پایگاه خبری جماران، حسین علی خانی در شماره 413 نشریه حریم امام در یادداشتی نوشت:
در دنیای مدرن و احوالات امروزه ما، به گذشته برگشتن یا درگذشته ماندن، امری ناپسند شمرده میشود. همگان خواهان تجدد، پیشرفت و کشف افقهایی نوین هستند و حتی کسانی که در شعارها و افکارشان خواهان پیشروی و عبور از گذشته هستند، مقبولیت اجتماعی فراوانی دارند و برعکس کسانی که خواستار ماندن در گذشته میباشند از مقبولیت اجتماعی آنها کاسته میشود.
تحول خواهی و عبور از گذشته در ذهن مردمان به این شکل است، اما امور اجتماعی لزوما از این قاعده پیروی نمیکنند. گاهی وقتها حکومتها، اندیشمندان و مردمان هرچه به جلو میروند، بر سرعتِ عقب گردِ خود میافزایند به نحوی که با مقایسه امروز و دیروزمان متوجه میشویم در گذشته چقدر جلو بودهایم و راه عبور از مشکلاتمان برگشت به گذشته و اصلاح کردن امروزمان با معیارهای دیروزمان میباشد.
با مطالعه و بررسی مواضع و نقطه نظرهای شگرف امام راحل، در مییابیم افکار و اندیشههای ایشان هنوز دست نخورده باقی مانده است و وظیفه ما بعد از چهار دهه از انقلاب اسلامی یا گذشتن یک قرن از تولد ایشان، بازگشت دوباره به اندیشههای مترقی ایشان است و استفاده از عنوان جمهوری اسلامی بدون در نظر گرفتن افقهای اندیشه امام راحل، تصرفی غصبی است که «لا یرضی صاحبه»میباشد.
حضرت امام خمینی سال 1363، یک سخنرانى در جمع فقها و حقوقدانان شوراى نگهبان درباره حدود وظایف شوراى نگهبان دارند که در آن جا چندین مسأله را مطرح میفرمایند که مطالعه این مباحث خواننده را مطمئن میسازد که ما باید به گذشته برگردیم:
«من تذکراتى دارم که باید به شما آقایان عرض کنم. ما باید آینده را در نظر بگیریم و این گونه فکر نکنیم که وضع فعلیمان بگذرد، آینده هر چه باشد، باشد. ما مکلفیم تا علاوه بر اینکه وضع فعلى را حفظ کنیم، نگهبان آینده نظام و اسلام باشیم. ما باید پایهگذار خوب آینده باشیم. از موضوعاتى که باید در فکر آیندهاش باشیم، وضع روحانیت است، وضع درسى روحانیت است. در مورد وضع درسى آنچه پرسیدم، گفتهاند خوب است. البته خوب داریم تا خوب، یک موقعى خوب است که صاحب جواهر و شیخ مرتضى تربیت مىشود، و یک موقعى خوب است که ماها به وجود مىآییم، بین این دو خیلى فاصله است. براى اینکه افرادى مثل صاحب جواهر تربیت شود باید دسته بسیارى مُمَحَّض بر تحصیل شوند، خود را مهیا کنند تا فقه را به صورت قدیم تحصیل نمایند، صحیفه امام ؛ ج19؛ ص42»
نکته بسیار جالبی که در این سخنان امام به چشم میخورد و هنوز که هنوز است برای آن فکری جدی و اساسی نکردهایم، مسأله آینده پژوهی و برنامهریزی برای آینده است.
ایشان تأکید دارند که ما نباید محو امور فعلی شویم و مسائل آینده را فراموش کنیم. اصلا هرکاری که امروز انجام میدهیم باید تبعات آن کار را در آینده نیز لحاظ کنیم. نباید مشغول امروزمان شویم و فردایمان را بدون برنامه رها کنیم تا خدای نکرده در آینده با هر نسیمی به خود بلرزیم و عنان کار را از دست بدهیم.
به نظر میرسد ایشان با این بیان خود آن عبارت معروف را نیز معنی و تفسیر کردند که ما مکلف به وظیفه هستیم نه نتیجه، به این بیان که نگاه به آینده و بررسی تبعات و نتیجه یک بحث، جزء وظایف ما میباشد و حق مسامحه در آن را نداریم.
«مسأله دیگر، مسأله تشریفات حوزههاى روحانیت است که دارد زیاد مىشود. وقتى تشریفات زیاد شد، محتوا کنار مىرود. وقتى ساختمانها و ماشینها و دم و دستگاهها زیاد شود، موجب مىشود بنیه فقهى اسلام صدمه ببیند، یعنى با این بساطها نمىشود شیخ مرتضى و صاحب جواهر تحویل جامعه داد. این موجب نگرانى است و واقعاً نمىدانم با این وضع چه کنم. این تشریفات اسباب آن مىشود که روحانیت شکست بخورد. زندگى صاحب جواهر را با زندگى روحانیون امروز که بسنجیم، خوب مىفهمیم که چه ضربهاى به دست خودمان به خودمان مىزنیم، صحیفه امام، ج19، ص: 43»
و نکته دیگری که در اینجا طرح میگردد، مخالفت با تشریفات در حوزههای علمیه است و شاید این دقیقا همان نقطه گرفتاریهای امروزه روحانیت در گرفتن یا نگرفتن بودجه از دولت اسلامی میباشد که مقداری از آن (یا بیشتر آن) صرف این تشریفات میگردد.
