رییس کارگروه سیاسی حزب جمهوریت گفت: «ما حاملان گفتمان اصلاحطلبی بر این باوریم که انقلاب اسلامی بهاعتراف برخی از متفکران دنیا بزرگترین انقلاب معاصر با آرمانهای متعالی بود، اما متأسفانه ثمره آن که درخت تناور جمهوری اسلامی است در اثر برخی تهدیدات بیرونی و درونی مبتلای بهآفات درونی و بیرونی شده است. این آفات علاوه بر اینکه مانع تحقق آرمانهای بلند انقلاب اسلامی شده، زمینه برخی شکافهای بین حاکمیت و مردم را هم رقم زده است.»
به گزارش جماران؛ حجتالاسلام والمسلمین رحمتاله بیگدلی عضو هیأت مؤسس و رییس کارگروه سیاسی حزب جمهوریت ایران اسلامی در آستانه برگزاری اولین کنگره سراسری این حزب با نواصلاحطلب خواندن حزب جمهوریت و با انتقاد از برخی سخنان که این روزها توسط برخی از محافل داخلی و خارجی در نفی اصلاحطلبی و اصولگرایی ایراد میشود گفت: «من شعار "اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمامه ماجرا" را نوعی عوامفریبی و شارلاتانیزم سیاسی میدانم و معتقدم که امروز برخی محافل و افراد برای عوامفریبی این شعار را سر میدهند تا به اهداف حقیر انتخاباتی خود نایل آیند، اما دستهای دیگر با سوار شدن بر موج این عوامفریبی با نوعی شارلاتانیزم میکوشند این شعار " نه به اصلاحطلب و اصولگرا" را بهجای "نه به اصلاحطلبی و اصولگرایی" قالب کنند تا از این شعار کلاهی برای اهداف سوء خود خود در اتخاذ مشی براندازی ببافند!»
رییس کارگروه سیاسی حزب جمهوریت با مردود دانستن این تفکر و با تأکید بر اینکه روشنفکران و فعالان سیاسی باید از بیان هرگونه مطالب بیپایه و اساس اجتناب کنند، گفت: «بر هر فعال سیاسی دارای وجدان و اخلاق انسانی واجب است که در مسایل تئوریک و اساسی به صورت مبنایی، منطقی و شفاف سخن بگوید و مراد خود را از سخنان خود از جمله این شعار دقیقا و به صورت شفاف بیان کند و بهگونهای سخن نگوید که در فهم سیاسی مردم اخلال و انحراف ایجاد کند.»
این استاد دانشگاه با تبیین دقیق خاستگاه اندیشه اصلاحطلبی و اصولگرایی گفت: «فعالان عرصه سیاست در هر جای دنیا و با هر عقیدهای در مواجهه با هر پدیدهای و وضعیت موجود و نظم مستقر بر سه دستهاند؛ دسته اول، وضع موجود را صد در صد قبول دارند و تلاش میکنند این وضع را حفظ کنند و بهمقابله با خواستاران تغییر وضع موجود بپردازند. به این دسته از افراد و احزاب، محافظهکار و در کشور ما بهخطا و یک تحریف معنوی، اصولگرا میگویند که بهجای معنای سیاسی دارای بار ارزشی است. البته ما باید این تحریف را اصلاح و از این جریان سیاسی با عنوان محافظهکار یاد کنیم.»
حجتالاسلام بیگدلی افزود: «دسته دوم، وضع موجود و نظم مستقر را قبول ندارند و معتقدند که این وضع قابل اصلاح نیست و باید آن را از ریشه برکند و وضعی جدید و نظمی نوین را مستقر کرد. در ادبیات سیاسی به این دسته از افراد، انقلابی میگویند. این دسته طرفدار انقلاب علیه وضع موجود و برانداختن آن هستند و معتقدند که اتخاذ مشی اصلاحی آب به آسیاب وضع موجود و نظم مستقر ریختن و موجب طولانی کردن عمر آن است. این دسته که دارای اندیشه و مشی براندازی هستند با اصلاحطلبان بیشتر دشمنی میورزند تا محافظهکاران؛ زیرا عقیده و عملکرد محافظهکاران را بسترساز حرکت مردم به سوی براندازی و به نفع خود میدانند، اما معتقدند که اصلاحطلبان با اصلاح نابسامانیها مانع حرکت مردم به سوی براندازی نظم مستقر میشوند.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب با اشاره به خاستگاه اندیشه اصلاحطلبی گفت: «دسته سوم از فعالان عرصه سیاسی معتقدند که وضع موجود قابل قبول نیست. درخت نظم مستقر آفتزده است، ولی برانداختن این درخت و کاشتن نهالی جدید هزینههای بسیار سنگین بر جامعه تحمیل خواهد کرد و تازه معلوم نیست که چه ثمری از این نهال جدید عاید کشور شود! پس باید با بازگشت بهریشهها با آفات این درخت مبارزه و آن را هَرَس و اصلاح کرد. امروز در علوم سیاسی اعتقاد بر این است که بهترین راه درست کردن وضع نابسامان موجود، اتخاذ مشی اصلاحی است که هم بحرانساز نیست و هم هزینه سنگین بر جامعه تحمیل نمیکند و هم نتایج آن قابل سنجش و ارزیابی و تند و کند کردن و حرکت بهجلو و توقف و بازگشت از اشتباهات است.»
