مراسم «نغمه ناخوانده» با موضوع «روایت زنان در دفاع مقدس» شب گذشته با حضور خانواده شهدا، جانبازان و ایثارگران در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران با اشاره به حضور و نقش زنان در دفاع مقدس، تأکید کرد: جامعه ما همچنان استعداد استفاده از این ظرفیت را دارد. اگر از این ظرفیت ها استفاده نکنیم دچار بحران می شویم. باید برویم به سمتی که رئیس جمهور زن داشته باشیم و بخش زیادی از مسئولین ما زن باشند. باید به سمتی برویم که بتوانیم در نظام اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی از توانمندی های زنان استفاده کنیم.
به گزارش خبرنگار جماران، غلامرضا ظریفیان در این مراسم با تأکید بر اینکه جنگ تحمیلی یک تحول مهم در تاریخ معاصر کشور ما است، گفت: در تاریخ تحولات 150 سال اخیر، یعنی از جنبش تنباکو تا انقلاب اسلامی، همه تحولات عمدتا مربوط به جامعه شهری است و برای اولین بار در طول تاریخ 200 ساله ما، در دفاع مقدس شهر و روستا در کنار هم قرار می گیرند و دولت-ملت شکل می گیرد. یکی از دلایلی که عملیات های بزرگ در زمستان صورت می گرفت نیز همین بود که روستائیان در این فصل مهلت جنگ داشتند.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران افزود: ما پیش از اسلام و پس از اسلام با حماسه هایی روبرو هستیم که هویت بخش دینی و ملی ما بوده اند. عاشورا برای ما یک نماد مهم و هویت ساز است. اما همواره با آن به صورت ذهنی برخورد کرده ایم. ما شهادت و اسارت را تجربه نکرده بودیم. دفاع مقدس حادثه عاشورا را برای ما عینی کرد و رنج متعالی را با همه وجود تجربه کردیم. 24 خانمی که ابتدای جنگ اسیر شدند، تعدادشان تقریبا به میزان اسرای کربلا است.
وی با بیان اینکه متأسفانه تاریخ ما تاریخ مردان است، تصریح کرد: یعنی مردان آن را روایت کرده اند و بنابر این مردان در آن حضور جدی دارند. در خصوص عاشورا نیز همین کار را کردند. به نظر من نقش زنان در عاشورا بیشتر از مردان است. ولی روایت عاشورا روایت مردانه است. در مورد دفاع مقدس نیز همین طور است. البته خود خانم ها مقصر هستند.
ظریفیان ادامه داد: در سطح فعالیت های کلان اقتصادی، اجتماعی، نظامی و سیاسی جنگ حدود 200 فعالیت داریم. 165 فعالیت از این موارد مختص خانم ها است. ولی آقایان با اینکه در کانون اصلی جنگ نقش اصلی را داشتند، 152 فعالیت دارند. یعنی گستردگی فعالیت خانم ها در جنگ از فعالیت آقایان بیشتر است. البته آقایان این فعالیت ها را مستند و ارائه کرده اند و خانم ها کمتر این کار را انجام داده اند.
وی با بیان اینکه بخش عظیمی از تداوم جنگ هم روی دوش خانم ها ماند، اظهار داشت: در صحنه اصلی رزم آقایان نقش اصلی را داشتند. البته حدود 7 هزار شهید و 5 هزار جانباز به راحتی صورت نگرفت. اما در همان صحنه ها هم خانم ها خوب درخشیدند. ما در جنگ خانم تانک زن داشتیم. بخشی از آنها به سلول های انفرادی صدام رفتند و تا مدت ها کسی از آنها خبر نداشت. در گیلانغرب زنان نقش فعالی داشتند و نگذاشتند گلانغرب از دست ما خارج شود. یک خانم نوجوان ایستاده و با تبر دشمن کشته و اسیر گرفته است. یعنی اگر زنان میدان پیدا می کردند، معلوم نبود که کارشان از آقایان بالاتر نباشد.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران با اشاره به اینکه زن ها نقش یک رسانه بزرگ را ایفا می کردند، افزود: حضور زنان در ابعاد مختلف جنگ نقش رسانه دارد. من به جرأت می گویم، اگر زن ها در جنگ فعال نمی شدند، معلوم نبود که آقایان در جنگ تاب بیاورند. زن ها تاب آوری را به بچه ها، همسران و برادرانشان منتقل کردند. اساسا این صبوری و مقاومت را زن ها منتقل می کردند. خود این موضوع جای صدها کار هنری دارد. البته خود خانم ها هم باید نقش مهمی را ایفا کنند.
