جماران- سجاد انتظاری: حجت الاسلام و المسلمین غلامرضا مصباحی مقدم سخنگوی جامعه روحانیت مبارز، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و نماینده مردم تهران در نهمین دوره مجلس شورای اسلامی ضمن بیان انتقادهایی از دولت یازدهم از جمله اینکه لایحه برنامه ششم توسعه را به مجلس نداده و یا اینکه به تقویت صندوق توسعه ملی توجه نکرده، از احتمال حمایت برخی از افراد جناح اصولگرا از آقای روحانی در انتخابات سال آینده می گوید.
او تأکید دارد که دوره خدمت احمدی نژاد پایان پیدا کرده است. البته تأکید دارد که گزینه اصلی اصولگرایان برای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و اینکه چه کاری خواهند کرد هنوز مشخص نیست.
مشروح گفت و گوی خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران با حجت الاسلام و المسلمین غلامرضا مصباحی مقدم، در ادامه می آید:
سال آخر دولت چالش هایی دارد. البته دولت سعی دارد بگوید که هنوز وارد فضای انتخاباتی نشده ایم. اما جو حاکم بر کشور مخصوصا از طرف جناح اصولگرا حکایت از فضای انتخاباتی دارد. آیا به نظر شما کشور وارد فضای انتخابات شده است؟ دوم اینکه از هر حرکت دولت یک انتقاد شدید شده و سعی می شود از آن به نفع کاندیدای جناح دیگر استفاده شود. نظر و تحلیل شما در این مورد چیست؟
سال آخر فعالیت دولت یازدهم است. البته به یک معنا از اول این دوره تا الآن هم دولتمردان کم و بیش رفتارهایی را دارند که در انتخابات سال 96 از آن رفتارها بهره برداری کنند. نمی شود گفت همه آنچه را که دارد انجام می شود به عنوان وظایف عادی است که دولت و دولتمردان دنبال می کنند. بلکه علاوه بر انجام وظایف متعارف، رئیس جمهور و دولت نیم نگاهی هم به بسترسازی برای انتخابات دوره بعد ریاست جمهوری دارند. البته هم از ناحیه دولت چنین حرکاتی وجود دارد و هم از ناحیه رقبا.
برخی افراد تسلیم شرایط بعد از انتخابات سال 92 نشدند
بعضی از انتقادات ربطی به انتخابات آینده ندارد بلکه ربط به دیدگاه های افرادی که با آقای دکتر روحانی مخالف هستند دارد. از اول به ریاست جمهوری آقای روحانی رضایت ندادند و تسلیم شرایط بعد از انتخابات سال 92 نشدند و موضع گیری هایی نیز صورت می گیرد. به یک معنا این دولت مورد رضایت خاطر آنها نیست. طبعا هر قدمی که دولت بر می دارد اگر بشود مورد انتقاد قرار بگیرد مورد انتقاد قرار می دهند. اصل انتقاد هم نباید حساسیت برانگیز باشد؛ قبول کنیم که نقد قدرت امر معقول و شایسته ای است. آنچه که مهم است احیانا بزرگ کردن نقاط ضعف است.
همین که سعی کنند از هر حرکت حتی از سفر یک مقام اروپایی به نفع جناح خودشان استفاده سیاسی کنند.
طبعا. حالا ممکن است به نفع خودشان نباشد ولی به زیان دولت باشد. آنها از هر فرصتی استفاده می کنند. اصل انتقاد مشکلی ندارد. آنچه مهم است اینکه گاهی آنچنان بزرگ کردن مسأله است که همه حرکات دولت و مردم را تحت شعاع خودش قرار می دهد. به یک معنا هم دولت یک جریان انتخاباتی را دنبال می کند و هم منتقدین و مخالفین. اما باید گفت شرایط نه غیر انتخاباتی مطلق است نه شرایط انتخاباتی کامل. چون شرایط انتخاباتی کامل وقتی است که ثبت نام ها شروع می شود و هنوز ما به آن مرحله نرسیدیم و فاصله زیادی داریم. اما قبل از ثبت نام ها هم پیش بینی ها وجود دارد و گام هایی از سوی دولت یا گروه منتقد و مخالف برای انتخابات بعدی برداشته می شود. مثل اینکه پیش بینی می کنند چه کسانی می توانند به میدان بیایند و چه کسانی نمی توانند به میدان بیایند. فضا می تواند رقابتی باشد و یا نمی تواند رقابتی باشد. گفت و گوهایی در احزاب، گروه ها و جمعیت ها صورت می گیرد که از یک سال جلوتر به استقبال مسائل مربوط به انتخابات می روند. از این جهت کمی فضا انتخاباتی است ولی نه آن چنان؛ چرا که اصولا وقتی فضای انتخاباتی خیلی جدی می شود که رقابت ها تنگاتنگ و فعالیت ها آشکارتر و گسترده تر می شود. هنوز ما به آن مرحله نرسیدیم.
