مشکل اصلی جامعه ما در این است که روح کلی پیام امام را در تاسیس جمهوری اسلامی نگرفته اییم. امام یک نگاه عصری داشت و معتقد بود که جمهوری اسلامی را باید متناسب با شرایط زمان و مکان مدیریت کرد. هنوز می توانیم یک حکومت دینی موفق داشته باشیم که شرط آن بازخوانی گفتمان امام است و لذا نظام ما باید به آن چیزی که در کنه اندیشه امام بوده است، برگردد .
پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران،در سالروز صدور پیام روشنگرانه حضرت امام خمینی(س) مشهور به " منشور برادری "،به بازخوانی تاریخی و ضرورت بهره گیری از آن در شرایط امروز جامعه در گفت وگو با شخصیت های سیاسی ،مذهبی ، دانشگاهی و حوزوی و فعالان عرصه سیاست پرداخته است تا گامی به سوی "وحدت ملی"بردارد، دکتر عبدالله ناصری استاد تاریخ و عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا و صاحبنظر مسائل سیاسی و عضو بنیاد باران معتقد است: امام از موضع پدری و واقعیت رهبری، کشور را مدیریت می کرد و کشور رادر مسیر اهداف خود پیش می برد و امروز بازگشت به سیره سیاسی امام و بازخوانی مجدد سیره سیاسی امام، راه حل برون رفت از این شرایط حساس و رفع این شکاف و عدم انسجام عظیم اجتماعی است.
عبدالله ناصری در بررسی و کالبد شکافی سیاسی مقطع زمانی صدور "منشور برادری"با بیان اینکه بررسی تاریخ انقلاب نشان می دهد که از همان ماههای اول دو جریان و نگرش در حاکمیت کشورحضور داشته است، گفت: این دو گانگی مخصوصا از سال 60 به بعد در عرصه های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و حتی فرهنگی بسیار پررنگ می شود. اما نمود اجتماعی آن بسیار کمرنگ تر از مورد مشابه در دوره خودمان است. چرا که یک مرجعیت مورد وفاق مثل امام حضور داشت که نهایتا بدون القا هیچ وابستگی به یک تفکر، مسایل را از موضع پدری و رهبری حل و فصل می کرد.
عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در گفت و گو با خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران عنوان کرد: در فاصله چند سال اول، کشور درگیر جنگ بود و به طور طبیعی هر دو جریان سیاسی پذیرفته بودند که با توجه به مهمترین مساله کشور یعنی جنگ،بعضی از مسایل را پیگیری نکنند و یا از پیگیری و طرح گسترده آن صرف نظر کنند. البته در دهه اول انقلاب اساسا ماهیت فعالیت رسانه ای حکومت در کشورمعقول ودر جهان بسیار متفاوت با الان بود و الان شرایط ارتباطاتی و اطلاعاتی به گونه ای است که نمی توان خیلی انتظار داشت که مسائل نزد نخبگان و مسئولان و حاکمان بماند و مردم از آن بی خبر باشند.
ناصری ادامه داد: تاریخ این منشور، سه ماه بعد از پذیرش قطعنامه یعنی در یکی از حساسترین شرایط کشور است، در ابن دوران شرایط بسیار حساس بود و برخی مسایل به تدریج در حال ظهور و بروز بود و به همین دلیل است که کل نکته ها و بیانات و پیام ها و ادبیات و گفتمان امام بعد از جنگ تا زمان ارتحال اولا از نظر کمی نسبتا بالاست و پی در پی نیز دغدغه های اصلی و اساسی جامعه بعد از جنگ از سوی امام مطرح می شود.
