امام خمینی از سه ابزار: 1 ـ پیام ها و بیانیه ها؛ 2 ـ مصاحبه ها؛ 3 ـ سخنرانی ها؛ به بهترین و مؤثرترین شکل بهره گرفته و این ابزار مؤثر را در خدمت اهداف والای خود قرار داده است.
پایگاه خبری جماران: خبرنگار مجلۀ ترقی در دی ماه 1331 ش «مصاحبه»ای با امام خمینی انجام داده که اولین مصاحبۀ ایشان با جرائد و رسانهها میباشد. قضیه بدین قرار بوده که در پی بازگشت سیدعلی اکبر برقعی از کنفرانس صلح سوسیالیستها در وین به قم و توهین عوامل حزب توده به اسلام و مرجعیت شیعه در حمایت از برقعی، شهر قم ملتهب و مردم به آن وضع اعتراض کردند و در برابر اعتراض مردمی، مأمورین شهربانی برای مهار یا سرکوب اعتراضات مردمی به سوی تظاهرکنندگان تیراندازی کردند که در نتیجه یک نفر کشته و تعدادی مجروح شدند. آیت الله بروجردی مرجع بزرگ عصر، حاج آقا روح اللهـ امام خمینی ـ را مسئول تحقیق و رسیدگی به آن ماجرا کرد. وقتی خبرنگار مجله ترقی برای مصاحبه به آیت الله بروجردی مراجعه کرد، ایشان اظهار داشتند:
اگر نظر مرا میخواهند نزد آقای سید روح الله خمینی نمایندۀ رسمی من بروند، چنین بود که خبرنگار آن نشریه در رابطه با موضوع مزبور با حضرت امام به مصاحبه پرداخت، که بخشی از آن در شماره 32 آن مجله درج گردید. (ر.ک: صحیفه امام، ج 1، ص 31)
به مناسبت یادآوری این اتفاق در زندگی سیاسی ـ اجتماعی امام خمینی مناسب است به یکی از ویژگی ها و توانایی های فوق العاده حضرت امام در مقایسه با هم صنفان و هم عصران ایشان توجه شود.
توضیح اینکه ایشان در شهرهای سنّتی خمین و قم و در ادامه در نجف به مدت طولانی زندگی کرده است، تقریباً بیست سال در خمین و بیش از چهل سال در قم و سیزده سال در نجف، گرچه محیط خانوادگی امام محیط آگاهی و دانایی نسبتاً مناسب از اوضاع و شرایط و تحولات زمانه بوده و این در زندگی پدر و برادران و خود امام نمود داشته؛ ولی ایشان در این شهرها و محیط سنّتی به تحصیلات حوزی روی آورد و عمر خود را در حوزه های علمیه صرف تحصیل و تدریس و تألیف کرده و تحقیقات عمیق و گسترده در علوم اسلامی و دانش های متنوع عقلی و نقلی تمامی اوقات او را پر میکرد.
با این توجه اگر ایشان در تدریس و یا در تألیف آثار علمی در رشته های علوم اسلامی بدرخشند، خیلی جای تعجب ندارد، اما ایشان علاوه بر این، از هنرها و توانایی های کارآمد دیگری بر خوردار بودند که در دیگر بزرگان یا دیده نمی شود و یا کمتر دیده میشود. یکی از ویژگی ها قلم روان و اثرگذار فارسی است؛ حضرت امام نه تنها در فارسی نویسی آثار عرفانی ـ اخلاقی مانند سرّالصلوه و آداب الصلوه و یا شرح چهل حدیث و شرح حدیث جنود عقل و جهل را نوشته که اهل یادداشت نویسی نیز بوده است. یادداشت تاریخی و معروف ایشان در دفتر یادداشت مرحوم وزیری یزدی; گواه این مدعی میباشد.
این هوش و هنر امام بود که مرجع بزرگ و فقیه خبیر آیت الله بروجردی ایشان را به نمایندگی از خود و حوزه علمیه برای مذاکره با شاه انتخاب میکند و یا در ماجرای شرح داده شده در قم نماینده خود قرار میدهد.
