نگارش و تألیف کتاب «آداب الصلوه» توسط امام خمینی در روز دوشنبه دوم ربیع الثانی 1361 ق مطابق با 30/1/1321 ش به پایان رسیده است. حضرت امام در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی این کتاب ارزشمند خود را طی دو مکتوب جداگانه به فرزند عزیزش مرحوم حاج سید احمد خمینی و نیز عروسش خانم دکتر فاطمه طباطبایی هدیه کرده است.
پایگاه خبری جماران: نماز نماد ارتباط با خداوند متعال و مهمترین و مناسبترین وسیله تقرب او به حق تعالی است. از احکام این عبادت ویژه، در علم فقه سخن گفته میشود، اما بررسی و بیان اسرار و آداب باطنی آن در دانش عرفان انجام میگیرد، از این رو و در طول تاریخ بیش از هزار ساله علوم اسلامی در پهنه گسترده سرزمین های اسلامی، عالمان مسلمان و معلمان ربانی از نماز در هر دو ساحت فقه و عرفان سخن گفته اند. امام خمینی(رضوان الله علیه) درمیان کتابهای پر تعدادی که تألیف کرده است، دو کتاب «سرالصلوه» و «آداب الصلوه» ـ آداب نماز ـ را به این نردبان معراج انسانهای باتقوای طالب قرب حق تعالی اختصاص داده است.
نگارش و تألیف کتاب «آداب الصلوه» توسط امام خمینی در روز دوشنبه دوم ربیع الثانی 1361 ق مطابق با 30/1/1321 ش به پایان رسیده است. این کتاب ارزشمند به مانند دیگر کتب عرفانی و اخلاقی حضرت امام در زمان تألیف به دست چاپ و نشر سپرده نشده است، بلکه برای اولین بار و در سالهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی مرحوم آیت الله سیداحمد فهری بخشهایی از آن را در کتاب «پرواز در ملکوت» به علاقمندان این گونه آثار معنوی تقدیم کرده است. وی در کتاب خود، مباحث حضرت امام را به همراه مباحثی برگرفته از «اسرار الصلوه» شهید ثانی، «اسرار الصلوه» قاضی سعید و «اسرار الصلوه» میرزا جواد ملکی تبریزی در 593 صفحه تدوین و منتشر کرده است. البته در چاپهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی یادآوری شده که مباحث آداب الصلوه امام خمینی با توضیحات و تصرفاتی و با عنوان «استاد الهی ما» در کنار مباحث بزرگانی دیگر تدوین و تقدیم گردیده است. این اثر در دهه شصت توسط چند ناشر چاپ و منتشر میشد تا اینکه مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی در سال 1370ش آن را با عنوان «آداب الصلوه» ـ آداب نماز ـ با کیفیتی متفاوت و در قطع وزیری منتشر کرد. در چاپ مؤسسه یک هزار نسخه به همراه دست خط حضرت امام در 727 صفحه تقدیم گردید تا طالبان چنین آثاری به مطلوب خود برسند. مرحوم آیت الله سیداحمد فهری در سال 1406ق کتاب «آداب الصلوه» را با عنوان «الآداب المعنویه للصلاه» به زبان عربی ترجمه و منتشر کرده است. چنانکه ترجمه این کتاب به زبان اردو و فرانسه نیز توسط مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی انجام گرفت و آقای سالار منافی نیز موفق به ترجمه آن به زبان انگلیسی شده است.
حضرت امام در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی این کتاب ارزشمند خود را طی دو مکتوب جداگانه به فرزند عزیزش مرحوم حاج سید احمد خمینی و نیز عروسش خانم دکتر فاطمه طباطبایی هدیه کرده است.
ایشان خطاب به فرزندش نوشته:
«کتاب آداب الصلوه را ... هدیه کردم به فرزند عزیزم احمد که از قدرت جوانی کامیاب است. شاید او ـ إنشاالله تعالی ـ از محتویات آن، که از کتاب کریم و سنت شریف و افادات بزرگان فراهم شده است، بهره مند شود و به معراج حقیقی از رهنمایی اهل معرفت راه یابد و به مقصد اصلی انسانیت، که انبیاء عظام و اولیاء کرام ـ علیهم صلوات الله و سلامه ـ و اهل الله بر آن راه یافتند ودیگران را دعوت فرمودند، توفیق یابد.»