این چهره شاخص اصلاحطلب در ادامه با اشاره به تصلب حاکم بر برخی از محافل موسوم به اصلاحطلب و اصولگرا گفت: «من در عین نقدی که بر عملکرد و رفتار سیاسی برخی از محافل موسوم به اصلاحطلب و اصولگرا دارم، بر این باورم که ما نباید با مواجهه مکانیکی با پدیدههای اجتماعی و سیاسی و ...، برخی محافل موسوم به اصولگرا و اصلاحطلب را مصداق تام تفکر اصولگرایی و اصلاحطلبی بگیریم و بگوییم: "اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمامه ماجرا"، آری، اگر منظور از این شعار، برخی محافل متصلب موسوم به اصولگرا و اصلاحطلب باشد که کوشیدهاند دو اردوگاه محفلی و قبیلهای درست و فهم و رفتار قبیلهای و محفلی را جایگزین اندیشه اصلاحطلبی و اصولگرایی کنند تا حدی قابل اعتناست و خود ما هم سالهاست که همین حرف را میزنیم و اساسا حزب جمهوریت ایران اسلامی با بینش استعلایی و با تفکر نواصلاحطلبی برای فراتر رفتن از این فهم و رفتار قبیلهای و محفلی تأسیس شده است، اما اگر منظور از این شعار و حرفهای مشابه آن، اعلام پایان گفتمان و تفکر اصلاحی همانند تفکر اصولگرایی (محافظهکاری) باشد، باید بدانیم که این نوع تفکر بسیار خطرناک و ورود در فاز انقلاب علیه وضع موجود و نظم مستقر و در واقع نوعی شعار براندازانه است و ما نباید بدون تأمل در این وادی نه سخنی بگوییم و نه وارد عملی بشویم.»
رییس کارگروه سیاسی حزب جمهوریت در ادامه با تأکید بر اینکه ما باید بین "محافل قبیلهای موسوم به اصلاحطلب" و "گفتمان اصلاحطلبی" تمایز قایل باشیم گفت: «ما حاملان گفتمان اصلاحطلبی بر این باوریم که انقلاب اسلامی بهاعتراف برخی از متفکران دنیا بزرگترین انقلاب معاصر با آرمانهای متعالی بود، اما متأسفانه ثمره آن که درخت تناور جمهوری اسلامی است در اثر برخی تهدیدات بیرونی و درونی مبتلای بهآفات درونی و بیرونی شده است. این آفات علاوه بر اینکه مانع تحقق آرمانهای بلند انقلاب اسلامی شده، زمینه برخی شکافهای بین حاکمیت و مردم را هم رقم زده است.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب با اشاره به نسبت گفتمان اصلاحطلبی با انقلاب اسلامی گفت: «ما اصلاحطلبان اصل انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی را قبول داریم و معتقدیم که باید با تامل در آرمانهای بلند انقلاب اسلامی یعنی استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی و ... و با قرائت مترقی و روزآمد از آن آرمانها و کارآمد کردن نظام و مبارزه با فساد و ناکارآمدی از این درخت تناور آفتزدایی و شکافهای ایجادشده بین مردم و حاکمیت را ترمیم کنیم.»
حجتالاسلام بیگدلی در ادامه با تأکید بر ضرورت مبارزه با آفات نظام جمهوری اسلامی گفت: «بدون تردید، تنها راه درست برای نیل به این اهداف بزرگ، گفتمان و تفکر نواصلاحطلبی است و ما باید با عبرت گرفتن از گذشته، از برخی مدعیان اصلاحطلبی قبیلهای و محفلی و تجاری عبور کنیم و طرحی نو دراندازیم و در این طریق از همراهی همه افراد و طیفهایی که در درون جبهه موسوم به اصلاحات و یا خارج از این جبهه که چون ما میاندیشند استقبال و استفاده کنیم.»
حجتالاسلام بیگدلی در پایان گفت: «راهی که ما در حزب جمهوریت ایران اسلامی تحت عنوان "گفتمان نواصلاحطلبی" انتخاب کرده و در مرامنامه و مانیفست حزب به برخی از اصول آن پرداختهایم میتواند خونی تازه در کالبد جبهه اصلاحات تزریق کند و بسترساز اتحاد در جبهه اصلاحات و وفاق ملی حول محور آفتزدایی از درخت تناور جمهوری اسلامی، اصلاح نابسامانیها و ناکارآمدیها، تأمین منافع ملی و ترمیم شکافهای بین حاکمیت و مردم باشد.»