آیین نخستین سالگرد افتتاح خانه موزه آیت الله هاشمی رفسنجانی و گرامی داشت شهدای هفتم تیر و هشتم شهریور شب گذشته(پنجشنبه هفتم شهریور ماه) در حسینیه جماران برگزار شد.
به گزارش خبرنگار جماران، محسن هاشمی در این مراسم با ذکر یاد شهیدان بهشتی، رجایی و باهنر گفت: یادی هم از هاشمی رفسنجانی داشته باشیم که امروز بیش از هر زمان دیگری به روش و شیوه این عزیزان برای اداره کشور نیاز داریم. ویژگی مشترک همه این بزرگواران عمدتا تحمل تخریب هایی است که نسبت به این بزرگواران شد.
رئیس شورای شهر تهران تصریح کرد: شهید بهشتی از ابتدای انقلاب مورد هجوم جریان انحرافی چپ قرار گرفت و تهمت هایی به ایشان زده شد. شهید مطهری مورد هجوم گروه انحرافی فرقان قرار گرفت و ضمن تهمت هایی که به ایشان زده شد، ایشان را به شهادت هم رساندند. شهید رجایی در دوران صدارت خود مورد هجوم تخریب های رئیس جمهور وقت قرار می گرفت. شهید باهنر هم با اخلاق خوبی که داشتند فرصتی فراهم شد که مورد تخریب قرار بگیرند. همه این بزرگواران توانستند خودشان را فدای انقلاب کنند و در مقابل این تهدیدها بایستند.
وی ادامه داد: در نبود این بزرگواران، آقای هاشمی رفسنجانی تنها کسی بود که در طول سه دهه انقلاب مورد تخریب قرار گرفت و باز هم برای پیروزی انقلاب، تخریب ها را با جان و دل پذیرفت. همین روش و سیره بوده که انقلاب را نگه داشته است. من امیدوارم در دهه پنجم انقلاب مسئولین انقلاب به سیره این بزرگواران برگردند و سعی کنند خودشان را برای انقلاب فدا کنند و راه امام را ادامه دهند.
علی مطهری: آیت الله حاضر بود آبروی خودش را پای مصلحت جامعه بگذارد
علی مطهری نیز در این مراسم گفت: یاد این عزیزان همیشه باید زنده بماند. چون زنده ماندن یاد اینها به معنی زنده ماندن فکر و راه اینها است. من یاد آوری می کنم که 13 بهمن سال 98 صدمین سال تولد شهید مطهری است که برنامه هایی هم به این مناسبت وجود دارد.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در خصوص خصلت های آیت الله هاشمی رفسنجانی اظهار داشت: ایشان حاضر بود آبروی خودش را به پای چیزی که تشخیص می داد مصلحت جامعه است بگذارد. مصداق جمله شهید مطهری بود که می فرماید «مصلح واقعی کسی است که با نقاط ضعف جامعه مبارزه می کند؛ اگرچه از محبوبیت او کاسته شود.» این یک ویژگی خاص ایشان بود که صلاح جامعه را بر محبوبیت خودش ترجیح می داد. حتی در قطعنامه 598 ایشان به امام گفت که من حاضرم این کار به نام من تمام شود و اگر بناست آبروی کسی از بین برود، آبروی من از بین برود. چون من این کار را مصلحت کشور و انقلاب می دانم.
وی تأکید کرد: این روحیه خیلی مهمی است که کسی با رهبران جامعه اسلامی با صداقت برخورد کند و جایی که احساس می کند باید مطلبی را بیان کند حتما واقعیات را بگوید و آنها را گمراه نکند. ویژگی که به نظر من مثال اعلای آن در شهید مطهری وجود داشت.
مطهری افزود: ویژگی دیگر آیت الله هاشمی این بود که در ذهنشان بود ما ایران را به عنوان یک نمونه کشور اسلامی بسازیم. یعنی ضمن اینکه ما اسلامی بودن کشور را حفظ می کنیم، کشور را به صورت یک کشور پیشرفته درآوریم. شما ببینید همت ایشان در تأسیس مترو چقدر مهم بود. همین طور الگویی که در ذهن ایشان بود که ما باید کاری کنیم که مردم ما حسرت امارات و ترکیه را نخورند و به آن شدت ما از نظر تکنیک و صنعت پیشرفت کنیم.