هنوز سیره سیاسی امام برای وحدت و برادری مورد توجه قرار نگرفته است
این استادبازنشسته دانشگاه در توضیح نحوه رفتار امام خمینی (س)با گروههای مختلف سیاسی، عنوان کرد:یکی از گره های سیاسی که طی بیست سال بعد از ارتحال امام هنوز باز نشده است ، این است که هنوز سیره سیاسی امام در اداره کشور و نیز موضوع برادری و حدت مورد توجه قرار نگرفته است و گرچه حرف زیادی در این باره عنوان شده ولی در عمل و در کشورداری و حکومت داری به آن توجهی نشده است. وی با ذکر نمونه ای از نحوه اداره کشور توسط امام، گفت:یکی از چهره های سرشناس روحانی و از چهره های برجسته حوزه قم که مسئولیت هایی نیز در زمان امام و بعد از امام داشته است و تردیدی هم ندارم که امام با بسیاری از دیدگاههای اقتصادی و اجتماعی ایشان مخالف بود .همچنین نگاه جامعه و جوانان به او خیلی مثبت نبود در طی یک سخنرانی در یکی از مساجد معروف تهران ، او را در حین سخنرانی از منبر پایین کشیدند اما چند روز بعد، امام وی را به یکی از مسئولیت های حساس کشور گمارد. چرا که می خواستند نوع نگاه و جایگاه رهبری و منش سیاسی رهبر را به ما نشان دهند و این یکی از اهتمام های جدی و نقاط قوت امام است و همین رفتارها و سیره سیاسی امام است که از او چهره ای بسیار مثبت و بزرگ در تاریخ ایران و بشریت برجای گذاشت.
امام از موضع پدری و واقعیت رهبری، کشور را مدیریت می کرد
وی تاکید کرد:این رفتارها و منش های سیاسی نشان می دهد که علیرغم مخالفتها، امام از موضع پدری کشور را مدیریت می کرد و کشور را در مسیر اهداف خود پیش می برد.وی با بیان اینکه این شرایط و شکاف ایجاد شده پس از انتخابات از زمان رحلت امام تا کنون سابقه نداشته است، گفت: بازگشت به سیره سیاسی امام و بازخوانی مجدد سیره سیاسی امام، راه حل برون رفت از این شرایط حساس و رفع این شکاف عظیم و عدم انسجام عظیم اجتماعی ایجاد شده، است.وی در معرفی اشخاص و شاخص های دو جریانی که امام در این منشور از آن نام می برد، اظهار کرد: این دو جریان همان دو جریان چپ و راست تاریخی هستند که در گذر زمان نامهای مختلفی گرفتند، و در احزاب و تشکل های شاخص تجلی یافتند که از آن جمله می توان به جامعه روحانیت مبارز ، مجمع روحانیون مبارز در عرصه روحانیت، حزب موتلفه اسلامی و یا هیات های موتلفه اسلامی قدیم و جریان سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و .. اشاره کرد که در واقع همه همان دو جریان راست و چپ تاریخی هستند که ممکن است اختلافاتی با هم داشته باشند.چهره های شاخص آنها امروز شناخته شده اند، از یک طرف بیت امام در راس و اعضای مجمع روحانیون مبارز، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ومشارکت و... یک جریان را تداعی می کنند و در طرف دیگر افراد با سابقه و خوشنامی که در دوره انقلاب بعضا دیدگاههایی بر خلاف منویات امام داشته اند، حضور دارند.
ریشه اصلی اختلافات، نوع برداشت و شناخت طرفین از مبانی سیاسی امام است
ناصری درباره ریشه اختلافات در آن دوران عنوان کرد:جلوه های این اختلافات در عرصه های مختلف ظهور می کرد اما ریشه اصلی این اختلافات به نوع برداشت و شناختی که طرفین از مبانی سیاسی امام داشتند بر می گشت و ریشه اختلافات نوع درک از سیره امام بود . یک جریان به نظر من از تفکر سیاسی امام این برداشت را داشت که امام علیه شاه قیام کرد که به هر قیمتی حکومت و دولت تشکیل دهد وجریان دیگری که از آن به عنوان خط امامی نام می برم با الهام از آموزه های امام، معتقد بود که امام به صرف تشکیل حکومت و قدرت سیاسی علیه شاه قیام نکرد. بلکه امام معتقد بود حکومت پهلوی مسیر تکاملی انسان را در ایران مسدود کرده و برای هموار سازی این مسیر تکاملی به مبارزه و انقلاب علیه رژیم پهلوی دست زد.
