گرچه در ظاهر به نظر می رسد چرایی قطع اینترنت در روزهای گذشته، تدابیر امنیتی و جلوگیری از سازماندهی معترضین بوده است اما گویا باید علت اصلی را در جای دیگری جستجو کرد و آنجا، جایی جز سیاست گذاری های کلان برای رسانه نیست.
پایگاه خبری جماران: از اوایل هفته گذشته بازگشت به صورت اینترنت آغاز شد؛ ابتدا اینترنت دانشگاه ها و به مرور اینترنت خانگی و موبایلی به صورت استانی وصل شد. ناگفته نماند که دو استان خوزستان و سیستان و بلوچستان هنوز اینترنت به صورت کامل وصل نشده است، اما می توان گفت اینترنت اکثر نقاط کشور در شرایط طبیعی قرار گرفته است.
با تصمیم شورای امنیت کشور اینترنت در دومین روز ناآرامی های آبان 98 قطع شد. دولت با پذیرش اینکه قطع شدن اینترنت بسیاری افراد را به سختی انداخته است نگرانی بزرگتر را امنیت کشور خواند.
علی ربیعی سخنگوی دولت حسن روحانی در اولین نشست خبری خود که در همان هفته ناآرامی های بعضی شهرهای کشور برگزار شد، در این باره توضیح داد: «وقتی اعتراضات صورت گرفت، مشکل اینترنت نداشتیم، اما زمانی که با هدایت شبکههای معاند برخی اغتشاشاگران در بزرگراه سنگ خالی کرده و راه را مسدود کردند، شورای امنیت کشور تصمیم گرفت و به اپراتورها ابلاغ کرد برای جلوگیری از سوءاستفاده اغتشاشگران اینترنت محدود شود.»
باز هم قطع اینترنت
با وجود آنکه قطعی اینترنت روزهای گذشته بزرگترین قطعی در تاریخ اینترنت ایران خوانده می شود اما نخستین بار نبود که دستگاه تصمیم گیر کشور در شرایط ناآرامی اقدام به قطع دسترسی به اینترنت می کند. در اعتراضات بعد از انتخابات 88 و ناآرامی های دی ماه 96 اینترنت به صورت موقت قطع شده بود. پس از انتخابات 88 شبکه های اجتماعی فیس بوک و توئیتر فیلتر شدند و هنوز این شبکه ها رفع فیلتر نشده اند.
علت اصلی قطعی اینترنت جای دیگری است
گرچه در ظاهر به نظر می رسد چرایی قطع اینترنت در روزهای گذشته، تدابیر امنیتی و جلوگیری از سازماندهی معترضین بوده است اما گویا باید علت اصلی را در جای دیگری جستجو کرد و آنجا، جایی جز سیاست گذاری های کلان برای رسانه نیست؛ سیاست گذاری هایی که ناتوان بوده اند. کما اینکه در همه ادوار گذشته خود این دسته از سیاستگذاران در زبان به انتقاد از جهت گیری های شبکه های فارسی زبان خارج از کشور گشوده اند اما بدون آنکه سیاستگذاری شان برای رسانه های داخل تغییری کرده باشد مدتی بعد انتقادات از شبکه های فارسی زبان ساکن لندن را تکرار کرده اند. کافی است به وضعیت تلگرام که برای بخش وسیعی از مردم کارکرد رسانه پیدا کرده است نگاهی بیندازیم.
بعد از فیلتر شدن تلگرام چه تغییری در استفاده کاربران ایجاد شد؟
در برهه زمانی ناآرامی های دی ماه 96 که کانال تلگرامی «آمدنیوز» نقش تخریبی قابل توجهی ایفا کرد، تلگرام همراه با اینستاگرام به صورت موقت فیلتر شد. در کنار فیلتر شدن این پیام رسان، استفاده از پیام رسان های داخلی به جای تلگرام از مجاری رسمی تبلیغ شد. اما تلگرام که پس از ناآرامی ها رفع فیلتر شده بود، 10 اردیبهشت 97 به دستور مقام قضایی اما این بار به صورت دائم فیلتر شد. با این وجود اغلب کاربران تلگرام به نرم افزار داخلی مراجعه نکردند.
