در بخشی از خاطرات آیت الله هاشمی از وقایع جنجالی سال 1377 در هشتم آذر می خوانیم: شب میهمان رهبرى بودم. حالشان بعد از دو سه روز خستگى، عادى شده است. در مورد قتل مشکوک آقای [داریوش] فروهر و همسرش صحبت شد. احتمال مىدهند، کار دشمنانی مثل موساد [= سازمان جاسوسی اسراییل]، براى بدنام کردن ایران باشد.
پایگاه خبری جماران: «در جستجوی مصلحت»، عنوان جدیدترین کتاب خاطرات روزنوشت اکبر هاشمی رفسنجانی است که امسال منتشر می شود.
این کتاب شامل خاطرات هاشمی از وقایع جنجالی سال 1377 است. روزنوشت های این سال از آن روز اهمیت دارد که ناگفته هایی را از دولت نوپای سیدمحمد خاتمی و وقایعی همچون دستگیری غلامحسین کرباسچی، کتک زدن وزرای کشور و فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت، استیضاح وزیر کشور و قتل های زنجیره ای را روایت می کند؛ وقایعی که هنوز پرونده آنها باز است.
جماران برای نخستین بار و به صورت اختصاصی روزنوشت های برهه ای حساس از این سال یعنی آذرماه 1377 را منتشر می کند.
بخش هشتم این روزنوشت ها در پی می آید:
یکشنبه 8 آذر 1377 - 9 شعبان 1419 - 29 نوامبر 1998
از منزل به ستاد نیروى دریایى رفتیم؛ براى مراسم روز نیروى دریایى که به مناسبت پیروزى بر نیروى دریایى عراق در هفتم آذر سال 1359 به وجود آمده است. در آمفىتئاتر، تیمسار [عباس] محتاج، فرمانده نیرو گزارش داد. تعداد پرسنل را حدود 20 هزار نفر و سرباز هم همین تعداد و تعداد پرسنل نیروىدریایى سپاه، 10 هزار و سرباز 15 هزارنفر، تعداد شناورها و هلىکوپترها و هواپیماها و... و اعتبارات و نیازها را گفت. نیازها خیلى بیشتر از اعتبارات است. میانگین دریافت [دستمزد] پرسنل در ماه، حدود 70 هزار تومان است.
از نمایشگاهى بازدید کردیم. در بین کارها و پروژهها، پروژههاى ساخت ناو و ناوچههاى جنگى، برایم تازگى داشت که در مراحل ابتدایى است. براى دریاى خزر مىسازند که در آنجا نیروى مسلح دریایى نداریم. در میدان، آقاى محتاج خیرمقدم گفت. از واحدها سان دیدم و برایشان دربارة ارزش و اهمیت کار نیرو در زمان جنگ، با حفظ امنیت خلیج فارس و حفاظت از خطوط کشتیرانى و سلب نیروى دریایى عراق، سخنرانىکردم.[9]
به دفترم رفتم. رییس و مدیران دانشکده الهیات آمدند. آقاى [غلامرضا] مصباحى [مقدم، رییس دانشکده الهیات دانشگاه تهران] و همراهان گزارش دادند و گفتند، نیروهاى کیفى و استعدادهاى قوى، کمتر جذب دانشکده مىشوند. همایش براى تشخیص عوامل این وضع گذاشتهاند و خواستند آن را افتتاح کنم. از کمبود امکانات و عدم توجه وزارت علوم به دانشکده شکایت داشتند که آن را معلول تعصبات جناحى و خطى مىدانند.
عصر آقاى [قربانعلی] دُرّى [نجفآبادی، وزیر اطلاعات] و معاونش آمدند. از اظهارات آقاى [سیدمحمد] خاتمى، [رییسجمهور]، در ملاقات دو روز پیش [با مدیران وزارت اطلاعات]، شکایت دارند که باعث تضعیف روحیه پرسنل شده است. گزارشى در مورد تحقیق مربوط به قتلآقای [داریوش] فروهر و همسرش توسط ناجا [= نیرویانتظامی] دادند که هنوز به جایى نرسیده است.
مدیران سراسری معاونت ویژه [وزارت اطلاعات] آمدند. پس از صحبت کوتاه آقاى دُرّى، برایشان سخنرانىکردم. موفقیت فعلى کشور و انقلاب و تهاجم تبلیغاتى دشمنان و سیاستهاى تفرقهافکنانه آنها و سادهلوحى و کینهتوزى بین جناحهاى خودى و لزوم هوشیارى اطلاعات و مدارا با قشر میانه و مراقبت نسبت به مخالفان را گفتم.[10]
آقاى [سیروس] شرافت، از سهامداران کارخانه کابل ابهر آمد. از عدم همکارى بانک صادرات براى دادن تسهیلات شکایتکرد.
