از نظر امام خمینی فلسفه عزاداری و گریه برای مصائب و مظلومیت سید مظلومان، هم پیوند روحی و کمال فردی و معنوی است و هم آثار اجتماعی ـ سیاسی در پی دارد
پایگاه خبری جماران: نهضت سیدالشهدا(علیه السلام) در همان حال که حماسه جاودانه و افتخارآمیز امام حسین(ع) و یاران با وفایش میباشد، روی دیگر آن اوج جنایت و نهایت رذالت و درندگی یزیدیان است، و ا ین دو صفحه ترجمان پرواز انسان صالح تا اعلی علیین و نیز سقوط آدمی به اسفل سافلین است: «لقدخلقنا الانسان فی احسن تقویم ثم رددناه أسفل سافلین»(سوره تین، آیه 4 و 5)
ترسیم و تصویر این نهضت جاودانه به نشان دادن هر دو صفحه آن است که از مشاهده بُعد حماسی و درخشش جلوه های انسانی و تجسم فضائل و کمالات والای اخلاقی، افتخار و ابتهاج رخ میدهد، ولی از دیدن و یاد آوردن آن همه جنایت و رذالت و مصائبی که آن جنایتکاران برای امام حسین(ع) و اصحاب و یارانش پیش آوردند، قلب و روح آدمی چنان به درد می آید که فقط سوزش سیل اشک است که آن را تسکین میدهد، و این اشک و آه و گریه، خود نشانه عمق و استحکام پیوند محب و عزادار حسینی با امام حسین(ع) و مرام و مکتب او میباشد. «إن لقتل الحسین حراره فی قلوب المؤمنین لا تبرد أبداً» (جامع احادیث الشیعه، ج 12، ص 556).
این حدیث نبوی اشاره به همین آتش جانسوز ابدی در دل های مؤمنان است که خاموش شدنی نیست.
برای سازماندهی و نیز بهره گیری از این سرمایه عاطفی ـ معنوی ائمه معصومین(ع) هم خود به برپایی مجلس عزای جد مظلوم و بزرگوار خود اهتمام داشتند و هم به پیروان و شیعیان خود در این رابطه توصیهها و تأکیدهای فراوانی نموده اند.
امام صادق(ع) فرمود: «کل الجزع و البکاء مکروه، سوی الجزع و البکاء علی الحسین(ع) فانه مأجورُ»(الأمالی، طوسی، ص 162، ح 268) هارون بن خارجه میگوید: خدمت امام صادق(ع) بودیم که از حسین(ع) یاد کردیم؛ «فبکی ابوعبدالله(ع) و بکینا ... » با یاد امام حسین(ع) امام صادق گریست و ما هم گریستیم.(کامل الریارات، ص216) حتی امام صادق(ع) فرمود: «نفس المهموم لظلمنا تسبیح و همّه لنا عباده ...»(أمالی شیخ مفید، ص 338) یعنی کسی که به خاطر ظلم بر اهل بیت اندوهگین باشد ثواب عبادت دارد و چنین اندوهی عبادت محسوب میشود و حتی نفس کشیدن و تسبیح حق محسوب می شود. در جوامع معتبر حدیثی، از ائمه معصومین(علیهم السلام) احادیث فراوانی درباره «ثواب گریه بر مصائب امام حسین(ع) و نیز «شعر خواندن یا شعر گفتن و مرثیه سرایی بر مظلومیت امام حسین(ع)» وارد شده که پاداشهای ویژه و فاخری را برای آنها ذکر کرده اند.(کامل الزیارات، از ص 201 تا 212، باب های 32 تا 34)
چرا چنین نباشد در حالی که گریه بر مصائب جانسوز و مظلومیت سیدالشهدا(ع) و اهل بیت و اصحابش تاب و توان و صبر و قرار را از دل هر عاشق شیدایی می برد و اشک سرازیر میشود و در آن حال میان محب و محبوب اتحاد روحی به وجود می آید و هم از این طریق نهضت حسینی زنده میماند و چراغ هدایت حسینی همواره پرفروغ خواهد بود و علاوه بر ذکر مصائب شهدای صحرای کربلا و مظلومیت آل رسول(علیه و علیهم السلام) این مجالس به کلاس درس معارف و احکام اسلام و بیان تعالیم و آموزه های کتاب و سنت خواهد شد. و چون چنین است، چنان ثوابهایی دارد.
