سید حسن خمینی گفت: افکار بسته ای که توان سازگاری با دنیای معاصر را ندارد، هیچ دخالتی در پیدایش انقلاب ندارد و دزدانه بر سر خوان انقلاب نشسته است.
یادگار امام با تأکید بر اینکه انقلاب، انقلاب متحجرین نبود، گفت: افکار بسته ای که توان سازگاری با دنیای معاصر را ندارد، هیچ دخالتی در پیدایش انقلاب ندارد و دزدانه بر سر خوان انقلاب نشسته است.
به گزارش خبرنگار جماران، حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی در اجلاس تبیین اندیشه های امام خمینی در حوزه فرهنگ و هنر که عصر امروز در حرم امام برگزار شد، گفت: حضور در حرم امام و تجدید میثاق نمی تواند فقط ظاهری باشد و ای کاش این حضور همراه با بازخوانی بخشی از اندیشه های امام باشد.
یادگار امام با بیان اینکه امام یک هنرمند است، تصریح کرد: هنر امام به شاعری، خط و نقاشی نیست. اگر در تعریف هنر بگوییم هنر جمع کردن کثرات در یک وحدت است، یعنی شما بتوانید صداهای مختلفی را به یک صوت واحد برسانید. لذا انقلاب یک هنر است چون همه با هم شدند و خالق این هنر امام بزرگوار ما بود. در انقلاب، خواسته های فردی از بین رفت و همه با هم شده بودند؛ و چه هنری بالاتر از آنچه که اتفاق افتاد؟!
وی با بیان اینکه «ما شدن» هویت ساز و هنر ساز است، اظهار داشت: در آن حجمِ همه با هم بودن ها، همه در هم گم می شوند ولی وقتی قرار باشد منیّت از راه برسد، آن وقت «کوه ها با همند و تنهایند/همچو ما با همان تنهایان». هنر امام ایجاد سمفونی در یک جامعه به هم ریخته است. اگر کسی آمد و فضا را آرام کرد، منیّت ها گم می شود؛ البته در این فضا همه آن «من» ها بزرگتر هم می شوند.
سید حسن خمینی تأکید کرد: مشکل این است که از امام، فقط «می گوییم»؛ در حالی که باید «عمل کنیم» و چون او شویم؛ گرفتار هزارتوی الفاظ و گفتار هستیم. امام خطیب توانایی نبود اما مرحوم آقای مطهری در ابتدای یکی از کتاب ها می گوید صبح های پنجشنبه که امام اخلاق می گفت، «تا یک هفته تحت تأثیر اخلاق او بودیم». چون سخن ایشان از دل بر می آمد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با تأکید بر اینکه انقلاب، انقلاب روشن اندیشان دینی بود و انقلاب متحجرین نبود، گفت: هرگونه مصادره انقلاب توسط اندیشه تحجری به بی راهه بردن و از بین بردن انقلاب است و موتور محرکه انقلاب را از کار می اندازد. رهبران انقلاب صاحبان اندیشه مصالحه با دنیای جدید، از منظر دینی بودند. افکار بسته ای که توان سازگاری با دنیای معاصر را ندارد، هیچ دخالتی در پیدایش انقلاب نداشته اند و دزدانه بر سر خوان انقلاب نشسته است.
یادگار امام افزود: انقلاب اندیشه ای است که پدید آورنده آن فرهنگی را بر دوش خود حمل می کند که این فرهنگ بین ارزش های دینی و ارزش های دنیای معاصر آشتی می دهد، اما به ناگاه می بینیم بعضی وقت ها این مسأله به فراموشی سپرده می شود.
وی با بیان اینکه ستیز با استبداد سلطنتی ریشه در آزادی خواهی دارد، یادآور شد: کجا جریان متحجر ما که در دوران صفویه و قاجار در کنار اشراف سالاری آن دوره زندگی کرده در این مسیر گام برداشته است؟! حرکت استبدادستیزی و فرهنگ مبارزه با استبداد یک حرکت صد درصد ضد تحجر است. یکی از مراجع بزرگ قم می گفت من یک سخنرانی علیه شاه کردم و فردی برای من نامه بزرگی از بزرگان خودمان را فرستاد که در آن سه خط در کرامات فتحعلی شاه نوشته بود و گفت با شاه مملکت این جوری حرف می زنند؛ چرا شما(به شاه) توهین کرده اید؟!
سید حسن خمینی تأکید کرد: فرهنگ انقلاب استعمارستیز، آزادی خواه و استقلال طلب است. استقلال طلبی یک فرهنگ بسیار بزرگ در قاموس انقلاب است. فرهنگ انقلاب عزت خواهی، عزت طلبی و عزت مندی است. البته به نوعی همسان و هم خاستگاه با نفی استبداد و نفی استعمار است. کجا در اندیشه تحجرآمیز ما چنین نکته ای وجود داشته است؟!
