در بخش همایش «اندیشمند مرزکوش در میانه سنت و زمان»، علیرضا بهشتی، الهه کولایی و محمدجواد غلامرضا کاشی تلاش برای حل مشکلات جامعه را مزیت اندیشه سیاسی دکتر داود فیرحی دانستند و «مردم سالاری» را دغدغه اصلی مرحوم فیرحی عنوان کردند.
همایش «اندیشمند مرزکوش در میانه سنت و زمان»، به مناسبت چهلمین روز درگذشت حجتالاسلام و المسیلمین دکتر داود فیرحی، به همت سازمان اسناد و کتابخانه ملی و به صورت مجازی برگزار شد. در نوبت عصر این نشست غلامرضا ظریفیان، علیرضا بهشتی، محمدجواد غلامرضا کاشی و الهه کولایی سخنرانی کردند.
به گزارش خبرنگار جماران، غلامرضا ظریفیان در این مراسم گفت: در اینجا می خواهم از نداشتنهای مرحوم دکتر فیرحی صحبت کنم که موجب شده ایشان را از دیگران متمایز کند. یکی از این نکات، عبارت از «استاد فیرحی و نداشتن روحیه استعلایی و نخوت علمی است». عدم توجه به مقتضیات قدرت متمرکز می تواند انسان ها و سیستم های دارای قدرت را به ورطه خطرناک استبداد، خودکامگی، استعلا، استکبار و در نتیجه سیطره و استیلا بر مردم سوق دهد و تاریخ بشر مشحون از ظلم ها و ستم های ناشی از تمرکز قدرت سیاسی و استبداد است و علاوه بر این، در بسیاری از موارد، دانش فراوان و هوش سرشار نیز می تواند آدمی را دچار تکبر، نخوت، تبختر و غرور کاذب کند.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران تأکید کرد: استاد فیرحی به زعم بسیاری از صاحب نظران حوزوی و دانشگاهی و به اعتبار میراث علمی که به جا گذاشته، نشان داده عرصه های مختلفی را مورد توجه فعالیت علمی خود قرار داده است، اما به لطف خداوند و تلاش، ممارست و مجاهده نفسی که داشت، از منش استعلایی و نگاه از بالا به پایین داشتن، کاملاً مبرا بود و این نداشتن، خود فضیلت بزرگی برای ایشان محسوب می شد و ایشان را متفاوت و متمایز می کرد. در مراوداتی که با ایشان داشتیم، آنقدر این تواضع، فروتنی و نداشتن غرور در وجودشان وضوح داشت که گاهی مخاطب فراموش می کرد که با اندیشمندی عالم و آگاه روبرو شده است و این منش غیراستعلایی، از یک عمق وجودی و هستی شناسانه بر می خاست.
وی اظهار داشت: نکته دوم اینکه، در بسیاری از موارد دیده شده که اهل دانش با میزانی از اطلاعات و تتبع، به یک نظریه و فرضیه غالب می رسند و تلاش دارند تا فرضیه و نظریه خود را بر حقایق علمی تحمیل کنند و گاه تا انتهای عمر تمام یافته های خود را یک نظریه محسوب می کنند و دیگران را نیز اسیر این نظریه می کنند. اما یکی از ویژگی های نداشته مرحوم دکتر فیرحی همین مسأله بود و با آزمون های متعددی بر گمانه های علمی خود به صورت پی در پی می افزود و از این رو خود را از سیطره نظریه های خودساخته فاقد استحکام علمی نجات می داد.
ظریفیان ادامه داد: فیرحی تلاش نمی کرد حقایق علمی را بر نظریه های مشکوک یا گمانه های علمی خود تحمیل کند و این امر موجب گشودگی بسیار در فهم مسأله هایی شد که استاد دغدغه های عمیق درک آن را داشت و از این رو در فهم آنچه امروز به نام میراث وی می شناسیم، در سیر تطور و تلاش های ایشان در ۲۵ سال قبل وقوف داریم و باید این سیر را در کنار هم قرار دهیم و این گشودگی را در آرای او جست و جو کنیم.
