در واکنش به ادعای عدم توجه کافی اساتید درس خارج دروس فقه و اصول به آرا و تفکرات امام، آیت‌الله مرتضی مقتدایی گفت: «من می‌توانم اساتید بسیاری را برشمارم که محور درسشان فرمایشات و حتی متن تحریر امام است. این‌ها شایعاتی است که دشمنان ایجاد می‌کنند. حوزه برای امام و آرای ایشان ارزش بسیار بالایی قائل است و مطالب امام در جلسات درسی بسیاری مطرح می‌شود.»

به گزارش جماران؛ آیت‌الله مرتضی مقتدایی استاد خارج فقه وعضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و عضو مجلس خبرگان رهبری با تاکید بر لزوم توجه به اندیشه‌های حضرت امام در حوزه ها، به روحیات منحصر به فرد آن مرحوم اشاره کرد. موضوع گفت‌و‌گو جایگاه حضرت امام در حوزه‌های علمیه و راهکارهای ترویج هر چه بیشتر اندیشه‌های امام در جامعه علمی حوزه است.

در آغاز دربارۀ ابعاد شخصیت و اندیشه‎های حضرت امام مقدمه‎ای ارائه بفرمایید.

امام شخصیتی جامع، عالمی بزرگ و فرهیخته، مجتهدی صاحب رساله و مدرسی بزرگ و بنام در حوزه علمیه بود. از نظر علمی در مرتبه بالایی قرار داشت و در بعد اخلاقی فضایل کم‌نظیری داشت. از طرفی یک سیاستمدار روشن، واقعی و راست‌گو بود.

 امام رضوان الله تعالی علیه باید الگویی برای اساتید و بزرگان حوزه‌های علمیه باشد.

ایشان در درجه اول یک استاد و مدرس بزرگ حوزه بود. در زمان آیت‌الله بروجردی بعد از او بزرگ‌ترین و پرجمعیت‌ترین جلسات درس حوزه مربوط به دروس حضرت امام بود.

 اما ایشان روحیه خاصی داشت و هیچ تمایلی به شهرت نشان نمی‌داد و لذا به کسی حتی اجازه عکس گرفتن از خودشان و حتی محل تدریس‌شان را نمی‌داد.

به نظرم می‌آید نخستین عکس از امام توسط عکاسی «هما»ی قم از روی تصویری که به‌صورت قلمی کشیده شده بود، چاپ و بدون اذن امام تکثیر شد.

 عکس امام طالب بسیار داشت و ایشان هم که اجازه عکاسی نمی‌داد، لذا نقاشی چهره ایشان را چاپ و تکثیر کردند.

 مقصود این‌که در آن دوره، امام در حالی که استاد برجسته حوزه محسوب می‌شد، در جامعه شناخته شده نبود.

 خود من به خاطر دارم که یک روز بعد از درس امام، همراهشان از شبستان روبروی قبر مرحوم بروجردی در مسجد اعظم خارج شدم که سؤالی بپرسم. صبح بود و مغازه‌دارهای سمت چپ خیابان در سایه پشت دیوار حرم نشسته بودند. وقتی امام از آنجا رد می‌شد، حتی یک نفر از میان کسبه و افرادی که آنجا حاضر بودند سلام نداد و ابراز احترام نکرد.

 عجیب بود که یک مرجع و استاد بزرگ از میان کسبه اطراف حرم عبور کند و ایشان را نشناسند.

چه شد که نام حضرت امام بر سر زبان‌ها افتاد؟

به یاد دارم روزی اعلام کردند که حاج آقا روح الله به جای درس، سخنرانی و خطابه خواهند داشت. گاهی امام به جای تدریس، به توضیحات روشنگرانه برای جامعه مسلمین و اهالی حوزه می‌پرداخت. شبستان مملو از جمعیت شده بود. بعد از اتمام صحبت‌شان همین که امام از منبر برخاست تا عبایش را درست کند، طلبه جوانی در میان جمعیت با صدای بلند گفت: «برای سلامتی...» حضرت امام اجازه نداد جمله‌اش به پایان برسد، از همان بالای منبر با دست به آن جوان اشاره کرد و با خشم فرمود: «ساکت! برای سلامتی یعنی چه؟»

یعنی امام حتی حاضر نبود کسانی که برای اجتماع سخنرانی‌اش آمده بودند، شعاری در مدحشان بدهند.