وی با بیان اینکه غیر از متحجران دینی، متحجران ملی هم داریم، افزود: تحجر به معنای ناتوانی در همراهی با دنیای معاصر و فضای جدید است. مگر وقتی امام فتوای حضور زنان در راهپیمایی های قبل از انقلاب را دادند به ایشان هجمه نشد که زن ها را از خانه بیرون آورده اند؟! حتی وقتی مرحوم آقای مطهری «مسأله حجاب» را نوشتند بزرگترین هجمه به ایشان شد که شما چادر از سر زن ها برداشته اید. در نجف به امام گفته بودند که آقای مطهری با مسأله حجاب چادر را منتفی کرده است. امام گفته کل بی حجابی در ایران برای کتاب آقای مطهری است؟!
یادگار امام ادامه داد: ارزش های سنتی به جای خودش ممکن است خیلی خوب باشد و ربطی به ارزش دینی ندارد. اصل حجاب مسلّم است اما شکل او در ظواهر مختلف سنت ها تغییر می کند. همانگونه که اصل عزاداری برای سیدالشهدا(ع) یک ارزش دینی است اما در مورد اینکه یک جا عَلَم بردارند یا یک جا سیاه بپوشند یا یک جا زنجیر بزنند، سنت ها فرق می کند. اگر سنت ها عوض شود، آن ارزش دینی می تواند در قالب های دیگری شکل گیرد.
وی اظهار داشت: امروز بحث سینما، موسیقی، شطرنج و حضور زنان در عرصه تحصیل، تربیت، کار و بازار وجود دارد. این یک جریان فرهنگی است و باید تلاش کنیم و به این نکته برسیم. ما باید بپذیریم که آینده دینی ما از راه تلفیق آشتی جویانه ای است که می توانیم بین فرهنگ دینی خودمان با دنیای معاصر بدهیم؛ و الّا همیشه یک گام عقب هستیم. وقتی ماهواره می آید، اول ممنوع می کنیم و بعد نمی توانیم و رهایش می کنیم! موبایل و شبکه های اجتماعی می آید، اول به این سمت می رویم که ببندیم و زورمان نمی رسد و رهایش می کنیم! پیام های تصویری را تحریم می کنیم و بعد نمی شود و رهایش می کنیم!
سید حسن خمینی ادامه داد: این به معنای یک گام عقب ماندن است در حالی که فقه امام می گوید یک گام جلو باشید و دنیایتان را بشناسید. والّا همواره او خودش را تحمیل می کند و آن وقت بردن داستان در حوزه احکام ثانوی و ضرورت ها باعث می شود که دست آخر ما با یک سری احکام مواجه هستیم که ضرورت های آن بیشتر از احکام اولی است. زمان و مکان در اجتهاد که یک فتوای فراموش شده امام است مسأله بسیار مهمی است. این به ما می گوید احکام اولی این گونه هستند.
وی تأکید کرد: ما داریم از کسی سخن می گوییم که هویت انقلاب با او است و بنیانگذار انقلاب است؛ هنرمندی است که همه را در یک وحدت جمع کرده و بعد از دوره های طولانی خدا را وارد عرصه زندگی مردم کرده است. بعد از یک دوره سنگین حاکمیت تفکر ماتریالیستی، «عدالت» را با دین پیوند داده است. کار بزرگ انقلاب، آوردن اندیشه عدالتی بود که ماتریالیست ها در انحصار خودشان گرفته بودند و بردن آن در مفهومی به اسم «عدالت علوی» و «شهادت حسینی(ع)» است. عنصر سیدالشهدا(ع)، کربلا، غدیر، علی(ع) و آتش کف دست برادر که مفاهیم بلند دینی بود و مغفول بود را وارد عرصه زندگی کرد.
یادگار امام افزود: دین که فراموش شده بود و لیبرالیست ها فقط به خاطر اینکه خودشان را نجات بدهند، در جنگ با جریانات چپ در دنیا پشت سر آن سنگر گرفته بودند را انقلاب به عرصه متن جامعه آورد؛ الهیاتی که در عرصه متن جامعه زندگی کند. پیوند آسمان با زمین و راهی به آسمان از مسیر مردم گشود. عرفان منفی یعنی گوشه نشینی و عرفان مثبت یعنی بودن در کنار مردم، یعنی عرفان علی(ع)، بدر، حنین، پیامبر(ص)، بودن در کنار مردم، دستگیری مردم و حرکت دادن آنها.
وی در پایان گفت: پیام این مسأله در عرصه فرهنگ این نیست که به گذشته برگردیم و این هم نیست که از گذشته جدا شویم. امروز، دوران دوگانه ی یا «در گذشته زندگی کنیم» و یا «از آن عبور کنیم» تمام شده و «راه سوم» باز شده است. ما با اجتهاد در احکام گذشته راهی برای آینده باز می کنیم و یک گام جلوتر حرکت می کنیم.