پایگاه خبری جماران: امروز بیش از یکسال از حوادث تلخ آبان 98 که به «اعتراضات بنزینی» مشهور شد، می گذرد. با اینکه تحلیل های گوناگونی از ریشه های آن وقایع صورت گرفته، اما شاید هنوز هم این سوال مطرح باشد که «این اتفاقات چه ماهیتی داشتند؟»
در همین راستا، خبرنگار جماران به سراغ یک جامعه شناس رفت و این سوال را از او پرسید. آنچه در ادامه می آید پاسخ دکتر تقی آزادارمکی است:
آن گونه که رسانه های خارج از کشور درباره این اتفاق حرف می زنند و آن را پدیده ای «انباشته» می دانند و می گویند که به دنبال اعتراضات76، 88 و 96 بوده، تحلیل درستی نیست. چرا که هرکدام از این اتفاقات ابعاد و ریشه های مختلفی داشته است.
در واقع، هیچ کدام از این اعتراضات، پدیده هایی تکرار شونده نبوده اند؛ بلکه در موقعیت های مختلف، از سوی نیروهای اجتماعی متفاوت و حتی با شعارها و صداهایی متفاوت همراه بوده اند.
این جامعه شناس با بیان اینکه، کلید شروع اعتراضات آبان ماه سال گذشته را نظام سیاسی یا همان حاکمیت زد، افزود: تصورم این است که جامعه تنها واکنشی در آن مقطع انجام داد نه بیشتر و این بسیار متفاوت است با اقداماتی که نیروهای اجتماعی با فکر و سازماندهی و برنامه ریزی انجام می دهند.
به بیانی ساده تر، یکسری سیاست نادرست و کنش نابه هنجار از سوی نظام سیاسی و مدیریتی کشور در خصوص «افزایش قیمت بنزین» اجرا شد و جامعه، تنها «واکنش» نشان داد. یک واکنش سیاسی و اجتماعی به این مسأله، چرا که اگر جامعه می خواست یک «کُنش حساب شده» از خود نشان دهد به راحتی نمی شد آن را سرکوب یا مدیریت کرد.
آزاد ارمکی در ادامه با رد ادعای برخی تحلیلگران که اتفاقات آبان98 را کنشی اراده گرایانه و سازمان یافته تلقی می کنند، گفت: اگر این اتفاقات کُنشی سازمان یافته و معنادار بود، تکرار می شد و استمرار پیدا می کرد. بهتر است بگویم تبدیل به کلیشه می شد و مطالبات مطرح شده خود را پیگیری می کرد. ولی دیدیم که چنین نشد و با مقاومت نیروهای امنیتی و نظامی خاتمه یافت.
این جامعه شناس در پاسخ به این سوال که «چه باید کرد تا شکاف های ناشی از چنین حوادثی میان دولت و مردم ترمیم شود»، گفت: پاسخ به این سوال روشن است. نظام سیاسی ایران باید در توانایی ها، شایستگی ها و مسئولیت هایش، کُنش های مدنی و مدرن داشته باشد. وقتی بر این مبنا عمل نمی کند و کنش های رادیکال انجام می دهد، واکنش های این چنینی نیز دریافت می کند.
این استاد دانشگاه افزود: راه حل این است که نظام سیاسی بر اساس مسئولیت های خود عمل کند. زمانی که چنین شد، مفهوم «مسئولیت» نیز روشن می شود. رابطه مردم و دولت بر اساس وظایف و مسئولیت خواهد بود. این مسأله ای اساسی است که متاسفانه در ایران از آن فاصله گرفته ایم. دولت زور می گوید و نظام سیاسی بر اساس یکسری قواعد کلی اعمال قدرت می کند و جامعه نیز در برابرش واکنش انجام می دهد. واکنش هایی که به کُشت و کشتار و خونریزی ختم می شود.
او بیان کرد: نظام سیاسی نه تنها در ماجرای آشوب های اجتماعی، بلکه در رفتارهای اقتصادی نیز چنین است. به نحوی که می بینیم اگر قیمت کالایی وارداتی به دلیل تحریم ها چند برابر شده، قیمت کالایی هم که درون کشور تولید می شود مشابه همان اجناس بالا می رود. این یک نوع بی سیاستی بوده و نشان می دهد که نظام سیاسی مسئولیت پذیر نیست.
