یکی از نتایج نگاه معصومانه به حکومت این است که در دوره غیبت با پدیده ای به نام «انسداد حکومت» مواجه خواهیم شد. برای اینکه در دوره غیبت انسان معصوم حضور ندارد و با عدم حضور انسان معصوم دیگر حکومت مشروع وجود نخواهد داشت.
عضو هیأت علمی دانشگاه مفید با تأکید بر اینکه حکومت امر قدسی نیست، گفت: یکی از نتایج نگاه معصومانه به حکومت این است که در دوره غیبت با پدیده ای به نام «انسداد حکومت» مواجه خواهیم شد. برای اینکه در دوره غیبت انسان معصوم حضور ندارد و با عدم حضور انسان معصوم دیگر حکومت مشروع وجود نخواهد داشت.
به گزارش خبرنگار جماران، حجت الاسلام و المسلمین محمود شفیعی در نشستی با عنوان «تحلیلی از ماهیت حکومت از منظر دینی» گفت: درباره ماهیت حکومت ما می توانیم از منظرهای گوناگون وارد بحث شویم. به طور مشخص درباره حکومت حداقل سه دسته از اندیشمندان در درون سه نوع دانش می توانند درباره آن بحث کنند. یکی فیلسوفان هستند که در فلسفه سیاسی می توانند راجع به ماهیت حکومت بحث کنند. دیگری جامعه شناسان هستند که می توانند درباره ماهیت حکومت بحث کنند. همچین متألهین سیاسی هم می توانند درباره ماهیت حکومت وارد بحث شوند.
عضو هیأت علمی دانشگاه مفید افزود: آنچه من دنبال می کنم ماهیت حکومت از منظر دینی است. بنابر این جنس بحث ما الهیات سیاسی است و طبیعتا با بحث های فلسفه سیاسی و همچنین جامعه شناسی سیاسی تفاوت هایی خواهد داشت. در حوزه الهیات سیاسی هم وقتی ما درباره ماهیت حکومت وارد بحث می شویم، می توانیم بحث های گوناگونی داشته باشیم. آنچه من روی آن تمرکز خواهم کرد درباره مقدس یا نامقدس بودن ماهیت حکومت از منظر دینی است.
وی یادآور شد: ما وقتی به عنوان مسلمان درباره ماهیت اشیاء و امور تأمل می کنیم همه امور را می توانیم به دو دسته امور مقدس و غیرمقدس تقسیم کنیم. مثلا ما ذات الهی، ملائکه، پیامبران و خیلی از موجودات را مقدس و در مقابل، برخی موجودات را غیر مقدس می دانیم. در امور اعتباری هم به همین شکل است. مثلا کتاب های الهی را مقدس و قوانینی که خودمان وضع می کنیم را غیرمقدس می دانیم.
شفیعی ادامه داد: اگر از منظر الهی به اشیاء نگاه کنیم هم این دو قسم وجود دارد. خداوند هم اشیاء و امور را به دو قسم مقدس و غیرمقدس تقسیم کرده است. آیات 44 تا 47 سوره الحاقه یک عتاب و خطاب شدید از طرف خداوند به پیامبر اسلام است که می فرماید اگر پیامبر گرامی اسلام یک سخنی از خودش را به ما نسبت بدهد، هیچ احدی در دنیا نمی تواند پیامبر(ص) را در مقابل غضب ما حفاظت کند. مأموریتی که خداوند به پیامبرش داده یک مأموریت مقدس است. یعنی هرآنچه ما بیان می کنیم را پیامبر باید دقیقا منتقل کند و نمی تواند ذره ای از آنچه ما بیان می کنیم خارج شود.
وی با اشاره به اینکه آیه 159 سوره آل عمران خطاب به پیامبر(ص) می فرماید باید در امور با مردمی که با آنها در یک جامعه به سر می بری مشورت کنی، تأکید کرد: ما می دانیم در حوزه مشورت پذیر عصمت و قدسیت معنا ندارد. اگر بنا است پیامبر(ص) در اموری با دیگران مشورت کند، یعنی خداوند فرض را بر این گرفته که در این عالم اموری هست که همه مربوط به همه است و همه انسان ها باید در مورد آنها اظهار نظر کنند و قدسیتی در کار نیست. خطاپذیری مفروض این آیه است. طبیعتا در هنگام مشورت هرکسی دیدگاه و نظری را بیان می کند و تفاوت ها به وجود می آید.
عضو هیأت علمی دانشگاه مفید گفت: فقهای ما همه موضوعات احکام شرعی را به دو قسم تقسیم می کنند. موضوعاتی که خداوند خودش جزئیات و شرایط آن موضوع را بیان می کند و موضوعاتی که خداوند جزئیات و شرایط آن را بیان نمی کند و امری است که انسان ها در تجربه زندگی دسته جمعی خودشان و با توانایی های عرفی خودشان آن موضوعات را می سازند و می پردازند.
