وجهه ملی سردار سلیمانی مرهون صیانت از این منزلت و گفتار و رفتار فرا جناحی و آلوده نشدن به اغراض سیاسی زودگذر و شکننده است. ای کاش شرایط بهگونه ای نبود که سردار این همه درگیر جنگ باشد. او پا به این عرصه نگذاشته بود جز در جهت کسب صلح و حفظ امنیت کشور و منطقه که ای کاش همین مسیر و مقصد در پیش گرفته شود. ای کاش سایر فرماندهان و دست اندرکاران در نیروهای مسلح هم از این مشی و مرام پیروی کنند.
پایگاه خبری جماران: حاج قاسم سلیمانی در دوران جنگ تحمیلی با رشادت های خود حق بزرگی بر مردم و تاریخ سرزمین ایران دارد و هم چنین دوران پس ازجنگ با مبارزه با امثال داعش توانایی خود را به نمایش گذاشت. او سرمایه ملی و دینی کشور عزیزمان و از مبارزان به حق با ظلم و دفاع از مظلوم بود. او همچنین تلاش کرد درخصوص مسائل داخلی (سیاسی) دخالتی نداشته باشد. لذا هیچگاه از موقعیت و شان نظامی خود در قالب سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ساحت این جایگاه را به اغراض سیاسی و دیگر موقعیت های دونپایه نسپرد.
سردار حاج قاسم سلیمانی چهره نام آشنا دفاع، مقاومت، دردآشنا و مردمی بود و هیچگاه از مردم فاصله نگرفت و مردم نیز نشان دادند اگر نقدی هم دارند به رفتار بعضا نظامیانی است که از مشی و مرام گذشته خود فاصله گرفته و برخلاف قانون و فرمایشات حضرت امام (ره) به دسته بندیهای سیاسی ورود کرده و وارد مناقشات قدرت شده اند و از همه مهمتر از آرمانهای انقلاب و امام فاصله گرفتهاند.
سرلوحه زیست نظامی وی به واقع کلمه، پیروی از وصیتنامه الهی-سیاسی امام و تابعیت از ولایت راستین و با معرفت بود. لذا لباس سپاه در قامتش برازنده و همچون زمان دفاع مقدس، رنگ و بوی آن دهه درخشان را به مشام همگان میرساند و الگوی زنده ای از همان ارزشها را به همراه داشت.
وجهه ملی سردار سلیمانی مرهون صیانت از این منزلت و گفتار و رفتار فرا جناحی و آلوده نشدن به اغراض سیاسی زودگذر و شکننده است. ای کاش شرایط بهگونه ای نبود که سردار این همه درگیر جنگ باشد. او پا به این عرصه نگذاشته بود جز در جهت کسب صلح و حفظ امنیت کشور و منطقه که ای کاش همین مسیر و مقصد در پیش گرفته شود. ای کاش سایر فرماندهان و دست اندرکاران در نیروهای مسلح هم از این مشی و مرام پیروی کنند.
علیرغم برخی تحلیل ها نسبت به عملکرد ایشان در ماموریتهای وی باید به یک نکته اساسی توجه داشت و آن اینکه شهید حاج قاسم سلیمانی سرمایه ملی و دینی ما و افتخاری برای هر ایرانی اعم از ملی گرا، مذهبی و ... آنکه دلش برای سرزمین این مرز وبوم می تپد، بود.
تصویری که از سردار سلیمانی به ویژه در دهه های اخیر رقم خورده، نمونه بارز کسی است که به عنوان نماد مقاومت و ایستادگی از منظر منافع ملی و دفاع ملی مطرح شده و شهادت ایشان نیز وحدتی را که شاهدبودیم رقم زد.
سردار سلیمانی هیچ گاه در دستهبندی گروههای سیاسی قرار نگرفت و تقابلی با جریانات سیاسی برای خود ایجاد نکرد و به همین جهت بخشی از مردم و سلایق سیاسی را در مقابل خویش قرار نداد. ایشان یک اعتبار ملی را در عمل دنبال می کرد. او کسی بود که به فرامین حضرت امام گوش فرا داد و همانطور که در دوران دفاع مقدس وظیفه شناس و با اخلاق بود و از رهبری اطاعت می کرد، بعد از جنگ نیز اینگونه بود. سردار سلیمانی منافع خود را در نظر نمیگرفت بلکه منافع کشور را لحاظ می کرد.
ایشان هیچگاه تحت تاثیر وسوسه های قدرت و… برای تسخیر پاستور نیز خیز برنداشته و احساس طلبکاری از ملت نداشت ونه تنها کشور را همانند یک پادگان و ملت را به عنوان سربازان در اختیار نمی دید بلکه با افتخار خود را یک سرباز وطن و در خدمت مردم قرار داده بود و با خدای خود معامله و اجر خود را در تداوم راهی که انتخاب نموده بود از خدا خود طلب و متقاضی توفیق شهادت بود و نه رسیدن به کرسی پاستور !