ایشان در هدیه نامه به عروس خود مرقوم داشتند:
«کتاب آداب الصلوه را، که به دختر عزیزم فاطی، که خدایش از مصلّین قرار دهد، اعطا می نمایم، از تاریخ اتمام آن بیش از چهل سال می گذرد. و قبل از آن ـ به چند سال ـ کتاب سرّ الصلوة را اتمام نمودم..... و تو ای دخترم، امید است که توفیق به کار بستن آداب این معراج بزرگ الهی را داشته باشی و به راهنمائی این براق الهی از بیت مظلم نفسْ هجرت کنی الی اللّه .... اگر ان شاءاللّه خود را مهیّا کنی که از مطالبی که از کتاب و سنّت و اخبار اهل بیت عصمت و افادات اهل معرفت اخذ شده است به جان استفاده کنی و استعداد و لطافت قریحه ای را که خداوند عطا فرموده به کار اندازی، بسم اللّه ، این گوی و این میدان. امید است در این معراج انسانی و معجون رحمانی دل از غیر خالی کنی و با آب حیات قلب را شستشو دهی و چهار تکبیر زده خود را از خودی برهانی تا به دوست برسی.»
حضرت امام کتاب ارزشمند و معنوی ـ عرفانی آداب الصلوه را در قالب مقدمه، سه مقاله و خاتمه تنظیم کرده است.
ایشان در مقدمه، این نکته مهم و کلیدی را بیان میکند که:
«برای نماز، غیر از این صورتْ معنایی است و غیر از این ظاهر باطنی است؛ و چنانچه ظاهر را آدابی است که مراعات ننمودن آنها یا موجب بطلان نماز صوری یا نقصان آن گردد، همینطور از برای باطن آدابی است قلبیّۀ باطنیه که با مراعات ننمودن آنها نماز معنوی را بطلان یا نقصان دست دهد؛ چنانچه با مراعات آنها نماز دارای روح ملکوتی شود. و ممکن است پس از مراقبت و اهتمام به آداب باطنیّۀ قلبیّه، شخص مصلّی را نصیبی از سرّ الهی نماز اهل معرفت و اصحاب قلوب حاصل شود که آن قرّة العین اهل سلوک و حقیقت معراج قرب محبوب است».
ایشان باطن و صورت غیبیه ملکوتیه داشتن نماز را «موافق ضربی از برهان و مطابق مشاهدات اصحاب سلوک و ریاضت» میداند که «آیات و اخیار کثیره، عموماً و خصوصاً نیز دلالت بر آن دارد، حضرت امام نماز را «معجون الهی که با کشف نام محمدی صلی الله علیه و آله برای درمان تمام دردها و نقص های نفوس فراهم آمده» میداند که «برکات و کمالات باطنیه» آن «موجب سعادت ابدیه، بلکه باعث جوار ربّ العزه و مرقاه عروج به مقام وصول به وصال محبوب مطلق، که غایت آمال اولیاء و منتهای آرزوی اصحاب معرفت و ارباب قلوب، بلکه قره العین سید رسل صلی الله علیه و آله است.»
در مقاله اول آداب الصلوه به آداب عمومی عبادت مانند: خشوع، طمأنیه، حفظ عبادت از تصرفات شیطانی پرداخته شده و از آنجایی که این مطالب در همه عبادات سریان و جریان دارد، این مبحث یکی از مهمترین و پرفایده ترین آثار عرفانی ـ اخلاقی حضرت امام میباشد.
ایشان عنوان مقاله را چنین قرار داده است: «مقاله اولی؛ در آدابی که در تمام حالات نماز بلکه در تمام عبادات و مناسک ضرور است.» ایشان در فصل اول این بخش به مطلب مهم، «عزّ ربوبیت و ذلّ عبودیت» توجه میدهد و میگوید:
«یکی از آداب قلبیه در عبادات و وظایف باطنیه سالک طریق آخرت، توجه به عزّ ربوبیت و ذلّ عبودیت است، و آن یکی از منازل مهمه سالک است، که قوت سلوک هر کس به مقدار قوت این نظر است، بلکه کمال و نقص انسانیت تابع کمال و نقص این امر است.»
و در فصل دوم این حقیقت مغفول مانده را بیان میکند که:
«در علوم عالیه و حکمت متعالیه به وضوح پیوسته که جمیع دار تحقق و تمام دایره وجود، صرف ربط و تعلق و محض فقر و فاقه است ... و حقیقت عرفان و شهود و نتیجه ریاضت و سلوک رفع حجاب از وجه حقیقت و رؤیت ذلّ عبودیت و اصل فقر و تدلّی است در خود و در همه موجودات... مشاهده ذلّ عبودیت که مستلزم شهود عزّ ربوبیت است.»