وی افزود: حکم و ماهیت نماز خود خداوند بیان کرده که چه اجزا و شرایطی باید دور هم جمع شوند تا موضوع نماز ساخته و پرداخته شود. حج و روزه همین طور است. آیا موضوع حکومت را هم خدا بیان کرده است یا موضوع آن ربطی به خدا ندارد و نهادی است که خود انسان ها به شکل تجربی آن را ساخته و پرداخته اند؟
شفیعی یادآور شد:در ارتباط با این مسأله دو دیدگاه از قدیم الایام در میان متکلمین ما وجود داشته است. عمده متکلمین شیعه در قدم معتقد بودند که حکومت امر خدا ساخته هست و بشری نیست. مثلا شخص سنّی مذهبی به نام قاضی عبدالجبار در کتاب «المغنی» حکومت را امری بشری می داند و در عین حال معتقدند که وجوبش را شریعت بیان کرده است. در مقابل آنها متکلمین شیعی مثل سید مرتضی معتقدند که حکومت امر بشری نیست و یک امر الهی است و خدا باید آن حکومت را توضیح دهد و حاکم را هم خدا باید تعیین کند.
وی ادامه داد: وقتی متکلمین قدیم ما راجع به حکومت استدلال می کنند، می گویند اگر جامعه بشری بخواهد به فلاح و سعادت برسد و در آنجا گناهان وجود نداشته باشد، کارهای خیر منتشر شود و انسان ها به کارهای خیر متمایل شوند، باید در آنجا یک رئیس با هیبت و سیطره وجود داشته باشد و در سایه آن هیبت انسان ها متمایل شوند که کارهای خیر انجام دهند و از کارهای بد دوری کنند.
عضو هیأت علمی دانشگاه مفید اظهار داشت: از همین جا به سراغ شرایط آن حکومت و حاکم آن حکومت می روند. اینجا است که بحث عصمت را مطرح می کنند و می گویند کسی که می خواهند هیمنه ایجاد کند و ریاست را به دست بگیرد و زمینه سعادت را در جامعه گسترش دهد، باید معصوم باشد؛ والا باید شخص دیگری بر او ریاست کند و دور تسلسل ایجاد می شود. بنابر این حتما باید جامعه یک رئیس معصوم داشته باشد.
وی ادامه داد: پس بحث امامت را که یکی از مباحث مهم الهیات شیعه هست را دقیقا در ارتباط با حکومت مطرح می کنند و مسأله عصمت را که از مهمترین شرایط امامت هست را به بحث حکومت می چسبانند. بنابر این حکومت یک امر قدسی و از دسترس توده مردم خارج می شود. با این توضیحات، نه تنها حکومت حکم شرعی دارد، بلکه موضوعش هم در خود دین ساخته و پرداخته می شود.
شفیعی تأکید کرد: یکی از نتایج نگاه معصومانه به حکومت این است که در دوره غیبت با پدیده ای به نام «انسداد حکومت» مواجه خواهیم شد. برای اینکه در دوره غیبت انسان معصوم حضور ندارد و با عدم حضور انسان معصوم دیگر حکومت مشروع وجود نخواهد داشت. اگر انسان معصوم در پرده غیبت است، حکومت مشروع هم در پرده غیبت قرار خواهد گرفت و در جامعه ملموس و محسوس و عینی ما دیگر نمی توانیم حکومت داشته باشیم. یعنی یکی از عوامل خیلی مهمی که شیعیان در طول دوره غیبت نمی توانند به حکومت فکر کنند و اساسا تصویری از حکومت مشروع در دوره غیبت ندارند، باعث می شود که در طول دوره طولانی غیبت کلا ذهنیتشان از بحث حکومت خالی باشد.
وی یادآور شد: بعد از پیدایش حکومت صفویه و بعد مشروطه و جمهوری اسلامی تحولاتی به وجود می آید که این ذهنیت عملا شکسته می شود و آنچه در عمل اتفاق می افتد، در ذهنیت ها هم تأثیر می گذارد و ایده های جدیدی در چهارچوب فکر شیعی به وجود می آید.
عضو هیأت علمی دانشگاه مفید اظهار داشت: بر دیدگاه قدما درباره حکومت که امامت مساوی حکومت و مهمترین شرط حکومت عصمت هست، مرحوم مطهری نقد بسیار ارزشمندی را مطرح کرده و خودم به این نتیجه رسیده ام که دیدگاه مرحوم مطهری بسیار قابل دفاع است. ایشان معتقد است که متکلمان شیعه وقتی این بحث را به این شکل مطرح می کنند، طرح غلط مسأله امامت است. و ایشان به صراحت بیان می کنند که اگر بخواهیم امامت را مستقیم راجع به حکومت بیان کنیم، گفتار و دیدگاه اهل سنت نسبت به دیدگاه شیعه برتری خواهد داشت.
