در بخشی از خاطرات آیت الله هاشمی از وقایع جنجالی سال 1377 در پانزدهم آذر می خوانیم: حزب مشارکت مردمى که ترکیبى از افراد جناح چپ و حامیان دولت است، اعلان موجودیت کرده و روزنامه خرداد آقاى عبدالله نورى هم اولین شماره خود را در روز پنجشنبه منتشر نموده که به عنوان دو اقدام سیاسى جناحچپ و تحرکى جدید، مطرح است. در سخنان دیروز رهبرى در مراسم نیمهشعبان، انتقاد شدیدى از وضع مطبوعات و تحرکات مرموز مخالفان دارد.
پایگاه خبری جماران: «در جستجوی مصلحت»، عنوان جدیدترین کتاب خاطرات روزنوشت اکبر هاشمی رفسنجانی است که امسال منتشر می شود.
این کتاب شامل خاطرات هاشمی از وقایع جنجالی سال 1377 است. روزنوشت های این سال از آن روز اهمیت دارد که ناگفته هایی را از دولت نوپای سیدمحمد خاتمی و وقایعی همچون دستگیری غلامحسین کرباسچی، کتک زدن وزرای کشور و فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت، استیضاح وزیر کشور و قتل های زنجیره ای را روایت می کند؛ وقایعی که هنوز پرونده آنها باز است.
جماران برای نخستین بار و به صورت اختصاصی روزنوشت های برهه ای حساس از این سال یعنی آذرماه 1377 را منتشر می کند.
بخش پانزدهم این روزنوشت ها در پی می آید:
یکشنبه 15 آذر 1377 - 16 شعبان 1419 - 6 دسامبر 1998
حزب مشارکت مردمى[1] که ترکیبى از افراد جناح چپ و حامیان دولت است، اعلان موجودیت کرده و روزنامه خرداد[2] آقاى عبدالله نورى هم اولین شماره خود را در روز پنجشنبه منتشر نموده که به عنوان دو اقدام سیاسى جناحچپ و تحرکى جدید، مطرح است. در سخنان دیروز رهبرى در مراسم نیمهشعبان، انتقاد شدیدى از وضع مطبوعات و تحرکات مرموز مخالفان دارد.
آقایان [محمدعلی] طالب، امامجمعه کیش و آقای [شیخ ابراهیم] رحیمى، امامجمعه میمه اصفهان آمدند. آقاى رحیمى، جزو طلابی هستند که با من، در سال 1342 به سربازى اعزام شده بودند. دربارة افراط در برنامههاى موسیقى در مراکز تجارى کیش گفتند و نظر من را خواستند.گفتم، درحد وضعى که در تهران و صداوسیما هست، قابل تحمل است و سختگیرى بیش از مرکز در کیش، روا نیست.
از مشکلات مردم بومى قشم، گزارشى دادند که به خاطر فرهنگ غلط، بسیارى از آنها بیکارند. گفتم گروهى بررسى کنند و راهکار فعالکردن آنها را درکیش پیشنهادکنند. در کیش، بیش از ده هزار نیروى کار، از خارج کیش آمده؛ اولویت شغل با خود بومىهاست.
آقایان [محمدرضا] یزدانپناه و [دادخدا] برکم، [معاون منطقه آزاد کیش] و [حمیدرضا] ارباب هم رسیدند. پس از مذاکره در مورد کار بومىها و مسایل فرهنگى جزیره، از من خواسنتد که فعالانه وارد کمک به فضاى عمومى کشور شوم و گفتند، بیشتر اهل نظر، منتظر اقدامات تو هستند و کس دیگرى را نمىشناسند که به این وضع بلبشوى سیاسى و این رکود خطرناک اقتصادى، پایان دهد.