اوج جلوهگری و اثر گذاری این توانایی و هنرمندی در دوران نهضت و انقلاب و دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تأسیس نظام جمهوری اسلامی است.
امام خمینی از سه ابزار: 1 ـ پیام ها و بیانیه ها؛ 2 ـ مصاحبه ها؛ 3 ـ سخنرانی ها؛ به بهترین و مؤثرترین شکل بهره گرفته و این ابزار مؤثر را در خدمت اهداف والای خود قرار داده است.
سخنرانی های پرمحتوا و در همان حال حماسی و موج آفرین در سال های آغازین نهضت، با افکار واذهان همان کاری را میکرد، که درسهای اخلاق ایشان در حوزه علمیه قم با جان های عاشق و سعادت خواه و کمال طلب میکرد، و در ادامه، به ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، دیدارهای فراوان و پی در پی و سخنرانی های پر محتوا و متقن و در همان حال ساده و روان که عارف و عامی و سیاستمداران و مردمان عادی، هر کدام بهرۀ خود را در آنها داشته اند.
پیام ها و بیانیه های حضرت امام نیز در دو مقطع دوران مبارزات و دوران رهبری ده ساله نظام جمهوری اسلامی، جویبار رحمتی بوده که افکار و عواطف امام را به همه اذهان و قلوب مشتاق و همراه میرسانده، بویژه در دورانی که مخاطبان امام از رسانه های رسمی دیداری و شنیداری و نیز روزنامه ها و مجلات محروم بودند، پیام های ایشان که به همت مبارزان مؤمن و مخلص تکثیر و توزیع میشد، شبکه ای قدرتمند برای توسعه و تعمیق افکار ایشان و زمینه ساز خیزش انقلابی در سال 1357 گردید. چنانکه پیام های ایشان در دوره پس از پیروزی و در هنگامه های خاص و خطرخیز مانند فاجعه پاوه، خود انقلابی در دل انقلاب اسلامی ایجاد کرد. قلم رسا و توانا و نافذ ایشان در سال های آغازین پس از پیروزی انقلاب اسلامی به نحوی، و در دو سه سال آخر عمر بابرکتشان به گونه ای دیگر، از صفحات درخشان زندگی و حیات سیاسی ـ اجتماعی ایشان میباشد. فرمان معروف هشت ماده ای، منشور برادری، منشور مقاومت، پیام قبول قطعنامه 598، منشور روحانیت و نامه ها و بیانیه های کوتاه تر و متوسط به مناسبت ها و یا خطاب به افراد خاص، همه و همه موضوعات و ویژگی های قابل بررسی و تحلیل است.
حضرت امام در سال های اقامت اجباری در نجف، درکنار تدریس و تألیف کتاب های مهم فقهی و موفق بودن به عبادت و زیارت، به رغم اینکه افق روشنی برای نیل به پیروزی زود هنگام و فروپاشی حکومت شاه، وجود نداشت؛ اما ایشان در تمامی ارتباطات خود، بسیار دقیق، قدم های استوار و اقدامات مؤثر و جامع الاطرافی در راستای اهداف عالیه خود بر میداشت. ارتباط با علمای مبارز، اهتمام به حفظ و کارآمدی حوزه های علمیه، ارتباط با دانشجویان ایرانی خارج از کشور، توجه به مسئله فلسطین؛ ابعاد و تنوع فعالیت های ایشان را نشان میدهد؛ به گونه ای که برشمردن و بررسی یکایک نامه ها و اجازات ایشان و تفقدها و رهنمودهایی که به یاران و همراهان میدادند، علاوه بر اینکه تاریخ نهضت و مبارزات و معرفی مبارزان است، هنر رهبری امام را نیز نمایان میسازد.
مصاحبه های زیاد امام خمینی نیز ضلع دیگر از اختصاصات این عالم ربانی و رهبر بزرگ میباشد. این گونه نبوده که ایشان به صورت اتفاقی از عراق به پاریس رفته باشند و در مراجعه با ارباب جرائد و خبرنگاران متعدد و متنوع، مجبور به مصاحبه شده باشند! این توانایی و هنر از قبل در ایشان وجود داشته، مانند سال 1331 در جریان نمایندگی از طرف آیت الله بروجردی برای بررسی وضعیت اغتشاش و ضرب و جرح عده ای از طلاب و مردم قم بروز یافته بود.
