گفتگوی اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

سیمای شاه خیالی؛/3/

پاسخ یک پژوهشگر تاریخ به «نوستالژی سازی از دوران پهلوی»

مختاری اصفهانی گفت: اولا فکر می کنم درباره اعتراضات 96 اغراق وجود دارد. اعتراضات دی ماه 96 برخلاف اتفاقات سال 88 دارای گفتمان نبود و نتوانست گفتمان سازی کند. از نظر کیفی و کمی هم نتوانست به آن اتفاقات برسد. از این لحاظ فکر می کنم تنها گستره ای داشت اما در یک تحول فقط کمیت و گستره مساله نیست بلکه مساله کیفیت بسیار مهم است و اینکه نیروهای تاثیرگذار اجتماع در آن تحول فعال باشند. من در ارتباط با دی ماه 96 هم با بررسی های میدانی و هم مطالعات دیگر به چنین چیزی نرسیدم.

پایگاه خبری جماران: صدمین سالگرد تولد محمدرضا پهلوی مناسبتی بود که شبکه های فارسی زبان خارج از کشور به مناسبت آن، برنامه هایی را در خصوص عملکرد حکومت پهلوی پخش کردند . در این برنامه ها به ویژه رسانه هایی که غلظت سلطنت طلبی شان آشکارتر بود تلاش می شد فضایی نوستالوژیک از زمان پادشاهی محمدرضا پهلوی به تصویر کشیده شود و او را فردی وطن پرست و مترقی و مانند انقلابیون و به ویژه روحانیت را متحجر جلوه دهند.

البته تلاش برای تطهیر این دوران اولین بار نیست که اتفاق می افتد. در همین زمینه رضا مختاری اصفهانی پژوهشگر تاریخ در واکنش به این روایت های بی سند و جهت دار به خبرنگار جماران گفت: من فکر می کنم ما از هر طیفی که باشیم باید تاریخ نگاری منصفانه داشته باشیم؛ چه طرفدار جمهوری اسلامی باشیم و چه مخالف جمهوری اسلامی باشیم. مثلا در فضای مجازی می نویسند ژیسکاردستن، رئیس جمهور اسبق فرانسه گفته ملت ایران با انقلاب 57 مثل نهنگ ها خودکشی دست جمعی کرد؛ در حالی که اصلا چنین چیزی وجود ندارد و هیچ سندی معتبری برای این مطلب نیست.

 

روایت یک سویه خارجی، به فقدان روایت منصفانه در داخل برمی گردد

وی افزود: من فکر می کنم بخشی از اینکه الان رسانه های خارج از کشور این روایت های یک سویه را دنبال می کنند – به ویژه در شبکه من و تو؛ چرا که روایت شبکه ای مثل ایران اینترنشنال به اندازه شبکه من و تو گل درشت نیست – به این برمی گردد که اگر روایت ما یک روایت منصفانه باشد میدان و موقعیت را از آنها می گیریم. در واقع می توان گفت که بخشی از تقصیر در این موضوع متوجه رسانه های ماست. شما نگاه کنید، اینکه ما یک روایت یک جانبه و کلی از فقها داشته باشیم درست نیست.

در برنامه های تولید شده این رسانه ها، آنها بر روی مخالفت امام و علما با حق رای زنان و قسم به کتاب آسمانی در انتخابات انجمن های ایالتی و ولایتی مانور می دادند.

مختاری اصفهانی در این خصوص گفت: تصویب نامه هیات وزیران در مورد انجمن های ایالتی و ولایتی قید قسم به قرآن را به کتاب آسمانی تبدیل می کند. همچنین موضوع دیگر در آن حق رای زنان بود. نکته جالب این است که امام در نامه ای که می نویسد به این اشاره می کند که این دو خلاف قانون اساسی مشروطه است؛ تصویب نامه نباید خلاف قانون اساسی باشد. این خودش یک نکته جالب است که ما در روایت های تاریخی خود از هر طیفی که باشیم باید همه جوانب را بگوییم. در مخالفت فقها با حق رای زنان آیا آنها فقط از منظر فقهی با موضوع مخالفت می کردند یا بخشی از آن از منظر قانون اساسی مشروطه هم بود؟ اینکه ما بگوییم کلیت فقها از این منظر مخالفت می کردند درست نیست.

 

محمدرضا پهلوی برای آنکه نجات آذربایجان به نامش بخورد دنبال حذف قوام بود

این پژوهشگر تاریخ افزود: ما در فقها طیف های مختلفی داشتیم. مثلا ما در خود فقها کسی مثل آیت الله خالصی زاده  وجود داشت که دارای اندیشه های مترقی بود و سالها قبل از شهید مطهری کتاب حقیقت حجاب در اسلام را درباره حقوق زنان و بسیاری از مسائل نوشت. بنابراین، این که کلی نگری کنیم بیشتر وجه تبلیغی به روایت تاریخ می دهد که من به  محقیق در موضوع تاریخ بدون آنکه بخواهم مسائل را سیاسی ببینم در مستندها آن را شاهد بودم. تاریخ را هیچ گاه نباید سیاسی دید. این آفت تاریخ نگاری در هر طیفی است.

