پایگاه خبری جماران: همزمان با چهلمین روز شهادت سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی، یک تحلیلگر سیاسی ضمن تحلیل چرایی حضور کم سابقه مردم در تشییع پیکر سردار سلیمانی، گفت: سردار سلیمانی شخصیت محبوبی بود و ایراداتی که نسبت به خیلی افرادی گرفته میشود که در ساختار هم هستند در مورد ایشان وجود نداشت.
او با بیان اینکه تبلیغات تلویزیون اثری منفی دارد، گفت: به نظرم همین که مردم تا همان اندازه جایگاه، رفتار و گفتار سردار سلیمانی را می دیدند برای اینکه با او حس ارتباطی پیدا کنند کفایت می کرد.
متن کامل گفت و گوی عباس عبدی با خبرنگار جماران را در ادامه بخوانید:
اگرچه کمیّت حاضران در مراسم تشییع سردار سلیمانی در تاریخ معاصر کم سابقه محسوب می شود، اما تنوع این سوگواران نیز به همان نسبت نکته قابل ملاحظه ای بود. این تکثر را چگونه تحلیل می کنید؟ عناصر شخصیت حقیقی شهید سلیمانی چه نقشی در خلق این رخداد داشت؟
در مورد کمیت و کیفیت حضور در مراسم تشییع سردار سلیمانی می توان گفت که این حضور ترکیبی از سه عامل بود. یکی اقدام ایالات متحده آمریکا که اقدامی غیرقانونی و به معنای دقیق تروریسم دولتی بود و هیچکس در دنیا آن را نمی پذیرفت. صرف اینکه بگویند تروریست را کشتهایم و این قبیل حرف ها قابل قبول نبوده و حتی بخش عمده ای از مردم ایالات متحده آمریکا نیز چنین مسأله ای را قبول ندارند.
بنابراین اینگونه نیست که مانند هدف قرار دادن بنلادن همه از این اقدام حمایت کنند. از این رو، چنین اقدامی محکوم بوده و برای کشور و مردمی مانند ایران محکومیت بیشتر و برجستهتری داشته است. در توضیح دلیل دوم به نظر می رسد که این اقدام پیامی بود برای آمادگی آمریکا در آغاز به جنگ و تنها راهی که مردم می توانستند نشان دهند که این پیام را نمی پذیرند و با آن مقابله میکنند حضور عمومی بود و مردم به شکل کاملا غریزی متوجه شدند که باید حضور خیابانی داشته باشند.
سومین عامل هم به شخصیت سردار سلیمانی باز می گشت. ایشان شخصیت محبوبی بود و ایراداتی که نسبت به خیلی افرادی گرفته میشود که در ساختار هم هستند در مورد ایشان وجود نداشت. بعضا حتی معکوس هم بود. بنابراین به نظرم ترکیب این سه عامل بود که باعث چنین واکنشی از سوی مردم شد.
جامعه ایران کمتر از 5 سال بود که به صورت جدی با نقش سردار سلیمانی آشنا شده بود؛ تبلیغات روی چهره ایشان نیز هیچگاه در صدا و سیما به صورت جدی و پررنگ صورت نگرفت و در شبکه های اجتماعی هم نوعا مبلغان ایشان جریان حزب اللهی و ارزشی بودند. اما چرا اقبال عمومی به ایشان تا این اندازه وسعت دارد؟
به نظرم پیش فرض این سوال شما اشکال دارد. «تبلیغات» به خودی خود نمی تواند کسی را بالا یا پایین ببرد. وقتی زمینه وجود نداشته باشد تبلیغ مثبت اثری منفی خواهد گذاشت و بر عکس. تبلیغ باید با واقعیت بیرونی توام باشد و اگر واقعیت بیرونی وجود داشته باشد تبلیغ را اثربخشتر و آن را تشدید می کند. اما نمی تواند واقعیت را بسازد. بنابراین چندان روی این حساب نکنید که درباره سردار سلیمانی تبلیغ می شده یا نه. امثال من که اصلا تلویزیون نگاه نمی کنیم و می دانیم که تبلیغات اثری منفی دارد ولی در درون خود و از شیوههای دیگر میدانیم راجع به چه کسی و چگونه صحبت می کنیم. بنابراین به نظرم همین که مردم تا همان اندازه جایگاه، رفتار و گفتار سردار سلیمانی را می دیدند برای اینکه با او حس ارتباطی پیدا کنند کفایت می کرد. معتقدم مردم در این موارد خوب می فهمند که مسائل چگونه است. تبلیغات رادیو و تلویزیون سازنده نیستند مگر اینکه توام با واقعیت باشند.
آیا میتوان گفت که تبدیل شهید سلیمانی به قهرمان، محصول دوران تفوق گفتمان «امنیت محور» در ایران و منطقه و به عنوان یک حافظ امنیت ملی است؟
اصلا فکر نمی کنم این امر محصول پیشی گرفتن گفتمان امنیت محور باشد. شاید این هم تاحدی حساسیت در مردم ایجاد کرده باشد ولی عامل اصلی نیست. اساسا با اینکه سردار سلیمانی در حوزه جنگ و امنیت کار می کند ولی نگاهی امنیت محور نداشت. به همین دلیل می بینیم که ایشان در حوزه سیاست داخلی بسیار متفاوت از دیگرانی که خود را او نزدیک معرفی میکنند، حرف می زد کسانی که نظامی بوده و یا درصددند تا نگاه امنیتی را حاکم کنند. سردار سلیمانی نه تنها در حوزه سیاست داخلی چنین نگاهی نداشت. بلکه در حوزه فرهنگ نیز چنین نبود. حتی مواردی را نمی بینید که او بخواهد دیگران را مجاب کند که امنیت محوری را بپذیرند.
به نظر شما این نماد ملی چه کارکردها و آثاری در نسل های کنونی و آینده ایران خواهد داشت؟
خیلی کارکردها میتوانست داشته باشد. اما متاسفانه این برخوردی که برخی از منسوبان به حکومت با سرمایههای نمادین میکنند همه آنها را مستهلک میکند. زیرا به شکل نادرستی از آنها بهره برداری میکنند و سرمایه ها را مانند سرمایههای دیگر می سوزانند و این را هم در آخر به همین سرنوشت دچار میکنند. هر چند امیدوارم چنین نشود. در این میان برخورد خانواده سردار سلیمانی و درخواست آزادی کسی که تصویر او را پاره کرده بود نشان از درک درست این خانواده از نحوه برخورد با این نماد است.