در طول تاریخ بیش از هزار ساله، شیعیان و پیروان ائمه اطهار(ع) و عاشقان و دلدادگان امام حسین(ع) در پیروی از ائمه هدی(ع) زنده نگه داشتن نام و یاد نهضت حسینی را به عنوان یکی از برجسته ترین مصادیق شعائر دینی، دانسته و بدان اهتمام داشته اند. و البته که در تعلیم و تثبیت این فرهنگ، عالمان دین نقش تعیین کننده ای داشته اند؛ آنان با قلم و بیان و نیز در عمل خود مبلغ و مروج و مشوق عزاداری و برپایی مجالس حسینی بوده اند. امام خمینی(س) با دلدادگی خاصی به پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت معصوم و به ویژه سیدالشهدا(ع)، در همه حالات زندگی خود عزاداری و گریه بر مصائب جانسوز امام حسین(ع) را با عشق و علاقه انجام میداد، حتی در کوران حوادث مبارزات در سال 1357 و در حالی که در پاریس اقامت موقت داشت، از یکی از یاران و شاگردان خود میخواهد که روز عاشورا برنامه ذکر مصائب وارده بر اباعبدالله(ع) را داشته باشد. چنانکه در سالهای تبعید در نجف و نیز سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مرحوم کوثری را به نجف و جماران دعوت می کردند و امام خود به احترام امام حسین(ع) بر روی زمین می نشست و بر مظلومیت جدّ غریبش اشک میریخت. ایشان درباره «عزاداری» برای سید مظلومان و سرور آزادگان امام حسین(ع) سخنان زیادی دارد که در آنها به فلسفه عزاداری، محتوای عزاداری و پزهیز از کارهای خلاف شرع در عزاداری ها پرداخته است.
«گریه کردن بر شهید، ... زنده نگه داشتن نهضت است. اینکه در روایت هست که کسی که گریه بکند یا بگریاند و یا به صورت گریه دار خودش را بکند، این جزایش بهشت است. این برای این است که ... این نهضت را دارد حفظ میکند.»(صحیفه امام، ج 10، ص 314)
«اینکه در روایات ما برای یک قطره اشک برای مظلوم کربلا آنقدر ارزش قائلند، حتی برای تباکی ـ به صورت گریه در آمدن ـ ارزشها قائلند، نه از باب این است که سید مظلومان احتیاج به این کار دارد و نه آن است که فقط برای ثواب بردن شما و مستمعین شما باشد. گرچه همه ثوابها هست، لکن چرا این ثواب برای این مجالس عزا آنقدر عظیم قرار داده شده است ... اینکه برای عزاداری، برای مجالس عزا، برای نوحه خوانی، برای اینها، این همه ثواب داده شده است؛ علاوه بر آن امور عبادیش و روحانیش، یک مسئله مهم سیاسی در کار بوده است ... مطلب [و مقصود ائمه(ع)]سازماندهی به یک گروه اقلیت در مقابل آن اکثریت [بود] و در طول تاریخ، این مجالس عزا که یک سازماندهی سرتاسری [در] کشورها است... در مقابل حکومتهایی که پیش می آمدند و بنای بر این داشتند که اساس اسلام را از بین ببرند.»(صحیفه امام، ج16، ص 343 ـ 344).
از نظر امام خمینی فلسفه عزاداری و گریه برای مصائب و مظلومیت سید مظلومان، هم پیوند روحی و کمال فردی و معنوی است و هم آثار اجتماعی ـ سیاسی در پی دارد. این مجالس عزاداری در ایجاد تشکل و همدلی، به مثابه احزاب در مناسبات اجتماعی ـ سیاسی تمدن جدید میباشد که در آنها با تبیین و تفسیر ابعاد مختلف نهضت حسینی، درس آزادی و دینداری و عزت خواهی را از امام مظلوم خود فرا میگیرند.