وی افزود:برای داشتن نگاه جامع تر به انقلاب اسلامی، باید به دیدگاههای عرفانی و اخلاقی امام همانند چهل حدیث و آثار اخلاقی و عرفانی امام بپردازیم تا به این سوال که چرا امام انقلاب را آغاز کرد، جواب درستی دهیم.هم چنانچه برای شناخت واقعیت انقلاب امام حسین د ر عاشورا و کربلا هم بهتر از هر چیز، شناخت و معرفت جامع نسبت به دعای عرفه و نیایش عرفه نیاز است.
وی ادامه داد:امام انقلاب را شکل داد تا مسیر تکاملی انسان را هموار کند و دغدغه دیگر او که ریشه تفاوت در نگاه دو جریان بود، این است که امام اصرار داشت که نشان دهد دین و مشخصا اسلام با تجدد و نوگرایی انسان امروز سازگاری دارد و دین قابلیت رفع نیازهای بشر، با تشکیل حکومت را داراست. به همین دلیل بود که امام یک شعار راهبردی و استراتژیک داشت و آن شعار استقلال آزادی و جمهوری اسلامی بود.ناصری با تاکید بر مرور شعار استقلال آزادی و جمهوری اسلامی به عنوان مبنای اصلی اختلافات دو جریان اصلی کشور، گفت:امام با تاکید بر استقلال، عنوان کرد که دغدغه اول ما، دغدغه درون ایرانی است و حفظ تمامیت ارضی، مهمترین دغدغه است و تاکید بر آزادی در واقع تبیین ضرورت فرار از اقتدار بود و امام در صدد بیان این مهم بود که شعار آزادی و بیان آزادی و ضرورت آن، نفی اقتدار گریزی در کشور است و شعار سوم یعنی جمهوری اسلامی بیان حاکمیت مردم بر سرنوشت خود بود، یعنی همان چیزی که در قانون اساسی هم بسیار بر آن تاکید شده است و دیدیم که این سالهای اخیر این مساله به طورشایسته مورد توجه قرار نگرفته است .
وی با بیان اینکه امام با تاکید بر حق مردم بر سرنوشت خود بر اولویت جامعه بر دولت و حاکمیت تاکید می کند، خاطرنشان کرد:امام در جایی خطاب به مردم و مسئولین در برابر شعار جانم فدای رهبر، می گویند این را نگویید چرا که جان همه ما فدای ملت و مردم است و شما هم بگویید جانم فدای مردم و این تاکیدات همه در صحیفه هست.
امام معتقد بود که دین ذاتا با دموکراسی سازگار است
به گفته وی، در جای دیگر هم در مصاحبه ای معروف ، فالاچی از امام سوال کرد که چرا شما لفظ دموکراتیک را از پیشنهاد اولیه حذف کردید، امام عنوان کردند جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم نه یک کلمه بیش مد نظر است و در واقع تحلیل امام این بود که اساسا صفت دموکراتیک را حذف می کنیم برای اینکه بگوییم دین ذاتا با دموکراسی سازگار است و دموکراسی و حق تعیین سرنوشت توسط مردم از ذات دین می جوشد و این چیزی است که جریان رقیب خط امام امروز به آن باور ندارد و صراحتا اعلام کردند که دموکراسی و .. مفاهیم برخاسته از ذات و سرشت دین و آموزه های دینی نیست. و لذا آن را اساسا نفی کردند.این استاد دانشگاه با اشاره به شاخص های دیگری پیرامون تفاوتهای این دو جریان ادامه داد:جریان خط امام به تاسی از تفکر فقهی و سیاسی امام، معتقد بود که ضرورت های اجتماعی ایجاب می کند که مبانی فقهی و سیاسی را روزآمد و عصری کرد تا بتوان از طریق آن نیازهای جامعه را پاسخ داد و به عبارت حقوقی امام و جریان خط امام معتقد است که برای کارآمد کردن دین در دنیای امروز باید از حافظه تاریخی سنت گرا تا حدودی فاصله گرفت و به دین و کارآمدی دین در پاسخ به نیازهای جامعه در عصر نگاه کرد.