حضرت امام 19 مهر ماه سال 1347 درباره فلسطین با نماینده الفتح در موضوع وجوب مبارزه با اسرائیل و همیاری با مبارزان فلسطین مصاحبه داشتند. (ر.ک: همان، ج 2، ص 199 ـ 201)
اقدامات متقن و منطقی امام در رهبری مبارزات علیه حکومت دیکتاتوری شاه در سال 1357 اوج گرفت و جرقه انقلاب نوید آینده تغییرات و تحولات را میداد و توجه جهانیان به نقطه مرکزی مبارزات ملت ایران و رهبری ایشان جلب شد، به همین خاطر خبرنگار روزنامه فرانسوی لوموند در 4 اردیبهشت 1357 در نجف با حضرت امام درباره مسائل سیاسی ـ اجتماعی ایران مصاحبه مفصلی انجام داد. (ر.ک: همان، ج 3، ص 366 ـ 376)
خبرنگار در مقدمه مصاحبه خود به هنگام انتشار آورده است:
«آیت الله خمینی با چهره ای لاغر که محاسنی سفید آن را کشیده تر میکرد، با بیانی متهورانه و لحنی آرام، به مدت دو ساعت با ما سخن گفت. حتی وقتی به این مطلب و تکرار آن میپرداخت که ایران باید خود را از شرّ شاه خلاص کند و نیز هنگامی که به مرگ پسرش اشاره میکرد، نه آثار هیجان در صدایش دیده میشد، و نه در خطوط چهرهاش حرکتی ملاحظه میگردید. وضع رفتار و قدرت تسلط و کفّ نفس او خردمندانه بود. آیت الله به جای آنکه با فشار بر روی کلمات، ایمان و اعتقاد خود را به مخاطبش ابلاغ کند، با نگاه خود چنین میکرد، نگاهی که همواره نافذ بود؛ اما هنگامی که مطلب به جای حساس و عمده ای میرسید، تیز و غیر قابل تحمل میشد.
او در توصیف محل سکونت چنین رهبری مینویسد:
در پیچ یکی از کوچههای تنگ نجف که خانههایش برای آنکه سپری در مقابل تابش سوزان آفتاب باشد، سخت به هم فرو رفته است، مسکن محقر آیت الله خمینی قرار دارد. این خانه نظیر مسکن فقیرترین افراد نجف است. در سه اتاق این خانه، حداکثر دوازده تن از نزدیکان وی حضور داشتند. در این مسکن محقر، از قدرت رؤسای شورش و یا رؤسای جبهة مخالف که در تبعید به سر میبرند، هیچ نشان و علامتی دیده نمی شود و اگر آیت الله خمینی قدرت آن را دارد که ایران را به حرکت در آورد و قیام برانگیزد، این قدرت مسلماً ناشی از تسلط و اقتدار وی بر افکار مردم ایران است؛ اقتداری که پس از تبعید وی از ایران به جای آنکه کم شود ده برار شده است. (همان، ج 3، ص 8 ـ 367)
وقتی خبرنگار لوموند از امام پرسید که: شما همواره در مقابل درخواستهای مطبوعات بین المللی سکوت را حفظ کردهاید، چرا؟
حضرت امام سکوت خود را یک سکوت دائمی و ذاتی نمیداند بلکه عرضی و به خاطر جدّی نبودن مطبوعات بیان میکند:
«مطبوعات بین المللی بیشتر به دبدبه و کبکبه و طمطراق در تشریفات رسمی توجه دارند؛ تخت جمشید، تاجگذاری شاه و... یا در حد اعلا توجهشان معطوف به قیمت نفت است، نه به بدبختی های مردم ایران و یا فشاری که تحمل میکنند. ظاهراً شاه هر سال صد میلیون دلار برای تبلیغاتش در خارج پول خرج میکند. از این جهت من در طول پانزده سال گذشته [با آنها مصاحبه نداشته ام] اما خصوصاً به من گفتهاند روزنامه شما مستقل است و به مسائل واقعی ایران از قبیل شکنجهها، کشتارها و بی عدالتی ها میپردازد؛ من امیدوارم که این مصاحبه به آشنا ساختن آرمان مردم من کمک کند. (همان، ج 3، ص 4 ـ 374)
