در بخشی از خاطرات آیت الله هاشمی از وقایع جنجالی سال 1377 در سوم آذر می خوانیم: عصر، [غلامرضا] آقازاده، [رییس سازمان انرژی اتمی] آمد و گفت، با روسها توافق کرده، اورانیومهایى که در آلمان و فرانسه داریم، به روسیه برود و براى سوخت نیروگاه بوشهر، غنى شود و گفت، شوراى ویژهاى که به عنوان معضل به مجمع آمده، بهتر است توسط رهبرى تصویب شود؛ قرار شد به آقاى خاتمى بگویم.
پایگاه خبری جماران: «در جستجوی مصلحت»، عنوان جدیدترین کتاب خاطرات روزنوشت اکبر هاشمی رفسنجانی است که امسال منتشر می شود.
این کتاب شامل خاطرات هاشمی از وقایع جنجالی سال 1377 است. روزنوشت های این سال از آن روز اهمیت دارد که ناگفته هایی را از دولت نوپای سیدمحمد خاتمی و وقایعی همچون دستگیری غلامحسین کرباسچی، کتک زدن وزرای کشور و فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت، استیضاح وزیر کشور و قتل های زنجیره ای را روایت می کند؛ وقایعی که هنوز پرونده آنها باز است.
جماران برای نخستین بار و به صورت اختصاصی روزنوشت های برهه ای حساس از این سال یعنی آذرماه 1377 را منتشر می کند.
بخش سوم این روزنوشت ها در پی می آید:
سهشنبه 3 آذر 1377 - 4 شعبان 1419 - 24 نوامبر 1998
آقاى [ابراهیم] عزیزى، نماینده کرمانشاه آمد. با شش شهید در خانوادهاش، از نیروهاى حزب جمهورى اسلامى است و تحصیلات قدیم و جدید دارد. گزارشی از روزهایی داد که براى حل مشکلات قضایى دیه داشته. براساس گزارش بازرسى از مسأله فوکر 100 ساقط شده، معتقد است قوه قضاییه در آن پرونده، بد عملکرد و نتیجه بررسىهاى فنى مىگوید، عامل ناشناختهاى باعث سقوط هواپیما شده است. در آسمان، با نیروی مرموزى که از چهار جهت بر هواپیما وارد شد، کلیه مسافران در هوا متلاشى شدهاند که بزرگترین قطعه آن، آرنج دست مسافر است.
خواست در امور کشور دخالت کنم و گفت، دلسوزان آگاه و به خصوص در مجلس، بار دیگر نجات کشور از این وضع را فقط در امکان من مىبینند و منتظراند که شاید اقدامات مؤثرى باشد. توضیحات من براى عدم اقدام، ایشان را قانع نکرد. مُهر و پارچه تبرک شده از کربلا، سوغات آورد. یک دوره تفسیر راهنما هدیه دادم.
دکتر [محمدعلی] نجفى، [رییس سازمان برنامه و بودجه] آمد. درباره بودجه سال 1378 توضیح داد و گفت، 700 میلیارد تومان کسرى دارد که بناست این مبلغ را با گرانکردن بنزین، نوشابه، سیگار و اتومبیل پُرکنند و با رهبرى هم مذاکره کردهاند و ایشان هم کوپنىکردن بنزین و گرانکردن مازاد برکوپن را پذیرفتهاند. گفتم، این از استقراض بهتر است، ولى به حیثیت دولت ضربه مىزند و ضمناً در اصل بودجه هم درآمدها واقعى نیست. درآمد نفت و مالیات و سایر،کمتر از ارقام پیشنهادى است و به ظن قوى، باز هم دو هزار میلیارد تومان، عدم تحقق خواهد داشت. ضمناً از آقاى [سیدمحمد] خاتمى، [رییسجمهور] هم گله داشت که حمایت از مدیران ندارد و زود از جا در مىرود؛ گویا فشارها خستهاش کرده. از جناحچپ شکایت داشتکه نسبت به [حزب] کارگزاران [سازندگی]، بد برخورد دارند.
عصر، [غلامرضا] آقازاده، [رییس سازمان انرژی اتمی] آمد و گفت، با روسها توافق کرده، اورانیومهایى که در آلمان و فرانسه داریم، به روسیه برود و براى سوخت نیروگاه بوشهر، غنى شود و گفت، شوراى ویژهاى که به عنوان معضل به مجمع آمده، بهتر است توسط رهبرى تصویب شود؛ قرار شد به آقاى خاتمى بگویم.
عقد ازدواج صبیه آقاى [محمد] سلیمانیان، از محافظان را بستم. آقاى حسین مرعشى، [نماینده کرمان] آمد.گزارش سفر به عربستان سعودی را داد و از ادامه نتایج سیاسى و تهاجم دولتىها، اظهار نگرانىکرد و در امکان همکارى [حزب] کارگزاران [سازندگی] و چپها، در انتخابات شوراها، اظهار تردید نمود. امروز فرودگاه بینالمللى غزه، براساس قرار مریلند[6]، افتتاح شد و تبلیغات سنگینى کردند.
[6] - بیل کلینتون، در سالهای ریاستجمهوری خود با تحت فشار قراردادن اسراییل، سعی کرد به هر نحو ممکن تحرکی در زمینه گفتوگوهای صلح ایجادکند. مجمع عمومی سازمان ملل نیز با صدور قطعنامههایی به توقفÃ Äفوری اقدامات غیرقانونی اسراییل در اراضی اشغالی و آغاز مذاکرات و گفتوگو بین طرفین تاکید میکرد. سرانجام نتانیاهو و دولت حاکم از حزب لیکود، تحت فشار سازمان ملل، ایالات متحده و افکار عمومی منطقه و جهان حاضر به گفتوگوهای دو جانبه و تداوم روند مذاکرات شدند. دو طرف با حضور آمریکا مذاکرات را شروع کرده و نهایتاً در 23 اکتبر 1998 یادداشت تفاهمی موسوم به وایریور را در مریلند امضا کردند. محورهای اساسی موافقتنامه وایریور عبارت بودند از: 1- عملیات آرامش مجدد نیروها 2- امنیت 3- کمیتههای موقت و امور اقتصادی 4- مذاکرات وضعیت نهایی 5- اقدامات دو جانبه. هرچند طبق این تفاهم نامه، آقای یاسر عرفات توانست حدود 13 درصد از اراضی مشخص شده در توافقات قبلی را کسب کند، اما در مقابل تعهدات بیشتری را در مورد مسایل امنیتی به اسراییل داد. افتتاح فرودگاه غزه، یکی از اقدامات مربوط به این قرارداد بود.