وقتی توجهها به ساختن ساختمانها و مزین کردن آنها معطوف گردید، آنقدر گرفتاری و دغدغه ایجاد میشود و انرژیها مصرف میگردد که دیگر توانی برای حل مشکلات علمی باقی نمیماند و روز به روز بنیه تشیع ضعیفتر میشود و مقدار زیادی از کار روحانیت توجیه مردم برای حساب و کتاب خرج این تشریفات میشود، که نتیجه آن بیاعتمادی جامعه به حوزه و روحانیت است.
«یک قصه هم قصه بعضى ائمه جمعه و بعضى از علماى بلاد است که با دخالتهاى بىمورد خود در امور دولت، اسباب این مىشوند که مردم از آنها کنار گیرند. اگر مردم از روحانیون کنار گیرند، موجب مىشود که روحانیون شکست بخورند، و اگر روحانیون شکست بخورند، جمهورى اسلامى شکست مىخورد. این مطلب را بارها گفتهام که روحانیون باید وضعى ارشادى داشته باشند، نه اینکه بخواهند حکومت کنند. کارى نباید بکنیم که مردم بگویند اینها دستشان به جایى نمىرسید، حالا که رسید دیدید این طور شدند. استبداد دینى خود تهمتى است که از کنارش نباید گذشت. رادیوها مرتب از آن سخن مىگویند و ما را به خودکامگى متهم مىکنند. روحانیون نباید کارى کنند که شاهد دست دشمن بدهند. دخالت ما باید نهى از منکر و امر به معروف باشد، و الّا به استاندار بگوییم تو باید این کار را بکنى، و الّا بگوییم از اینجا برو، این اولًا تضعیف دولت است و از آن گذشته موجب مىشود که مردم از روحانیون متنفر شوند. این موضوعات را باید کاملًا در نظر داشته باشیم، صحیفه امام، ج19، ص: 43»
چقدر این عبارات زیبا و دلنشین است؛ گویی امام امروز در کنار ماست و برای ما سخن میگوید، گویی امام، این خودکامگان و مستبدین روحانی نما را میبیند و با تمام ناراحتی از ایشان گلهمند میباشد، آری امام با صراحت از مملکتی که بخواهد فئودالی اداره شود که یک قانون رسمی داشته باشد و یک قانون ساخته و پرداخته روحانیون خودکامه، که با زور و قدرت خود میخواهند حتی امر به معروف و نهی از منکر کنند، بیزاری میجویند. آری باید به گذشته برگردیم و ببینیم که امام راحلمان از این دخالتهای عمامه به سر مستبد راضی نیستند و آفت این کارها را ضربه به بنیان اسلام و دوری و تنفرهرچه بیش تر مردم از رو حانیت میدانند.
«اما مسئله شما. من با نهاد شوراى نگهبان صد در صد موافقم و عقیدهام هست که باید قوى و همیشگى باشد، ولى حفظ شورا مقدارى به دست خود شماست. برخورد شما باید به صورتى باشد که در آینده هم به این شورا صدمه نخورد. شما نباید فقط به فکر حالا باشید و بگویید آینده هر چه شد، باشد. شیاطین بتدریج کار مىکنند. آمریکا براى پنجاه سال آینده خود نقشه دارد. شما باید طورى فکر کنید که این شورا براى همیشه محفوظ بماند. رفتار شما باید به صورتى باشد که انتزاع نشود که شما در مقابل مجلس و دولت ایستادهاید. اینکه شما یکى و مجلس یکى، شما یکى و دولت یکى، ضرر مىزند. شما روى مواضع اسلام قاطع بایستید، ولى به صورتى نباشد که انتزاع شود شما در همه جا دخالت مىکنید. صحبتهاى شما باید به صورتى باشد که همه فکر کنند در محدوده قانونى خودتان عمل مىکنید، نه یک قدم زیاد و نه یک قدم کم. در همان محل قانونى وقوف کنید، نه یک کلمه این طرف و نه یک کلمه آن طرف. گاهى ملاحظه مىکنید که مصالح اسلامى اقتضا مىکند که به عناوین ثانوى عمل کنید. به آن عمل کنید گاهى مىبینید که باید نخست وزیر در کارى دخالت کند که اگر دخالت نکند به ضرر اسلام است، به او اجازه دهید عمل کند. ضرورت اقتضا مىکند که نخست وزیر فلان کار را انجام دهد که از کس دیگرى بر نمىآید. شما باید سعى کنید که نگویند مىخواهید در تمام کارها دخالت کنید، حتى در مسائل اجرایى. البته خود این مسائل را مىدانید و عمل مىکنید، ولى من تذکر مىدهم. شما باید توجه داشته باشید که اگر مباحثات به مناقشات تبدیل شود و جلوى یکدیگر بایستید، اسباب این مىشود که شوراى نگهبان تضعیف شود و در آتیه از بین برود. و آن کسانى که علمایى را که قبلًا کار شوراى نگهبان را مىکردند، کنار گذاشتند، به این خاطر بود، که کم کم آنها را مخالف خود احساس کردند و کنار گذاشتند و بتدریج این شیطنت صورت گرفت. پس همه ما باید بیدار باشیم، صحیفه امام، ج19، ص: 43»
ایشان به شدت شورای نگهبان را از دخالتهای بیجا در امور دیگر نهادها منع میکنند و از آنها میخواهند که طوری رفتار نکنند که مردم بگویند که شورای نگهبان در مقابل دولت و مجلس قانونی کشور ایستاده است، نباید خود را ملزم به دخالت در همه امور بدانند که این کارها موجب میشود مردم کم کم به این نتیجه برسند که شورای نگهبان باید کنار گذاشته شود. به نظر من این صحبت حضرت امام و تطبیق آن با حال و هوای امروزمان، یک آینده پژوهی دقیق، کامل و صادق است.