اما از یک زمانی که امام خمینی به‌طور جدی نسبت به محو کردن و از بین بردن آثار اسلام از جامعه توسط حکومت شاهنشاهی احساس خطر کرد، شرایط قدری تغییر کرد. ایشان در سخنرانی معروف مسجد اعظم قم فرمود: «علمای قم، علمای اسلام، علمای نجف، من برای اسلام احساس خطر می‌کنم. هوشیار باشید!»

 از آن زمان حضرت امام به شکلی بی‌پروا، همه را به این مسئله توجه می‌داد و خودش هم یک تنه مبارزه را آغاز کرد و در این دوره بود که ایشان از باب آگاهی بخشی مردم، مانع گرفتن عکس و فیلم نمی‌شد تا اخبار به گوش افراد برسد و آن‌ها متوجه جریانی که درصدد نابودی اسلام برآمده‌اند بشود و از غفلت و ناآگاهی رهایی یابند.

به‌تدریج حضرت امام مشهور و سخنرانی‌های ایشان در میان مردم پخش می‌شد و چون با ایمان و اعتقاد و صداقت و تنها برای رضای خدا سخن می‌گفت، با انتشار سخنرانی‌هایش جایگاه ویژه‌ای در میان اهالی حوزه، دانشگاه و عموم مردم پیدا کرد و کسانی که ایشان را شناخته بودند، متوجه خلوص و عنایت محض امام نسبت به رضای خدا و احیای حقیقت دین اسلام شده بودند. به این جهت امام به عنوان یک مبارز حقیقی، مرجع علمی و دارای فضائل اخلاقی در میان مراکز علمی و توده‌های مردم شناخته شد. عالم سیاستمداری که برای دین اسلام آماده شهادت بود. خود امام می‌فرمود: «بکشید ما را» و بدون ترس حملات بسیار تندی را علیه رژیم مطرح می‌کرد.

 در جلسه مسجد اعظم که اجتماع عظیمی پای منبر ایشان حضور داشتند، خطاب به شاه که آن زمان «اعلی حضرت همایونی شاهنشاه» بود تعبیر «مردک» را به کار برد و فرمود: «کاری نکن که ملت علیه تو طغیان کنند و تو را مثل پدرت از ایران بیرون کنند و بعد از آن‌که اخراج کردند، شادی کنند». در آن زمان که شاه را با چنان اوصافی نام می‌بردند این سخنان امام باعث شد بیش از پیش شناخته شود. چرا‌که هم از نظر علمی مرجع تقلید و استاد بزرگ حوزه بود و هم در بعد سیاسی، سیاستمداری حقیقی و مبارزی جدی و از جان گذشته بود.

پس از پیروزی انقلاب رویکرد امام نسبت به نحوۀ اداره کشور چگونه بود؟

امام برای نظام جمهوری اسلامی به قدری اهمیت قائل بود که شاید بتوانیم بگوییم این نظام را بیشتر از چشمانش دوست داشت و تمامی بزرگان، علما، اساتید، دانشگاهیان، مبارزین و مردم را نسبت به حفظ نظام توجه می‌داد.

زمانی که من در شورای عالی قضایی بودم، صحبت‌های فراوانی علیه جمهوری اسلامی در رسانه‌ها مطرح شد و رسانه‌های خارجی و داخلی متعددی به جمهوری اسلامی حمله می‌کردند.

در یکی از جلسات شورای عالی قضایی تصمیم گرفته شد که مسئله را خدمت امام گزارش کنیم و بگوییم که چنین جوی علیه جمهوری اسلامی ایجاد شده است و از ایشان رهنمود بخواهیم.

طی جلسه‌ای خدمتشان رسیدیم و گزارش کار رسانه‌هایی که در داخل و خارج از کشور علیه ما کار می‌کردند را به محضرشان ارائه دادیم. امام تبسمی کرد و فرمود: پس معلوم می‌شود در ایران خبری هست که این همه رسانه‌ها علیه این نظام سرمایه‌گذاری می‌کنند! اگر این نظام برایشان بی‌خطر بود، دلیلی برای این همه هزینه کردن وجود نداشت. خیل حملات و ضرباتی که می‌زنند نشان می‌دهد که این نظام اهمیت و جایگاه عظیمی دارد.

 لذا امام فرمود: نظامی که این‌قدر دشمن دارد و معلوم می‌شود که پایه‌های قدرت آن‌ها را به خطر انداخته، حفظ کنید. از این جهت امام بر حفظ نظام اسلامی تأکید داشت و می‌فرمود: همه قوا باید اسلامی باشند.