دولت لایحه برنامه ششم را به مجلس نخواهد داد
به نظر می رسد دولت در این سال آخر کمی دست به عصا حرکت می کند. مثلا هنوز لایحه برنامه ششم توسعه را به مجلس نداده است.
معنای اینکه دولت امسال و پارسال لایحه برنامه را نداده این نیست که بعد از این می خواهد بدهد. پیش بینی من این است که برای همیشه دولت لایحه برنامه نخواهد داد. به این دلیل که باور رئیس جمهور این است که ما نیاز به تصویب برنامه از سوی مجلس نداریم و این باور را در گذشته بیان کرده است. بنابر این نباید انتظار کشید که دولت لایحه برنامه ششم را به مجلس بدهد. وقتی در مجلس گذشته احکام اجرایی برنامه را دریافت کردیم همان وقت تلقی ما این بود که دولت نمی خواهد برنامه بدهد.
ولی همیشه روی رعایت قانون و برنامه ریزی تأکید داشتند.
این درست است ولی در این قضیه رعایت قانون صورت نمی گیرد؛ با این استدلال که قانون اساسی برای دادن برنامه پنج ساله تکلیفی به ما نکرده است. البته دو قانون داریم که تکلیف می کند. یکی از آنها قانون برنامه و بودجه متعلق به سال 51 است. قانون برنامه و بودجه دولت را مکلف می کند که برنامه پنج ساله عمرانی به مجلس بدهد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی این عنوان به قانون برنامه پنج ساله توسعه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی تبدیل شد. در قانون آیین نامه داخلی مجلس نیز چگونگی اعطای برنامه توسط دولت پیش بینی شده است. آن قانون هم می گوید دولت باید شش ماه قبل از پایان قانون برنامه پنج ساله لایحه برنامه پنج ساله را به مجلس بدهد تا اینکه مجلس تصویب کند و بودجه سال بعد بر مبنای برنامه پنج ساله تدوین و تصویب شود. به هر حال این دو قانون وجود دارد و دولت به این قانون تن نداده و می گوید من احکام برنامه را می دهم و برنامه در اختیار خودم است.
از نظر قانون اساسی منعی وجود ندارد که مجلس برنامه ششم را تدوین کند
ما الآن هم نباید انتظار داشته باشیم که دولت برنامه بدهد. اگر مجلس می خواهد کاری کند، که ظاهرا هم می خواهد کاری کند، باید دست به کار شود و کاستی های ناشی از نبود برنامه را جبران کند. از نظر قانون اساسی منعی وجود ندارد که مجلس رأسا برنامه ششم را تدوین کند. خصوصا که قبلا سیاست های کلی برنامه ششم بعد از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ شده است. در چهارچوب آن سیاست ها و سیاست های اقتصاد مقاومتی باید برنامه داشته باشیم. اگر برنامه نداشته باشیم به این معنا است که قابلیت پیش بینی نسبت به اینکه چه اهدافی محقق خواهد شد و خصوصا قابلیت ارزیابی فعالیت های اقتصادی دولت از بین می رود. بنابر این من معتقد هستم که ما نیازمند به برنامه هستیم و مجلس باید این کاستی را جبران کند. الآن هم که کمیسیون تلفیق برنامه ششم تشکیل شده عزم نمایندگان این است که ان شاء الله برنامه ششم داشته باشیم.
در مورد سایر فعالیت ها، دولت باید چه کاری انجام دهد که ضمن حفظ پایگاه اجتماعی خود جواب منتقدین سیاسی را هم داده باشد؟
دولت در صدد این بود که مجلس دهم مجلس همسو باشد و در این راه هم تلاش کرد و ظاهرا تا حدی موفق شد. اگر این مجلس از مجلس قبلی با دولت یازدهم سازگارتر است پس جا دارد و شایسته است که دولت در یک سال باقی مانده راهی را طی کند که مجلس را راضی کند و لوایحی دهد که مجلس به راحتی بتواند خواسته های خودش را در قالب آن لوایح ببیند و به تصویب برساند. یکی از این کارها لایحه برنامه بود که به نظرم دولت کوتاهی کرده و کم و بیش در مجلس نارضایتی به وجود آورده است.