محمدرضا بهشتی: خانه موزه ها محل تلاقی افق گذشته و حال هستند
محمدرضا بهشتی نیز در این مراسم در خصوص اهمیت خانه موزه گفت: آنچه در این خانه موزه ها عرضه می شود، دست نوشته ها، عکس ها، نوارها، تصویرها و اشیائی است که از بزرگان باقی مانده است. اینها یادگارهای گذشته هستند. گویی که از یک زمانی در زمان معاصر ما سر بر آورده اند. این یادگارها ویژگی زمانی خاصی دارند. از یک طرف ریشه در گذشته ای دارند که با ما فاصله دارد و هرچه جلوتر برویم این فاصله بیشتر خواهد شد.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران ادامه داد: از این جهت که ما را در یک مواجهه دو زمانه قرار می دهند، خانه موزه ها بی بدیل هستند. چه بسا برای ما و بسیاری از کسانی که نسل های بعد خواهند آمد، قرار گرفتن درست در زمانه ای که این نمادها، نمادهای آن هستند، کار بسیار دشوار و در بعضی موارد هم ناممکن باشد. اما فرصت، بهانه و مناسبتی هستند که گذشته می تواند در زمان حال خودش را عرضه کند. گویی افقی از زمان گذشته با افقی از زمان حال دارد با هم تلاقی می کند.
وی تأکید کرد: این اشیاء و نمادها وضعیتی شبیه مناسبت ها دارند. در عید دو چیز هست. یکی عود است؛ چون هر بار بر می گردد. دیگری اعاده است. عید نیاز به اعاده دارد. چه بسا ممکن است به لحاظ تاریخی عیدی دوباره برگردد اما در آن اعاده ما نباشد. کما اینکه مواردی را یادمان هست که گفته می شد ما امسال عید نداشتیم. یعنی ما حال و هوای عید نداشتیم. بنابر این در این مراجعه ها هر بار یک اعاده لازم است.
بهشتی اظهار داشت: خانه موزه ها فرصت، بهانه، مناسبت و موقعیتی هستند که در آن اعاده می تواند صورت بگیرد. اعاده به معنی بازآوری گذشته همان گونه که بوده و تکرار هم نیست. اعاده در واقع هر بار یک رخداد جدید است. من از کسانی که خانه موزه ای بنا کرده اند می خواهم فرصت هایی را محیا کنند که افراد با اندیشه، فکر، نگاه و افق زمانه خودشان و مسائلی که این افق همراه دارد بتوانند با گذشته ای که در اینجا سر برآورده تلاقی و ملاقات کنند.
وی یادآور شد: ممکن است با فهم های نو به نو مواجه شده باشیم. فهم هایی که چه بسا برای کسانی که معاصر این افراد بوده اند حاصل نشده باشد. پس باید این فرصت ها را گرامی داشت و این فرصت ها را فراهم کرد؛ به نحوی که برای آحاد جامعه ما امکان مواجهه همراه با اندیشه خودشان، با آنچه که در این خانه موزه ها سر برآورده فراهم شود.
خاطرات شنیدنی محمدرضا باهنر از آیت الله هاشمی رفسنجانی
محمدرضا باهنر نیز در این مراسم گفت: اگر تاریخ درست ثبت نشود و با انحراف ها، کج فکری ها و تأویل های غیر واقعی ثبت شود، با زیاد شدن فاصله زمانی شاید کشف واقعیات تاریخ سخت باشد. طبیعی است که این کار باید زود شروع شود، درست استمرار پیدا کند و توسط دوستان، علاقمندان و کسانی که خودشان را به راه گذشتگان مدیون می دانند رصد شود.
دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین افزود: کار پیش از انقلاب تقریبا یک تقسیم کار نانوشته داشت. بعضی از شاگردان امام روی کارهای فرهنگی متمرکز شدند و بعضی ها روی بحث های پرخاشگری، افشاگری و تهییج جامعه متمرکز شدند. حضرت امام فرمود سربازان من در گهواره ها هستند. این یک تنگر جدی بود برای کسانی که خودشان را سرباز امام و راه ولایت می دانستند و این موقعیت را احساس کردند که باید نسل انقلاب را تربیت کنند و امت را آن طوری پرورش دهند که توان تحمل جمهوری اسلامی را داشته باشد. آخرین برخوردهای سفاکانه رژیم شاه هم حمله به دانش آموزانی بود که اویل نهضت امام بچه های شیرخواره ای بودند که برای نهضت و حرکت آماده شدند.