نظرسنجی تیرماه 98 ایسپا در پاسخ به این که «از کدام یک از شبکههای اجتماعی استفاده میکنید؟» این آمار به دست آمد که : «۴۲.۸ درصد شرکتکنندگان از واتساپ، ۴۲.۴ درصد از تلگرام، ۳۹.۵ درصد از اینستاگرام، ۲.۸ درصد از سروش، ۲.۳ درصد از فیسبوک، ۱.۹ درصد از توییتر، ۰.۸ درصد از لاین، ۰.۷ درصد از بله، ۰.۶ درصد از آیگپ، ۰.۵ درصد از گپ، ۰.۲ درصد از بیسفون و ۰.۱ درصد از ساینا استفاده میکنند».
جدیدترین داده ها نیز نشان می دهد که «در ادامه روند افزایشی استفاده از تلگرام، میزان بازدید مطالب کانالهای تلگرامی در مهرماه بیش از شهریور ماه بوده است و به بیش از یک میلیارد بازدید روزانه به صورت میانگین در هر روز رسیده است».
رسانههای ما هیچ گاه فرصت رشد پیدا نکردهاند که مرجع اصلی مردم شوند
فعالان رسانه ای اکنون همین نگاه را درباره قطعی اخیر اینترنت دارند.
مهدی رحمانیان، مدیرمسوول روزنامهی شرق در مصاحبه ای به ایسنا گفته: «رسانههای ما هیچگاه فرصت رشد پیدا نکردهاند که مرجع اصلی مردم بشوند؛ بنابراین باید به این جمعبندی برسیم که نگاهمان و رویکردمان نسبت به رسانهها درست نبوده و همین نگاه و رویکرد باعث شده رسانهها از مرجعیت بیفتند و نگاه مردم از رسانههای داخلی را به رسانههای خارجی سوق دهد. در چنین حالتی به طور طبیعی اگر اینترنت هم بود و رسانهها از آزادی عمل هم برخوردار بودند، چه بسا مخاطبان آن اعتماد لازم را به آنها نداشتند».
وی ادامه داد: «معتقدم پیش از پرداختن به موضوع اینترنت که بود و نبود آن تاثیری داشته یا نه باید به این بپردازیم که ما چرا با رسانههایمان به گونهای رفتار کردیم که آنها را از خاصیت اصلی دور کردهایم. رسانهها اگر خاصیت واقعی خودشان را داشتند طبیعتا میتوانستند با مخاطبانشان وارد دیالوگ بشوند. حرفهای آنها را منتقل کنند و حرفهای مسؤولان را به آنها. وقتی رسانههای ما خاصیت واقعی خودشان را ندارند، قطعی و وصل اینترنت خیلی تاثیر آنچنانی به طور طبیعی نداشته است».
مدیر مسئول روزنامه شرق با اعتقاد بر اینکه رسانهها باید به گذشتهی خود برگردند و به آسیبشناسی خود بپردازند، یادآور شد: «اعتبار رسانهها باید برگردانده شود و رسانهها با اقتدار وارد صحنه شوند. پوشش ندادن حوادث مساوی با حل شدن مسئله نیست، منتهی نوع پوشش حوادث هم میتواند آموزش داده شود، و رسانهها خودشان میتوانند اتومات عمل و مدیریت کنند و به جایی نرسیم که رسانهها اگر درست هم میگویند بیتوجهی به آنها بشود. در حوادث دی ۹۶ تلویزیون جمهوری اسلامی تعداد کشتهها را دقیق و پیش از آنکه رسانههای معاند خارجی عددسازی کنند اعلام کرد. معتقدم این اعتماد دوسویه باید بین مخاطب و رسانه ایجاد شود. یک بخشی از آن توسط خود رسانهها صورت میگیرد و بخشی از آن توسط حاکمیت. زمان زیادی هم لازم نیست طی شود. ما میتوانیم با نگاه واقعگرا به مسائل خیلی زود اعتبار از دست رفته را بازیابی کنیم آن هم با نگاه مثبت. با این نگاه در موارد دیگر که امیدواریم هیچگاه پیش نیاید، بحث حوادث در جامعهمان را مدیریت کنیم».
مطبوعات از نظر میزان نفوذ در یکی از بدترین شرایط چند دهه اخیر به سر می برند
کامبیز نوروزی حقوقدان و کارشناس رسانه نیز در گفت و گو با خبرنگار جماران گفت: مشکل اساسی که در ایران وجود دارد به سیاست های رسانه ای برمی گردد که دستگاههای حکومتی کشور دنبال می کنند. متاسفانه سالهاست در ایران به دلیل سیاست های نادرست رسانه ای که از سوی دستگاه های رسمی در کشور اعلام می شود مرجعیت رسانه های داخلی کشور به شدت کاهش پیدا کرده است.