دیگر برای مردم قابل قبول نیست که دولت مشکلات را به دولت های قبل برگرداند
نکته دیگر این است که بالغ بر سه سال از آغاز این دولت گذشته و دولت همچنان مشکلات را به گذشته بر می گرداند و معلول اتفاقات دوره های نهم و دهم ریاست جمهوری قلمداد می کند. دیگر برای مردم قابل قبول نخواهد بود که سه سال گذشته باشد و باز هم این شعارها داده شود و این سخنان شنیده شود. مردم انتظار دارند که دولتمردان به صورت جدی دست به کار شوند و بیش از نگاه به گذشته، نگاهشان به آینده باشد. نگاه آینده به این معنا است که تمام همت خود را به کار بگیرند و مشکلات اساسی کشور، به ویژه مشکلات اقتصادی را حل کنند.
در سال 96 به رشد اقتصادی دست پیدا خواهیم کرد
ما الآن دچار رکود هستیم. هنوز رکودی که از سال 91 شروع شده برطرف نشده است. هنوز ما از نظر حجم اقتصاد کشور و مبلغ «GDP» به نقطه سال 90 نرسیدیم. اوج شرایط خوب اقتصادی ما سال 90 بوده که فروش و قیمت نفت بالا بوده و به تبع درآمدها بسیار افزایش پیدا کرده بود. احساس مردم این است که ما هنوز به آن نقطه نرسیده ایم؛ آمارها هم نشان نمی دهد که اقتصاد ما از نظر حجم فعالیت های اقتصادی و رشد کالاها و خدمات به آن نقطه رسیده باشد.
اگر آماری از رشد اقتصادی می دهند رشد اقتصادی بعد از هشت پله سقوط است. یعنی هشت پله فرود بوده و از این هشت پله فرود اگر نقطه صفر را در نظر بگیرید چند پله به بالا برگشته ایم؛ ولی هنوز این هشت پله جبران نشده است. به عبارت دیگر اگر برای سال 92 رشد سه درصد مطرح شد نسبت به نقطه سال 91 بود نسبت به سال 90 نیست؛ و اگر الآن گفته می شود که ما امسال به رشد 5 درصد اقتصادی دست خواهیم یافت، نقطه رشد نسبت به سال 91 است و نسبت به سال 90 نیست.
ما نسبت به سال 90 هنوز در شرایط رشد منفی هستیم. یعنی هنوز به نقطه سال 90 نرسیده ایم. امسال هم پیش بینی نمی شود که خواهیم رسید. قبلا هم آقای دکتر نیلی، مشاور رئیس جمهور، گفته بودند که ما در سال 96 به رشد اقتصادی دست پیدا خواهیم کرد. این پیش بینی معقولی است. الآن بعد از برجام در شرایط افزایش تولید و صادارات نفت هستیم؛ البته در شرایطی که قیمت نفت نسبت به سال 91 و 92 کاهش پیدا کرده و هنوز افزایش جدی را در قیمت نمی بینیم.
ولی حجم صادرات بالا رفته است.
بالا رفتن حجم صادرات نسبت به سال 93 و 94 افزایش درآمدی را پدید آورده و علی القاعده انتظار مردم این است که بهبود شرایط اقتصادی را شاهد باشند. آقای رئیس جمهور اشاره کردند که ما در این شرایط 20 درصد از درآمد نفت را به صندوق توسعه ملی ریخته ایم؛ شق القمر نکردند.
این اتفاق در دولت های قبلی هم می افتاده است؟
بله. از سال 87 که صندوق توسعه ملی شکل گرفته مرتب این 20 درصد واریز شده و در سال 91 ما به 29 درصد هم رسیده ایم. بعد از آن، از آغاز دولت یازدهم بیشتر از 20 درصد واریز نکرده ایم و حال آنکه انتظار این بوده که این 29 درصد سال بعد 32 درصد و سال های بعد 35 و 38 درصد شود. ولی متأسفانه چنین اتفاقی که نیافتاده هیچ، بلکه به نقطه آغاز شکل گیری صندوق توسعه ملی در سال 1387 رسیده ایم. این حکایت از یک عقبگرد می کند؛ نه پیشرفت.