وی اظهار داشت: شاید یکی از بزرگترین مأموریت هایی که حضرت امام برای خودشان قائل بودند، بعد از تأسیس جمهوری اسلامی، پالایش کردن جمهوری اسلامی و تعریف خط امام بود. خط امامی که به تعبیر خود حضرت امام «عالم محضر خداست. در محضر خدا معصیت نکنید.» حضرت امام با تمام وجود به این جمله باور داشت و عمل می کرد. ایشان قاطعانه فرموده اند که در تمام طول عمرم از هیچ چیز و هیچ کس جز خد نترسیده ام. اگر کسی عالم را محضر خدا بداند طبیعی است که به این وضعیت و این موقعیت می رسد.
باهنر افزود: فکر می کنم همان زمانی که شهید رجایی شهید باهنر را به عنوان نخست وزیر معرفی کردند، حضرت امام بخث دولت کریمه را مطرح کردند. آرزو و امید امام این بود که دولت کریمه با این دو عنصر بتواند مستقر شود و استمرار پیدا کند.
وی ادامه داد: این جمله از شهید رجایی زیاد نقل شده که بعد از ریاست جمهوری می گفت من فقط نگران پاسخ دادن به این یازده میلیون جمعیتی هستم که به من رأی داده اند. من نمی دانم که در پیشگاه عدل الهی آیا می توانم پاسخ تک تک اینها را بدهم. بزرگترین دغدغه و نگرانی اش این بود.
نایب رئیس سابق مجلس شورای اسلامی یادآور شد: روزی که شهید باهنر به عنوان وزیر آموزش و پرورش از مجلس رأی اعتماد گرفت یک خبرنگار سؤال کرد که چه حالی دارید؟ گفت من تا دیروز چهار فرزند محصل داشتم و از امروز یازده میلیون فرزند دارم. از امروز می دانم که باید پاسخ تک تک اولیاء این بچه ها و تک تک ساعاتی که از عمر این بچه ها تلف می شود و تک تک کسانی که به وزارت بنده امید بسته اند را بدهم. حسش را این طوری به مخاطبین انتقال داد.
وی گفت: هشتم شهریور ماه 60 ما کرمان بودیم. به واسطه اینکه باید پدر را می آوردیم، ما به تشییع نرسیدیم. شب در حسینیه جماران جلسه ای بود و ما هم رسیدیم و به جمع پیوستیم. هاشمی رفسنجانی می فهمید که هفت تیر و هشت شهریور چه اتفاقی افتاده است. با آن روحیه، شاید در 15 دقیقه ایشان تلفنی شورای ریاست جمهوری را تشکیل داد، آیت الله مهدوی کنی را به عنوان نخست وزیر انتخاب کرد و روند کار را روی ریل انداخت.
باهنر اظهار داشت: در آن شرایط هم آیت الله هاشمی رفسنجانی دست از تزریق امید و اعتماد بر نمی داشت. شاید 20 سال پای خطبه های مرحوم هاشمی رفسنجانی در روزهای قدس بودم. بعضی وقت ها خطبه هایی که بعد از ایشان در روزهای قدس می شنوم، واقعا، هیچ.
اشعار افشین علاء برای آیت الله هاشمی رفسنجانی
افشین علاء نیز در این مراسم گفت: وقتی خاطرات روزانه زنده یاد هاشمی رفسنجانی را مطالعه می کنیم، که به لطف دوستان یکی از بخش های ثابت برنامه روزانه همه ما است، آنچه که بیشتر از هر چیز به ذهن ما جوان ترها خطور می کند این است که این انسان بزرگ هرچه داشت در طبق اخلاص گذاشت و به رسم آیینگی، جز خود همه را دید.
این شاعر کشورمان افزود: انسان تعجب می کند که یک انسان چقدر می تواند در هدفش ذوب شده باشد که حتی یک بار به منیت خودش اشاره نکند و تمام اوقاتی که از دوران جوانی تا هنگان رحلت سپری کرده در فکر مصلحت کشور، نظام و آحاد ملت باشد. خوشا به سعادت آن پیر سفر کرده که توانست درس مدارا و رواداری را به نسل های بعد از خودش بیاموزد. کیمیا و دارویی که امروز جامعه ما بیشتر از هر زمان دیگری به آن نیازمند است.