این مورخ در ارتباط به با روایت برخی سلطنت طلبان که سعی می کنند در ماجرای آزادی آذربایجان شاه را قهرمان جلوه دهند، گفت: خود محمدرضا شاه می خواست که همه اعتبار و محبوبیت نجات آذربایجان به اسم خودش سند بخورد. همین باعث شد که فردی مثل قوام را حذف کند. این جزء تحریفات تاریخی است.

 

اصلا چنین نبود که در غیاب مجلس شاه بتواند نخست وزیر را برکنار کند

مختاری اصفهانی همچنین در ارتباط با تحریف واقعه 28 مرداد 32 و اینکه سلطنت طلبان مدعی هستند شاه حق داشت مصدق را مثل  نخست وزیران دیگر در هر زمان برکنار کند، افزود: باب شده است که کودتای 28 مرداد را می گویند کودتا نیست و وقتی مجلس وجود نداشته شاه می توانست مطابق قانون اساسی نخست وزیر را برکنار کند. در حالی که اصلا چنین نکته ای در قانون اساسی مشروطه وجود ندارد. فقط در یک مورد، زمانی که مجلس وجود نداشت احمد شاه قاجار صمصام‌ السلطنه را برکنار کرد. نکته جالب اینجاست که صمصام‌ السلطنه در مقابل این برکناری مقاومت کرد و گفت که شما چنین حقی نداری و به همین خاطر از او خواستند استعفا دهد.

وی با اشاره به ادعای سلطنت طلبان در ارتباط با کودتای 28 مرداد که اساسا آن را کودتا نمی دانند گفت: من مشاهده کردم که در شبکه من و تو گفته شد که کودتا عنوانی بود که یک دهه بعد توسط چپ ها ساخته شد؛ در حالی که در همان زمان در جامعه آن را کودتا می دانستند.

 

اگر 28 مرداد قانونی بود، چرا شاه اعتماد به نفس برای ماندن در ایران نداشت؟

این مورخ به طراحی کودتای نافرجام 25 مرداد 32 اشاره کرد و گفت: فرمان عزل دکتر مصدق صادر شده بود که دکتر مصدق در برابر آن مقاومت کرد؛ چرا که این کار غیرقانونی بود. شاه نمی توانست در غیاب مجلس چنین کاری انجام دهد. اگر این عزل قانونی بوده است چرا محمدرضاشاه در واقع با نیروی نظامی این کار را انجام می دهد؟

این پژوهشگر تاریخ افزود: محمدرضا شاه آن موقع در رامسر منتظر بود که ببیند نتیجه کودتا چه می شود؛ وقتی دید  کودتا شکست خورد از کشور خارج شد، به بغداد رفت و سپس از آنجا به ایتالیا رفت. در واقع اگر کار قانونی بود چرا شاه این اعتماد به نفس را برای انجام این کار نداشت؟ من دو سال پیش در اندیشه پویا سندی منتشر کردم که گزارش اقدامات نظامی ها برای ساقط کردن دولت بود؛ آنچه که در 25 مرداد اتفاق افتاد کاملا کودتای نظامی بود. عده ای از نظامی ها می خواستند دولت نظامی و مستقر را ساقط کنند.

 

اگر 28 مرداد قیام مردمی بود، چرا پس از آن ما موجی از دستگیری ها داریم؟

مختاری اصفهانی با طرح این سوال گفت: اتفاقی که در 28 مرداد می افتد نه یک قیام مردمی بلکه یک انفعال مردمی بود آن هم به خاطر این بود خود دکتر مصدق هرگونه اجتماع را از بعد از ظهر 27 مرداد ممنوع کرد. همین موضوع موجب شد که کودتاچی ها به موفقیت برسند. اینکه ما بگوییم کودتا نبود، نوعی روایت دروغ از تاریخ است. کسانی که الان داعیه بازگشت به عقب را دارند می خواهند این موضوع را تحریف کنند بدون آنکه بخواهند از این موضوع به طور منصفانه گذر کنند؛ به این معنا که بپذیرند که 25 مرداد و 28 مرداد یک کودتا بود نه یک عمل قانونی.

 

شاهد عینی دی 96 بودم؛ گفتمان نداشت

رسانه های وابسته به سلطنت طلبان مدتهاست با استناد به برخی شعارهایی که در ناآرامی های دی ماه 96 مثل رضا شاه روحت شاد سر داده می شد نتیجه گیری می کنند که ملت ناراضی ایران به دنبال بازگشت به گذشته هستند. این پژوهشگر تاریخ در ارتباط با این گونه ادعاها گفت: جامعه ای می تواند جامعه موفقی باشد که نگاهش به آینده باشد. اولا اینکه در مورد دی ماه 96 هم اغراق می شود توسط رسانه های خارج و آن را به عنوان مبداء تحول می دانند. من به عنوان یک ناظر سعی کردم در روزهای ناآرامی های دی 96 به خیابان ها بروم و آن بررسی کنم که آنچه گفته می شود تا چه اندازه به واقعیت نزدیک است.

