نوین تأکید فراوانی داشت؛ یعنی اینکه مقتضیات زمان و مکان را باید در استنباط احکام فقهی و تدوین قوانین در نظر گرفت. این پویایی در اجتهاد نوین و در فقهی که مورد نظر حضرت امام بود، پویایی جمهوری اسلامی را تضمین می کند. چیزی که متأسفانه به خصوص بعد از درگذشت ایشان رخ داد، عدم التزام و توجه به فقه پویا است. کسانی که از دیرباز مخالف آرا و نظرات امام بودند و بر طبل این مخالفت هم کوبیدند، درصدد این برآمدند که پویایی نظام را نادیده بگیرند. از نظر امام ریشه و علت بسیاری از مشکلات واقعی که امروزه جمهوری اسلامی ایران با آن رو به روست نادیده گرفتن این اصلی است که امام قویاً بر آن تأکید داشت. جمهوریت نظام که از نظر امام نه یک کلمه کم و نه یک کلمه بیش بوده است، در این انحرافات به فراموشی سپرده شد.
مبانی اصیل اصلاح طلبی در عصر حاضر چیست؟
مبانی اصیل اصلاح طلبی امروز را عرض کردم که چه شاکله ای دارد. این مبانی با مشارکت آحاد مردم بر سرنوشت خویش، همچنین حفظ کرامت انسانها، تبعیض زدایی از اقلیتها و زنان، حفظ استقلال و آزادی و جمهوریت نظام تحقق می پذیرد. تمام اینها از جمله اموری است که ریشه در اندیشه های امام دارد و اندیشه های ایشان بدون تردید ریشه در اسلام اصیل دارد. امام به خاطر قرائت صحیحی که از اسلام داشت، این قرائت مورد اقبال اکثریت 98 درصدی مردم ایران قرار گرفت و آن انقلاب بزرگ شکل گرفت. بسیاری از مردم ایران بر اساس همان قرائت ممتاز، فرزندان خودشان را در راه انقلاب از دست دادند و کار تاریخی بزرگی به رهبری حضرت امام در ایران تحقق پیدا کرد. بنابراین مبانی اصلاح طلبی ریشه در اسلام اصیل و قرائت صحیح امام از اسلام دارد و به نظرم بر اساس همان افکار و آراست که با پیشرفت زمان نحوه طرح آن یا خواسته های آن در ارتباط با مسائل بین المللی شکل جدید و امروزی پیدا کرده است. نهایتاً خیلی تفاوتی با آرای حضرت امام ندارد.
آیا اصلاح طلبی انواع و اقسامی دارد؟ طیف اصیل و راستین اصلاح طلبی کدام است؟
از نظر من اصلاح طلبی اقسام ندارد. اصلاحطلبی راستین آن چیزی است که سیره طبیعی انقلاب اسلامی می باشد و در هر انقلاب رأی اینکه آن ساختار حفظ و تقویت بشود و از آرمانهای اولیه منحرف نشود، به روش اصلاح طلبانه تحقق می یابد. ما این کار را کردیم؛ یعنی جریانهای اصلاحطلبی از بدو پیروزی انقلاب در پی همین بود. به طور خاص و خیلی تعریف شده و مشخص در دهه هفتاد بود که این جریان شاخص بیشتر مطرح شد و اولین جبهه اصلاحطلبانه ایران ذیل عنوان مشارکت ایران اسلامی شکل گرفت و به صورت یک حزب به عنوان اصلاح طلبی شناخته شد. الان هم در واقع دنباله همان امر تعریف شده و شکل گرفته، به شکلها و احزاب مختلف، گفتمان های مختلف اصلاح طلبانه فعالیت دارند. اولین تشکل با نام رسمی اصلاح طلبی، همان جبهه مشارکت ایران اسلامی بوده است. اگرچه قبلتر از آن هم احزابی شکل گرفته اند و ممکن بود همین مرام و آرمانها را دنبال کرده باشند؛ اما با عنوان اصلاح طلبی شکل نگرفته باشند.