وی افزود:بسیاری از نابسامانی های امروز به دلیل فاصله ایجاد شده از آن میراث فکری است و اینکه یک رویکرد عصری و زمان حالی را برای اندیشه امام انتخاب نکردیم و حتی در مراجعه به سخنان امام هم بدون توجه به ماهیت عصری بودن امام عمل می کنیم و آنهارا ابزاری برای حذف رقیب از گردونه حاکمیت قرار می دهیم. وی با اشاره به تعبیر امام از باز بودن باب اجتهاد در حکومت اسلامی در این منشور، عنوان کرد:امام به این صراحت از باز بودن باب اجتهاد سخن می گوید و بیان می کنند که "طبیعت انقلاب و نظام همواره اقتضا مىکند که نظرات اجتهادى-فقهى در زمینههاى مختلف ولو مخالف با یکدیگر آزادانه عرضه شود "و وقتی امام به این صراحت درباره مسائل اجتهادی و فقهی می گوید که دیدگاهها می تواند با هم مخالف باشد و عرضه آنها آزاد است، به مراتب اولی در عرصه سیاسی و اجتماعی باید اظهار نظر آزاد باشد و حکوت فضای اظهار نظر را باز کند و این چیزی است که متاسفانه امروز شاهد آن نیستیم.
برای وحدت و انسجام اجتماعی و وحدت ملی به دنبال فرد نگردید
ناصری با بیان اینکه امام در این منشور می گویند ، "اگر آقایان از این دیدگاه که همه مىخواهند نظام و اسلام را پشتیبانى کنند به مسائل بنگرند، بسیارى از معضلات و حیرتها برطرف مىگردد ولى این بدان معنا نیست که همه افراد تابع محض یک جریان باشند" گفت: اگر بخواهیم برداشت خود را یک کلام بیان کنیم ، باید گفت بر اساس این نگاه امام، برای وحدت و انسجام اجتماعی و وحدت ملی به دنبال فرد نگردید و در واقع مبانی و اندیشه است که می تواند معیار و مبنای وحدت جامعه قرار گیرد و آن را محقق سازد.
وی درباره شاخص ها و اصول مشترکی که امام بر آن تاکید دارند، گفت: این اصول اسلام و قران و انقلاب است.درباره شاخص سوم که انقلاب است باید گفت که بهترین معیار برای تعیین انقلاب همان چیزهایی است که امام بر اساس آن انقلاب را در سال 42 شکل داد و باید مشخص کنیم که آیا امام انقلاب کرد تا حکومت و قدرت سیاسی تشکیل دهد و یا اینکه انقلاب کرد که انسان متکامل در مسیر خدا بسازد. که من معتقدم مبنای انقلاب امام ساخت انسان متکامل بود و اگر اینگونه باشد به راحتی می توان در هر عصر و زمانی تصمیم گرفت که چه مسیری همه جانبه و به صلاح انسان مسلمان ایرانی و غیر ایرانی برای رسیدن به کمال است . چرا که جدای از نوع گرایش دینی، قدرت فی حد ذاته فساد آفرین است و برای همین است که امام این جا هم اینقدر بر پرهیز از حب نفس تاکید می کند و می گوید باید با پرهیز از حب نفس و جاه طلبی جامعه را به وحدت و انسجام برساند.
