در سال 61 حضرت امام گزینش را منحل کرد و در یک چرخش حدود 40 ساله دوباره گزینش به همان جا رسیده است، یعنی باز نیاز به یک انحلال جدی دارد.
دبیر سابق هیأت عالی گزینش کشور با اشاره به اعوجاجات، تنگ نظری ها و سختگیری های بی مورد در گزینش ها، گفت: در سال 61 حضرت امام گزینش را منحل کرد و در یک چرخش حدود 40 ساله دوباره گزینش به همان جا رسیده است. یعنی باز نیاز به یک انحلال جدی دارد.
به گزارش جماران، حجت الاسلام و المسلمین ناصر نقویان در مراسم عزاداری شب چهارم ماه محرم گفت: در کنار حیات مادی که خداوند آن را به رسمیت شناخته و برای آن احترام و اهمیت خاص خودش را قائل هست، به ما گوشزد می کند که از قوانین و زندگی این دنیا غافل نباشیم. به ما اجازه رهبانیت و عزلت گزینی داده نشده است. در روایت هست که یکی از علائم خوشبختی یک آدم این است که خانه وسیعی داشته باشد. از حضرت هادی(ع) نقل شده که ما را به زور به سامرا آورده اند و اگر هم ببرند به زور خواهند برد. یعنی اینجا راحت هستیم.
دبیر سابق هیأت عالی گزینش کشور تأکید کرد: مقوّم زندگی مادی اجرای عدالت است. امیرالمؤمنین(ع) در بعضی از نامه ها به کارگزاران اولین جمله به کار گرفتن عدالت است. در نامه به زیاد بن عبید دارد که عدالت را به کار بگیر و سختگیری های بی مورد نداشته باش. الحمدلله در جمهوری اسلامی اصلا سختگیری بی مورد نیست. می گویند طرف با آستین کوتاه می آید؛ مگر در رسانه عملیه نوشته که آستین مرد هم باید بلند باشد؟! خدا رحم کرد ما 10 ماه مسئول گزینش بودیم و فهمیدیم چه اعوجاجات، تنگ نظری ها و سختگیری های بی موردی که باعث شده فرد بیکار شود.
وی تأکید کرد: من خواهش می کنم کسانی که دقتی در مسائل دارند توجه کنند. 15 دی ماه سال 61 حضرت امام گزینش را منحل کرد؛ با یک نامه تند و تیز شش ماده ای که وقتی آدم می خواند هوش از سرش می پرد. من در استعفایی که به رئیس جمهوری نوشتم و هنوز منتشر نکرده ام، نوشتم در سال 61 حضرت امام گزینش را منحل کرد و در یک چرخش حدود 40 ساله دوباره گزینش به همان جا رسیده است. یعنی باز نیاز به یک انحلال جدی دارد. قرار نبود ما بعد از 40 سال به اینجا برسیم که باید منحل شود.
این پژوهشگر مسائل دینی اظهار داشت: حضرت علی(ع) در همان نامه می گوید اگر سختگیری بی مورد کردی از کشور تو می روند و به جاهای دیگر پناهنده می شوند. فرار مغزها، خلاقیت ها و سرمایه ها پیش می آید. همچنین اگر به مردم ظلم کردی ممکن است علیه تو شمشیر بکشند. نمی گویند تو نماینده من هستی و من امام معصومی هستم که از طرف خدا مأمور شده ام. اینها فرمایشات امیرالمؤمنین(ع) است و ما مدعی هستیم می خواهیم المثنی حکومت او را داشته باشیم.
وی با اشاره به اهمیتی که خداوند به دنیا می دهد، یادآور شد: این معروف است که وقتی امام به ایران می آمد خبرنگاری از او پرسید چه حسی دارید و امام فرمود «هیچ». همین امامی که بعد از 15 سال تبعید و غربت دارد ریشه سلطنت 2500 ساله را می شکند می گوید هیچ احساسی ندارم، در کتاب «قهر و مهر» یکی از ثبیه های ایشان می گوید ظرف سالاد را وسط سفره گذاشتیم و اخم های امام در هم رفت و گفت چرا این سالاد این جوری است؟ چرا تزئین شده نیست؟ آدمی که با شعار 36 میلیون نفر آدم احساساتی نمی شود، با تزئین نشدن یک سالاد بر سر سفره احساساتی می شود. چقدر دقیق و لطیف است؟
نقویان اظهار داشت: اما در کنار این حیات کوچک استخفاف شده مادی یک حیات معنوی داریم؛ که اصل و حقیقت آن است. اگر آن حیات معنوی نبود، انسان مرده متحرک می شود؛ حتی اگر آب و نان و خوراک و مسکن آنها تأمین است. پیامبر(ص) فرمود که حیات معنوی شما را زنده می کند. مولانا می گوید برو از اولی الأبصار چشم قرض بگیر. یعنی از کسی که اهل معرفت است چشم و گوش قرض بگیر تا بتوانی این اخبار را ببینی و بشنوی.
