​از آیین های فراموش شده در میان روزهای نوروزی که از دیرباز به جای مانده، روز امید و شادباش نویسی است که روز ششم فروردین را گویند. از طرفی یکی از صفات برجستۀ امام خمینی که از عوامل موفقیت او نیز بود، داشتن امید و امیدواری به آینده در تمام دوران زندگی و امیدآفرینی در بین ملت بود. به همین بهانه در چند شمارۀ پیاپی، دیدگاه امام خمینی را دربارۀ این موضوع بررسی و تبیین و تحلیل می کنیم.

پایگاه خبری جماران: ​از آیین های فراموش شده در میان روزهای نوروزی که از دیرباز به جای مانده، روز امید و شادباش نویسی است که روز ششم فروردین را گویند. از طرفی یکی از صفات برجستۀ امام خمینی (س) که از عوامل موفقیت او نیز بود، داشتن امید و امیدواری به آینده در تمام دوران زندگی و امیدآفرینی در بین ملت بود. به همین بهانه در چند شمارۀ پیاپی، دیدگاه امام خمینی را دربارۀ این موضوع بررسی و تبیین و تحلیل می کنیم.

 

مقدمه

1. آیین بسیار زیبایی برای جشن‌های نوروزی از دوران کهن بجا مانده است. ازجمله روز ششم فروردین، روز امید و شادباش‌نویسی است که ایرانیان در روزگار کهن آرزوها و خواسته‌های نیک خود را برای دیگران می‌نوشتند و به دست آنها می‌سپردند. این روز با نام کهن «اسپیدا نوشت» از روزهای خجسته نزد ایرانیان بوده که همراه با شادی و مراسم ویژه برگزار می‌شده است.

ششمین روز فروردین بنا به نظر بسیاری محققان و موبدان زرتشتی، سال‌روز تولد زردشت اسپنتمان نیز است. در این روز زردشیان در آتشکده‌های هر شهر گردهم می‌آیند، به سخنرانی‌های مذهبی گوش می‌دهند، اَوِستا می‌خوانند و تولد حضرت زرتشت را جشن می‌گیرند و این روز را روز امید می‌نامند. زیرا براین باورند که امید به داشتن چیزی، باعث می‌شود که آن چیز در اختیار شما قرار گیرد، حتی اگر آن چیز وجود نداشته باشد! (ابوریحان بیرونی، البلاغه)

2. که گفت که آن زندۀ جاوید بمرد؟

که گفت که آفتاب امید بمرد؟ (کلیات شمس)

امید از صفات ممیزۀ انسان است و در آرامش و پیشرفت جامعه ارزش و نقش بسیار مهمی دارد. نبود امید، خوش‌بینی و دلگرمی به آیندۀ جامعه را دچار یأس، افسردگی و دل‌مردگی می‌کند. سرخوردگی و دلسردی نیز آستانۀ ورود به بحران است که اگر درمان نشود، سرانجام افول و سقوط را در پی خواهد داشت. بنا براین در جوامع توسعه یافته و یا در حال توسعه توجه به این مسأله یکی از اولویت‌های هر حکومتی است تا جلوی آغاز و ورود به بحران را بگیرد.

امام خمینی، رهبر کبیر انقلاب و بنیان‌گذار نظام جمهوری اسلامی ایران نیز کاملاً به ارزش و نقش مهم امید و امیدآفرینی در جامعه آگاه بود. به گونه‌ای که سیرۀ نظری و عملی او، امید و امیدآفرینی برای آینده و آیندگان بود. همیشه مردم و مسئولان نظام را امید داده و به دوری از یأس و ناامیدی تشویق و ترغیب می‌کرد. برای همین، سخنان و پیام‌های امام خمینی سرشار از خوش‌بینی و امید، و لبریز از امیدآفرینی است. تا جایی که می‌توان گفت در نگاه امام خمینی امید داشتن، نشاط و شادی، امیدآفرینی در جامعه و در بین تک‌تک افراد اجتماع، یک کار و جریانی جوهری و اصیل به شمار می‌رود. در اهمیت این مسأله همین بس که امام خمینی با نگاه همه جانبۀ خود، همان‌طور که ناامیدی‌ از رحمت الهی را از جنود جهل و شیطان می‌دانست و رجاء و امیدواری را نیز از جنود عقل می‌دانست. (ر.ک: شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص 129) یعنی می‌توان گفت از نگاه ایشان دلسردی مردم به نوعی تهاجم لشگریان شیطان و دشمنان است و اگر مشکل ناامیدی مردم حل نشود جامعه رو به جهل و نابودی رفته و از عقلانیت دور خواهد شد.

از دیدگاه حضرت امام، بنیاد روحی بشر بر امید و شادی سرشته شده و ناامیدی و اندوه و بی‌نشاطی و غم، اعتباری و عارضی و گذرنده‌ است. برآیند بررسی آثار حضرت امام حکایت‌گر این معناست که امید به آینده به گونه‌ای ناگسستنی با تار و پود کلام و مرام امام خمینی گره خورده و آثار اخلاقی و سیاسی و اجتماعی او پر از مفاهیم و مضامین امیدواری و لوازم مربوط به آن است؛ و شجاعت، مردانگی، گذشت، شادی و نشاط و غم‌گریزی در آنها موج می‌زند. حتی بررسی دیوان شعر امام نیز نشان می‌دهد که امید و امیدواری با سیرۀ نظری و عملی او عجین شده بود. (ر.ک: دیوان امام، ص 81، 221، 371 و 390)

اصلاً همین احساس امید و امیدواری به نفی ظلم و جور و حاکمیت اسلام و مستضعفین بود که او را از دوران نوجوانی وارد سیاست و مبارزه کرد؛ زندانی شد؛ حبس کشید و تبعید شد، اما ناامید و مأیوس نشد.

امام صادق (ع) می‌فرماید:

«کان أبی یقول: أنّه لیس من عبد مؤمن إلا وفی قلبه نوران: نورُ خیفه ونورُ رجاء»؛ پدرم پیوسته فرمود: به درستی که قلب مؤمن را دو نور روشنایی می‌دهد؛ یکی نور ترس و یکی نور امید. (الکافی، ج 2، ص ، ح 1)

در این حدیث از امید و امیدواری تعبیر به نور شده است. نوری که انسان را از گمراهی و تاریکی نجات می‌دهد و حجاب‌های ظلمانی و تیرگی‌ها را کنار زده و به سرمنزل مقصود می‌رساند. همان‌طور که در سیرۀ نظری و عملی امام خمینی نیز بارها این نوع امید را می‌بینیم که دیگران را هم امیدوار و خوش‌بین می‌کند. همین امید در دل امام خمینی بود که 12 بهمن سال 1357، هنگام پرواز انقلاب (از فرانسه به ایران) در حالی که همه نگران بودند و مضطرب و هر آن ممکن بود حادثۀ ناگواری رخ دهد، اما، امام خمینی با آسودگی تمام به طبقۀ بالای هواپیما رفتند و در کف آن دراز کشیده و خوابیدند. (ر.ک: برداشت‌هایی از سیرۀ امام خمینی، ج 2، ص 258)

در نومیدی بسی امید است

پایان شب سیه سپید است. (کلیات نظامی)

با این نگاه، آثار امام خمینی را بررسی کرده و نکته‌های ناب و سفارش‌های تاب و ژرفی دربارۀ امید و امیدآفرینی در زندگی فردی و اجتماعی را به دوستداران و علاقه‌مندان آن رهبر فرزانه تقدیم می‌کنیم.

 

ادامه دارد

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.