وی افزود:امام تاکید می کنند که کارگزاران نظام باید برای تسهیل سازی انسجام اجتماعی و تحقق منشور برادری به پرهیز از حب نفس توجه کنند و در عین حال وحدت رویه ای باید در سطوح مختلف پیش گرفته شود و نمی توان گفت سیره سیاسی امام را انجام می دهیم ولی در عرصه حاکمیت، وحدت رویه نداریم و به عنوان مثال تعامل مجلس با دولت های مختلف نباید دوگانه باشد.
به گفته وی، به اعتقاد امام اگر به وحدت رویه توجه نکنیم مصلحت جامعه را نادیده گرفته ایم. امام خود به هر نوع گرایش و یا دولتی و بخشی از حاکمیت، نگاه متوازن و برابری داشت که مثال بارز آن مساله بنی صدر است و وقتی آشکار دید که بنی صدر از مسیر خارج شده علیرغم اینکه عزل او از اختیارات رهبری بود ولی گفتند خود مردم تصمیم بگیرند و این تاکید فوق العاده و بارز امام بر حق مردم، بسیاری از گره های کور را باز می کرد.
ناصری، اظهار کرد:ما باید بر اساس شواهد و قراین ثبت شده حرف بزنیم، امام سال 48 کتاب حکومت اسلامی را نوشت ، تصویری که امام آنجا از حکومت اسلامی ارائه می دهد با گفتگوهایی که در بهبوحه سال 56 و 57 درباره ماهیت و ساختار جمهوری اسلامی ارائه می دهد، کاملا متفاوت اند و این نشان می دهد که امام از ویژگی برجسته ای که بسیاری از حاکمان اسلامی در طول تاریخ از آن بی بهره بودند، بهره مند بوده است که آن عصری نگری است . امام در زمان اوج گیری انقلاب به درستی تشخیص دادند که آن چیزی که می تواند نظام پهلوی را ساقط کند، تشکل یکپارچه مردمی است و به همین جهت همیشه مردم را مخاطب قرار می داد و در عین اینکه برخی احزاب سیاسی رادر دهه 40 و 50 تایید می کردند اما معتقد بودند این ها کاری اساسی از پیش نمی برند لذا از سالهای دوربه این نتیجه رسیدند که باید هسته های اجتماعی و مردمی را شکل داد که موفق هم شد و یکی از پایگاه های موثر و موفقی که امام به آن چشم دوخت و بسیار هم موفق بود، مساجد به عنوان کانالی اجتماعی بود. اما همین امام در شرایطی که یک تشکل سیاسی مثل جامعه روحانیت مبارز دچار تشتت فکری و سیاسی می شود توصیه می کند تا تشکل دیگری از درون ان راشکل دهند و این نشان می دهد امام ذاتا تحزب را قبول داشت .
وی افزود:رهبران جبهه اصلاحات هم امروز از همین سیره امام بهره می گیرند و با موج اجتماعی سخن می گویند و در واقع در شرایط حساس باید به مردم توجه کرد.در عین حال امروزه تشکل ها و احزاب سیاسی بر تفکرات اجتماعی اثر گذارند و بخش قابل توجهی از نخبگان و دانشجویان و اقشار مختلف تحت تاثیرعقیده و افکارسازی های احزاب و نخبگانند و نمی توان آن را انکار کرد و به این علت است که امام هم در این منشور به دو جریان اشاره دارندلذا قطعا بحث احزاب و نخبگان در اندیشه امام در راستای تحقق کامل حاکمیت مردم بر سرنوشت خود مورد توجه بوده است.
ناصری در ادامه با اشاره به ضرورت ها و موضوع وحدت، گفت: علت اینکه این مساله اینقدر جدی مطرح شده به خاطر حوادث اخیر بعد از انتخابات است، این حوادث نشان داد که یک بی تدبیری در مدیریت انتخابات رخ داد که این مساله ناشی از مشخصه هایی چون چون جاه طلبی و حب نفس است که امام هم به آنها اشاره کرده اند. بخش قابل توجهی از جامعه به این نظام اعتقاد داشتند .لذادر انتخابات شرکت کردند ولی این حوادث منجر به عظیم شدن شکاف اجتماعی شد و در نتیجه آن دغدغه نخبگان کشور نسبت به ضرورت وحدت بیشتر شده است.
