امام خمینی(س) به بهترین نحو هم ماهیت نهضت حسینی را تبیین کرد، همچنین با تبیین و تأکید بر اهداف قیام اباعبدالله الحسین(ع) بهترین بهره برداری را از مکتب سیدالشهدا در این عصر و زمان انجام داد.
پایگاه خبری جماران: حزب اموی در تقابل با اسلام پیامبر و اهل بیت(ع) فرهنگ جاهلی را لباس اسلام پوشاند و به نام اسلام، به احیاء بدعتها و از میان بردن و میراندن سنت اسلامی پرداخت. ظلم و فساد عریان حکومت اموی، در زمان یزید به حدی رسید که امام حسین(ع) فرمودند: «و علی الاسلام السلام إذ بلیت الأمه براعِ مثل یزید»(الملهوف، ص 98 و شهادت نامه امام حسین(ع)، ج 1، ص 279)
و به همین خاطر به روشنگری پرداخت و عزم قطعی خود مبنی بر مقابله و مخالفت با آن مناسبات و وضعیت را اعلان کرد. آن حضرت در مدت زمان خروج از مدینه به سوی مکه و اقامت چند ماهه در جوار کعبه و نیز حرکت به سمت کوفه و در منازل بین راه، در مناسبتهای مختلف و خطابه های گوناگون، سخنان فراوانی دارند که هر محقق منصف با مراجعه و بررسی و تحلیل آنها، هم «چرایی» نهضت و قیام حسینی را میفهمد و هم «چگونگی» آن را میبیند.
برای اینکه «از ظن خود» در این عرصه سخن گفته نشود، باید «أسرار» قیام اباعبدالله(ع) را «از درون» سخنان حضرتش به دست آورد و با تحلیل درست آن قیام حسینی را شناخت و شناساند.
امام حسین(ع) در وصیت نامه معروفی که به هنگام خروج از مدینه خطاب به برادرش محمد حنیفه نوشت، اعلان کرد:
«إنما خرجت لطلب النجاح و الصلاح فی امّه جدّی محمد(ص) أرید أن آمر بالمعروف و أنهی عن المنکر، و أسیر بسیره جدّی محمد(ص) و سیره ابی علی بن ابی طالب ...» (الفتوح، ج 5، ص 21)
یعنی حسین(ع) برای قدرت و ثروت ـ تمتعات دنیایی ـ قیام نکرده، بلکه برای نجات و اصلاح امور امت اسلام، امر به خوبیها و نهی از بدیها و حرکت بر اساس سیرة نبوی و علوی، قیام کرده است.
چنانکه در پاسخ به دعوت نامه های شیعیان کوفه به مطلب مهمی اشاره میکند:
«فلعمری ما الامام الاالعامل بالکتاب، و الآخذ بالقسط، و الدائن بالحق، و الحابس نفسه علی ذات الله»(طبری، ج 5، ص 353 و الارشاد، ج 2، ص 39)
سیدالشهدا(ع) در این سخن، انحراف و فساد حاکمان ناصالح و نیز حکمرانی فاسد را مورد توجه قرار داده؛ و امام و حاکم صالح و حکومت و حکمرانی خوب را معرفی میکند؛ و این یعنی هدف من تغییر این حاکم و اصلاح حکومت ناصالح و جایگزین کردن حاکم و حکومت صالح و سالم میباشد که در آن، امام و پیشوا عامل به کتاب خدا، قرآن است و عدالت پیشه و حق مدار است و خود صالح و خودساخته میباشد.
امام(ع) در نامه به رؤسا و بزرگان بصره نیز مطلب مهم دیگری را مطرح کرده که به گونه ای بیانگر هدف نهضت حسینی است:
«... و أنا ادعوکم الی کتاب الله و سنّه نبیّه(ص) فان السنّه قدامیتت و إن البدعه قداُحییت، و إن تسمعوا قولی و تطیعوا أمری، اهدکم سبیل الرشاد»(طبری، ج 5، ص 357)
هدف اباعبدالله(ع) هدایت مردم به راه راست و رسیدن به رستگاری است و این مهم با زنده کردن سنت و میراندن و از میان برداشتن بدعت است.