مثلاً به ما که در سیستم قضایی بودیم، با تأکید ویژه می‌فرمود: دستگاه قضا باید اسلامی باشد. هم قوانین باید منطبق بر اسلام باشند و هم قضات باید اسلامی باشند.

 اوایل پیروزی انقلاب مرحوم آیت‌الله شهید مطهری ده، دوازده گروه را برای تحقیق بر روی قضات تعیین کرده بود که آن‌ها را تحت نظر داشته باشند و بررسی کند که کدام یک صلاحیت ادامه فعالیت و قضاوت در دستگاه قضایی جمهوری اسلامی را دارند و کدام یک ندارند.

 پس از شهادت ایشان نیز همین مسیر در شورای عالی ادامه داشت و گروه‌ها تحقیقاتشان را به ما تحویل می‌دادند. این گزارش‌ها بسیار زیبا و دقیق بود تا حدی که من به خاطر دارم درباره یکی از قضات آمده بود: دیده شده است که ایشان نماز خوانده است.

 این حد از توجه به رفتارها، نشانگر اهمیتی بود که برای این مسئله قائل بودند.

 در نهایت تحقیق جامعی شد و شورای عالی، تعدادی از قضات را عزل کردند.

 به افرادی که قدری وضعیت بهتری داشتند، اما آن‌ها هم صلاحیت ادامه قضاوت در دستگاه قضای اسلامی را نداشتند، پیشنهاد کردند که برای حفظ آبرویشان، خودشان استعفا کنند و تعداد اندکی از قضات که توان اجرای قضای اسلامی را داشتند، بر سر کار باقی ماندند.

حضرت امام تأکید داشت که قاضی باید اسلامی باشد و بر اساس اسلام رأی دهد. دستگاه‌های دیگر نیز همین‌طور.

روحیه امام حمایت از این نظام و اسلام بود. این روحیه باید در جمهوری اسلامی محفوظ بماند و مسئولین و بزرگان ما در حوزه‌های علمیه باید بر تبعیت از آرای امام تأکید و از اندیشه‌های آن عالم بزرگ محافظت کنند.

گاهی شنیده می‌شود که تفکری در حوزه‌های علمیه در پی «امام زدایی» است و قصد به حاشیه راندن اندیشه‌های حضرت امام دارد. به نظر شما چگونه باید با این رویکرد مقابله کرد؟

من جداً این مسئله را تکذیب می‌کنم. قطعاً در حوزه رویه امام‌زدایی وجود ندارد. ممکن است کسی عقیده خاصی نسبت به برخی امور و مخالفت‌هایی هم داشته باشد، اما همه اساتید، بزرگان، مراجع عظام و طلاب، امام را فردی مخلص برای پروردگار و هدف ایشان را برپایی حکومت اسلامی بر مبنای اسلام ناب می‌دانند و قبول دارند که امام می‌خواست تمامی قوانین و مسئولین بر همین مبنا تعیین شوند.

 حالا ممکن است شخصی نسبت به برخی آرا و نظرات امام نظر مخالف و اعتراضی هم داشته باشد، این را نفی نمی‌کنم، اما میان علمای حوزه نسبت به جامعیت و خلوص امام برای برپایی اسلام حقیقی در نظام جمهوری اسلامی شکی وجود ندارد و همه این امر را پذیرفته‌اند.

پس به نظر حضرت‌عالی دلیل غیبت اندیشه‌های امام در متون درسی حوزه به ویژه در پایه‌های ۱ تا ۱۰ چیست؟

این متون مطالب رایجی است که از گذشته هم وجود داشته است؛ اما مطالب امام هم در جلسات درس مطرح می‌شوند. خود من اساتید زیادی را سراغ دارم که «تحریرالوسیله» امام را تدریس می‌کنند و اصلاً عنوان درسشان تحریر امام است و بر آرای ایشان هم استدلال آورده می‌شود.

 خیلی از اساتید مستقیماً از خود کتاب‌های حضرت امام استفاده می‌کنند؛ یعنی اگر نظریات امام در مکتوبات درسی نیامده، دلیل بر این نیست که اندیشه ایشان در جلسات درس مطرح نمی‌شوند، بلکه از کتاب‌های امام به‌طور مجزا استفاده می‌شود.