وی افزود:اینکه وحدت چیست که امروز به دنبال آن هستیم در منشور برادری امام صریحا مطرح شده است. در این منشور آمده است که کسانی که نسبت به قران و اسلام و انقلاب وفادارند و وفاداری خود را ثابت کردند از حق مساوی برای هر نوع اظهار نظری در چارچوب موازین قانونی برخوردارند و لذا هیچ کس حق ندارد برای کسی که وفاداری خود را اثبات کرده است تعیین تکلیف کند. اما درباره اینکه وحدت در شرایط کنونی چگونه دست یافتنی است باید به سیره سیاسی امام و حرکت هایی که امام در مواقع مختلف در طی دوران حضور خود از موضع رهبری نشان دادند مراجعه کنیم، رفتارهایی که هر چه پیش می رویم تمرکز آنها برقانون اساسی بیشترنشان داده می شود.
قانون اساسی می تواند مبنای تحقق وحدت باشد
ناصری تاکید کرد:آنچه می تواند مبنای تحقق این وحدت و تقویت انسجام اجتماعی و برون رفت از بحران باشد، قانون اساسی است. بسیاری از ظرفیت های قانون اساسی با گذشت سه دهه از انقلاب در حدی است که می تواند کشور را از بسیاری از بحرا نها بیرون ببرد.
این استاد دانشگاه ادامه داد:آنچه منجر به این بحران اجتماعی شده ، نادیده گرفته شدن اصولی از قانون اساسی است که به مرور و با گذشت زمان روی هم انباشته شده اند و باعث شده اند تا یک انفجار اجتماعی رخ نمایی کند و جریانی ایجاد شود که هیچ انسان منصفی آن را نمی پذیرد چرا که متاسفانه در این جریان نامزدی که بدون تردید یکی از نزدیکترین شخصیت ها و نمادهای جمهوری اسلامی به تفکر و اندیشه امام است، امروزه به عنوان یک ضد انقلاب معرفی می شود. ناصری با بیان اینکه این اشکال از این جا ناشی می شود که جریان رقیب و مخالفان این جنبش دینی و ملی در صددند تا این اختلافات اجتماعی و سیاسی را کاملا ایدئولوژیک کنند، گفت :بر این اساس این افراد به هر وسیله ای متوسل می شوند تا اختلافات را مبنایی توصیف کنند و عنوان کنند که طرف مقابل آرمانهای انقلاب و امام را قبول ندارد که این رویکرد ریشه در همان جاه طلبی ها و حب نفسی است که امام بر آن تاکید می کنند .
ناصری با تاکید بر اینکه باید سیره سیاسی امام را مبنا قرار دهیم، گفت:امام منطقا همه چیز را به مردم واگذار می کرد و تاسیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در دوران حیات امام برای همین بود، لذا خیلی از مسائل را می توان با همین چارچوبها حل کرد.
وی با بیان اینکه بنیادی ترین حوزه از قانون اساسی که سالهاست به فرازهای مهم آن توجهی نشده است همان فصل حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خود است، افزود:آزادی بیان، آزادی تجمعات انسانی برای هر خواسته و مطالبه ای ، آزادی رسانه ها و مطبوعات و...از قانون اساسی اگر مورد توجه قرار گیرد به خوبی بسیاری از مسائل و معضلات را بر طرف می کند.وی در پاسخ به چرایی مخالفت عده ای با وحدت، گفت:من این مخالفت ها را جدی نمی گیرم و به باور من این بیشتر یک نقش سیاسی است و برخی از این افراد که از طراحان حوادث پس از انتخاباتند همگی در درون خود به بحران تحلیل و به بحران در نحوه رفتار حکومت نسبت به مدیریت جامعه و حوادث گذشته و حوادث پیش رو رسیده اند و لذا با ادبیاتی تند جریان وحدت را زیر سوال می برند تا از طریق آن جریان رقیب یا مخالف را پای میز مذاکره بکشانند و این مخالفتها خیلی جدی نیست.