حضرت امام حقیقت ادب «خشوع» را در جمیع عبادات، خصوصاً نماز که سرآمد همه عبادات است و مقام جامعیت دارد. «عبادت از خضوع تام ممزوج با حب یا خوف» میداند که «از ادراک عظمت و سطوت و هیبت جمال و جلال» حاصل میشود.
ایشان حقیقت ادب «طمأنیه» را که در ساحت معنویت و عرفان مطرح است، غیر از طمأنینه مورد نظر فقها میداند و آن عبارت است از آن که شخص سالک عبادت را از روی سکونت قلب و اطمینان خاطر به جا می آورد، زیرا که اگر عبادت را با حال اضطراب قلب و تزلزل به جا آورد، قلب از آن عبادت منفعل نشود و آثاری از عبادت در ملکوت قلب حاصل نشود.» از نگاه حضرت امام « یکی از مهمات آداب قبلیه نماز و سایر عبادات که از امّهات آداب قبلیه است وقیام به آن از عظائم امور و مشکلات دقایق است، محافظت آن است از تصرفات شیطانی» چنانکه ایشان «نشاط و بهجت» را نیز از آداب قبلیه نماز و سایر عبادات میداند که موجب نتایج نیکویی میشود، یعنی «سالک جدیت کند که عبادت را از روی نشاط و بهجت قلب و فرح و انبساط خاطر به جا آورد.» چرا که «اطبّا را عقیده آن است که اگر غذا را از روی سرور و بهجت میل کنند، زودتر هضم شود، همین طور طبّ روحانی اقتضا میکند که اگر انسان غذاهای روحانی را از روی بهجت و اشتیاق تناول کند و از کسالت و تکلّف احتراز کند، آثار آن در قلب زودتر واقع شود و باطن قلب با آن زودتر تصفیه میشود.» همچنین ایشان در ادامه، ادب «تفهیم» را بیان کرده، آنگاه نوبت به مسئله بسیار مهم و ادب معنوی محوری، یعنی «حضور قلب» رسید و حضرت امام آن را «یکی از مهمات آداب قلبیه که شاید کثیری از آداب مقدمه آن باشد» معرفی کرده و تصریح میکند که «عبادت را بدون آن روح و روانی نیست و خود، مفتاح قفل کمالات و باب الابواب سعادت است.»
ایشان میگوید:«یکی از اسرار عبادات و فوائد مهمة که همه مقدمه آن است، آن است که جمیع مملکت باطن و ظاهر مسخّر در تحت اراده الله و متحرک به تحریک الله شود و قوای ملکوتیه و ملکیه نفس از جنود الله شوند و همگی نسبت به حق تعالی سمت ملائکه الله را پیدا کنند و این خود، یکی از مراتب نازله فنای قوا و ارادت است در ارادة حق.» حضرت امام ضعف حضور قلب را ناشی از ضعف ایمان به حیات آخرت میداند:«ما چون حس احتیاج به دنیا نمودیم و آن را سرمایه حیات و سرچشمه لذّات دریافتیم، در توجه به آن حاضر و در تحصیل آن میکوشیم. اگر ایمان به حیات آخرت پیدا کنیم و حس احتیاج به زندگانی آنجا نماییم و عبادات و خصوصاً نماز را سرمایه تعیش آن عالم و سرچشمه سعادت آن نشئه بدانیم، البته در تحصیل آن کوشش مینماییم... بلکه با کمال اشتیاق و شوق دنبال تحصیل آن میرویم و شرایط حصول و قیول آن را با جان و دل تحصیل میکنیم.»
از نظر امام خمینی «حب دنیا» منشأ تشتت خیال و مانع از حضور قلب است که باید علاجش کرد و تازه پس از خلع تعلین حب دنیا و مأنوس شدن با جذوة آتش عشق فطرت الهی نوبت به «عزم» میرسد که از نگاه حضرت امام «اول شرط سلوک» است که بدون آن راهی نتوان پیمود و به کمالی نتوان رسید. همان که استادشان آیت الله شاه آبادی «آن را مغز انسانیت تعبیر میکردند.»