دکتر [حسن] روحانى، [دبیر شورای عالی امنیت ملی] آمد. دربارة فعالکردن مرکز تحقیقات استراتژیک [مجمع تشخیص مصلحت نظام] و نیاز مالى انتخابات شوراها براى جامعه روحانیت مبارز و تشکیل حزب استقلال و نیز مسأله عبور کشتیهاى حامل نفتعراق از آبهاى ایران و امکان سوءاستفاده تبلیغاتىآمریکا علیه ایران و گرفتن حق عبور، توسط بعضى از نیروهاى مسلح و شکایت آقاى [عباس] محتاج، فرمانده نداجا، [نیروی دریایی ارتش] صحبت شد.
شب میهمان رهبرى بودم. حالشان بعد از دو سه روز خستگى، عادى شده است. در مورد قتل مشکوک آقای [داریوش] فروهر و همسرش صحبت شد.[11] احتمال مىدهند، کار دشمنانی مثل موساد [= سازمان جاسوسی اسراییل]، براى بدنام کردن ایران باشد. دربارة نداجا [= نیروی دریایی ارتش]، سفر من به منطقه خلیج فارس و پارسجنوبى، فرقه صابئین، عبور نفت عراق از خلیج فارس، سقوط دولت ترکیه و مسأله [عبدالله] اوجالان، [رهبر حزب کارگران کُرد ترکیه]، مذاکرهکردیم.
[9] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «منطقه دریایى خلیج فارس در زمان دفاع مقدس، از مهمترین صحنههاى نبرد بود. پیروزى در آن منطقه، پیروزى در جنگ را در پى داشت و شکست در خلیج فارس، شکست در کل میادین به حساب مىآمد. براى اینکه نفسکش اقتصادى و ارتباطى ما دریا و خلیج فارس بود. دشمن هم خیلى خوب به موقعیت خلیج فارس واقف بود. اگر موفق میشدند که شما را شکست بدهند، خلیج فارس از اختیار ما بیرون مىرفت. راه دریایى ما بسته مىشد و منابع اقتصادى ما که تقریباً به طور انحصارى از طریق این آبراه تأمین مىشد از ما جدا مىشد و خفگى کشور و نیروها قطعى بود. دشمن هم خیلى خوب طراحى کرده بود. به موازات پیشرفت دشمن در شرق و غرب و جنوب در دریا برنامه ریزى شده بود و نیروى دریایى عراق حرکتش را به سمت شرق و جنوب آغاز کرد. آنها فکر میکردند خیلى زود به منطقه حیاتى ما، خارک و بوشهر دست پیدا میکنند. واقعاً نیروى دریایى، سد محکمى را در مقابل آنها بهوجود آورد. روزهاى اول جنگ را پشت سر گذاشت و آماده شد و آنچنان ضربهاى برÃ Äنیروى دریایى عراق وارد کرد که تا آخر جنگ و تا امروز نتوانست سربلند کند.» رجوعکنید← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای 1377»، دفتر نشر معارف انقلاب، 1399.
[10] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «به نظر من، الان زمان خاصى است. بعد از انتخابات ریاستجمهورى، یک تصور خاصى براى دشمنان اصلى ما پدید آمده است. با تحلیلهایى که دارند، یک مقدار واقعیتهاى جامعه براى ما هم مکشوفتر شد، ولى براى آنها تفسیر دیگرى است و تصور واهى برایشان به وجود آمده است. تحرکاتى که در این مقطع، ما از دشمنان خارجى مىبینیم و همچنین شیطانهایى که در داخل به فکر فرصتهایى هستند، وضع را به صورت قابل توجهى درآورده است. من تعبیر به خطر نمیکنم. نظام اسلامى در چنان شرایطى نیست که تعبیر خطر براى کشور روا باشد؛ یک حالت تازهاى است. تحلیل خارجیها، اینگونه است که متن جامعه یا جوانها، به پایگاه نظام که حاکمیت اسلام و تشیع است، وفادارى سابق را ندارند. روى همین آنها حساب کردند. یکى از میدانهایى که اینها فعال کردند، این است که از خودیها، علیه نظام استفاده کنند. شما باید خیلى مواظب و هوشیار باشید. در بین علما و شخصیتهاى روحانى، در بین گروهها، ضمن مواظبت، نصیحتشان بکنید که عوامل طردکننده را خیلى بهکار نگیرند. این بدین معنى نیست که خاطر دشمن را کاملاً جمع کنید. بعضى عناصر وجود دارند که اگر نترسند، به هیچ چیز پایبند نیستند و هیچ جایی جلوى آنها را نمىتوان گرفت. شما خودتان باید بدانید که چگونه عمل کنید. من همیشه به بچههاى اطلاعات در هر ملاقاتى گفتم که ترس و تملق، دو عامل عقبگرد در زندگى جوامع است. نه تملق کارساز است و نه ترس سازنده است؛ اما هیچ وقت، معنى آن این نیست که انسانهایى را که میخواهند جنایت یا خیانتÃ Äبکنند یا دشمن و جاسوس هم نترسند. هنر ما این است که افراد بیطرف و بیتفاوت را جذب کنیم. یک نیمه جمعیت مصمم، میتواند بخش قابلتوجهى از نیروهاى مُردد را همراه کند و در نظام ما، قشر میانه، قابلتوجه است. من از اشتباهات این مقطع در دو سه سال اخیر، این را مىدانم که بعضى از بچههاى حزباللهى و نیروهاى مخلص طیف روحانیت، قشر میانه را از خودشان دور کردند. حالا اگر از انقلاب دور نکرده باشند، از خودشان با توقعات بیجا، دورکردند. ما و شما، باید قشر میانه را نگذاریم که دیگران جذب کنند یا بىتفاوتترکنیم. اینها را باید همراه خودمان داشته باشیم.» رجوعکنید← کتاب« هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای 1377»، دفتر نشر معارف انقلاب، 1399.
