روز گذشته، مراسم «در فراغ شمس» به مناسبت نکوداشت مرحوم دکتر سیدشمسالدین وهابی در تالار اجتماعات دانشکده معدن دانشگاه تهران برگزار شد.
روز گذشته، مراسم «در فراغ شمس» به مناسبت نکوداشت مرحوم دکتر سیدشمسالدین وهابی، نماینده اسبق مجلس و فعال سیاسی اصلاح طلب در تالار اجتماعات دانشکده معدن دانشگاه تهران با حضور شخصیت های سیاسی و دانشگاهی برگزار شد.
به گزارش خبرنگار جماران، رضا فرجیدانا به عنوان نخستین سخنران این مراسم گفت: من به سهم خود از همه عزیزانی که همت کردند و برنامه گرامیداشتی برای دوست و برادرمان مرحوم دکتر سیدشمس الدین وهابی تدارک دیدند، سپاسگزارم. حقیقتا در زمانهای که بحران سرمایه اجتماعی نیازمند پرداختن به الگوهای قابل اتکا، انسانی و دست یافتنی است، باید برای نسل جوان که به این الگوها نیاز دارند به چنین شخصیت هایی بپردازیم.
وی افزود: الگوهایی که در زندگی واقعی بر رفت و آمدهای روزمره، فراروی جوانان قرار میگیرند و با فضائل خودشان ارزشهایی را به نمایش میگذارند که این ارزشها برای تعالی جامعه امروز و حل مشکل سرمایه اجتماعی لازم است. اینکه من بتوانم به جنبه ای از شخصیت چند بُعدی برادر عزیزمان دکتر سیدشمس الدین وهابی بپردازم برایم بسیار دشوار است.
فرجی دانا ادامه داد: در همین جا می خواهم از روح بزرگ شمس عذر بخواهم که چیزی که شایسته او باشد در چنته ندارم. از صفت های ویژه شخصیتی او، صمیمیت بسیار بی ریای ایشان بود. یک فرد از جنبه اخلاق شخصی میتواند جنبه های قابل الگوبرداری داشته باشد و از نظر اخلاق حرفه ای و زندگی تخصصی-حرفه ای نیز به همین نحو. مردد بودم که به اخلاق شخصی و جنبه های شخصیتی شمس نظیر صداقت، امانت، صمیمیت، شجاعت و صراحت لهجه و... او اشاره کنم یا به جنبه های حرفه ای زندگی او آنجا که به زندگی اجتماعی و پیرامونی او برمی گردد اشاره ای داشته باشم. جایی که حساسیت او نسبت به سرنوشت جامعه پیرامونی، احساس مسئولیت اجتماعی، صیانت از اخلاق حرفه ای، آرمان گرایی بدون محافظه کاری، گذشت و فداکاری برای دستیابی به اهداف و...وجود داشته است.
وی بیان کرد: با نگاهی به بخشی از کتاب «تذکره الاولیاء» جمله ای را از زبان یکی از شخصیتهای آن کتاب یعنی فضیل عیاض می خواندم که عطار ذکر می کند«هر چیزی را ذکاتی است و ذکات عقل، اندوه طولانی است» فکر کردم این جنبه از حرکت شمس در طول زندگیاش، یعنی حرکت بر مدار عقلانیت و خردگرایی و رنج کشیدن او در این راستا، می تواند برای ما مهم و راهگشا باشد.
فرجی دانا گفت: همه ما جلساتی را به خاطر داریم که بر خلاف جو غالب جلسه که یک مسیر یا یک حرف در آن غلبه داشت، شمس با فکر کردن عقلایی و استدلال هایی غالبا حرفی را می زد که در آن جمع گفته نشده بود و شاید بر خلاف جریان غالب جمع بود. او این صراحت لهجه را همیشه داشت که از حرف حق دفاع کند. با اینکه به خرد جمعی معتقد بود و از آن بهره می گرفت ولی اگر جایی می رسید که عقل چیزی می گفت یا می دید حق در جای دیگر است اینکه چند نفر در مخالفت با او صحبت کنند یا جو به چه سمتی باشد، عنایتی نمی کرد و با شجاعت حرف حق خودش را می زد.
وی بیان کرد: من وقتی شمس را در خاطراتی که دارم مجسم کردم، حرکت بر مدار عقلانیت و خردورزی را در او یک عنصر بسیار قوی دیدم. گویی به این شعر آغازین شاهنامه که«به نام خداوند جان و خرد/ کزین برتر اندیشه برنگذرد» که شاعر در آن جان و خرد را ملازم یکدیگر می بیند، شمس نیز عاملی به تمام معنا برای گوهر همراهی عقل و جان بود و برای حرکت در مدار عق و عقلانیت هزینه می پرداخت و بسیاری از رنج هایی که در زندگی بر شمس مستولی شد ناشی از این عقل گرایی و توجه ویژه او به خرد بود.
