یادداشت پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

یادداشت/

در سوگ عالمی عامل

منش، اخلاق و رفتار آیت الله امینی پیراسته از اغراق و گزافه، برای هر کسی که کمترین ارتباطی با او می یافت، حظّی از «زبانِ اخلاق» را به ذائقه جان به تجربه می رساند.

پایگاه خبری جماران: مرحوم آیت ا... شیخ ابراهیم امینی یک نمونه ازجنس نمونه های ناب عالمان دینی در روزگار ما بود. از جنس عالمانِ ربانی که در تلاش بودند تا علم و عمل را در هم آمیخته و هر چه بیشتر از فاصله میان آن دو بکاهند و در این زمره ، آنان که می توانستند به مراتبی از یگانگی علم و عمل دست یابند از" کمّلین" بشمار آمده و  در اوج این قله جای می گرفتند. این گروه از عالمان بیش از آنکه شنیده شوند ، دیده می شوند، چرا که با تأسّی از آموزۀ جاودان " کونوا دعاة الناس بغیر السنتکم" پیش از آنکه کلمات و اصطلاحات پر طمطراق و گوش پر کن را برای سخن گفتن بکار گیرند،" زبان رفتار و اخلاق" را برای ارتباط با دیگران برگزیده اند و به مدد « زبانِ اخلاق » همان اندک، که از" زبان گفتار" ایشان صادر می شود نیز، بس شنیدنی و بل نیوشیدنی است و پیش از آنکه به گوش تن نشیند، گوش جان را می نوازد. تجسم تام و اسوه حسنه این اخلاق ، رسول گرامی و پیام آور قرآن بود که اورا  را نه با وصف قاری قرآن و یا سخنگو و ناطق قرآن ، بلکه با صفت " اخلاق قرآن " توصیف کرده اند. ( خُلقه القرآن) 

منش، اخلاق و رفتار آیت ا... امینی پیراسته از اغراق و گزافه، برای هر کسی که کمترین ارتباطی با او می یافت، حظّی از " زبانِ اخلاق " را به ذائقه جان به تجربه می رساند. آنگاه که او را  درعین برخورداری از قدرت، ولی خوددار و نابهره مند از قدرت  و بی کمترین تمایز در صف خرید نان و یا تنها و بی کبکبه در حال خرید میوه و سبزی، و یا در کنار پیشخوان کتابفروشی، بس صمیمی در حال گپ و گفت می دیدی، می توانستی بی آلایشی و وارستگی را نظاره و باور کنی! 

همین وارستگی بود که بر خلاف آنان که تا در قدرت و بهره مند از آنند به " مدح " گرایش دارند و آنگاه که در خارج و حاشیه قرار می گیرند، ضرورت " نقد  را به یاد می آوردند! او درهمان اوج، از " مدح" گریزان بود و دستکم ، بی توجهی و نادیده گرفتن " نقد و انتقاد" را خوش نداشت! 

از همین رو در اوایل دهه هفتاد که در مقام نایب رییسی مجلس خبرگان مسؤولیت دبیرخانه آن  را بر عهده داشت، نه تقریبا، که دقیقا نخستین دغدغه اش شنیدن و شناختن  نقدها و منتقدان و فراهم آوردن مجالی برای گفتگوهای انتقادی در بالاترین نهاد رسمی قدرت بود. 

اینجانب که به لطف و دعوت آن بزرگوار چند صباحی در آغاز، توفیق همراهی با ایشان را یافتم ، در همان مدت که به دلایل شخصی به درازا نکشید، شاهد نمونه هایی از سلوک اخلاقی ، اعتدال و عقلانیت در رفتارو اندیشه ایشان بودم که خصوصا در فضای آن روزها غریب و شگفت می نمود. 

از نخستین تجربه های ماندگارم  در ارتباط و گفتگوهای پی در پی با آن بزرگوار در آن سالها، رویکرد کاملا اندیشمندانه و علمی و خارج ازسایه  و سیطرۀ " توطئه پنداری" در مواجهه با تند ترین نقد ها و انتقادات بود واینکه نباید با بهانه تراشی و انگیزه کاوی ،چشم بر " انگیخته نقد " فرو بست و واقعیت نقدها و نظرات متفاوت و مخالف را نادیده گرفت. باید به سراغ صاحبان فکر با هر انگیزه ای رفت و به گفتگو نشست و نقدشان را شنید و چاره یابی کرد. 

از یاد نمی برم در جلسه هیئت علمی ای که به همین منظور با دعوت ایشان و با حضور چند تن از اساتید و شخصیت های معروف حوزه در دبیرخانه تشکیل شده بود ، آنگاه که از نقد های برخی از روشنفکران دینی که آن روزها نقل داغ محافل حوزوی و دانشگاهی بود ، سخن به میان آمد، یکی از بزرگواران حاضر در جلسه  که ید طولایی در نقد توأم با انگیزه کاوی نظریه ها  داشت، با اشارات و کنایاتی اصل دینداری و انگیزه دین خواهی یکی از متفکران مورد نظر را مورد تردید قرار داد و آیت ا... امینی که به اقتضای میزبانی و نیز خصلت کم گویی، کمتر در موضع سخن قرار داشت، بلافاصله ، با کمال ادب و حرمت گذاری – که روش همیشگی شان بود_  با نقل خاطره ای از همسفری خود در خارج از کشور با فردی که مورد اتهام قرار گرفته بود، نمونه هایی حاکی از تشرّع و تقید شدید  وی به احکام شرعی  را روایت کرد و در پایان متواضعانه افزود : " چه بسا در مواردی  من ، این میزان از احتیاط شرعی را نداشتم." 

شگفت تر اینکه پس از این یاد آوری اخلاقی، استاد محترمی که چنان اتهامی را متوجه آن شخص کرده بود، متعهدانه! تاب نیاورد و مستقیم و غیر مستقیم آیت ا... امینی را نیز با تعابیری چون ساده لوحی، ساده نگری، کم فهمی، عدم درک درست مسایل و ... نواخت که برای دیگران با آنکه مخاطب آن توصیفات نبودند بس سنگین نمود ، اما آن مرحوم که وظیفه خود را انجام یافته دیده بود، در کمال متانت و سعه صدر، مراء را وانهاد و از کنار آن همه توهین شخصی گذشت... 

و اینک در زمانه ای که نسل معاصر به حظ حضور چنین عالمان ربانی بیش از هر زمان دیگری نیازمند است ، فقدان این انسان وارسته ، عالم عامل و فقیه حکیم ، مصداق " ثلمه " و ضایعه ای است که غم آن، هماره بر جان سنگینی می کند و جزبا  امید به فضل الهی  در جبران تسکین نمی یاید. 

این ضایعه غمبار را به حوزه های علمیه ، بیت مکرم و همه بهره مندان از آثار ایشان تسلیت و تعزیت عرض می کنم و برای روح پاک او علو درجات مسئلت دارم. 

رحمة الله علیه رحمة واسعة و حشره مع احبائه و اولیائه 

7-2-99 دوم رمضان المبارک  

سید عباس حسینی قائم مقامی

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
11 نفر این پست را پسندیده اند

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.