ناصری خاطرنشان کرد:عقلای آنها به صورت جدی به دنبال طرح وحدت ملی هستند و رهبران جریان اصلاحات و جریان خط امام هم به این پایبندند تا راهی برای برون رفت از بحران ایجاد شود.
آنچه خواسته و مطلوب جامعه است،معرف منافع ملی است
ناصری درباره چرایی عدم مفاهمه بر سر مفاهیم اساسی چون منافع ملی در جامعه گفت:توجه به منافع ملی فصل مشترک همه جوامع، دولت ها و ملت هاست . اساس انقلاب اسلامی هم بر همین بود و امام وقتی شعار ممتاز استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی را به عنوان راهبردی اصلی مطرح می کند، در ضمیر آن منافع ملی نهفته است و در واقع آن چیزی که خواسته و مطلوب جامعه ملی ماست معرف منافع ملی ما نیز هست و به میزانی که انسجام ملی ما آسیب ببیند، منافع ملی مردم و جامعه کمرنگ تر می شود.وی افزود: مثال روشن این روند مذاکرات و جمع بندی هایی است که در مساله هسته ای اخیرا پیش آمد. دولت چون از نظر ملی در موضع قدرت نیست ناچار است که در عرصه بین الملل کوتاه بیاید و در یک کلام نتایج اجلاس ژنو و وین به مراتب ضعیف تر از آن چیزی است که در دولت اصلاحات می توانستیم به آن دست یابیم بدون هزینه های سنگین . بنابراین حتما منافع ملی ما در خطر است و تا نتوانیم مسائل ملی و داخلی را حل کنیم در عرصه های بین الملل هم به موفقیتی نمی رسیم و این یک واقعیت تاریخی است که همه آن را تجربه کرده اند که منافع ملی وقتی در سطح بین الملل تضمین می شود که کشور کاملا از یک انسجام و وحدت ملی در عرصه داخلی برخوردار باشد.این عضو هیأت علمی سابق دانشگاه الزهرا در ادامه با بیان اینکه راه تضمین آینده جمهوری اسلامی مسیر اصلاحات است که ریشه در تفکر و مبانی سیاسی وانسانشناسی امام دارد، عنوان کرد: خداوند در آیه 118 سوره هود عنوان می کند که هیچ قریه ای و هیچ جامعه ای را هلاک نمی کنداگر اهل آن اصلاح گر باشند و در واقع اگر جامعه ای به دنبال اصلاحات و بهینه سازی خود نباشد هلاک و گرفتار می شود .
امر به معروف و نهی از منکر نادیده گرفته شد
ناصری با بیان اینکه نمود و مظهر اصلاح طلبی از نظر اعتقادی، زنده بودن امر به معروف و نهی از منکر، آن هم در حوزه حاکمیت و از سوی مردم است، خاطرنشان کرد:هزینه ای که امروز جمهوری اسلامی در عرصه داخلی پرداخت می کند ناشی از نادیده گرفتن امر به معروف و نهی از منکر است وعلت این تغافل هم خصلت زشت مطلق گرایی است واز سوی دیگر منتقدان را متهم به براندازی کردن ناشی از همین خصلت مطلق گرایی است که امام در این منشور نسبت به آن تذکر می دهد که هیچ کس نباید خود را مطلق و مبرای از انتقاد بداند.
ناصری در پایان کرد:مشکل اصلی جامعه ما در این است که روح کلی پیام امام را در تاسیس جمهوری اسلامی نگرفته ایم.امام یک نگاه عصری داشت و معتقد بود که جمهوری اسلامی را باید متناسب با شرایط زمان و مکان مدیریت کرد.