اصلاح طلبی انواع مختلفی ندارد؛ ایده ها و آرمانهای اصلاحطلبی همان اموری بود که عنوان کردم. آن چیزهایی که به اسم اصلاحطلبی عنوان می شود و با این روند کلی اصلاحات در ایران فاصله می گیرد و زاویه دارد، انواع اصلاح طلبی نیست؛ آنها ممکن است قبلاً جزو اصلاح طلبان بودند، اما بعداً زاویه پیدا کردند و به شکلهای دیگری خارج این جریان اصلاح طلبی فعالیت و گفتمانهایی را مطرح می کنند.
گمان میکنم حضرت امام به همان نوع اصلاح طلبی اعتقاد داشت که فرزند باتقوا و با فضیلتشان، جناب آقای سید محمد خاتمی اعتقاد دارد. ایشان امروزه پرچمدار اصلاحات اصیل ایران است. در واقع ایده های اصلاح طلبانه سید محمد خاتمی و دیگر بزرگان مطرح اصلاحات نشأت گرفته از اندیشه ها و باورهای حضرت امام خمینی است.
از نظر شما چه کسانی با چه معیاری از دایره اصلاح طلبی خارج اند؛ ولو اینکه خودشان را اصلاح طلب هم معرفی کنند؟
هر کسی اصلاحطلبی با تعریفی که از آن ارائه دادم را نفی کند، به نحوی از آن هم خارج شده است. ما به اسلامیت و جمهوریت نظام جمهوری اسلامی ایران تأکید داریم و حضرت امام هم بر همین اصول تأکید داشت. برای مثال ما به شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی از شعارهای اولیه انقلاب 1357 باور داریم که با حضرت امام هم به این شعار رسیدیم. کسانی که این شعارها را نفی می کنند و به هر شکلی در تعارض با نظام جمهوری اسلامی ایران با تمام ضعفها و مشکلاتی که این نظام دارد، هستند، اگر یک زمانی هم اصلاحطلب بودند، از دایره اصلاح طلبی تعریف شده خارج می شوند.
نظر خود را به عنوان یک شخصیت اصلاح طلب درباره حضرت امام بیان بفرمایید.
امام بنیانگذار جمهوری اسلامی بود و درکی نو و معاصر از اسلام و چگونگی اداره امور جوامع اسلامی داشت و یک منظومه فکری روشن و قابل تبیین در سطح جهانی برای یک نظام اسلامی را دارا بود. این ایده ها و نظریه ها درباره جمهوری اسلامی کاملاً قابل درک است. چون سخنان امام متناسب فرهنگ ایران اسلامی بود، مردم هم به راحتی آن سخنان را می فهمیدند و شدیداً آن شخصیت کاریزماتیک امام در پیشبرد آرای سیاسی و اجتماعی ایشان مؤثر بود. بالاتر از همه اینها تقوا و صداقتی است که در چهره و رفتار و سخن امام مشهود بود. رفتار و سخنان و چهره امام به قدری آرامش بخش بود که یک ملت به آن اعتماد کرد و عاشقانه و وفادارانه در کنار ایشان ماند و آرمانهای امام را با شهادتطلبی و ایثار و جانفشانی پیش برد.
امام به عنوان بنیانگذار جمهوری اسلامی مسائل و ایده هایی را مطرح می کرد که برای اداره جوامع در عصر حاضر در چهارچوب دین و بهطور خاص دین اسلام همراه و سازگار بود. اگر انحرافات از اندیشه ها و دیدگاههای ایشان پیش نمی آمد، مخصوصاً پس از درگذشت ایشان، واقعاً انقلاب اسلامی در سطح منطقه و در سطح جهان مورد اقبال عموم بسیاری از ملتها قرار می گرفت. امام از این جهت می توانست الگوی حکمرانی تمام جهانیان باشد؛ اما متأسفانه دیدگاه های انحرافی مانع از این کار شد و برخی نگذاشتند که آن امر آنچنان که باید و شاید محقق بشود.