یک فعال سیاسی اصلاح طلب با تأکید بر اینکه حوزه سخنگویی یکی از پاشنه آشیل های دولت بوده، گفت: باید منظور ما از سخنگوی دولت و یا شورای ارتباطات اجتماعی دولت این باشد که مردم و افکار عمومی با واقعیت ها، موانع و مشکلات دولت آشنا شوند. متأسفانه در این شش سال دولت هیچ گاه در حوزه سخنگویی به این موارد ورود نکرده است.
عبدالله ناصری در گفت و گو با خبرنگار جماران، در خصوص تشکیل شورای ارتباطات اجتماعی ریاست جمهوری اظهار داشت: ما پیش از این شورای اطلاع رسانی دولت داشتیم که در دولت دوم اصلاحات خیلی فعال شد. در دوره دوم آقای خاتمی سخنگوی دولت رئیس این شورا بود و چند شخص حقیقی و چند شخص حقوقی عضو آن بودند. این شورابا جلساتی که داشت باعث شد که اطلاع رسانی دولت منسجم شود و به عنوان یک نهاد پویا برای دولت کار کند.
این فعال سیاسی اصلاح طلب افزود: اهمیتی ندارد که این مجموعه چه نامی داشته باشد؛ مهم عملکرد این شورا خواهد بود و انسجام و هماهنگی آن، که طبیعتا باید بین حوزه سخنگویی دولت و نهادهای خبری رسمی دولت مثل خبرگزاری جمهوری اسلامی و روزنامه ایران باشد. از محاسن این تجربه مهم تاریخی در دولت دوم آقای خاتمی این بود که عملا سخنگویی فقط بر دوش یک نفر به عنوان سخنگو نبود. سخنگو برنامه ریزی، مدیریت و هماهنگی می کرد و همه وزیران را درگیر اطلاع رسانی کرده بود.
وی تأکید کرد: به نظر من اگر آن تجربه دوباره به کار گرفته شود آقای ربیعی می تواند موفق باشد. البته باید این شورا کار خودش را فراتر از ذکر مصوبات و یا دستاوردهای هیأت دولت بداند. باید منظور ما از سخنگوی دولت و یا شورای ارتباطات اجتماعی دولت این باشد که مردم و افکار عمومی با واقعیت ها، موانع و مشکلات دولت آشنا شوند. متأسفانه در این شش سال دولت هیچ گاه در حوزه سخنگویی به این موارد ورود نکرده است.
ناصری ادامه داد: اگر این روند ادامه پیدا کند اتفاق خاصی نخواهد افتاد. اما اگر دولت بتواند صادقانه عملکرد شش ساله خودش و موانع و چالش هایی که بر سر راهش بوده را ذکر کند، به نظر من هم این شورا می تواند دستاورد خوبی داشته باشد و هم حوزه سخنگویی دولت مقدار زیادی فعال شود. چون الآن من روند کار آقای ربیعی را در حد کارهای تشریفاتی از جنس سخنگویی وزارت خارجه می دانم و این حتما کفایت نمی کند.
وی در پاسخ به سؤالی در خصوص تأثیر فعالیت سخنگوی دولت در اقناع عمومی نسبت به فعالیت های دولت، گفت: مطالبه مردم، اصحاب رسانه، نخبگان و کنشگران از سال 92 از دولت همین بوده است. متأسفانه دولت به هیچ وجه این وظیفه اصلی را دنبال و پیگیری نکرد. به نظر من اگر این مأموریت با صداقت، شجاعت و همراه با کارشناسی انجام شود تا حدود زیادی می تواند اعتماد را به جامعه برگرداند. ولی متأسفانه برداشت اصحاب رسانه و نخبگان سیاسی در این شش سال این است که دولت اهتمام زیادی به این نکته مهم ندارد. این یکی از پاشنه آشیل های دولت بوده و خواهد بود.
عضو شورای مشورتی اصلاح طلبان با بیان اینکه صدا و سیما نقش اپوزیسیون دولت را بازی می کند، افزود: رسانه های رسمی مثل صدا و سیما اگر بپذیرند که واقع بینانه اطلاع رسانی کنند، حتما نقش بسیار مهمی در تقویت اعتماد عمومی خواهند داشت. ولی عملکرد شش ساله صدا و سیما در مواجهه با دولت به هیچ وجه در شأن حرفه ای صدا و سیما نبوده است. به علاوه اینکه بعضی تریبون های نماز جمعه و روزنامه های متعلق به نهادهای حکومتی هم کاری جز مقابله یا تخریب دولت برای خودشان تعریف نمی کردند.
وی تأکید کرد: من به رسانه های رسمی مثل صدا و سیما و روزنامه های نهادهای حکومتی مثل کیهان خیلی امیدوار نیستم و این امید را هم نباید داشت. ولی اگر خود دولت بتواند یک سیاست اطلاع رسانی منطقی و شفاف را شکل دهد تا حدود زیادی می تواند اعتماد عمومی را جلب کند. اما من معتقدم که خود آقای روحانی، به رغم شعارهای اطلاع رسانی و تدوین و ابلاغ منشور حقوق شهروندی در دولت اول، عملا انگیزه یا دغدغه چندانی برای صریح و صادقانه صحبت کردن با مردم را نداشته است.