دبیر سابق هیأت عالی گزینش کشور با اشاره به ابوالمشاغل ها، گفت: یک کسی ابوالمشاغل است و 35 شغل دارد؛ پنج شغل خود را به دیگری بده، تو داری او را می کشی. ما خیلی کارها می کنیم که یک نوع مرگ است.
دبیر سابق هیأت عالی گزینش کشور گفت: کسی ابوالمشاغل است و 35 شغل دارد؛ پنج شغل خود را به دیگری بده، تو داری او را می کشی. ما خیلی کارها می کنیم که یک نوع مرگ است. چرا می ترسی که اگر امام جماعتی را از دست بدهم چه می شود؟ این هم ترس روزی است که ما گرفتارش هستیم. قرآن می گوید ما داریم هستی را گسترش می دهیم. تو نترس، جا گیر تو می آید و موقعیت و پست به تو می رسد و جایگاه پیدا می کنی.
به گزارش خبرنگار جماران، حجت الاسلام و المسلمین ناصر نقویان در عزاداری شب سوم ماه محرم در منزل حجت الاسلام و المسلمین موسوی لاری در خصوص مکتب امام حسین(ع) گفت: امام حسین(ع) مرزهای دینداری که ما درست کردیم را شکانده بود. مسیحی، سنّی و شیعه در لشکرش بود و هرکس دلباخته حقیقت بود با خودش آورده بود.
این پژوهشگر مسائل دینی با بیان اینکه طبق آیات قرآن ما دو نوع حیات داریم، تصریح کرد: یکی حیات مادی است که قرآن به آن هم احترام گذاشته و آن را هم به رسمیت شناخته و نام بسیاری از سوره های قرآن، مثل نمل، نحل، شمس، نساء و... با حیات مادی تطابق دارد و 90 درصد آنها نام مظاهری است که ما در دنیا با آنها سروکار داریم و پیامبرانی که فرستاده برای مردم همین دنیا است.
وی افزود: آن سوی حیات یک حیات معنوی است که قرآن اسم آن را «حیات طیبه» گذاشته است. فرمود دعوت پیامبر احیاگر است. مثل اینکه خداوند این زندگی را به رسمیت نمی شناسد و اصل حیات آنجا است. لذا شاید بشود حرکت سیدالشهدا(ع) را اعاده و احیای حیات معنوی دانست. جامعه ای که می رفت رو به مرگ برود و دوباره یک احیاگری باید خون های تازه ای در این رگ ها به جریان بیندازد.
نقویان تأکید کرد: سیدالشهدا(ع) حرکتی انجام داد تا این جامعه رو به مرگ را زنده کند؛ و زنده کرد. یک شوک معنوی وارد کرد و اگرچه مقداری طول کشید، اشکالی هم ندارد. دوره نقاهتی گذشت تا امروز اگر از جوانمردی سخنی می شنوید، از حقگویی کلمه ای به گوشتان می خورد، از حق طلبی گروهی می بینید و از گذشت و مهربانی و ایثارگری و جمع گرم خانواده، همه ریشه در آن حرکت دارد و از آنجا سرچشمه و پرتو می گیرد.
وی در خصوص شاخص ها و ویژگی های حیات معنوی گفت: خیلی افراد مرده اند و خودشان خبر ندارند؛ «بر آن نمرده به فتوای من نماز کنید». اینها گور متحرک هستند و دارند می چرخند. امیرالمؤمنین(ع) در ابتدای عهدنامه مالک می فرماید، من تو را برای چهار کار اصلی فرستاده ام.
این خطیب دینی تأکید کرد: شهر مسلمانی باید آباد باشد و برای آبادی آن هم کسی نباید آمار دهد که نسبت به زمان شاه آنقدر رشد کرده ایم. اگر شاه هم سر از گور در بیاورد می گوید ما نسبت به زمان قاچار آنقدر رشد کردیم. باید ببینیم اقتضای زمانه چیست؛ جاهای دیگر چقدر رشد کرده اند و ما همان طور پیش برویم.