وی تصریح کرد: هیچ گاه به شکل طبیعی نمی شود، با 12 نفر تا قیامت به کل جامعه بشری حکومت کنید. مضاف بر اینکه خود پیامبر(ص) اکرم کارهای بزرگی انجام دادند ولی بسیاری از کارهایی که در حوزه حکومت انجام می دادند اساسا ربطی به وحی نداشت و بدون استمداد از وحی بسیاری از سیاستمداران، حاکمان و فرمانداران را انتخاب می کردند. یعنی در بیرون از حوزه وحی چنین کارهایی را انجام می دادند.
شفیعی افزود: مرحوم مطهری به این بحث وارد می شوند که اگر ما بحث امامت را به حکومت تبدیل کنیم، که یک امر دنیوی است، بحث سنّی ها از ما برتر خواهد بود. از این جهت که حکومت یک امر عمومی است و به همه انسان ها مربوط هست، اگر بیعت امر قدسی باشد بیعت و مشورت امر بی معنایی می شود. یعنی حتی زمینه ای در رابطه با چنین دستوری که ما برای امر قدسی وارد بیعت شویم وجود ندارد. ما می دانیم که بحث بیعت و مشورت جزو بدیهیات ادبیات دینی ما و بخشی از راجع به حکومت است. اگر حکومت امر قدسی بود اساسا طرح چنین مسائلی در ادبیات دینی، قرآن و روایات ما امر خطرناکی بود. امر قدسی را نمی شود به مشورت گذاشت و راجع به آن وارد بحث بیعت شد.
وی با اشاره به حدیث ثقلین گفت: ارتباط وسیعی بین قرآن و اهل بیت(ع) وجود دارد و از اینجا معلوم می شود که بحث امامت ربطی به حکومت، که امر دنیوی است، ندارد؛ بلکه به تفسیر دین و بیان آموزه ها و تعالیم دین مربوط است. اما بحث بر این است که با رفتن پیامبر(ص) آیا باید دست مسلمانان در فهم معارف دین خالی باشد یا اینکه خداوند راهکاری برای این قضیه در نظر گرفته است؟ کسانی را در نظر گرفته است که با استفاده از نیروی عصمت واقعیت های دینی را بدون تحریف و استدلال های غلط در اختیار مسلمانان قرار بدهند.
شفیعی تأکید کرد: اگر بخواهیم امامت را به صورت خام مطرح کنیم، در چهارچوب مباحث الهیات ادعای ارتباط امامت و حکومت قابل اثبات نیست. حتی در الهیات حکومت امر دنیوی هست و به تعبیر مرحوم مطهری بین امامت و حکومت عموم و خصوص من وجه است. ممکن است امام وجود داشته باشد ولی حکومت دست امام نباشد. همچنین ممکن است حکومت وجود داشته باشد ملی امامی وجود نداشته باشد. بنابر این ما نمی توانیم بگوییم در الهیات اسلامی و شیعی حکومت امر قدسی است. حکومت از امور غیر قدسی است که در آن مشورت و خطا معنی دارد؛ ولی در عین حال احکامی از نظر دین راجع به حکومت وجود دارد.
وی با اشاره به آیاتی از قرآن کریم، اظهار داشت: خداوند به نمرود هم «مُلک» عطا کرده بود. از همین جا معلوم می شود حکومت امری است که ممکن است در دست انبیاء و یا طاغوت قرار بگیرد. یعنی وقتی آیات قرآن را بررسی می کنیم متوجه می شویم که ذات حکومت و مُلک امر قدسی نیست و کاملا امر عرفی است. حتی در آیات سوره ابراهیم آمده که حکومت امری است که در آن زمینه فساد وجود دارد. همین ملک است که زمینه ساز استعمار و استیلا و طغیان نمرود می شود.
عضو هیأت علمی دانشگاه مفید افزود: خیلی جالب است که از منظر علم سیاست و کسانی که به شکل تجربی قدرت و حکومت را مطالعه کرده اند، یکی از قواعد مسلّم علوم سیاسی فسادآور بودن قدرت است و دقیقا همین مطلب در قرآن دیده می شود. بنابر این ما چگونه می توانیم بگوییم حکومت یک امر قدسی است؟! یعنی قرآن کاملا متعارف می بیند و حتی زمینه های فساد آن را هم بیان می کند. من خودم در مقاله ای به این نتیجه رسیدم که حداقل 30 فساد پیرامون حکومت در قرآن مطرح شده و «قارون ثروت» و «فرعون قدرت» دو نماد فساد در قرآن هستند.
وی در پایان گفت: به هیچ وجه از منظر دینی قابل قبول نیست که ما حکومت را امر قدسی ببینیم. آنچه آیات قرآن به صراحت بیان می کند این است که حکومت امر دنیوی و متعارف و حوزه خطاپذیر و مشورت پذیر و در دسترس همه انسان ها است. تردیدی وجود دارد که قرآن و ائمه علیهم السلام بسیج شده اند که به ما بگویند مواظب باشید حکومت را قدسی نبینید. به صراحت آیات و روایات حکومت بشرساخته و در معرض هزاران فساد است.