وی ادامه داد: تا زمانی که ما از نعمت رواداری، تفاهم، اعتدال، میانه روی و مصلحت اندیشی محروم هستیم جای هاشمی بزرگ در میان ما خالی خواهد بود. این درس را از بزرگانی چون هاشمی آموخته ایم که هرگز آرمان خود را فراموش نکرد؛ اما در کنار مردم ایستاد. وفاداری خودش به نظام، انقلاب، نهضت اسلامی و مکتب اهل بیت را فراموش نکرد؛ اما در کنار منتقدان، مخالفان و کسانی که حقی از آنها ضایع شد ایستاد و نام نیکویی از خودش به یادگار گذاشت.
علاء اظهار داشت: چند بیتی که می خوانم غزلی است که همیشه در حسینیه جماران با دیدن جای خالی امام و بزرگانی مثل هاشمی رفسنجانی برای من تداعی می شود.
هرچند رفته ای، به تو ای یار دلخوشیم
با خاطرات کهنه دیدار دلخوشیم
ما عاشقان کوی تو را عاقلان شهر
انکار اگر کنند، به انکار دلخوشیم
زخم زبان شنیدن و باز از تو دم زدن
عمریست تا که ما به همین کار دلخوشیم
از آن سحر که روزه هجران شروع شد
ای ماه ناتمام، به افطار دلخوشیم
پرچینی از خیال میان شما و ماست
همسایه با توییم و به دیوار دلخوشیم
از شکر و از شکایت ما بی خبر مباش
بسیار دل شکسته و بسیار دلخوشیم
علاء گفت: از فرصت استفاده می کنم، حالا که به بهانه زادروز و یاد مجاهد نستوه و مظلوم آیت الله هاشمی فرصت بعد از مدت ها پیدا شد و ما هم سینه ای مالامال از اندوه داریم، شعر دیگری را هم به عنوان آخرین کلام تقدیم شما کنم.
وی افزود: البته من برای آقای هاشمی شعر گفته ام و هیچ ابایی هم ندارم. من در زمان زنده بودن آن بزرگوار برای ایشان شعر گفته ام. برای کسانی که دوستشان می دارم زمانی که در قید حیات هستند شعر می گویم و صرفا اهل تعزیه گویی نیستم. فرقی نمی کند کسی که ممدوح من است یک چهره سیاسی و فقهی مثل آیت الله هاشمی باشد یا یک قامت رنجور و تکیده مثل بهزاد نبوی، یا هاله سحابی که مظلومانه کشته شد و یا شهید محسن حججی که نماد افتخار امنیت و سربلندی این کشور است.
این شاعر کشورمان با بیان اینکه آن بزرگوار به راستی حافظ مصلحت کشور بود، تأکید کرد: اگر آخرین خطبه هایی که از سال 88 به یاد ما هست را گوش کنیم عمق صداقت در نصیحت کردن و خیرخواهی را می توانیم ببینیم. ای کاش گوش های بسته باز شوند و این خیرخواهی را ببینند. احساس می کنم به جای تجلیل، بیشتر باید هاشمی ها را تحلیل کنیم تا ببینیم چطور می توانیم پا جای پای آنها بگذاریم. ایشان بسیار مظلوم بود و غزلی را که وصف حال این روزهای خودم سروده ام تقدیم به روح آن بزرگ می کنم که بسیار ناکامی دید اما خندان و با روی گشاده با مردم و دوستانش معاشرت کرد و هرگز کسی را از خودش نرنجاند.
ما کیستیم، خیل ملامت کشیده ایم
در کنج خویش گوشه عزلت گزیده ایم
گاهی ایستاده ایم چو شمعی میان جمع
گاهی فتاده ایم چون اشک فتاده ای
دوران چو ما ندیده و ما را نشانده است
با مردمان تازه به دوران رسیده ای
در قد و در قواره ما نیست مدعی
با قامت ز بار تعلق خمیده ای
ما را چه حاجت است به این نور چشمیان؟!
وقتی عدد ندیده چو ما نور دیده ای
سرخی اگرچه رفته ز رخسار، مانده ایم
بر چهره وقار چو خون دویده ای
ای روزگار حرمت ما را نگاه دار
زیرا تو نیز گرمی و سردی چشیده ای
فردا که قدر ما بشناسی چه مانده است؟
از ما به جز غریب به گور آرمیده ای