نکته دیگر این است که دولت سال گذشته و امسال 10 میلیارد دلار از صندوق توسعه ملی برای مهار آب های مرزی و دو پروژه زیر بنایی دیگر در استان سیستان و بلوچستان و استان خوزستان برداشت خارج از روال بودجه داشته است. این به معنای کاهش منابع صندوق توسعه ملی در این دوره، آن هم با برداشت های دولتی، است. حال آنکه منابع صندوق توسعه ملی باید برای بخش غیر دولتی به کار گرفته می شد. از این هم نباید غفلت کرد.
در دولت یازدهم تقویت صندوق توسعه ملی مورد غفلت قرار گرفته است
این شاید به خاطر کسری بودجه هایی است که دولت داشته است.
نه، بحث کسری بودجه نیست. خوب دقت کنید. این که من می گویم مصارفش مشخص است. هشت میلیارد دلار برای مهار آب های مرزی و خارج از روال عادی برنامه و بودجه است. این با اذن رهبری صورت گرفته است. دیگر دو پروژه که با حمایت مقام معظم رهبری مدنظر دولت بوده و دو میلیارد دلار هم برای آنها برداشته شده است. بنابر این 10 میلیارد دلار از منابع صندوق توسعه ملی کاهش پیدا کرده است. من نمی گویم اهداف خوبی نبوده، اهداف مطلوبی است. ولی اگر آمار می دهیم خوب است که درست گزارش دهیم. نه تنها 29 درصد پایان دوره احمدی نژاد به 20 درصد در این دوره تقلیل پیدا کرده بلکه یک برداشت سنگین هم از منابع صندوق توسعه ملی صورت گرفته و یکی از سیاست های بلند مدت و کلان جمهوری اسلامی که تقویت منابع صندوق توسعه ملی بوده مورد غفلت قرار گرفته است. این نکته ای است که نباید از آن غافل بود.
البته با توجه به شرایط انتظارات مردم هم برآورده نشده است. ما هنوز در شرایط رکود هستیم. ما هنوز در شرایط بیکاری گسترده خصوصا بیکاری فارغ التحصیلان هستیم. از این جهت به نظر من غفلت شده است. اشکالی ندارد دولت واقعیت ها را گزارش کند، ولی جای مانور دادن و اظهار رضایت بیش از حد کردن نیست. مردم هم احساس نمی کنند که شرایط عمومی اقتصادی آنها نسبت به گذشته بهبود پیدا کرده بلکه درست نقطه مقابل احساس عمومی این است که وضعیت اقتصادی مردم روز به روز وخیم تر و بدتر هم شده است.
من شخصا قبول دارم که دولت توانسته است تورم را تا حدی مهار کند. این حرکت مثبتی بوده که صورت گرفته ولی همزمان ما شاهد افزایش رکود هستیم و شاهد کاهش رکود نیستیم.
تخریب با اخلاق اسلامی و انتخابات سالم سازگاری ندارد
به سؤال انتخاباتی من برگردیم. نظر شما در مورد ادبیاتی که در رقابت های سیاسی به کار می رود چیست؟ با توجه به توصیه مقام معظم رهبری مبنی بر جلوگیری از دو قطبی کردن کشور، چطور می توان هم یک انتخابات گرم داشته باشیم و هم کشور را دو قطبی نکنیم؟
رقبایی که به میدان می آیند باید بنا را بر این بگذارند که یک رقابت سالم را دنبال کنند، چه در جهت نفع خودشان و چه در جهت مقابله با رقیب احساسات مردم را تحریک نکنند، بلکه باید انتخابات به گونه ای دنبال شود که بدون تحریک احساسات عمومی صورت بگیرد. باید انتخابات عقلایی باشد. کاندیداهای ریاست جمهوری هم باید جهات مثبت خودشان را در برنامه ریزی ها بیان کنند و وعده هایی که می توانند عملیاتی کنند و قابل اجرا باشد را ارائه کنند و هم نسبت به رقبا نباید تخریب صورت بگیرد که با اخلاق اسلامی و با یک انتخابات سالم سازگاری ندارد. اگر اینها را رعایت کنند انتخابات دو قطبی نمی شود. اما اگر بنا را بر این بگذارند که از اقدامات پوپولیستی استفاده کنند و چه در جهت حمایت از دولت مستقر و چه در جهت حمایت از رقیب اگر اقداماتی کنند که آن اقدامات مردم را خارج از عرف و مقتضای عقل تحریک می کند و به میدان می آورد معنای آن دو قطبی شدن انتخابات خواهد بود.
