در بخشی از خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی در سالهای 1375 و 76 می خوانیم: آقاى [سیدمحمد] خاتمى، [مشاور رییسجمهور و رییس کتابخانه ملی]، براى مشورت جهت نامزدى ریاستجمهورى آمد. گزارشى از ملاقات با رهبرى داد؛ از نتیجه ملاقات راضى است.
پایگاه خبری جماران: آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی(ره) از نادر شخصیت های طراز اول جمهوری اسلامی است که بیش از سه دهه به طور روزانه و مستمر خاطرات روزانه خود را به رشته تحریر درآورده است.
این خاطرات که از وقایع ریز و درشت سیاسی تا امور شخصی را شامل می شود، از یکسو به دلیل جایگاه بسیار مهم نویسنده و از طرف دیگر به خاطر «مختصر و مفید نویسی»، از اهمیت و ارزش بالایی در تاریخ نگاری انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی برخوردار است.
از طریق این خاطرات می توان به سرنخ ها و نکات مهمی از وقایع مهم این دوران طولانی دست یافت و آنها را مورد بحث و واکاوی بیشتر قرار داد.
از جمله ادوار مهم این سال های مهم، مقطع انتخابات هفتمین دوره ریاست جمهوری است که در خاطرات سال های 1375 و 76 آیت الله هاشمی به عنوان رئیس جمهور وقت و چهره اثرگذار نظام در کنار رهبر معظم انقلاب به تفصیل بدان پرداخته شده است.
«جماران» در ایام نوروز 1400 هجری شمسی هر روز قسمتی از این خاطرات را منتشر می کند.
آنچه در پی می آید، قسمت چهارم این خاطرات است:
4 دی 1375
[آقای علیمحمد بشارتی]، وزیر کشور آمد. درباره تاریخ انتخابات شوراها و ریاستجمهورى، بحث و تصمیمگیرى شد و به نوعى از گروه آقاى ناطق [نوری] که آقاى [علی] فلاحیان را [برای وزارت کشور در کابینه آینده]، به جاى او در نظر گرفتهاند،گله کرد.
7دی
سر شب آقاى [علیاکبر] ناطقنورى آمد؛ براى کسب اطلاع از نظر من در مورد انتخابات و آینده کشور و نیز مطمئنکردن من که اگر رییسجمهور بشود، برنامههاى دولت من را ادامه خواهد داد.
فائزه آمد. اقدامات سفرش را تعریف کرد که اجتماع عظیمى در مسجد جامع رفسنجان براى صحبت او بوده، در حالى که در مسجد سقاخانه، برنامه آقاى [ابوالقاسم] خزعلى، خلوت بوده که باعث گلایه ایشان هم شده که چرا برنامه را یک زمان گذاشتهاند.
14 دی 1375
آقاى حسین مرعشى، [نماینده کرمان] آمد. راجع به انتخابات [ریاستجمهوری] و کاندیداى کارگزاران صحبت کرد.
23 دی 1375
آقاى [سید محمد] غرضى، [وزیر پُست و تلگراف و تلفن] آمد. راجع به خرید ماهواره و تعداد آن و نیز خرید گوشى تلفنهاى سیار صحبت کرد و گفت، افرادى از دوستان آقاى ناطق [نوری] و نیز آقاى رىشهرى، به او پیشنهاد کردهاند که نامزد ریاستجمهورى شود و آن را حمل بر هدف گرمکردن انتخابات، توسط رقیبى کمخطر مىکرد.
25 دی 1375
آقاى [ابوالقاسم] خزعلى آمد. از خدمات من، به عنوان سند لیاقت و صلاحیت مدیریت یادکرد و اظهار تأسف از عدم امکان تجدید انتخاب نمود و خواست که به فردی کمک کنیم. تفسیر سوره حمد خود را آورد که بخوانم.
28 دی 1375
شب، على اخوىزاده آمد و نتیجه افکارسنجى دربارة افرادى که در معرض نامزدى ریاستجمهورى هستند، آورد؛ همه آنها کمتر از 40 درصد رأى دارند.
29 دی 1375
آقاى کرباسچى، براى وام به منظور تسریع در ساخت طرحها و همچنین کمک به آقاى [سیدمحمد] خاتمى، در جریان انتخابات [ریاستجمهوری] استمداد کرد. آقاى [مرتضی] الویرى، [رییس سازمان مناطق آزاد تجاری] آمد. گزارشى دربارة مناطق آزاد داد و براى رفع مشکلات، منجمله تأسیس شعبههاى بانک خارجى و نیز کمک به آقاى خاتمى در مورد انتخابات استمداد کرد و نیز درخواست اقدام براى یکىکردن نرخ ارز، با توجه توفیقات دولت در بیشتر سیاستهاى سازندگى و اقتصادى و نگرانى از توقف کار در آینده داشت.
آقاى [عباس] آخوندى، [وزیر مسکن و شهرسازی] آمد. براى طرح عمرانى قم کمک و اجازه گرفت و خواست که به فاز یک شهر جدید پردیس بروم. به محسن هم گفته بود که نامزدشدن آقاى خاتمى در انتخابات، ممکن است عوارض سویى داشته باشد.
30 دی 1375
آقاى [سیدمحمد] خاتمى، [مشاور رییسجمهور و رییس کتابخانه ملی]، براى مشورت جهت نامزدى ریاستجمهورى آمد. گزارشى از ملاقات با رهبرى داد؛ از نتیجه ملاقات راضى است. توضیحى از افکار خودش داد که با برنامههاى من هماهنگ است و تأکید زیادى نمود، از اهمیت نقش من درگذشته و امروز و فردا گفت و گفت به دوستان جناح چپ، گفته که در اختیار آنها نیست و مایل نیست، در تبلیغات انتخابات متکى به آنها باشد و از من مىخواست که کمک کنم، براى اینکه [حزب]کارگزاران [سازندگی]، نامزد دیگرى ندهند. منگفتم، بی طرف مىمانم.
شب میهمان آیتالله خامنهاى بودم. درباره کمک به افغانستان، سودان و مسایل سوریه و فلسطین و عراق و خبر روسها مبنى بر احتمال حمله آمریکا و مالیات بنیادهاى تحتاداره رهبرى و بنیاد آسیا و آفریقا و مشکل موارد مربوط و مشترک بین [سازمان] تعزیرات [حکومتی] و ستاد اجرایى فرمان امام، مثل کالاهاى قاچاق متواریالصاحب و مسایل انتخابات، با توجه به تصمیم آقاى [سیدمحمد] خاتمى براى نامزدى و سفر خانواده به عُمره مذاکره کردیم.