مقاله دوم کتاب «در مقدمات نماز است و ذکر بعض آداب قبلیه آن» که در ضمن چند مقصد بیان شده است و مطالب مقاصد در ضمن فصلهایی آورده شده است. مقصد اول در طهارت است چرا که:«حقیقت نماز، عروج به مقام قرب و وصول به مقام حضور حق ـ جلّ و علاـ است، برای وصول به این مقصد بزرگ و غایت قصوی طهارتی لازم است که ماورای این طهارات است... و بر سالک إلی الله لازم است که در اول امر، رفع موانع و قذارات کند، تا اتّصاف به طهارت و حصول طهور که از عالم نور است برای او میسور شود... یکی از موانع بزرگ این سلوک، قذارات معاصی است که با آب پاک و پاکیزه توبه نصوح باید آن را تطهیر کرد.»
حضرت امام در مبحث طهارت بحثها و مطالب ارزشمندی بیان کردند و از جمله گفته اند:«بر سالک الی الله لازم است که در وقت تطهیر از ارجاس صوریّه، از امهات رذائل و ارجاس باطنیه شیطانیه خود را تطهیر کند... و تا تطهیر از ارجاس خبیثه حاصل نیابد، تطهیر از احداث ممکن نشود، زیرا که تطهیر ظاهر مقدمه تطهیر باطن است، تا تقوای تامّ ملکی دنیایی بر وفق دستور شریعت مطهره حاصل نشود، تقوای قلبی رخ ندهد.»
حضرت امام در همین مبحث مطلب بسیار مهمی را متذکر میشود و آن، سلوک در جاده شریعت و پرهیز از افراط و تفریط در این وادی است:«شخص سالک و طالب حق باید خود را از افراط و تفریط بعضی از جهلة اهل تصوّف و بعضی از غفله اهل ظاهر مبرّا کند تا سیر إلی الله برای او ممکن شود.» و این مطلب یعنی خط بطلان کشیدن بر این پندار که «علم و عمل ظاهری قالبی، حشو است و برای جهّال و عوام است و اما کسانی که اهل سرّ و حقیقتند و اصحاب قلوبند و ارباب سابقه حسنا هستند احتیاج به این اعمال ندارند.» چنانکه طرد و ردّ کسانی است که «انکار کلیه مقامات معنویه و اسرار الهیه را نمودند و جز محض ظاهر وصورت و قشر، دیگر امور را به کلی منکر شدند.» ایشان هر دو گروه را متجاوز از حد و منحرف از اعتدال و صراط مستقیم میداند و میگوید:«باید دانست که مناسک صوریه و عبادات قالبیه نه فقط برای حصول ملکات کامله روحانیّه و حقایق قلبیه است، بلکه آن یکی از ثمرات آن است.» از نظر ایشان «عارف بالله و عالم به مقامات باید همه حقوق باطنیه و ظاهریه را مراعات کند و هر صاحب حقی را به حق و حظ خود برساند.» همانگونه که «یکی از معانی و مقامات جامعیت نبوت ختمیه، بلکه دلائل بر خاتمیت، آن است که در جمیع مقامات نفسیه تمام حقوق و حظوظ آن را از جمیع شؤون شریعت استیفا فرموده.»
مقصد دوم این مقاله «در شمّه ای از آداب لباس است.» و در این قسمت از جمله میخوانیم:«همانطور که لباسهای خیلی فاخر را در نفوس تأثیر است، لباسهای خیلی پست را چه در ماده و جنس و چه در هیئت و شکل، در نفوس تأثیر است؛ و چه بسا باشد که فساد این، به مراتب بالاتر از آن لباسهای فاخر باشد.»
مقصد سوم مقاله دوم «در آداب قلبیه مکان مصلی است» و حضرت امام تنبّه میدهند که «سالک باید بداند از دار کرامت الله آمده و در دار عبادت الله واقع است و به دار جزاء خواهد رفت. عارف گوید: مِن الله و فی الله و إلی الله. پس سالک باید به خود بفهماند و به ذائقه روح بچشاند که دار طبیعت مسجد عبادت حق است و او برای همین مقصد در این نشئه آمده چنانچه حق تعالی ـ جلّت عظمته ـ فرماید: (و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون)». مقصد چهارم نیز «آداب قلبیه وقت است.» و اوقات صلوات «میقات مناجات و میعاد ملاقات با حق» معرفی شده است و حضرت امام در مقام موعظه مینویسد:«ای عزیز! نماز که معجون روحانی ساخته شده با دست جمال و جلال حق است و از جمیع عبادات جامع تر و کامل تر است. پس، از اوقات آن حتی الامکان محافظت کن و اوقات فضیلت آن را انتخاب کن که در آن نورانیتی است که در دیگر اوقات نیست.»