«مسأله دیگر رفتار نهادها با مردم است. باید حرکت ما به صورتى باشد که مردم بفهمند که اسلام براى درست کردن زندگانى دنیا و آخرت ما آمده است تا ملت احساس آرامش کند. اینکه آمده است: «الاسْلامُ یَجُبُّ ما قَبْلَهُ» این یک امر سیاسى است. اسلام دیده است اگر بخواهد با کسانى که تازه مسلمان شدهاند سختگیرى کند، هیچ کس به اسلام رو نمىآورد. «جُبّ ما قَبل» کرده است و از آنچه در قبل کردهاند گذشته است. در جایى دیدم کمیته صنفى گفته است تمام اصنافى که از چند سال قبل از انقلاب گرانفروشى کردهاند باید بیایند و مجازات شوند. این بر خلاف اسلام و رضاى خداست. ما باید این قدر سخت نگیریم و به فکر مردم باشیم. مردم ما خیلى زحمت کشیدهاند. مردم عادى غیر از طبقه مرفه هستند. مردم عادى ما اسلام را پیاده کردهاند و تمام زحمات حکومت را متحمل مىشوند. پس ما باید بسیار به فکر مردم باشیم و بر آنان سخت نگیریم که از صحنه خارج شوند. البته فاسدین را رها نکنیم، اما اینکه این فرد با کى عکس انداخته است یا اسمش در کجاست و یا به استقبال چه کسى رفته است، نباید به این سببها براى مردم ناراحتى درست کرد. در قرآن هم کارها بتدریج انجام گرفته است. ما چهل و چند میلیون هستیم که اگر با هم باشیم، مطمئناً نه شوروى و نه آمریکا هیچ کارى نمىتوانند بکنند. پس باید مردم را حفظ کرد. مجلس، دولت، شوراى نگهبان و بقیه باید دست در دست یکدیگر بگذاریم تا ایران و این جمهورى را حفظ کنیم، صحیفه امام، ج19، ص: 45»
حضرت امام در این فراز آخر که میتواند مبنای یکی از زیباترین بندهای حقوق شهروندی در جامعه اسلامی قرار بگیرد و یک قاعده و روش برای برخورد حکومت دینی با مردمانش، درصدد تأسیس یک اصل سیاسی اسلامی میباشند، که آن اصل، فراموشی گذشته مردمان است.
حکومت اسلامی باید میزان را حال افراد قرار دهد و از تجسس و تفتیش گذشته آنان بپرهیزد و گذشته شهروندان جامعه را ملاک ارزش گذاری آنان قرار ندهد. اینکه این فرد با چه کسی عکس انداخته است یا اسمش در کجاست و یا به استقبال چه کسى رفته است، نباید باعث سختگیری و ناراحتی شهروندان گردد و نباید انتظار داشته باشیم یک دفعه تمام امور مردم بااسلام مطابق گردد، در قرآن هم کارها به تدریج انجام گرفته است و در این زمینه حکومت اسلامی باید از خود صبر و متانت نشان دهد.
کارها در جامعه اسلامی به نحوی انجام میگردد که مردم با تمام وجود احساس میکنند، اسلام براى درست کردن زندگانى دنیا و آخرت آنها آمده است، تمام ملت در حکومت اسلامی بدون در نظر گرفتن رنگ و نژاد و ژنهای خوب و بد، احساس آرامش میکنند و از زندگی کردن زیر سایه ولی خدا لذت میبرند.
آری ما باید به گذشته و به اندیشه امام برگردیم و این تنها راه نجات ماست، این آیندهای که امروزش را میبینیم به جز سیاهی و تاریکی نصیب دیگری ندارد. خداوند امام عزیزمان را مورد رحمت بیپایان خود قرار دهد که با گفتارهای خود حجت را بر تمام مسئولین جمهوری اسلامی تمام کردهاند و اگر کسانی باشند که سخنان و اهداف ایشان را نادیده بگیرند همگی مدیون خون شهدای انقلاب اسلامی میباشند، أعاذنا الله من شرالشیطان الرجیم.