اینکه ما هر چه را می شنویم بدون هیچ تحقیق و صرفا بر اساس شنیده- آن هم در فضای بی در و پیکر رسانه های مجازی- درباره آن اظهار نظر کنیم به مراتب «پر اشتباه تر» و با عرض معذرت «جاهلانه تر» است از اینکه کسی بر اساس باور فتوایی ناصحیح بدهد.
پایگاه خبری جماران: چند روز پیش فیلمی کوتاه از کندن درختان در منطقه ای از پاکستان در فضای مجازی منتشر شد که درباره آن چنین توضیح داده شده بود: «دولت پاکستان برای بیابان زدایی درخت کاری کرد یک مفتی مرتجع این اقدام را دخالت در کار خدا دانسته و آن را حرام اعلام می کند و مقلدان چشم و گوش بسته به تکلیف خود عمل می کنند!!»
همین فیلم و همین چند سطر گروهی زیاد از طیف های مختلف را بر آن داشت که بر این کار حمله برند و آن را جهل مقدس بنامند و مفتی پاکستان را آماج دشنام ها قرار دهند و در دل بر مردم نگون بخت و جاهلی که دست آویز مفتی های مرتجع واقع شده اند، بگریند و از همان جا به هر نوع و هر شکل از اینگونه تفکر بتازند.
تا اینجا خواننده محترم هم حتما با «روشنفکران جهل ستیز » هم داستان است و زیر لب هزار گونه دشنام را نثار «جهل مقدس» می کند.
اما این نه تنها تمام داستان نیست ، بلکه داستان از اساس چیز دیگری است.
مطابق آنچه حجه الاسلام شهیدی از روحانیون اندیشمند پاکستان توضیح داده است (و در این نوار می توانید بشنوید) و آن چه از دیگر مطلعان قضایای پاکستان شنیده شد، داستان از این قرار است که «در منطقه های متعلق به قبائل پاکستان و در نزدیک شهر پیشاور زمینی اختلافی بین دولت و مردم است. قبایل آن را متعلق به خود می دانند و دولت ظاهرا با آنها موافق نیست. محمود خان استاندار منطقه دستور داده در آن زمین درخت کاری شود. مردم عصبانی هم به این تصمیم معترض شده و رختها را از ریشه در آوردند. قبایل می گویند این زمین ها متعلق به دولت نیست و اگر دولت در آن درخت بکارد آن را تصاحب می کند. قبایل پیشنهاد داده اند که دولت درخت ها را به خود آنها بدهد تا خودشان آنها را بکارند و بعد ها مالکیت زمین از دست ایشان خارج نشود. مفتی اعظم پاکستان آقای رفیع عثمانی است و دیگری آقای منیب الرحمان نام دارد و اصلا هیچکدام فتوایی در این زمینه ندارند و هر چه هست اختلاف محلی است.»
حالا بگذارید به عنوان نوشته ام برگردم. اینکه ما هر چه را می شنویم بدون هیچ تحقیق و صرفا بر اساس شنیده- آن هم در فضای بی در و پیکر رسانه های مجازی- ، درباره آن اظهار نظر کنیم به مراتب «پر اشتباه تر» و با عرض معذرت «جاهلانه تر» است از اینکه کسی بر اساس باور فتوایی ناصحیح بدهد.
در همین روزها در گروه های مختلف همین فیلم چقدر اندیشمندان را به اظهار نظر واداشت و درباره آن داد سخن دادند در حالیکه یک نفر از ایشان لحظه ای در این نکته تأمل نکرده اند که آنچه دیده اند و توضیحی که خوانده اند، تا چه اندازه درست و مقرون به صواب است. و این همان است که من «روشنفکری جاهلانه» نام نهاده ام.
کوتاه سخن آنکه اگر بخش بزرگی از مشکلات امروز ما « جهل مقدس» است - که البته چنین است- اما بخش بزرگ دیگری هم همین نوع «روشنفکری جاهلانه» است.