دبیر سابق هیأت عالی گزینش کشور با تأکید بر اینکه دین نیامده که فقط آخرت مردم را درست کند، اظهار داشت: چون آخرت زیبا و آباد از تونل دنیای زیبا و آباد می گذرد. دنیایی که در آن دروغ نیست می تواند ماکتی از بهشت باشد. دنیایی که من مجبور شوم برای معیشتم دروغ بگویم، کلاه سر دیگری بگذارم، کار ناشایست انجام دهم، درآمد نامشروع داشته باشم، معلوم است که از این دنیای خراب آخرت خراب در می آید. چون خیلی از فرمول های آخرت فرمول های دنیا است. همچنان که آب در دنیا سرازیر می رود، آنجا هم سرازیر می رود، اینجا درخت هست و آنجا هم درخت هست.
وی افزود: حیات مادی به رسمیت شناخته شده ولی این حیات مادی اول و آخر قصه نیست. آیات 151 و 152 سوره انعام می گوید دستورالعمل هایی هست که اگر به آنها عمل کردید بالا می روید. اول می گوید شرک نورزید. یک زمانی مصداق شرک سنگ و چوب پرسیدن بود. شرک های خیلی دقیق تر و ظریف تری داریم. هیچ کس در مقابل شیطان سجده نمی کند ولی اینکه داری کار شیطانی انجام می دهی یعنی داری شیطان را می پرستی. به قرینه مقابله پرستش خدا هم فقط به سجده کردن نیست.
نقویان ادامه داد: باطن من را بشکافند می بینند شرک محض است. هوا و هوس پرستی، پول پرستی، مقام پرستی، قدرت پرستی، مدرک پرستی، عنوان آکادمیک پرستی، چقدر اینها را می پرستیم؟ اگر می خواهیم در این منظومه حرکت کنید اول باید شرک را از درونتان بیاورید و کسی که حرف اول و آخر را می زند خدا باشد. سرسوزن و لحظه ای نباید شرک بورزید؛ چون کار را خراب و آلوده می کند.
وی گفت: آیه سوره انعام بعد می گوید «و بالوالدین احسانا». یعنی از خدا می آید در خانواده قرار می گیرد. امروز یکی از مصیبت های غرب به هم ریختن چهارچوب خانواده است. چه زمانی و خانواده تشکیل می شود؟ بچه ها کجا است؟ آلمانی ها علاوه بر خانه سالمندان خانه ای درست کرده اند و به آن «خانه مرگ» می گویند. قرآن می گوید پدر و مادر محترم و واجب الاحسان هستند. من خبر دارم که بعضی از پدر و مادرها وظیفه پدر و مادری را خوب انجام نمی دهند و بچه ها ناراحت هستند. اما فرزند اینجا حق مداخله و عکس العمل ندارد.
این پژوهشگر مسائل دینی اظهار داشت: هرکس به بندگان خدا کمک می کند بداند که دارد کار خدایی می کند. همه را مثل برادر خواهر خود بدان. فرضا کارمندی که ارباب رجوع دارد، اگر همه را مثل خواهر و برادر خود بداند کارشان را چطور راه می اندازد؟ شخصی نزد امام صادق(ع) آمد و گفت مالیات سنگینی بر من وضع کرده اند. حضرت فرمود استاندار فعلی از شیعیان ما است؛ کار تو درست می شود. حضرت خطاب به آن والی نوشت «برادرت را خوشحال کن، خدا خوشحال می شود». آیا این اتفاق افتاده که ما در جامعه این جور نگاه کنیم؟ ما علی رغم مشکلاتی که داریم، خوبی هایی در این کشور داریم که باید قدر آنها را بدانیم.
وی افزود: تربیت مخصوص پدر و مادر و این کانون است. یکی از ویژگی های عاشورا این است که سیدالشهدا(ع) خانوادگی آمده است. با اینکه حضرت می دانست کار را با او به جنگ می کشانند، می خواهد نشان دهد ما خانواده ای هستیم که هرگز دست همدیگر را رها نمی کنیم. این چه درسی برای امروز است؟ بعضی زندگی ها دو کلمه بیشتر نیست؛ «درخواست» و اگر نشد، «دادخواست». اگر فرهنگ ایثار خانوادگی که حسین جان همه جا با تو هستیم و اگر تو کشته شدی ما هم به اسارت می رویم، این همدردی و همدلی، شکل بگیرد بسیاری از مشکلات زندگی های امروز حل می شود.