وی با بیان اینکه در 2 آیه از سوره انعام بخشی از این دعوت ها را آورده است، تصریح کرد: این خواسته ها مثل خواسته های طبیب است که اگر انجام ندهی خودت ناراحت می شوی. ما واقعا توجه کنیم که قرآن گفته اگر می خواهید زنده باشید باید طعام معنوی شما تکمیل باشد. خدا نمی خواهد به شما فشار بیاورد. اگر می خواهی بادیگارد معنوی داشته باشی، نماز به تو کمک می کند و نمی گذارد ویروس ها و وسوسه ها به سراغ تو بیاید.
دبیر سابق هیأت عالی گزینش کشور افزود: سوره انعام می گوید به کارهای زشت نزدیک نشوید. رابطه ای که خیلی لذت بخش است. خیلی ها در طول عمر خود فقط همین یک گناه را انجام داده اند. قتل نفس، دزدی، اختلاس و کارهای دیگر را نکرده اما به اینجا که می رسد پایش می لغزد. قرآن می گوید دنبال این کار نروید و دامنتان را پاک نگه دارید. مثل بی حیایی های ظاهری که امروز خیلی ها گرفتار آن هستند. وقتی قرآن راجع به راه رفتن دختران حضرت شعیب می گوید که خیلی با حیا راه می رفتند، خانم قبول کن که بد لباس پوشیده ای و فقط روسری نیست.
وی ادامه داد: البته قصه فقط این نیست که در ظاهر این کارها را انجام ندهید. قرآن می گوید ظاهر و باطن فرقی نمی کند. با یک استیکر شروع می شود و تا یک تخیل و بالاتر می رود. همه این چیزها که در رساله عملیه نیست. از فقیه محترم سؤال می کنید که من خیالی به سرم رسیده و عملی نکرده ام، گناه محسوب می شود؟ ایشان می فرماید، خیر. ولی قرآن می گوید اشکال دارد. می گوید چیزی که در دلتان هست را چه آشکار کنید و چه آشکار نکنید را حساب می کنم.
نقویان با اشاره به اینکه خدا قتل نفس را حرام کرده است، گفت: این طور نیست که این حرف ها را برای 1400 سال قبل گفته باشد. جنگ هایی که بشر در دوران حقوق بشری خودش راه انداخته است. در جنگ جهانی دوم 60 میلیون نفر آدم کشته شد، در بمباران های شیمیایی و در جنگ آمریکا با ویتنام چقدر آدم کشتند؟ امیرالمؤمنین(ع) در جنگ صفین هر روز دعا می کرد که «خدایا خون ما و آنها را حفظ کن». عجیب است که خون سربازان معاویه را مثل خون سربازان خودش محترم می دانست. یارانش فحش می دادند و فرمود من خوشم نمی آید که فحش دهید. این علی(ع) صورت ایمان معنوی است.
وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: بعضی ها ولایت را این طور معنی می کنند که ولایت یعنی اینکه من و تو نمی فهمیم و فقط یک نفر می فهمد. چه کسی گفته؟ کجا گفته اند؟ پیامبری که آخر سوره یوسف گفته هرکسی دنبال من است باید با چشم باز بیاید؟! کجا داریم چنین چیزی که تو نمی فهمی و فلانی می فهمد؟! ما چنین منطقه ممنوعی ای نداریم. منطقه ممنوعه به این معنا است که می خواهی آب بحر را در کوزه ای بریزی؛ اگر بزرگ تر شدی می توانی سؤال بپرسی. چیزی که عقل قبول نمی کند را تو هم قبول نکن.
این پژوهشگر مسائل دینی تأکید کرد: وقتی گره های فکرم باز نمی شود، چه گرهی بالاتر از این هست؟ آنجایی که به قول مولانا یک خار به چشم تو می رود. امروز دارد خارها به مغز جوانان ما می رود و وظفیه ما است که به زبان روز و با آشنایی به شبهات و زبان ملایم و با رحمت جلو برویم. «الرحمن علَّم القرآن»؛ ولی ما داریم با «الغضب» جلو می رویم. دین ما دین منطق و عقل است. راجع به حضرت موسی(ع) دارد که عصا انداخت. اما برای دین ما کتاب آمده است. گذشت زمانی که مردم با عصا ایمان می آوردند؛ عصا لازم نیست.
وی افزود: بی خود می گویند حق گرفتنی است؛ حق دادنی است. مسلمان کسی است که به طرف مقابل بگوید تو این حقوق را داری. اگر به اینجا رسیدیم معلوم است که داریم به حیات معنوی نزدیک می شویم. قرآن اگر عقلتان را به کار بگیرید می بینید که این دستورات کاملا منطقی است. ولی نه این عقل معاش که با شیطنت آمیخته است؛ یک عقل رحمانی و حیات طیبه معنوی. حسین(ع) آمده با این نهضت انسان ها را به این سمت برود.
نقویان در پایان در خصوص دلیل زنده بودن و درخشش عاشورا اظهار داشت: حرکاتی که در عاشورا هست هیچ جای دیگر نیست. در منزل قبلی حضرت فرمود هرچه ظرف دارید پر از آب کنید. لشکر حرّ عطش زده به آنها می رسد. دشمن است و دو روز دیگر می خواهد با آنها بجنگد. فرمود به همه آنها و اسب هایشان آب بدهید. چنین درس معنویت و انسانیتی را جایی دیده اید؟! که چهار روز بعد از آب هم مضایقه کردند کوفیان.