وی با اشاره به اعتماد به نفسی که زنان ایران در جنگ پیدا کردند، تأکید کرد: حیف که به این اعتماد به نفس هنوز خوب پاسخ نداده ایم. خانم ها خودشان را در جنگ شناختند؛ و دیگر رها نکردند. 64 درصد دانشجویان و 30 درصد از اعضای هیأت علمی ما خانم ها هستند. اگر به سمت باز شدن این ظرفیت برویم، مطمئن باشید بخش مهمی از مشکلات کشور حل می شود و در سلامت نظام اداری ما اتفاقات دیگری می افتد.
ظریفیان گفت: همچنان جامعه ما استعداد استفاده از این ظرفیت را دارد. اگر از این ظرفیت ها استفاده نکنیم دچار بحران می شویم. باید برویم به سمتی که رئیس جمهور زن داشته باشیم و بخش زیادی از مسئولین ما زن باشند. باید به سمتی برویم که بتوانیم در نظام اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی از توانمندی های زنان استفاده کنیم. ما دیگر نمی خواهیم جنگ را تجربه کنیم. زنان همه کارها را برای صلح کردند. اما در صلح باید نقش زن ها را با این پشتوانه عظیم بسیار پررنگ تر از چیزی که الآن هست ببینیم.
همچنین مشاور ایثارگران معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری نیز در این مراسم با بیان اینکه صحبت در مورد زنان ایثارگر یک طیف گسترده است، گفت: ما نیازمندیم این محافل را تشکیل دهیم. به لحاظ جامعه شناسی نشست های اینچنین دستاوردهایی را همراه دارد. یکی از آنها پیوند ما با تاریخ است. این وظیفه جوامع است که تاریخ را بشناسند. خود این نشست ها یک نوع ذکر و یادآوری است و موجب وحدت می شود؛ چیزی که ما به شدت به آن نیاز داریم.
نرگس کریمی افزود: برای فهمیدن نقش بی بدیلی که زنان در جبهه بر جای گذاشتند باید به تجربه زیسته آنها مراجعه کنیم. به واقع سختی های آنها کمتر از مردان نبوده است. وقتی خانواده مردی را از دست می دهد آسیب های بسیاری از نظر اجتماعی و اقتصادی گریبان آنها را می گیرد. اما خیلی از این زنان حاضر نیستند جلوی دوربین حاضر شوند و هیچ وقت من ندیده ام که تجربه زیسته آنها مستندسازی شود.
وی تأکید کرد: داغ یک سهمیه دانشجویی خیلی فرزندان شهدا را اذیت می کند. چرا یک فرزند شهید ما باید در دانشگاه خود را پنهان کند ولی کشورهایی که درگیر جنگ جهانی دوم بودند هنوز هم مدال بزنند تا همه بدانند اینها قربانیان جنگ جهانی بوده اند؟ زحمات زنانی که نقش های چندگانه داشته اند را کسی ندیده است. امروز مدیریت بحران یک رشته دانشگاهی است ولی هیچ کس به زنان ما این مهارت ها را آموزش نداده بود.
کریمی با بیان اینکه یکی از نیازهای جامعه ما مطالعات در خصوص جنگ و پیامدهای جنگ است، ادامه داد: جنگ واقعه ای است که ممکن است در همه جای دنیا رخ دهد. رسالت متولیان امور و پژوهشگران است که این حوادث را از زوایای پنهان بیرون بکشند و به جامعه نشان دهند. بهترین کسانی که می توانند نقش داشته باشند و در این زمینه کمک کنند، خانواده های این گروه هستند.
مریم کاتبی نیز در این مراسم گفت: رفتن من به جنگ برای این بود که کردستان داشت از ایران جدا می شد. به اهل سنت گفته بودند خمینی شیعه است و می خواهد سنّی ها را بیرون کند. من قرار بود یک هفته در جنگ بمانم اما این یک هفته تبدیل به 10 سال شد و تا عملیات مرصاد طول کشید.