وی افزود: اولا  فکر می کنم اغراق وجود دارد. اعتراضات دی ماه 96 برخلاف  اتفاقات سال 88 دارای گفتمان نبود و نتوانست گفتمان سازی کند. از نظر کیفی و کمّی هم نتوانست به آن اتفاقات برسد. از این لحاظ فکر می کنم تنها گستره ای داشت اما در یک تحول فقط کمیت و گستره مساله نیست بلکه مساله کیفیت بسیار مهم است و اینکه نیروهای تأثیرگذار اجتماع در آن تحول فعال باشند. من در ارتباط با دی ماه 96 هم با بررسی های میدانی و هم مطالعات دیگر به چنین چیزی نرسیدم.

 

بعد از 40 سال باید به آن اعتماد به نفس رسیده باشیم که برای بیان گذشته لکنت نداشته باشیم

مختاری اصفهانی گفت: فکر می کنم در مورد دی ماه 96 بخشی از جامعه احساس می کنند گذشته یک گذشته خوبی وجود داشت و جامعه سال 57 به صورت چشم بسته تحول انقلاب اسلامی را رقم زد. تأکیدم بر این است که در این امر بخشی از تقصیر متوجه ما رسانه هاست که روایتگر تاریخ هستیم؛ اعم از شنیداری، دیداری، صدا و سیما و همه رسانه هایی که در داخل به طور رسمی فعالیت می کنند. فکر می کنم اگر ما گذشته را منصفانه روایت کنیم و سیاه و سفید یا حق و باطل نبینیم و روایت دقیق داشته باشیم باعث نمی شود که نسل جوان ما بخشی از مسائل را بپذیرد. فکر می کنم بعد از 40 سال باید در داخل به آن اعتماد به نفس رسیده باشیم که برای بیان گذشته لکنت زبان نداشته باشیم. باید همه موارد را بگوییم. اگر همه موارد را بگوییم جایی برای تحریفات تاریخی باقی نمی گذاریم.

 

آیا انقلابیون نمی دانستند چه می خواهند؟

این پژوهشگر تاریخ در پاسخ به این سوال که آیا ایرانی ها پیش از انقلاب اسلامی نمی دانستند چه می خواهند؟ پاسخ داد: این مساله را برای اولین بار مهندس بازرگان در کتاب «انقلاب ایران در دو حرکت» بیان کرد که وجه سلبی ملت ایران قوی تر از وجه ایجابی آنهاست و برای نفی یک چیز آگاهی دارند، اما برای اینکه چه چیزی را جانشین آن کنند این آگاهی وجود ندارد. اما اگر ما به حرکت هایی که بعد از شهریور 1320 به وجود آمد نگاه کنیم می بینیم که حجم بالایی از فعالیت های مذهبی، سازمان ها و نیروهای مذهبی داریم. کتاب های مذهبی داریم. وقتی مطالعات  جامعه ایران به سمت مطالعه کتابهای ایران به سمت کتاب های کسانی مثل دکتر شریعتی یا شهید مطهری می رود نشان می دهد این جامعه نسبت به آن گفتمانی که مطرح می شود یک آگاهی دارد. این طور نیست که ما بگوییم جامعه چشم و گوش بسته وارد مسیری می شود و بعدا اتفاقات دیگری می افتد.

 

مهمترین آلترناتیو نظام سلطنتی، نظامی بود که صبغه دینی داشته باشد

مختاری اصفهانی در پایان گفت: مهمترین آلترناتیو نظام سلطنتی نظامی بود که صبغه دینی داشته باشد و این یک امر مبرهن بود. فعالان مذهبی  نسبت به دیگر نیروهای سیاسی شبکه اجتماعی فراگیرتر، انسجام بهتر و در بین توده های مردم هم نفوذ بیشتری داشتند. گفتمان مذهبیون انقلابی گفتمانی است که بسیاری از مخالفان نظام سلطنتی مثل چپ ها را خلع سلاح می کرد. یعنی گفتمان مذهبی عدالت خواه در این دوره بسیار فعال است و در جامعه نفوذ دارد. ما نمی توانیم حضور کسانی مثل دکتر شریعتی و کسانی مثل شهید بهشتی یا شهید مطهری را در جامعه ایران نفی کنیم اگر آنها این تاثیرگذاری را نداشتند نمی توانستند بعد از انقلاب هم موفق شوند. اینکه بگوییم آنها توانستند در واقع با یک قدرت قاهره بر دیگر نیروهای فائق بیایند یک نوع یک سویه نگری است. ما باید همع جوانب را ببینیم.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.