احتمال حمایت اصولگرایان از روحانی
با توجه به اینکه یکی از رقبای آقای روحانی به توصیه رهبری در انتخابات سال آتی حضور ندارد و آقای روحانی پیشینه عضویت در جامعه روحانیت مبارز دارد و احتمال حمایت جامعه روحانیت از ایشان، آرایش انتخاباتی سال آینده را چطور پیش بینی می کنید؟
فضای امروز کشور ما آنقدر شفاف نیست که آدم بتواند پیش بینی کند که انتخابات چگونه شکل خواهد گرفت. از این جهت من معذورم که بخواهم تحلیلی را ارائه کنم و پیش بینی کنم که آیا حمایت جدی در جریان اصولگرا خواهیم داشت و یا نخواهیم داشت. احتمالا مثل دور قبل عده ای در جریان اصولگرایی از آقای روحانی حمایت خواهند کرد. البته تا حد زیادی بستگی به این دارد که ایشان چه عملکردی را تا پایان دوره داشته باشد و همچنین به این بستگی دارد که چه کسی برای رقابت با ایشان به میدان بیاید. به همه اینها بستگی دارد و هنوز هیچ چیز برای ما روشن نیست تا بخواهیم پیش بینی کنیم و داوری روشنی داشته باشیم.
دوره خدمت احمدی نژاد پایان پیدا کرده است
بعد از احمدی نژاد اصولگرایان چطور می خواهند اقدامات خودشان را بازتعریف کنند؟ آیا اصولگرایان می خواهند کاندیدای اصلی خودشان را برای سال 1400 نگه دارند؟ اگر آقای روحانی کاندیدای اصلاح طلبان باشد برنامه جناح اصولگرا برای رقابت چیست؟
شاید مصاحبه های قبلی من این را نشان دهد که ما اصولا فرض را بر این گذاشته بودیم که دوره خدمت آقای احمدی نژاد پایان پیدا کرده است. از این جهت در ماه های گذشته هم که من مصاحبه کرده ام این فرض را به ذهنم راه نمی دادم که ما بخواهیم برای حضور و نبود ایشان وضعی قائل شویم. البته پیش بینی نمی کردم که چنین اقدامی از سوی مقام معظم رهبری اتفاق بیافتد که از آمدن ایشان به رقابت نهی کنند. ولی در ذهن خودم این طور بود که دیگر دوره آقای احمدی نژاد پایان پیدا کرده و تا حالا تمام بحث های ما بر این مبنا بوده است.
اما نسبت به دیگر افرادی که مطرح می شوند من هم در رسانه ها چیزهایی دیده ام ولی در بین شخصیت ها و جریانات اصولگرا چیزی جدی نشنیدم که این افراد کاندیدا شده باشند یا بخواهند کاندیدا شوند.
گزینه اصلی اصولگرایان هنوز مشخص نیست
یعنی گزینه اصلی اصولگرایان هنوز مشخص نیست.
بله. هنوز گزینه اصلی اصولگرایان و اینکه چه کار خواهند کرد مشخص نیست.
به دلیل اینکه معمولا پس از پایان 4 سال اول ریاست جمهوری افراد، مثلا در سال های 72 و 80، رقابت جدی در انتخابات نداشتیم...
بله. رقابت خیلی جدی نداشتیم
می خواستم تحلیلتان را در این زمینه بفرمایید.
الآن نمی توانم پیش بینی کنم که ما در سال 96 آیا یک رقابت جدی خواهیم داشت و یا یک رقابت جدی نخواهیم داشت. الآن واقعا فضا و شرایطی نیست که من بتوانم پیش بینی کنم.
چه کاری باید انجام دهیم که در یک فضای سالم یک رقابت جدی داشته باشیم؟
بهترین راه این است که احزاب، گروه ها و شخصیت هایی که ما در دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب داریم از الآن کار کنند و با هم بحث و گفت و گو کنند و پیش بینی کار خودشان را برای انتخابات داشته باشند. اگر بشود فضا رقابتی باشد بسیار مناسب خواهد بود.