مقصد پنجم «در بعض آداب استقبال است.» و حضرت امام متذکر میشوند که «ظاهر استقبال متقوم از دو امر است: یکی مقدمی ... و دیگر نفسی ... و این صورت را باطنی و باطن را سرّی بلکه اسراری است.»
مقاله سوم کتاب آداب الصلوه «در مقارنات نماز است» و مطالب و مباحث آن در چند باب آمده است. باب اول »در بعض آداب اذان و اقامه است» و «سرّ اجمالی اذان، اعلان قوای ملکوتیه و ملکیه و جیوش الهیه برای حضور است.»
باب دوم در قیام است که مطالب آن در فصولی نوشته شده است و فصل دوم «در آداب قیام است» و حضرت امام در مقام بیان موعظه ای حسنه، از جمله این مهم را بیان کردند که:
«عمده مقصد و مقصود انبیاء عظام و تشریع شرایع و تأسیس احکام و نزول کتابهای آسمانی، خصوصاً قرآن شریف جامع که صاحب و مکاشف آن نور مطهر رسول ختمی صلی الله علیه و آله است، نشر توحید و معارف الهیه و قطع ریشه کفر و شرک و دو بینی و دو پرستی بوده... بلکه شیخ عارف کامل، شاه آبادی ـ روحی فداه ـ میفرمودند: عبادات اجراء توحید است در ملک بدن از باطن قلب».
باب سوم «در سرّ نیت و آداب آن است.» و در آن از حقیقت نیت در عبادات، اخلاص، بیان بعضی از مراتب اخلاص و ترغیب به اخلاص سخن به میان آمده است.
باب چهارم «در ذکر شمّه ای از آداب قرائت و پاره ای از اسرار آن» میباشد و این باب بیست و دو صفحه از کتاب را به خود اختصاص داده و در آن « تفسیر سوره مبارکه حمد و شمه ای از تفسیر سوره مبارک توحید و سوره مبارکه قدر» بیان شده است. حضرت امام خود این باب از کتاب آداب الصلوه را «اعزّ ابواب» آن نامیده است. مطالب این باب در ضمن دو مصباح و هر مصباحی در چندین فصل ذکر شده است. مصباح اول «در آداب مطلقه قرائت قرآن شریف است» و مؤلف عارف مطالب بس عالی و ارزشمند درباره قرآن کریم و مقاصد و مطالب آن بیان کرده که در کمتر اثری از دیگر آثارشان این مباحث آمده است. ایشان پس از آنکه درباره عظمت و مقاصد آن و طریق استفاده از آن و نیز بحث از رفع موانع استفاده از قرآن سخن گفته و آداب قرائت درخصوص نماز را بیان کرده و از سوره های حمد و توحید و قدر و نکات و اسرار آنها سخت گفته؛ از باب پنجم تا باب هشتم، از آداب و اسرار رکوع، سجود، تشهد و سلام، سخن گفته است.
خاتمه کتاب آداب الصلوه «در آداب بعضی از امور داخله و خارجه نماز است و در آن از تسبیحات اربعه و اسرار و آداب قلبیه آن، آداب قلبیه قنوت و تعقیبات نماز بحث شده است.
علاوه بر مباحث گسترده قرآنی و تفسیری که در این کتاب آمده است، حضرت امام در جای جای این کتاب زبان به موعظه گشوده و با تعبیر «ای عزیز» مخاطب سالک را با مواعظ نافذ و سازنده خود در مسیر عبودیت و اقامه نماز هدایت کرده است. این نکته هم ناگفته نماند که حضرت امام خود به قلم رسایشان فهرست تفصیلی کتاب را استخراج و نوشته اند.
امید که در این ایام و اوقات عبادت و سلوک، عابدان راستین و با اخلاص و سالکان حقیقی، از مطالب قرآنی این کتاب بهره ها برگیرند و آداب عمومی عبادات را که در مقاله اول مشروحاً آمده است، در نماز و روزه و همه عبادات خود تحقق بخشند تا از گنجهای بی شمار و بس ارزشمند آن بهره مند گردند و از این رهگذر «گوهر» عبودیت را فراچنگ آورند که همانا کُنه آن ربوبیت است.