امام خمینی در مقام تبیین هدف قیام حسینی میگوید:
«تمام انبیا برای اصلاح جامعه آمده اند، و همه آنها این مسئله را داشتند که فرد باید فدای جامعه بشود... سیدالشهدا روی همین میزان آمد، رفت و خودش و اصحاب و انصار خودش را فدا کرد، که فرد باید فدای جامعه بشود، جامعه باید اصلاح بشود.» (صحیفه امام، ج 15، ص 217)
ایشان معتقدند که امام حسین(ع) این خواسته و هدف را داشت که حکومت عادلانه را به وجود آورد:
«زندگی سیدالشهدا، ... همه انبیاء ... همه شان این معنا بوده است که در مقابل جور، حکومت عدل را میخواستند درست کنند.»(صحیفه امام، ج 21، ص 4)
جلوگیری از ظلم و مناسبات ستم آلود حکومت اموی، با اقامه عدل در جامعه، انگیزه و هدف مهم امام حسین(ع) بوده است: «سیدالشهدا(سلام الله علیه) از همان روز اول که قیام کردند برای این امر، انگیزه شان إقامه عدل بود. فرمودند که معروف، عمل بهش نمیشود و منکر بهش عمل میشود، انگیزه این است که معروف را اقامه کند و منکر را از بین ببرد. انحرافات همه از منکرات است ... قیامش، انگیزه اش نهی از منکر بود که هر منکری باید از بین برود، من جمله قضیة حکومت عدل، جور، حکومت جور باید از بین برود.»(صحیفه امام، ج 21، ص 1)
«[امام حسین(ع)] تکلیف اینطور میدانست که باید قیام بکند و خونش را بدهد تا اینکه این ملت را اصلاح کند، تا اینکه این علم یزید را بخواباند و همین طور هم کرد و تمام شد... همه چیزهای خودش را داد... برای اسلام.»(صحیفه امام، ج 4، ص 151)
سیدالشهدا(ع) کاملاً دریافته بود که حکومت اموی و فرزندان ابوسفیان در فکر ریشه کن کردن اسلام و هدم و نابودی تعالیم قرآن و سنت رسول الله(ص) هستند، لذا با عشق به حق و در کمال آگاهی و ایثار و فداکاری جان عزیز خود و عزیزترین اولاد و اصحاب و یاران خود را در طبق اخلاص، فدای هدف الهی کرد تا نقشه شیطانی حزب اموی ناکام بماند و درخت اسلام با سیراب شدن از پاکترین خونهای اولیای الهی بماند و بپاید.
باید توجه داشت که «الگو» قرار دادن امام حسین(ع) به این است که هدف و انگیزه آن حضرت را به درستی بشناسیم و با تأسی به ایشان در همان مسیر الهی و اسلامی حرکت و زندگی کنیم. چرا که اگر آگاهی از ماهیت و اهداف نهضت حسینی وجود نداشته باشد، چه بسا محبان و شیعیان امام حسین(ع) گرفتار ظاهرگرایی و قشری گری گردند و بی هدف به هر سو بروند!
عزاداری و اشک ریختن بر مصائب جانسوز شهدای دشت نینوا گرچه فوزی بزرگ و افتخاری بی بدیل است، ولی اکتفا کردن به عزاداری فقط و وسیله را دیدن و فراموشی هدف، دوری از مقصد و مقصود امام حسین(ع) است و خود مهم ترین زمینه برای نشر و رشد تحریفات و پیرایه های به این قیام و حرکت سازنده میباشد.
امام خمینی(س) به بهترین نحو هم ماهیت نهضت حسینی را تبیین کرد، همچنین با تبیین و تأکید بر اهداف قیام اباعبدالله الحسین(ع) بهترین بهره برداری را از مکتب سیدالشهدا در این عصر و زمان انجام داد. مواجهه با فرهنگ عاشورا و کربلا، همواره باید چنین باشد تا تأسی به أسوه کامل امام حسین(ع) تحقق یابد و سنت نبوی احیا گردد و بدعت محو شود، معروف اقامه شود و از منکر باز داشته گردد و محصول همه اینها یعنی نجات امت اسلامی و فلاح و صلاح آن؛ هدف و ثمر قیام حسینی همین است و بس.