 مثلاً خود من تحریر امام را درس می‌گویم. هر جلسه یکی از مسائل را مطرح و اطرافش بحث می‌کنیم و گاه آرای ایشان را تأیید و گاهی نیز به استدلالات حضرت امام ایراد وارد می‌کنیم.

به نظر من علت اینکه از مطالب امام در متون درسی کمتر استفاده شده، این است که فرمایشات، نظرات و اندیشه‌های امام به‌طور مستقل چاپ شده‌اند و در اختیار اساتید و طلاب قرار دارند.

به نظر حضرت‌عالی آیا حق امام در حوزه‌های علمیه ادا شده است؟

امیدواریم این‌گونه باشد. البته که حق واقعی ایشان ادا نخواهد شد، اما تا آنجا که میسر است در پی مطرح کردن و تبیین اندیشه‌های ایشان در جامعه و حوزه‌های علمیه هستیم.

برای ترویج آرای امام در متون درسی حوزه چه پیشنهادی دارید؟

باید به افراد مسئول تدوین متون درسی حوزه تذکر داده شود که از تفکرات امام در متن کتب درسی استفاده کنند. البته عرض کردم همین حالا هم کتاب‌های امام در دسترس طلاب و اساتید است، اما اینکه بخواهید نظریات امام را وارد متون درسی کنید، مربوط به کسانی است که تدوین این کتاب‌ها را بر عهده دارند.

آیا جامعه مدرسین در این خصوص طرح و برنامه‌ای ارائه کرده است؟

این جریان مربوط به جامعه مدرسین نیست؛ بلکه تدوین کتب درسی بر عهده شورای مدیریت حوزه‌های علمیه است و آن‌ها قطعاً چنین مسئله‌ای را مدنظر دارند؛ اما جامعه مدرسین در این امر بحثی ندارد.

برخی می‌گویند شورای مدیریت در استفاده از اندیشه‌های امام کوتاهی می‌کند.

نه این نظریات منفی که برخی نسبت به حوزه و مدیریت آن دارند، درست نیست. هم جامعه مدرسین به ترویج افکار و نظریات امام اهتمام دارد و هم مرکز مدیریت این‌گونه است.

آیا حوزه علمیه امروز آن‌گونه که حضرت امام می‌خواست، اداره می‌شود؟

حتی در زمان حیات حضرت امام هم حوزه دقیقاً آن‌طور که ایشان می‌خواست، نبود. امام به دنبال یک حوزه جامع مترقی بود که همان زمان هم میسر نشد و امروز هم به آن صورت نیست؛ اما می‌توان گفت وضعیت فعلی سست‌تر از آن دوره هم نشده است و تقریباً به همان صورت باقی مانده است.

به نظر شما چرا اساتید درس خارج دروس فقه و اصول توجه کافی به آرا و تفکرات امام ندارند؟ افراد بسیار کمی مانند شما هستند که به تبیین اندیشه‌های امام می‌پردازند.

نه، این‌طور نیست. من می‌توانم اساتید بسیاری را برشمارم که محور درسشان فرمایشات و حتی متن تحریر امام است. این‌ها شایعاتی است که دشمنان ایجاد می‌کنند. حوزه برای امام و آرای ایشان ارزش بسیار بالایی قائل است و مطالب امام در جلسات درسی بسیاری مطرح می‌شود.

اما برخی می‌گویند تفکر غالب در حوزه تفکر آیت‌الله خویی است و اندیشه‌های امام به حاشیه رانده شده است.

این‌ها شایعاتی نادرست است. تعدادی از اساتید که مستقیماً به نظریات امام می‌پردازند، اما آن‌هایی هم که مستقیماً مطالب ایشان را در جلسات درسی‌شان مطرح نمی‌کنند، نظر منفی هم نسبت به امام ندارند.

در پایان گفت‌وگو چه سفارشی برای شورای مدیریت حوزه‌های علمیه، اساتید و طلاب نسبت به حفظ شأن و جایگاه حضرت امام دارید؟

به ایشان سفارش می‌کنم همین روحیه‌ای که امروز در حوزه نسبت به حفظ آرا و اندیشه‌های امام وجود دارد و نظرات ایشان را در جلسات درس مطرح می‌کنند، حفظ شود. باید به آقایانی که مسئولیت تدوین متون درسی حوزه را بر عهده دارند نیز تأکید شود که مطالب حضرت امام را به‌طور گسترده‌تری در متون درسی بگنجانند.

 

منبع: حریم امام

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.