این راوی جنگ، با بیان اینکه شهید محمد بروجردی مظلومترین شهیدان است، افزود: مریوان در حال سقوط بود؛ خانم دباغ گفته بود چند زن چریک به ما بدهید که آموزش دهند. چون مردان نمی توانستند زنان کومله را بازرسی بدنی کنند؛ آنها با خودشان سلاح حمل می کردند و به مردانشان می دادند و از این طریق ما شهدای زیادی دادیم. ما را فرستادند تا زنان مسلح را تفتیش کنیم.
رقیه تدیّن یک جانباز دفاع مقدس نیز در این مراسم اظهار داشت: شاید اگر فاصله انقلاب و جنگ بیشتر بود برای خیلی از عوارض جنگ بستر بهتری فراهم شده بود. اما چه کنیم که بخشی از تاریخ را تقدیر می نویسد. طبیعتا برای نظامی که هنوز به طور کامل مستقر نشده، اضافه شدن مشکلات جنگ هم داستانی است که واقع بینانه باید زیاد در مورد آن زیاد صحبت کنیم و بنویسیم. این طولانی ترین جنگ تاریخ دارای بُعد حماسی بوده ولی باید این را بپذیریم و واقع بینانه ببینیم که مشکلات را به مردم تحمیل می کند و راه حل این مشکلات را پیدا کنیم.
این جانباز دفاع مقدس تأکید کرد: تربیت در آزادی انسان را توانمند می کند. آزادی عمل یک دختر و پسر جوان باعث می شود به نوعی رشد کند که لازم نباشد دستشان را بکشیم و به راه بیاوریم؛ همان طوری که در جنگ حتی بسیاری از جوانان دست پدر و مادر را کشیدند و در جنگ آوردند.
وی گفت: بعد از تهاجم صدام من از شهر خارج نشدم. این انتخاب خودم بود ولی مادرم حتی یک بار نگفت چرا ماندی. توضیح بعضی چیزها سخت است. ما کار با ژ3 و کلت را یاد گرفته بودیم و داشتیم خودمان را برای مقابله با دشمن آماده می کردیم. اما خداوند نخواست که در این مرحله باشم و قبل از آن بر اثر ترکش خمپاره مجروح شدم.
تدیّن افزود: ما به این فکر می کردیم که هیچ فرقی با مردان نداریم. ادبیات آن روز با امروز خیلی متفاوت بود. آیا نسل فعلی زنان ظرفیت بعضی از مسائل را دارد؟! آیا اجازه این مسائل را می دهیم؟! اگر خدای ناکرده دشمن وارد شود آیا می توانیم روی آنها حساب کنیم؟! ولی دفاع از سرزمین فرد نمی شناسند؛ روز حادثه باید دید. به هر حال باید در میان جانبازان زن بود و به آرزوها و برداشت آنها از جامعه توجه شود. به نظر باید آنها را جدی تر بگیریم.
فرشته ملکی آخرین سخنران این مراسم بود و ضمن بیان نحوه آشنایی با جانباز شهید منوچهر مدق خاطراتی از حضورش در شهرهای مختلف کنار همسرش بیان کرد و گفت: منوچهر گرید شیمیایی هشت و حدود 80 ترکش در بدنش داشت. 10 سال جانبازی اش را من خواب نداشتم. اما قهرمان این داستان من نیستم و شهدا هستند. جنگ دل بستن و عاشق شدن را به من یاد داد.
همسر جانباز شهید منوچهر مدق در خصوص آخرین لحظات حیات همسر شهیدش اظهار داشت: منوچهر گفت تو را جان عزیز زهرا(س) از من دل بکن. گفتم اگر یادت نرود که ما هستیم، می گویم هر طور راحت هستی. گفتم یک دعا کن. گفت خدایا به عشق تو قدم در این راه گذاشتم و غسل شهادت می کنم. بعد شروع به سینه زدن و «یا حسین» گفتن کرد و با گفتن یک «یا حسین» بلند شهید شد. من مطمئنم که آنها ما را از یاد نمی برند. ان شاء الله که ما هم یادمان نرود.