مرحوم فیرحی از دگماتیسم احتراز می کرد
وی یادآور شد: مرحوم دکتر فیرحی یک اندیشمند موحد و متخلق انضمامی بود و آنچه که قبول داشت و آنچه را که قبول نمی کرد و وجدانش بر نمیتابید، در سیره عملیش بروز و ظهور جدی داشت، لذا او همانطور که با خودکامگی و استبداد از هر گونه اش در نظر مخالف بود، در عمل نیز در عرصه زیست فردی و اجتماعی و علمی، به شدت اجتناب می کرد، همچنان که از ورود در نظریه های خودساخته کم پایه و دگماتیسم و جزمیت های رایج احتراز می کرد و اساس را بر کشف حقیقت و جست و جوی پیوسته آن و گفت و گوی سازنده قرار داده بود.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران گفت: یکی از فضائل مرحوم دکتر فیرحی را باید در نداشتن اشرافیت زیستی او بگوییم. او از تجارب سخت مسئولیت، همراه با محرومیت و فداکاری برای خانواده در نوجوانی و جوانی برخوردار بوده است و در قول و فعل مبرا از زیست جهان و سلوک اشرافی بود و از همه ابعاد محرومیت ها در زندگی معیشتی و ابعاد فرهنگی و سیاسی که جامعه با آن روبرو بود، رنج می برد و او از فضیلت نداشتن بی دردی و عافیت طلبی بهره مند بود و رنج متعالی می برد و دغدغه هایش صرفاً مربوط به حوزه فکری و نظری نمی شد و از رنج محرومیت جامعه در ابعاد مختلف رنج متعالی می برد.
علیرضا بهشتی: مردم سالاری یکی از دغدغه های اصلی مرحوم فیرحی بود
علیرضا بهشتی نیز در این مراسم گفت: 40 روز، از فقدان داود فیرحی، استاد ارزشمند و والامقام گذشت. از زمان درگذشت ایشان تا به امروز، من همیشه به یاد الطاف، مهربانی ها، همنشینی ها، گفت و گوها و مذاکرات با او هستم. چهره آرام و دلنشین این معلم دلسوز، خلاق و دلسوز در ذهن من تازه مانده است. خداوند او را غریق رحمت خود کند.
عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس ادامه داد: من نمی خواهم درباره استاد فیرحی اغراق کنم و در مدح ایشان، ستایش های مبالغه آمیز بخوانم. من از فرصت همنشینی با استاد فیرحی برخوردار بودم و از دیدگاه های او بهره برداری کردم و خواهم کرد. استاد فیرحی بخش عمده ای از تحقیقات خود را به مطالعه «مشروعیت نظام سیاسی نظام اسلام» اختصاص داده بود. «مردم سالاری»، یکی از دغدغه های اصلی مرحوم فیرحی بود و به این موضوع توجه می کرد.
وی تصریح کرد: مسأله مشروعیت نظام سیاسی، یکی از مهمترین مفاهیم در زمینه علوم سیاسی است. پرسش های زیادی درباره این موضوع مطرح می شود. ما باید بدانیم، مشروعیت یک نظام وابسته به چه مواردی است؟ استاد فیرحی برای فهم این موضوع بسیار تلاش کرد. فیرحی درباره سیره سیاسی پیامبر(ص) باور داشت، سیره نظام سیاسی حضرت محمد(ص) بر اساس شبکه ای از قراردادها بود. استاد فیرحی معتقد بود، از ابتدا تا انتهای نبوت حضرت محمد(ص)، نظام سیاسی بر شبکه های قراردادی استوار بود.
بهشتی اظهار داشت: آنچه که اهمیت دارد این است که استاد فیرحی بر مبانی هرمنوتیک پایبند بود؛ یعنی روش تحقیقاتی او درباره فقه سیاسی، هرمنوتیک بود. این استاد فرهیخته باور داشت، فقه را باید به گونه ای فهمید که شرایط تحول و تغییر در آن فراهم باشد. فقه باید بتواند از حالت ضعیف فعلی خارج شود و به تبیین مبانی حکومت کمک کند.