ایشان بعد از حوادث 88، در هیچکدام از دسته بندیها و همراه شدن با افرادی که به دنبال حذف نیروهای انقلاب بودند، قرار نگرفت. ضمن اینکه در چارچوب نظام و وفادار به آن بود اما قبول داشت که یکسری اشخاص قرار است قربانی برخی تسویه حسابهای سیاسی و جناحی شوند. از این رو، پیگیر کار برخی افراد نظیر آقایان مرعشی و امینزاده بود.
سردار سلیمانی به لحاظ نوع سلوک و رفتاری که داشت با عامه مردم ارتباط داشت و بسیار ساده زیست، سالم و خوش برخورد بود. به نظر می رسد که با ترور او خسارت سنگینی به کشور وارد شد. زیرا این اشخاص در زمره کسانی نیستند که به سرعت بتوان جایگزینی برایشان پیدا کرد. نوع ارتباطی که ایشان با نیروهای مقاومت در منطقه داشت نیز منحصر به فرد بود. غیر از ارتباط تشکیلاتی ایشان، به نظرم این روحیات و رفتار و منش فردی ایشان هم مربوط می شد. من کمتر کسی از همراهان ایشان و رزمندگان دوران دفاع مقدس را می شناسم که نتوانسته باشند ارتباطی با سردار سلیمانی برقرار کنند.
سردار سلیمانی نیرویی بود که وفادار به نظام، ارزش ها و امام بود و سعی می کرد همواره ارزش ها را حفظ کرده و پشتیبان نیروهایی باشد که حال و هوای آن دوران را درک کرده بودند. شخصیت ایشان با برخی نیروهایی که بعضا در دوران جنگ بودند اما بعدها به دنبال منافع جریانی، سیاسی یا شخصی خود رفتند، کاملا متفاوت بود.
من هیچ گاه واکنشی منفی از ایشان نسبت به آقای خاتمی نشنیدم و همواره دوستانی که با ایشان ارتباط مستقیم داشتند خاطرنشان میکردند که سردار سلیمانی همیشه به نیکی از سیدمحمد خاتمی یاد می کرد و از اتفاقاتی که افتاده و برخوردهای ناصوابی که با آقای خاتمی شده، خشنود نیست و حتی ابراز گله مندی و تاسف میکند. بنابر شواهدی که سراغ دارم آقای سلیمانی در هیچ جایی، مطلبی یا رفتاری که دال بر نفی شخصیت و سرمایهای نظیر آقای خاتمی باشد به کار نبرده است.
فارغ از خسارتی که از ترور سردار سلیمانی به کشور خورد، پس از این اتفاق وحدت و یکپارچگی و انسجامی که درون کشور به وجود آمد می توانست زمینه ساز وحدت در کشور شود. برای اینکه ما مقداری از تسویه حساب های سیاسی و نگاه تنگ نظرانه که به حذف صداهای درون نظام می انجامد، بکاهیم. چرا که تک صدایی موجود هم فرصت هایی را از ما سلب می کند و هم فرصت هایی را برای دشمنان این مرز و بوم ایجاد می کند.
شهادت او می توانست فرصتی باشد تا ما همدیگر را بهتر پیدا کرده و برای حل مشکلات داخلی، پیشبرد اهداف نظام و یکپارچگی که لازمه یک نظام مردم سالار بوده تلاش کنیم و مشارکت حداکثری در تمام مراحل تصمیم گیری و تصمیم سازی را شاهد باشیم. اگر نتوانستیم از وجود پرنعمت سردار سلیمانی در زمان حیات او استفاده کافی را ببریم، حداقل از این فرصت ایجاد شده استفاده کرده و از نوع رفتار و نگاه سلیمانی ها الگو بگیریم.
با هر نگرش منصفانه ای که بنگریم ، سردار سلیمانی افتخار ما بود. او شخصیت کاریزماتیک نظامی و دوست داشتنی داشت و مایه افتخار و سرآمد خدمت در کشور بود. بنابراین ضمن اینکه امیدوارم مسئولین به دور از احساسات زود گذر و با استمداد از عقلانیت، نسبت به مسائل و حوادث منطقه و توانمندی های داخلی و خارجی با تدبیر لازم تصمیم گیری و تصمیم سازی نمایند، از خداوند منان می خواهم روح این عزیز را با سید سالار شهیدان اباعبدالله الحسین علیه السلام محشور گرداند.
روحش شاد