نقویان با تأکید بر اینکه باید اگر بخواهیم دین را به روزرسانی کنیم، گفت: اگر بخواهیم دین با جوانان امروز ارتباط برقرار کند باید آن را به روزرسانی کنیم و زبان روز برای آن پیدا کنیم. دینی که به زبان 700 سال پیش حرف بزند، معلوم است که امروز مخاطب ندارد. از دین یک چهره زیبا بسازید؛ چون همه دین سخن از زیبایی است. یکی از سال ها من یک دهه در خصوص «حُسن در قرآن» صحبت کردم. بالاترین صفتی که یک عمل باید داشته باشد تا خدا آن را قبول کند، حُسن است.
وی تأکید کرد: قرآن می گوید بچه های خود را نکشید. ولی آیا امروز فقط کشتن بچه است؟! با درست نکردن شغل چقدر شخصیت داریم می کشیم؟ یک کسی ابوالمشاغل است و 35 شغل دارد؛ پنج شغل خود را به دیگری بده، تو داری او را می کشی. ما خیلی کارها می کنیم که یک نوع مرگ است. چرا می ترسی که اگر امام جماعتی را از دست بدهم چه می شود؟ این هم ترس روزی است که ما گرفتارش هستیم. قرآن می گوید ما داریم هستی را گسترش می دهیم. تو نترس، جا گیر تو می آید و موقعیت و پست به تو می رسد و جایگاه پیدا می کنی. اگر جامعه این نگاه را پیدا کند، واقعا همان حیات معنوی را پیدا می کند.
دبیر سابق هیأت عالی گزینش کشور گفت: روایت است که کسی از امام سجاد(ع) پرسید جمیع شرایع دین چیست؟ حضرت می فرماید «صدق الحدیث، اداء الأمانه و قول الحق». حرف حساب همه ادیان همین است؛ چون همه ادیان را خدا فرستاده است. روی قضا نشدن نماز صبح خیلی حساس هستیم ولی روی صداقت حساس نیستیم. یک وقتی به ستاد اقامه نماز پیشنهاد دادم که حالا چند وقت هم «ستاد اقامه صدق» در کشور راه اندازی کنید؛ ببینیم کدام بیشتر کشور را آباد می کند. یک کاری کنیم در این کشور کسی حاضر نباشد به دیگری دروغ بگوید. آیا پیشرفت نمی کنیم و اوضاع ما بهتر نمی شود؟!
وی با اشاره به اینکه در حدیث هست که شرب خمر کلید گناهان است، گفت: وقتی مست شدی استنادها عوض می شود. اگر در حالت مستی کار خوبی انجام بدهی، می گویند مست بود ولی اگر عربده کشی کردی و چاقو در شکم کسی کردی می گویند تو کرده ای. در آن روایت می گوید کلید همه گناهان شرب خمر است و دروغگویی از این بدتر است.
نقویان اظهار داشت: تلاش کنیم ببنیم حیات معنوی مورد نظر سیدالشهدا(ع) را در جامعه پیاده کنیم؟ اگر به هیأت رفتیم باید حسینی شویم و بیرون بیاییم؛ ولی اکثرا هیأتی می شویم و بیرون می آییم. باید ببینیم سیدالشهدا(ع) با چه هدفی این کار را کرد و چه حرفی را می خواست در جامعه بپروراند. اینکه ما برای او عزاداری بکنیم یا نکنیم برای او چه فرقی می کند؟! اگر همه عالم و آدم به خورشید پشت کنند به اندازه سر سوزنی در درخشش او اثر نمی کند و همه هم به او روی کنند چیزی به او اضافه نمی شود. فقط این ما هستیم که اگر به این خورشید حقیقت روی کردیم جان ما گرم و یخ های وجود ما ذوب می شود و از انجماد در می آییم و اگر ندای «هل من ناصر» او را رد کردیم، منجمد می شویم و از بین می رویم.
وی در پایان گفت: خوش به حال کسانی که یک پرچم از حسین(ع) بلند می کنند. می خواهند بگویند حسین جان می شود ما هم این توفیق را داشته باشیم که کمی از حرارت وجود تو به ما هم برسد و یخ های وجود ما هم ذوب و عیب های ما هم برطرف شود؟ وقتی به دریا می روی بالأخره چیزی به تو می رسد. حسین(ع) همیشه تازه است و هر ساله نو می شود. باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