با این که همه مسئولان کشوری بر حق اعتراض مصرّح در قانون اساسی(اصل 27) تاکید دارند؛ ولی هنوز هم حق اعتراض، به درستی به رسمیت شناخته نشده و راهکار صحیح اعتراض فراروی مردم نهاده نگردیده و مسئولان در صدد تعمیق فرهنگ «پرسشگری و جوابگویی» برنیامدهاند.
پایگاه خبری جماران: چند سال است که کشور هر از چند گاهی با برخی اعتراضات مواجه است. عمده این اعتراضات به علت بیکاری، گرانی، بیعدالتی، فساد گسترده اداری و ... میباشد. با این که همه مسئولان کشوری بر حق اعتراض مصرّح در قانون اساسی(اصل 27) تاکید دارند؛ ولی هنوز هم حق اعتراض، به درستی به رسمیت شناخته نشده و راهکار صحیح اعتراض فراروی مردم نهاده نگردیده و مسئولان در صدد تعمیق فرهنگ «پرسشگری و جوابگویی» برنیامدهاند.
در این چند دهه برخورد با اعتراضات هم به گونهای بوده است که به نوعی نمک بر زخم پاشیدن و باعث گسترش آنها است؛ مثلاً اعتراضات بنزینی سال ۹۸ تماما وابسته به خارج، براندازانه و .. معرفی گردید[ر.ک: یادداشت «فتنه یا اعتراض»؛ سایت مستقل آنلاین، کد خبر 6/46727] و تعداد کشتههای آن بعد از مدتها۲۳۰ نفر اعلام شد و تا به حال هیچ مسئول حکومتی یا نظامی و انتظامی به عنوان زمینه ساز و قصور و تقصیر در مواجهه با این اعتراضات محاکمه و محکوم نشده و حال آن که تعدادی به جرم شرکت در این تظاهرات دستگیر، محاکمه و محکوم شدهاند که حکم سه نفر از آنها در همین ایام ابتدا تأیید و بعد جهت بررسی بیشتر به شعبه دیگر دیوان عالی ارجاع شد که در ابتدا عکسالعمل وسیعی را باعث گردید. (هشتگ(#)اعدام نکنید).
چند روز پیش هم در بهبهان با اعتراضی مواجه شدیم و در مشهد نیز فراخوانهایی برای اعتراض داده شده بود که در این دو مورد هم با مواجهه غلط مواجه بودیم. نیروی انتظامی بهبهان اطلاعیهای صادر کرده و در آن آورده: «تعداد کمی از مردم بهبهان برای اعتراض به وضعیت اقتصادی تجمع کرده بودند، سعی کردیم با مذاکره افراد را متفرق کنیم که نه تنها متفرق نشدند، بلکه اقدام به سردادن شعارهای هنجارشکنانه کردند؛ پلیس هم با صلابت آنها را متفرق کرد».
در استان خراسان رضوی هم طی اطلاعیهای اعلام شد: «شماری از عوامل اصلی گروههای معاند ضمن ارتباط با شبکه های ضدانقلاب، با انتشار فراخوانهایی هواداران و مردم را به تجمع و اعتراضات خیابانی تشویق میکردند، که شناسایی و دستگیر شدند. در سوابق برخی از این افراد، اقداماتی همچون جاسوسی علیه امنیت ملی، دعوت به اغتشاش و تلاش برای برهم زدن نظم عمومی از طریق فضای مجازی دیده میشود.»
با توجه به این دو اطلاعیه فراخوانان و معترضان شرکت کننده: 1. معدودی بیش نیستند، ۲. با اقدام قاطع و کوبنده مواجه میشوند، ۳. غالباً وابسته به خارج و جاسوس و از اشرارند!
آیا بخشی از اعتراض کنندگان مردم مستضعفی هستند که انقلاب 57 مستظهر به آنان بود یا مشتی جاسوس و عامل خارجی و ...؟ آیا وجود نابسامانیهای فراگیر اقتصادی و ... در کشور انکار میشود؟ اگر انکار میشود پس اعتراضات تند و تیز این چند روز «مجلس انقلابی» و بعض مراجع تقلید و ... به چه چیز بوده است؟ اگر هست که هست؛ چرا مردم حق اعتراض و فریاد نداشته باشند؟ آیا در یک تجمع اعتراضی دادن چند شعار تند و تیز عجیب و ناپذیرفتنی است؟ مگر آن «زن شوهر از دست داده فقیر و معترض» در سخن با امام علی[که در قامت مردی ناشناس به کمک زن شتافته بود]، ایشان را نفرین نکرد؟»(مناقب، ج۲، ص۱۱۶)
اگر وجود این نابسامانیهای فراگیر مورد گواهی است چرا سعی میشود معترضان معدود و ناچیز شمرده شوند؟ چرا به برخورد کوبنده و با صلابت تهدید میگردند؟ آیا این گونه مواجهه با «مردم مستضعف معترض کارد به استخوان رسیده» یادآور نوع مواجهه با مستضعفان بنی اسرائیل نیست که اعلام میکرد: إِنَّ هَؤُلَاءِ لَشِرْذِمَةٌ قَلِیلُونَ وَ إِنَّهُمْ لَنَا لَغَائِظُونَ وَ إِنَّا لَجَمِیعٌ حَاذِرُونَ(شعراء/56-54) اینها عدهاى ناچیزند که ما را بر سر خشم آوردهاند و ما همگى به حال آماده باش[برای سرکوبشان] درآمدهایم»؟ آیا بهتر از این میتوان در راستای خواست دشمنان دین و ملت قدم برداشت و بر کوره اعتراضات مردم دمید و آنان را خشمگین کرد؟
در این ایام که جهان شاهد برخورد خشن کشورهای مدعی دموکراسی و مردمسالاری با معترضان است؛ حکومت ما با تمام توان به دفاع از حق اعتراض آنان و محکوم کردن برخورد خشن دولتهایشان قد علم کرده؛ و حالا باید خود نمونه برخورد صحیح با معترضان باشیم و گر نه مصداق مثل معروف «رطب خورده منع رطب چون کند؟!» میشویم و چنین مباد!