فرجی دانا گفت: وقتی اعلام موضع افراد مختلف درباره قضایای 18تیر سال 78 انجام می شد، خاطرم است که شمس دست نوشته ای فرستاد. زیرا قرار بود به عنوان شورای دانشگاه ما روی متنی کار کنیم و اعلام موضعی درباره این مساله داشته باشیم. در آنجا ایشان مانند همیشه با استدلال بسیار محکم موضع گیری درباره ظلمی را که در آنجا رخ داده بود، خواستار شد و با ذکر جمله ای از ماجرای حضرت علی(ع)و خلخال پای زن یهودی که ایشان فرمودند اگر یک مسلمان از شنیدن این خبر بمیرد من او را سرزنش نمی کنم، نوشته بود: اگر ما امروز در برابر چنین ظلمی نایستیم پس برای چه ظلمی میخواهیم بایستیم؟ من همان موقع به سایرین گفتم نگاه کنید که شمس چه نگاه و تحلیل دقیقی دارد از اینکه آن ماجرا ظلمی بزرگ بوده است. ظلمی بزرگ بر دانشگاه، جامعه و نظام. بنابراین شمس موضع درستی اتخاذ کرده بود.
وی اظهار داشت: آنچه از دوره نمایندگی شمس در مجلس ششم شاهدیم که در محور کارهای کارشناسی قرار گرفت و با طرح هایی که به نتیجه رساند و موضع گیری هایش، بر آنچه مسیر حق تلقی می نمود، پافشاری می کرد. پافشاری شمس بر خرد جمعی و بهره گیری از آن تنها در اجتماع و سیاست کلان جامعه نبود، بلکه در اداره دانشگاه حتی اداره دانشکده ای که ایشان در آن عضویت داشت، به این مطلب معتقد بود و بعضا دلخوری ها و رنجی که می برد از عدم پایبندی به خرد جمعی در اداره دانشگاه و دانشکده و پردیس بود.
فرجی دانا در پایان گفت: به باور من، پافشاری شمس بر این معیارهای عقلی از او یک مصلح به تمام معنا ساخته بود. مصلحی که در مقابل کاستی ها و کمبودها و عیوبی که مشاهده می کرد، هیچ گاه ساکت نمی نشست و با تمام توان خود سعی در اصلاح آنها داشت. ایشان در همه صحنهها نقش آفرین بود و برای اصلاح امور اقدام می کرد.
شمس الدین سیاسی راد نیز در این مراسم گفت: به جرأت می توان گفت که شمس در مجموعه مدیران یا اساتید مرتبط با علوم زمین و معدن نظیر نداشت. آنچه باعث تاسف است با رفتن ایشان خلاءیی ایجاد شده که به راحتی پُر نخواهد شد.
وی افزود: شمس انسان موفقی بود و بسیار خوب زندگی کرد. در آخرین دیداری که با او داشتیم تعبیری بکار برد که بسیار قابل تامل است. گفت: بعضی وقتها فکر می کردم اگر بیماری ام به این مرحله برسم با آن چگونه مواجه میشوم ولی الان می بینم که هیچ نگرانیای ندارم. ایشان همچنین به خواهر خود گفته بود «من دیگر به راحتی و درحالی که هم دنیا و هم آخرت خود را آباد کرده، می روم»
عضو حزب اتحاد ملت ادامه داد: شمس کارهای عمیق و ماندگاری انجام میداد و با مسائل تحلیلی و نهایت عقلانیت و محاسبه برخورد میکرد. اصولا ایشان درباره هیچ موضوعی داوری نمیکرد بلکه احتمالات مختلف یا به تعبیر خود «فروض مختلف» را تبیین میکرد تا مخاطب بتواند نظر ایشان را تشخیص دهد. این موفقیت در زندگی سیاسی، علمی و حرفه ای شمس به دلیل یک اتفاق خاص تاریخی بود.
وی گفت: عواملی که میتوانست یک شخصیت ماندگار ملی خلق کند، در مورد زنده یاد دکتر وهابی دست به دست هم داده بود. چرا که نحوه ورود ایشان به دانشگاه در زمان خودش استثنایی بود و خودش برای من تعریف می کرد که به دلیل معدل بالای ریاضی اش در سال 52، سه دانشگاه را می توانسته انتخاب کند. اول رشته برق دانشگاه شیراز را انتخاب کرده که بعد متوجه می شود درس ها و روش تدریس آنجا با روحیه اش سازگار نیست.