آزادارمکی با بیان اینکه این مسائل باعث شده تا جامعه دچار یکسری واکنش های رادیکال شود، گفت: دیدیم که در فرانسه جلیقه زردها تا قبل از کرونا هر هفته تظاهرات داشتند ولی یک نفر هم در آنجا کشته نشد، ولی ما در یک تظاهرات 2 ساعته، 100 کشته دادیم. به نظر می رسد که یک بی مسئولیتی در نظام سیاسی وجود دارد و از آنجا که جامعه هم بی مسئولیت است، خشونت به وجود می آید.
این جامعه شناس در واکنش به اظهارات یکی از سیاسیون که گفته بود باید با اعتراضات آبان برخورد می شد وگرنه ممکن بود انقلابی مخملی در کشور رخ دهد، گفت : این گونه نیست. شاید می توانست منجر به ایجاد هیجان برای آشوب بیشتر در جامعه شود ولی انقلاب نیازمند جمع شرایط دیگری است. متاسفانه برخی آقایان هم خودشان می ترسند و هم جامعه را می ترسانند.
آزاد ارمکی در پاسخ به این سوال که آیا اتفاقات آبان 98 را می توان به مثابه یک هشدار برای احتیاط بیشتر در تصمیم گیری تلقی کرد، گفت: این اتفاقات یک هشدار نبود و نظام سیاسی از این ماجرا درس نگرفت و هیچکدام از سیاست های خود را تغییر نداد. به نظرم حتی برخی عملکردها نشان می دهند که رفتارهای بدتر جایگزین رفتارهای معقولانه شده اند.
وی افزود: به نظر می رسد که نظام سیاسی هنوز هم معتقد است کنش درستی انجام داده و جامعه نباید این واکنش را انجام می داده است؛ بنابراین اگر مجددا هم چنین واکنشی از سوی جامعه اتفاق بیفتد مشابه همان برخورد سال قبل با آن صورت می گیرد. نظام سیاسی باید بر اساس وظایف و مسئولیتی که دارد عمل کند. تا وقتی به این مرحله نرسیم، ده ها حادثه مشابه آنچه در آبان سال گذشته دیدیم، تجربه خواهیم کرد.
این جامعه شناس گفت: جامعه زمانی آرام خواهد گرفت که دولت یا نظام سیاسی آرام بگیرد. متأسفانه نظام سیاسی و مدیریتی ما به دلیل در اختیار داشتن نیروی نظامی و پول زیاد با آرامش رفتار نمی کند.
او در ادامه با اشاره به اینکه حق اعتراض پس از اتفاقات آبان پارسال به رسمیت شناخته نشد، گفت: همین مجلسی که تشکیل شده کجا بر اساس وظایف و مسئولیت خود عمل کرده؟ قوه قضائیه نیز کاری ایدئولوژیک انجام می دهد. در حالی که ما باید در رویکردها و نگاه مدیریتی خود تغییر ایجاد می کردیم و نیروهای کارشناس کاردان به کار گرفته می شدند.
این استاد دانشگاه گفت: متاسفانه حکومت سیاسی تر و رادیکال تر شده است. ممکن است تعدادی از منتقدان پس از حوادث آبان در رسانه ها از به رسمیت شناختن حق اعتراض دفاع کرده باشند، ولی واقعیت این است که حاکمیت این کار را نمی کند. اگر قرار بود به این خواسته ها توجه شود دیگر نباید شاهد انتخاباتی شبیه اسفند98 می بودیم؛ انتخاباتی با حداقل نیروی مشارکت کننده. لذا می بینیم نماینده ای با 6 هزار رأی به مجلس راه یافته و حق قانونگذاری برای یک ملت 85 میلیونی پیدا کرده است؛ در کجای دنیا چنین است؟ نظام سیاسی ما بر خلاف برخی ادعاها، به اعتراضات آبان ماه سال گذشته هیچ توجهی نکرد و امروز نیز مسیر خود را طی می کند و جامعه را به سمت رادیکال شدن سوق می دهد.