پس از انتشار مصاحبه ایشان با نشریه لوموند، تماسهای مکرر از طرف روزنامه ها و مجلات و رادیو و تلویزیون های کشورهای مختلف برای مصاحبه با ایشان، زیاد شد ولی رژیم عراق رسماً پیغام داد که ایشان حق مصاحبه ندارند و اگر کسی خواست با ایشان مصاحبه کند باید ما را در جریان قرار دهد. در همین اثنا دفتر امام تقاضای مصاحبه رادیو تلویزیون فرانسه را برای مصاحبه پذیرفت که خود ماجرای مفصّلی دارد و در نهایت روزنامه فیگارو آن را منتشر کرد. (ر.ک: همان، ج 3، ص 466 ـ 473)
اما بهار مصاحبه های امام خمینی در مدت چهار ماه اقامت در پاریس تحقق یافت. زمانی که ایشان به فرانسه هجرت کردند، در فضای آزاد رسانهای آنجا یکی از درخشان ترین و پرکارترین و پربارترین دوران زندگی حضرت امام رقم خورد و ایشان در کنار نوشتن و ارسال پیامهای پی در پی و به هنگام، به تناسب تحولات و اتفاقات مبارزاتی در ایران و نیز سخنرانی های متعدد؛ مصاحبههای بسیار زیادی در آن روزها انجام داد که جدّاً حیرت آور است! ایشان در آن روزهای شور و شعور ملت ایران، چنان در جمع یاران و همراهانش در نوفل لوشاتو فعال و پیگیر و محکم و مستمر ملت ایران را رهبری میکرد که آن قطعه از خاک فرانسه به جزئی از سرزمین ایران بدل شده بود. و در کنار سخنرانی و دیدارهای خصوصی با شخصیتهای سیاسی ایرانی یا غیر ایرانی، بعضی از روزها دو مصاحبه و در روزهایی نیز تا پنج مصاحبه داشتهاند. امام به مناسبت روی کار آمدن دولت نظامی ازهاری پیامی خطاب به ملت ایران نوشتند و در جمع ایرانیان که به دیدارشان رفته بودند در موضوع علما و رجال سیاسی در دوران پهلوی سخنرانی کردند. چنانکه در 18/10/57 دو نماینده رئیس جمهور فرانسه با ایشان دیدار کرده و ایشان بیاناتی در موضوع مخالفت با دولت بختیار داشتند و علاوه بر آن دیدار، در این روز هفت مصاحبه با خبرنگاران روزنامه ها و رادیو و تلویزیونهای بعضی از کشورهای اروپایی داشتند.
بررسی محتوای این مصاحبه ها که با دقت و فراست و بسیار حساب شده انجام میگرفت مجال خود را می طلبد، ولی ایشان نظرات خود را در رابطه با اهداف مبارزات اسلامی و آزادی خواهانه ملت ایران در نفی استبداد و استعمار بیان میکردند؛ نوع حکومت پس از سرنگونی حکومت استبدادی شاه، و روابط دولت جدید با کشورهای مختلف در عرصه بین الملل، و نیز نحوه استفاده و اداره سرمایه عظیم نفت و بسیاری مطالب و مسائل مهمی که پرسش میشد، بیان میکردند.
می توان گفت امام در این مدت با هوشمندی و درایت کامل در قامت یک سیاستمدار با تجربه و دنیا دیده از ظرفیت و امکان «رسانه» در دنیای آزاد بهترین بهره برداری را کرد و ضمن بیان اهداف مبارزات ملت ایران و ذکر کارنامه جنایت و وابستگی و سرسپردگی خاندان پهلوی، سیمای حکومت آینده و نظام موعود جمهوری اسلامی را با لحاظ کردن دو رکن اسلامیت و جمهوریت، به صورت واضح و مکرر و مؤکّد بیان نمود.