وی افزود: استاد فیرحی به دو خطر همیشه اشاره می کرد. او روش شناسی از احکام تاریخی بر اساس گذشته گرایی را یک خطر تلقی می کرد. همچنین خروج از دستگاه فقهی و حرکت به سمت سراب سکولاریسم را خطر دیگر می دانست. یاد این استاد عزیز سفر کرده را گرامی می دارم.
به گزارش جماران، مهدی یوسفی نیز در این مراسم گفت: تصور می کنم استاد فیرحی در کتاب آخر خود، کشیده ترین شعله های اندیشه سیاسی خود را نمایان کرد. آخرین کتاب ایشان جمع بندی تمام مباحث است و از جایگاه ویژه برخوردار است. آخرین کتاب استاد فیرحی زمینه ای برای گسترش مرزهای تحقیق ماست و به همین دلیل از اهمیت فراوانی برخوردار است. ایشان در دل علوم سیاسی و مطالعات تاریخی قرار داشتند. بخش اعظمی از مطالعات این استاد، وابسته به سیاست و نظم دینی است.
وی افزود: از گذشته تا به امروز، بهترین مورخان کشور ما اهالی سیاست بوده اند. اگر تاریخ پس از دوران صفوی تا زمان قاجار را مورد ارزیابی قرار دهیم، متوجه خواهیم شد که برترین مورخان اهالی سیاست و فعالان در زمینه علوم سیاسی بوده اند. در زمان انقلاب، این خط سیر ادامه پیدا کرد و پس از انقلاب هم این روال ادامه داشت. انسان های بزرگی مثل استاد فیرحی در زمینه تاریخ و سیاست فعالیت می کردند.
یوسفی اظهار داشت: دکتر فیرحی در زمینه بررسی افکار و سنت های سیاسی تارخی گام برمیداشتند و دستاوردهای فراوانی برای ما به ارمغان گذاشتند. این استاد فرهیخته، سنت و سیاست ما از زمان قاجار تا به امروز مورد ارزیابی قرار دادند و چرایی تغییر در سیاست را تشریح کردند. فیرحی در مطالعات خود بیان کرد چرا سیاست ایران تغییر کرد و به این وضع درآمد.
کولایی: مزیت دکتر فیرحی تلاش برای حل نیازهای جامعه است
به گزارش جماران، پس از آن نشستی با عنوان «دولت و دموکراسی در اندیشه مرحوم فیرحی» برگزار شد و الهه کولایی در این نشست گفت: ما یکی از بهترین همکارانمان را در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران از دست دادیم و در واقع این 40 روز فقدان ایشان و صدمه و آسیبی که از این زاویه به جامعه علمی کشور ما وارد شده روز به روز بیشتر خودش را نشان داده و آثارش مشخص تر شده است.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران افزود: این مرگ جانگداز یک سرمایه عظیم انسانی را از ما گرفت و نه تنها دانشگاه، من فکر می کنم این صدمه به حوزه علمیه هم وارد شد که اندیشمندی چون فیرحی را از دست دادند. به عنوان فردی که می کوشید از یافته های علمی خودش نه فقط از حوزه اندیشه سیاسی بحث های خودش را دنبال کند، بلکه اندیشه ورزی بود که کوشید یافته ها و دانش خودش را در خدمت چالش های اساسی جامعه مورد بهره برداری قرار دهد. من فکر می کنم مزیت دکتر فیرحی مسأله سودمندی و تلاش برای به کار گرفتن اندیشه سیاسی در جهت حل نیازهای جامعه است.
وی تصریح کرد: دکتر فیرحی تلاش کرد یافته های خودش را در جهت حل مشکلات بنیادی جامعه ایران به کار بگیرد. نوع انتخاب پایان نامه، رساله و پژوهش های دکتر فیرحی به خوبی نشان دهنده این جهت گیری فکری و عملی در زندگی دکتر فیرحی بود. من شخصا به این مسأله خیلی اهمیت می دهم که کسانی که می توانند به قله های دانش و اندیشه ورزی عمیق دست پیدا کنند، خیلی اهمیت دارد که بتوانند آن را در خدمت جامعه و برای رفع نیازهای جامعه به کار بگیرند. دکتر فیرحی این رویکرد را دنبال کرد و در واقع تلاش کرد به مشکل اساسی جامعه ایران که رابطه دین و دولت، دین و آزادی و دین با تمدن امروز را پیگیری کند.