[11] - آیت الله خامنهای، رهبر معظم انقلاب، در خطبههای نمازجمعه، دربارة قتلهای زنجیرهای سال 1377 فرمودند: «با توجه به تجربه خودم در زمینههایگوناگون ادارهکشور در طول این 20 سال و آشنایی با جریانهای سیاسی داخلی و خارجی، من نمیتوانم باور و قبول کنمکه این قتلهایی که اتفاق افتاد، بدون یک سناریوی خارجی باشد؛ چنین چیزی ممکن نیست. این قتلها به ضرر ملت ایران بود، به ضرر دولت بود، به ضرر حکومت بود. یک گروه داخلی که جزو وزارت اطلاعات هم باشند، هرچه هم حالا فرض کنید که متعصب باشند و بنای این کار را داشته باشند، در سطوحی از وزارت اطلاعات که اهل تحلیلاند، امکان ندارد دست به چنین قتلهایی بزنند. این افرادیکهکشته شدند، بعضیها را ما از نزدیک میشناختیم. اینها کسانی نبودند که یک نظام، اگر بخواهد اهل این حرفها باشد، سراغ اینها برود. اگر نظام جمهوری اسلامی اهل دشمنکُشی است، دشمنان خودش را میکُشد؛ چرا سراغ فروهر و عیالش برود؟! مرحوم فروهر، قبل از انقلاب دوست ما بود؛ اول انقلاب همکار ما بود؛ بعد از پدید آمدن این فتنههای سال 60 دشمن ما شد؛ اما دشمن بیخطر و بیضرر. بینی و بینالله، فروهر و همسرش - این دو مرحوم - دشمنان ما بودند؛ اما دشمنان بیضرر و بیخطر. اینها هیچ ضرری نداشتند. نه به جایی وابسته بودند - که ما آن را میدانستیم - الان کسانی در داخل فعالیت میکنند که یقیناً به دستگاههای خارجی وابستگی دارند؛ اما دستگاه با اینها کاری ندارد و به سراغ کسی میرود که واقعاً دشمناش بوده است و نه اقتداری داشتند. حزبی با عناصر خیلی معدودی داشتند که سالهای متمادی این حزب بود. این چنین دشمنی که در داخل کشور هست، مرتب علیه نظام اطلاعیه هم میدهد، دیگران هم میگویند که بله؛ در داخل ایران مثلاً آقای فروهر اطلاعیه داد - داده باشد - اما کسی از مردم که او را نمیشناخت؛ کسی که با او آشنایی نداشت؛ کسی که تحت نفوذ و تأثیر حرفهای او نبود. ایشان معروفیتی در میان مردم نداشت؛ نفوذی نداشت؛ دشمن بیخطری بود؛ انصافاً آدم نانجیبی هم نبود. البته ما دشمنانی هم داریم که انصافاً نجیب نیستند؛ اما مرحوم فروهر و مخصوصاً عیالش نه؛ آدمهای نانجیبی نبودند. حالا شما فکر کنید، کسی که مثل فروهر را می کشد، آیا میتواند دوست نظام باشد؟! میتواند برای نظام کار کند؟! چنین چیزی معقول است؟! من این را باور نمیکنم. آشنایی من با مسایل سیاسىِ این 20 ساله و قبل از این در دوران انقلاب - آشنایی با اشخاص، آشنایی با جریانات سیاسی، آشنایی با توطئههای گوناگونی که از اطراف دنیا همیشه در جریانش بودهایم - اجازه نمیدهد که من باور کنم این کار عناصری است که با نظام مسألهای ندارند و نمیخواهند علیه نظام کار کنند». منبع: تارنمای دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله خامنهای، بخش بیانات 1377.