سیاسی راد ادامه داد: شمس بعد از آن تصمیم می گیرد که در مقطع کارشناسی ارشد، رشته معدن را در دانشگاه تهران ادامه دهد. او نخبه و بسیار بااستعداد بود و در ریاضیات فوق العاده مسلط بود.
وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: شمس اصلاح طلب بود ولی به معنای دقیق کلمه یک اصولگرا هم بود و به باورهایی که اعتقاد داشت در عمل پایبند بود.
داود سلیمانی هم در این مراسم گفت: مرحوم شمس جزو افرادی بود که بین آگاهی و تعهد و مسئولیت و رسالتش ارتباط وسیع و موثقی وجود داشت. ما شواهد زیادی داریم که تعهد اجتماعی نسبت به آگاهی در شمس بسیار بالا بود.
وی افزود: شمس مرد انجام دادن کارهای روی زمین مانده بود. یعنی هر کاری را که کسی انجام نمی داد برای انجامش پیش قدم می شد.
این فعال سیاسی اصلاح طلب در بخش دیگری از سخنان خود گفت: تعهد اجتماعی مرحوم شمس چه قبل از انقلاب چه بعد آن بر اساس تشکل یابی و تشکل یافتن بود که به آن توجه داشت. در همین فعالیتها، ما عنصر آگاهی و تعهد را در نوع موضع گیریهای شمس می بینیم. ما هیچ گاه با یک شمس محاسبه گر در فعالیت های سیاسی چه در دوران دانشجویی چه در تشکل ها مواجه نبودیم. چون می دانید که فعالیت سیاسی به دلیل طبعی که دارد می تواند فرد را با برخی آسیب ها مواجه کند و او را از گفتن آنچه حق است باز دارد. اما مرحوم شمس اینگونه نبود و اگر به اعتقاد یا مطلبی میرسد که حق است، آن را پیگیری میکرد.
در ادامه احمد میدری نیز درباره مرحوم شمس الدین وهابی گفت: بدون اغراق میگویم که میتوان تاریخ صنعت چای را به قبل و بعد از سال 1383 تقسیم کرد و این تقسیم بندی برای ما بسیار مهم است. منتها برای اهمیت این مساله باید دید چرا چای در کشور به وجود آمد و کشور چه مشکلات عدیدهای را در این حوزه تا قبل از سال 1383 تجربه کرده است؟ شما وقتی تحقیق و تفحص چای را می خوانید متوجه افتضاحی که وجود داشت می شوید.
وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: اگر ما جزئیات مربوط به روند توزیع، نگهداری چای و مشکلات ناشی از واردات و صادرات آن را بدانیم، تازه متوجه خواهیم شد که شمس چه کاری انجام داده است. چگونه می شود شخصی بیاید و 100 سال تاریخ چای را دچار تحول کند؟ او برای این کار چندین سال وقت گذاشت و از تک تک اعضای اتحادیه چای دعوت کرد و با آنها مصاحبه گرفت.
میدری گفت: امروز بحث مبارزه با فساد و حمایت از کالای ایرانی مطرح است. اما راهبردمان برای مبارزه با فساد و حمایت از اقتصاد کاملا اشتباه است. باید دید چگونه می توان در اقتصاد ترکیبی بهینه و پایدار از دولت و بازار ایجاد کرد؟ شما اگر به 8 سال گذشته بنگرید می بینید که سالانه 25 هزار تن چای صادر شده و صنعتی از ذلت به عزت دست پیدا کرده است. تمام این تغییرات به دلیل آن بود که سیاستمداری شبیه شمس وجود داشت که در کار بسیار جدی بود و از طرفی در یک فضای اجتماعی تبدیل به نماینده مجلس شد.
وی گفت: یکی از خلاقیت های شمس که من آن را در اشخاص دیگر ندیدم، این بود که شمس به شدت در کار جدی بود. بنابراین تحمل چنین آدمی در سیستم اداری و به ویژه کشور ایران بسیار سخت بود. زیرا در اینجا اگر کسی بخواهد در سیستم اداری یا حزبی بسیار جدی کار کند، سیستم او را دفع می کند. اما شمس در کنار جدیت بسیار صمیمی بود و ترکیب صمیمی بودن و جدی بودن یک ویژگی خاص به او داده بود که قابلیت تحمل او از سوی سایرین را بالا می برد. لذا ترکیب این دو خصوصیت متضاد نیاز به یک نوع خلاقیت داشت که شمس از آن بهره می برد.