کولایی افزود: دکتر فیرحی تلاش کرد به عنوان یک عالم دینی که در دانشگاه هم حضور پیدا کرد و توانست علم برآمده از حوزه های علمیه را در تلفیق با یافته های مدرن مورد کنکاش قرار بدهد تا بتواند به این سؤال اساسی پاسخ بدهد و سعی کرد در جریان تحقیق و تفحص یافته های حوزه های علمیه در کتاب های مدرن اندیشه سیاسی به این چالش ها پاسخ بدهد. تمرکز دکتر فیرحی بر اندیشه های افرادی مثل نائینی به خوبی نشان دهنده این دغدغه است.
دکتر محمدجواد غلامرضا کاشی نیز در این نشست گفت: در 40 روزی که از وفات این استاد بزرگوار می گذرد گفت و گوهای نسبتا فراوانی شده و حجم قابل توجهی از آنها گفت و گوهای انتقادی است و وجهی از آنها هم تمجید و توصیه به کاری است که دکتر فیرحی می کرد. به یک معانی، با کسانی که تمجید دکتر فیرحی کرده اند همدل هستند و به معانی و جهات دیگری با کسانی همدل هستم که به نقد آثار دکتر فیرحی می پردازند. اما اینکه با دکتر فیرحی موافقیت و یا مخالفت داشته باشید بسته به این است که کار دکتر فیرحی را چگونه می فهمید. یکی این است که بگوییم دکتر فیرحی تلاش می کرد با تکیه بر زمینه های سنت و فقه اسلامی امکانی برای توجیه دموکراسی طراحی کند تا دینداران بتوانند با آن زبان سخن بگویند به نحوی که برای دیگران هم قابل شنیدن باشد.
رئیس دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران افزود: کار دومی هم که اگر بگوییم دکتر فیرحی می کرد، پیشاپیش به بن بست رسیده بود، اتکاء به فقه و مبانی دینی برای تبیین یک نظم قانونی برای ساحت دولت – ملت است. انگار ایشان می خواهد مبانی شرعی فراهم کند برای توجیه آنچه که در سطح ملی قرار است استقرار پیدا کند. قطعا من مخالف این روایت هستم و گمان می کنم که این کار نتیجه ندارد. انگار دکتر فیرحی به عنوان یک روحانی روشن اندیش پس از گذشت چهار دهه از عمر جمهوری اسلامی پذیرفته باشند که ما در جامعه ای زندگی نمی کنیم که همه دیندار هستند و در جامعه ای زندگی می کنیم که گروه های متکثری در این جامعه زندگی می کنند.
وی با تأکید بر اینکه جامعه سیاسی از یک تنوع طبیعی بهره مند است و نمی شود آن را ذیل سازمان ذهنی یک گروه خاص برد، تصریح کرد: من فرض می کنم که دکتر فیرحی این کثرت را پذیرفته است. ما بعد از چهار دهه داریم آسیب غفلتی که چهار دهه پیش کردیم را می بینیم که از همان اول فکر کردیم یک گروهی، حتی اگر این گروه اکثریت هم بوده باشند، می خواهند حق و حقیقت را در جامعه استوار کنند و دیگران هم یا تبعیت می کنند و یا تنبیه می شوند و یا از این کشور می روند. بنابر این فیرحی فرض را بر این گذاشته که این کثرت وجود دارد و کاری که می کند قرار نیست بر کل جامعه سیاسی چتر بیندازد.
کاشی ادامه داد: همه آثار دکتر فیرحی دارد یک زبان تازه ای برای دینداران متشرع ایجاد می کند تا با تکیه بر مبانی و منابع دینی از یک نظم عادلانه سیاسی، که همان نظم دموکراتیک است، بتوانند دفاع کنند.