دبیر کمیته حقوقی انجمن صنفی روزنامه نگاران استان تهران افزود: مطبوعات از نظر میزان نفوذ در یکی از بدترین شرایط چند دهه اخیر به سر می برند. رادیو و تلویزیون هم وضعیتش از جهت میزان نفوذ و اثرگذاری از مطبوعات بدتر شده است. همه اینها باعث شده است که مرجعیت رسانه ای داخل کشور به ضعیف ترین حد ممکن برسد. در چنین شرایطی جامعه نمی تواند نیازهای خبری تحلیلی خود را از طریق رسانه های رسمی حرفه ای مسئول قانونی تامین کند و به سایر منابع خبری مراجعه می کند که یکی رسانه های فارسی زبان خارج از کشور است و دیگری هم پیام رسان های مبتنی بر اینترنت.
این مدرّس حقوق مطبوعات ادامه داد: رسانه های رسمی فارسی زبان خارج از کشور بیانگر نوعی از شیوه های خبر رسانی هستند که خیلی از آنها مورد پذیرش حاکمیت رسمی ایران نیست. در فضای پیام رسان ها هم میزان مسئولیت اخلاقی کم و مسئولیت قانونی بسیار ناچیز است؛ خبرها و شبه خبرهای نادرست زیاد منتشر می شود اما به هرحال مورد مراجعه مردم هستند.
سیاست های نادرست به قطعی اینترنت انجامید
نوروزی گفت: سیاست رسانه ای نادرستی که در طول سالهای گذشته توسط دستگاه رسمی در ایران دنبال شده عملا باعث می شود که رسانه های رسمی قانونی کشور قدرت رقابت خود را با پیام رسان ها از دست بدهند و فضای خبری در اختیار پیام رسان ها قرار بگیرد که حرفه ای عمل نمی کنند، موازین اخلاقی و قانونی را خیلی اوقات رعایت نمی کنند و مطالبی در آنها بیان می شود که شاید واقعیت هم نداشته باشد.
دبیر کمیته حقوقی انجمن صنفی روزنامه نگاران استان تهران ادامه داد: در اینجا ادامه سیاست های نادرست به یک تصمیم نادرست به یک اجبار یعنی قطع اینترنت منتهی می شود؛ یعنی وقتی سیاست های رسمی باعث شده است که قدرت رقابت رسانه های حرفه ای به این حد پایین برسد حکومت هیچ چاره ای نمی بیند جز این که اینترنت را قطع کند. اما قطع اینترنت اصلا راه و چاره نیست. شاید چند روز اینترنت و جریان خبری قطع شود، اما راه و چاره اصلی این نیست. راه و چاره این است که شرایط را برای احیای مرجع خبری در رسانه های رسمی کشور فراهم کنند. وقتی این اتفاق بیفتد مردم به تدریج از پیام رسان ها سراغ رسانه های رسمی حرفه ای می روند.
ادامه مسیر کنونی به ناکجاآباد منتهی می شود
این کارشناس رسانه در پاسخ به این سوال که اگر در ناآرامی های آبان 98 اینترنت وصل بود به رسانه ها اعتماد می شد؟ پاسخ داد: در شرایط کنونی نه. این یک بیماری است که علاج فوری ندارد. علاجش این است که از نظر امنیت حرفه ای، آزادی رسانه و حمایت اقتصادی از رسانه ها شرایطی فراهم شود که رسانه ها بتوانند دوباره به جایگاه اصلی و جایگاهی که باید داشته باشند برگردند. این موضوع زمان می برد.
کامبیز نوروزی در پایان تاکید کرد: قطع اینترنت یکبار اتفاق افتاد؛ خوب یا بد اثرات خود را گذاشت. ادامه این مسیر راه را به ناکجا می برد؛ ادامه این مسیر راه را به جایی می برد که شاید شرایط را بدتر کند. این سیاست اعمال محدودیت در رسانه های داخلی ما را به نقطه ای می رساند که جامعه ایران، افکار عمومی ایران فقط از طریق پیام رسان ها، اینترنت و رسانه های خارج از کشور تغذیه شود.