سوم خرداد 1361، بار دیگر خرمشهر این نگین همیشه درخشان به دامان ایران بازگشت. رقص پرچم ایران روی گنبد مسجد جامع خرمشهر و آوای «ممد نبودی ببینی شهر آزاد گشته» از تصاویر و آواهای ثبت شده در تاریخ سربلندی این کشور شد؛ تا باد چنین بادا.
پایگاه خبری جماران: خرمشهر، یک تکه نه چندان بزرگ در جنوب غربی ایران، بسیار قبلتر از دوره معاصر چشم دشمنان ایران را به خود خیره کرده بود. تلاقی دو رودخانه مهم کارون و اروندرود و نزدیکی به بندر بصره، به زیبایی و چشمنوازی این شهر، ارزش اقتصادی و استراتژیک افزونتری نیز بخشیده بود. از حدود دو قرن پیش که در دوره امیرکبیر برج و بارو پیرامون شهر کشیده شد، خرمشهر حالت پدافندی به خود گرفت؛ یعنی امرای ایران میدانستند که چه نگینی در مرز خود نمایان ساختهاند. حاکمان بغداد در چند نوبت تلاشهای نافرجامی برای تصرف خرمشهر انجام دادند. انگلیسیها نیز به مدد نیروی دریایی قدرتمند، همیشه به این شهر چشم طمع داشتهاند و در سال 1856 میلادی موفق شدند خرمشهر را تصرف و حتی تا اهواز پیشروی کنند. یکسال بعد از این با چشمپوشی ایران از هرات، انگلیسیها خرمشهر را ترک کردند و نگین ایران دوباره به خاک وطن متصل شد. در شهریور 1320 نیز انگلیسیها مجددا خرمشهر را اشغال کردند. در همه این دورهها طرح تجزیه و ضمیمه کردن خرمشهر به خاکی جز ایران، با ابتکار انگلستان و شیخ خزعل و این اواخر ماجرای خلق عرب در اندیشه رقیبان و دشمنان وجود داشته است؛ اما ایران جایی نبود که بدون خرمشهر بتوان تصورش کرد.
پس از پیروزی انقلاب و تصمیم صدام برای تجاوز همهجانبه به ایران، صدام رویای ضمیمه کردن کل خوزستان به خاک خود را داشت. مقاومت مردمی مانع از عملی شدن استراتژی جنگ برقآسای ارتش عراق شد، نیروهای صدام در دشت خوزستان زمینگیر شدند و تنها در یک فقره از فلشهای هجومی خود، ارتش بعثی 34 روز پشت دروازه خرمشهر ماند و با مقاومت حیرت انگیز زنان و مردان این شهر که دوشادوش نیروهای کمشمار سپاه و ارتش میجنگیدند، مواجه شد. پس از پایان پیشروی عراق در دو ماه آغازین جنگ، مهمترین شهر اشغالشده، خرمشهر بود که اینبار با خون مدافعانش رنگین شده و نامش به خونینشهر بدل شده بود. در ششماه اول جنگ چهار عملیات بزرگ برای آزادسازی مناطق اشغالی در جبهه جنوب طرحریزی و اجرا شد که از میان آنها عملیات نصر یا هویزه در 15 دی 1359 برای آزادی خرمشهر و اشغال تنومه در خاک عراق و پدافند در شرق بصره اجرا شد که سرنوشتی مشابه سه عملیات دیگر نصیبش شد و همگی شکست خوردند.
دوره پیروزیهای ایران، با رویکردهای جدید نظامی و تحول استراتژیک در مواجهه با ارتش عراق، از مهر ماه 1360 و با پیروزی در عملیات ثامن الائمه و شکست حصر آبادان، آغاز شد. گام بعدی عملیات طریق القدس در آذر ماه بود که منجر به آزادسازی بستان شد و گام سوم، عملیات فتح المبین در اولین روزهای سال 1361 بود که با موفقیت توانست سرزمینهای منطقه عمومی دزفول و شوش را آزاد کند. پس از یک سال اشغال و شکست، با پیروزی در نبردهای بزرگ و دورانساز، اعتماد به نفس رزمندگان ایرانی تقویت شده بود و همه چیز برای بازگرداندن خرمشهر به مام میهن آماده بود؛ اما از آنسو نیز، صدام حسین و ارتش عراق تمام حیثیت خود را در حفظ خرمشهر به عنوان دستآورد جنگی که آغاز کرده بودند، میدیدند یا آنطور که صدام خطاب به فرماندهانش گفته بود: «اگر خرمشهر را از دست بدهیم، دروازههای نکبت بر روی ما باز میشود».
عملیات بیت المقدس برای به هزیمت راندن نیروهای عراقی به پشت مرز، ایجاد توان پدافندی مستحکم برای دفع حملات آتی و از همه مهمتر آزادسازی خرمشهر اجرا شد. عبور از کارون برای دست یافتن به یک سرپل ایمن اولین یورش نیروهای ایران بود که در یک شبانه روز و با عبور بیش از 40 هزار رزمنده و دو هزار خودروی سبک و سنگین و تانک و نفربر از روی پلهای نصبشده در رودخانه با موفقیت انجام شد. مرحله بعدی 12 کیلومتر حرکت به سمت مرز و استقرار در دژ مرزی عراق یعنی پاسگاه زید بود که ارتش عراق را مردد کرد: هدف ایرانیان بصره است یا خرمشهر؟ پیشرویهای موفق ایران در این 10 روز، باور به آزادی خرمشهر را در دل و جان همه ایرانیان طنینانداز کرد. گام بعدی محاصره خرمشهر و جنگ سخت دو هفتهای برای آزادی آن بود: نیروهای ایرانی که طی روزهای متمادی حضور در جنگ کاملا فرسوده شده بودند، برای شادی مردمی که هر لحظه منتظر شنیدن خبر آزادی بودند تا پای جان جنگیدند. نهایتا در یورش پایانی که در اولین روز از خرداد ماه 1361 سامان دادند و دو روز طول کشید، نیروهای عراقی که دیگر توانی برای دفاع نداشتند وادار به زمین گذاشتن سلاح شدند و از ساعت 7 صبح سوم خرداد تا غروب همان روز بیش از 12 هزار عراقی خود را تسلیم فاتحین خرمشهر کردند.
سوم خرداد 1361، بار دیگر خرمشهر این نگین همیشه درخشان به دامان ایران بازگشت. رقص پرچم ایران روی گنبد مسجد جامع خرمشهر و آوای «ممد نبودی ببینی شهر آزاد گشته» از تصاویر و آواهای ثبت شده در تاریخ سربلندی این کشور شد؛ تا باد چنین بادا.