با توجه به چنین فلسفه و آثار و فواید، حضرت امام توصیه میکند: «این خون سیدالشهدا است که خونهای همه ملتهای اسلامی را به جوش می آورد و این دسته جات عزیز عاشوراست که مردم را به هیجان می آورد و برای اسلام و برای حفظ مقاصد اسلامی مهیا میکند در این امر سستی نباید کرد.»(صحیفه امام، ج 15، ص 331)
«روضه سیدالشهدا برای حفظ مکتب سیدالشهدا است. آن کسانی که میگویند روضه سیدالشهدا را نخوانید اصلاً نمی فهمند مکتب سیدالشهدا چه بوده و نمیدانند ... این گریه ها و این روضه ها حفظ کرده این مکتب را»(صحیفه امام، ج 8، ص 527)
ایشان در رابطه با برگزاری مجالس عزاداری شهدای کربلا و سرور آزادگان توصیه های متعدد و مکرری دارد:
«مجالس بزرگداشت سید مظلومان و سرور آزادگان که مجالس غلبة عقل بر جهل و عدل بر ظلم و امانت بر خیانت و حکومت اسلامی بر حکومت طاغوت است، هرچه با شکوه تر و فشرده تر برپا شود و بیرق های خونین عاشورا به علامت حلول روز انتقام مظلوم از ظالم، هرچه بیشتر افراشته شود.»(صحیفه امام، ج 5، ص 76)
«شرط سالم و سازنده بودن» این مجالس نیز مورد توصیه ایشان میباشد:
«باید یک سخنی هم در خصوص عزاداری و مجالسی که به نام حسین بن علی به پا میشود بگوییم، ما و هیچ یک از دینداران نمیگوییم که با این اسم هر کس هر کاری میکند، خوب است، چه بسا علمای بزرگ و دانشمندان بسیاری از این کارها را ناروا دانسته و به نوبت خود از آن جلوگیری کردند...»(کشف اسرار، ص 141)
«باید بدانید که اگر بخواهید نهضت شما محفوظ بماند، باید این سنتها را حفظ کنید. البته اگر چنانچه یک چیزهای ناروایی بوده است سابق و دست اشخاص بی اطلاع از مسائل اسلام بوده، آنها باید یک قدری تصفیه بشود. لکن عزاداری به همان قوت خودش باید باقی بماند.»(همان، ص 173)
مقصود امام خمینی از پرهیز از «کارهای ناروا» و «تصفیه» کارهای نادرست از عزاداریها، این است که باید این مجالس به واقع «مکتب و مدرسه حسینی» باشد و علاوه بر ذکر مصائب امام مظلوم و اصحاب و اهل بیتشان و پیوند روحی کاروان سالار عشق، معارف و احکام اسلام و آموزه ها و توصیه های اولیای دین با اتقان هرچه بیشتر در اختیار عزاداران و محبان و پیروان ائمه هدی(ع) قرار گیرد. در ذکر فضائل و مناقب پیامبر(ص) و اهل بیت عصمت(ع) از اغراق و غلّو پرهیز شود و با حسن سلیقه آنچه موجب جذب بیشتر و انس افزونتر محبان به این انسانهای کامل میشود، بیان شود. چنانکه در گزارش چگونگی وقوع حوادث عاشورا و اتفاقات رخ داده برای کاروان حسینی از متقن ترین منابع، معقول ترین روایات، استفاده شود و از آفت ویرانگر «تحریفات» پرهیز اکید شود، چرا که روایات و گزارشات معتبر از مصائب وارده بر آل الله، به قدری زیاد است و چنان جانسوز است که هیچ نیازی به افزودن گزارشات سست و بی پایه و اساس نمیباشد.
راستی از آن معرفت و عشق قاسم بن الحسن(ع) که از جمله «احلی من العسل» درباره کشته شدن در راه دفاع از دین و شهادت طلبی آن نوجوان با معرفت، فهمیده میشود، چه چیزی بالاتر و برتر میتواند او را به عالم و آدم معرفی کند.
مگر صدای همچنان زنده و جانسوز «یا عماه» قاسم از رزمگاه کربلا کم جانها را آتش میزند که عده ای افسانه دامادی او را در روز آتش و خون عاشورا ساخته و بافته اند؟؟ آیا این تحریفات و گزارشهای غیرمعقول، اسوه و الگو بودن امام حسین(ع) را به محاق نمیبرد؟ و محبان و عزادان امام حسین(ع) و یارانش را موجوداتی استثنایی و فرا زمینی تلقی نخواهند شد؟!
متأسفانه باید اعتراف کرد که به رغم فریادهای اسلام شناس متعهد استاد شهید آیت الله مطهری(قدس سره) در موضوع تحریفات عاشورا، سالها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، در فضای مساعد جمهوری اسلامی و طی قریب به نیم قرن در این رابطه نه تنها پیشرفتی حاصل نشد که پس رفت ویرانگر و وحشتناکی صورت گرفته و حرکت ارتجاعی شرم آور و خسارت باری رخ داده است! از اشعار سست و حتی مضحک، رفتار خارج از اختیار و جنون آمیز، و نامفهوم ادا کردن ذکر شریف و شیرین و الهام بخش «یاحسین»، تا منبرهای عاری از معارف و سراسر خواب و خیال و ذکر مصیبت های بی سند و مدرک و مخرب که در این سالها رواج یافته و متأسفانه چندان فریادی از زعمای قوم و علمای قم شنیده نمیشود اینکه چرا در برابر این منکر عظیم، نهی صورت نمیگیرد، خود پرسش بی پاسخی است که ادامه این وضع جز بیشتر شدن زاویه انحراف و گسترده شدن اعوجاج نمی باشد.
باشد که با روشنگری علمای شایسته و شجاع، گرد و غبار تحریفات و انحرافات از چهره درخشان نهضت حسینی زدوده شود و برکات سازنده آن برای همگان و همیشه بدرخشد.