گفتم، بهتر است میدان را خالىکنیم که نیروهاى جوان و تازه نفس، با امکانات جدید ظهور کنند و انقلاب از وابستگى به افراد محدود پیشتاز انقلاب، نجات یابد. آنها زمان را مناسب این سیاست نمىدانند و مىگویند، این اقدام پس از تربیت کادر و نیروهاى مناسب، کارساز است. ضمناً بیشتر از کارشکنىهاى محافظهکاران و حزباللهىها گله داشتند تا بىعملى دولت که گفتم، دومى را هم دست کم نگیرند؛ اولى از پیش هم وجود داشته است.
ظهر، مقدارى در دریا شنا کردم. عصر و شب، وقت به مطالعه و قدمزدن گذشت. فائزه، تلفنى صحبت کرد و گفت، [آقای فیروز اصلانی]، وکیل آقاى [محمدرضا] نقدى، [فرمانده حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی]، گفته که آقاى هاشمى از آقاى نقدى دفاع مىکند؛ گفتم تکذیب کند.[3]
[1] - جبهه مشارکت ایران اسلامی، یکی از احزابی است که پس از انتخابات دوم خرداد ۱۳۷۶ تأسیس شد. این حزب در طول دولت آقای خاتمی، با در اختیار داشتن نزدیک به نیمی از اعضای کابینه اصلاحات و همچنین داشتن بزرگترین فراکسیون حزبی در طول مجلس ششم و نیز فراگیری و تأسیس دفاتر و شعب فعال حزبی در همه استانها و اکثر شهرستانهای کشور، توانست به عنوان یکی از چالشبرانگیزترین و اثرگذارترین احزاب تاریخ بعد از انقلاب بر مناسبات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران لقب بگیرد. اعضای شاخص این حزب عبارت بودند از آقایان سعید حجاریان، مصطفی تاجزاده، حمیدرضا جلاییپور، محمود حجتی، صفدر حسینی، محمدرضا خاتمی، هادی خانیکی، عبدالله رمضانزاده، محمد ستاریفر، علی شکوریراد، احمد شیرزاد، محسن صفایی فراهانی، هادی قابل، ، محمد کیانوشراد، محسن میردامادی و خانمها آذر منصوری، الههکولایی و فخرالسادات محتشمیپور.
[2] - روزنامه خرداد، به مدیرمسئولی آقای عبدالله نوری و سردبیری آقای علی حکمت، از روز شنبه ۱۴ آذر ۱۳۷۷ انتشار یافت و در سال ۱۳۷۸ توقیف شد. این روزنامه در کنار روزنامه صبح امروز آقای سعید حجاریان، با انتشار بیشترین تحلیلها و اخبار مربوط به ماجرای قتلهای زنجیرهای ایران، آنرا به پروندهای ملی تبدیل نمودند. این روزنامه شدیداً مورد انتقاد اصولگرایان قرار گرفت و در نهایت، آقای نوری به دلیل طرح دیدگاههایی در روزنامه خود که تصویری متفاوت از دین اسلام نسبت آنچه اصولگرایان سنتی ارایه میکردند، ارائه میداد، به دادگاه ویژه روحانیت فراخوانده شد و پس از چندین جلسه محاکمه و دفاع، به اتهام توهین به مقدسات، نشر اکاذیب، اقدام علیه امنیت ملی و نظایر اینها، در دادگاه ویژه روحانیت به پنج سال زندان محکوم گردید. علیرغم رایزنیهای آقای هاشمی با رهبر معظم انقلاب، مبنی بر عدم انتشار دفاعیات و تبرئه شدن، وی در دادگاه با قاطعیت از اصلاحات دفاع کرد و به زندان محکوم شد. دفاعیات وی در کتابی با عنوان «شوکران اصلاح» منتشرگردید.
[3] - فائزه هاشمی در دفتر خاطرات خود، در این روز چنین نوشته است: «... بعد از مجلس به دادگاه رفتم. پروندهها را مرورکردیم. آقای [غلامعلی] ریاحی با من است. آقای اصلانی که خودش را وکیل آقای نومیری و آقای نقدی معرفی میکند، گفت، آقای هاشمی به وزارت اطلاعات گفته است، از فائزه حمایت نکرده و از آقای نقدی حمایت میکنم. از بابا پرسیدم.»