رئیس شورای راهبردی ارتباطات ریاست جمهوری با تأکید بر اینکه کار یک رسانه در مرحله نخست ایجاد ارتباطات اجتماعی و «دیپلماسی ارتباطی» است، گفت: من وقتی وارد دولت شدم دیدم مشکلات پیچیده است و از روز اول هم گفتم که مشکل بخش رسانه ای دولت نیست؛ زیرا رسانه صرفا ابزار و آوند ارتباطی است که اگر خراب باشد یک فنر به این رگ ها می زنی و روان می شود. اما مشکل خونی است که باید به این رگ ها برسد.
به گزارش خبرنگار جماران، فریدون وردی نژاد در دیدار جمعی از مدیران مسئول پایگاههای خبری، در خصوص مشکلات تیم رسانه ای دولت اظهار داشت: اگر بخواهیم به صورت ریشه ای مشکلات فعلی عرصه رسانه ای دولت و کشور را بررسی کنیم، من مشکل را در مجموعه راهبرد و یا فقدان راهبرد رسانه ای دولت نمی بینم. بلکه مشکل را اساسا در دیپلماسی ارتباطات دولت – ملت می بینم. این هم ربطی به دولت فعلی ندارد. بعد از اینکه انقلاب شد و طی چهار دهه گذشته، ما در عرصه هایی خیلی موفق بوده ایم و در عرصه هایی ناموفق بوده ایم.
رئیس شورای راهبردی ارتباطات ریاست جمهوری افزود: ما در «عرصه دولت سازی» و ظواهر حکومتی قادر شده ایم که قدم های بسیار بلندی برداریم. ما یک تئوری حکومتی داریم. ولایت فقیه شکلی از رهبری مسلّم و مسلط است که وحدت ملی ما را حفظ می کند. مجلس، رئیس جمهور، دولت، قوه قضائیه، قوه مجریه و دستگاه های مختلف اقتصادی، سیاسی و اجتماعی داریم. در اصل، در دولت سازی موفق بوده ایم. یعنی ما توانسته ایم برخی از مشکلاتی که در ساختار دولتی داشتیم را رفع و رجوع کنیم. مثلا بنیاد مسکن و وزارت مسکن، جهاد کشاورزی و وزارت جهاد کشاورزی و خیلی موارد دیگر را در هم ادغام و بهینه کردیم؛ و امروزه می توانیم بگوییم که ما یک تئوری حکومتی داریم که تفاوت هایی با دنیا دارد و قواره های هم شکل سایر کشورها دارد و موفق عمل کرده است.
وی با اشاره به اینکه پس از پیروزی انقلاب اسلامی در «ملت سازی» ناموفق بوده ایم، تصریح کرد: ما قادر نشدیم مناسبات ملی، منافع ملی، هویت ایرانی و هویت دینی را پشتوانه همدیگر قرار دهیم و مناسبات قابل اتکای دولت – ملت خلق کنیم. بسیاری از ما امروزه درگیر مسائلی هستیم که به آن «مشکل افکار عمومی» می گوییم. امروزه مشکل افکار عمومی، مسأله سرمایه اجتماعی، فقدان سرمایه اجتماعی و اطمینان بین دولت و ملت و یا دقیق تر بگویم حاکمیت و ملت را خیلی می شنویم.
وردی نژاد با بیان اینکه بعد از دوران جنگ تحمیلی مرز فرضی بین حکومت کنندگان و حکومت شوندگان به وجود آمد، گفت: در اینجا باید مجموعه هایی می آمدند و حالت آوندی و واسطه ای و کاتالیزوری را بازی می کردند؛ سمن ها، بنگاه های اقتصادی و رسانه ها. چون بنگاه ها باید در بخش اقتصادی این نقش را ایفا می کردند زیرا اقتصاد ما دولتی، تعاونی و بخش خصوصی است. در بخش اجتماعی و مناسبات درون جامعه ای باید سمن ها نقش بازی می کردند. در سطح افکار عمومی و هدایت روشن فکران نیز باید رسانه ها کار می کردند. به ویژه در زمانی که ما فاقد سیستم حزبی و حکومت پارلمانی واقعی بودیم.
وی تأکید کرد: ما حتی در دولت سازی موفق خود قادر نشدیم که مناسبات حکومتی بین دولت و ملت را از طریق ساختار حزبی برقرار کنیم. یعنی شاید پس ذهن ما این نکته باشد که تحزب و تلاش حزبی نکته منفی است؛ و وقتی می خواهیم چیز بدی را بگوییم، می گوییم اینها به فکر منافع حزبی خودشان و دنبال قدرت گرفتن هستند. در صورتی که فلسفه وجودی حزب، ساختار سیاسی، رقابت سیاسی، ساختار انتخاباتی و حضور در مجلس، تغییر قدرت ها توسط ملت از طریق احزاب و جریان های سیاسی است. لذا برای یک حزب، تلاش در جهت قدرت گرفتن و حاکم شدن یک امر مقدس است؛ نه یک ضد ارزش.
مدیرعامل اسبق خبرگزاری جمهوری اسلامی یادآور شد: در ذهن ما و مردم ما و متأسفانه و در ذهن مسئولان ما، تلاش حزبی و گروهی و رقابت های حزبی ضد ارزش محسوب می شود. در نتیجه، مشکل و بدبختی و وبال برای رسانه ها ایجاد شده و رسانه ها باید جایگاه و کارکرد حزبی را پر کنند. لذا بسیاری از انتظاراتی که از احزاب، جریان ها و گروه ها در جامعه می رفت، امروز از رسانه ها و مجموعه های مدیایی است که بین دولت و مردم قرار گرفته اند. خواسته دولت از رسانه ها به جای اطلاع رسانی و ایجاد یک مشارکت اجتماعی، تبلیغ و پروپاگاندا است. همه قدرت های بعد از استقرار جمهوری اسلامی تا امروز همواره صاحبان طلبکار از رسانه ها بوده اند؛ و هر جایی هم که زورشان رسیده یا به دست خودشان و یا به وسیله قوه قضائیه بخشی از پیکر رسانه ها را تراشه زده اند.
وی ادامه داد: در کنار آن، چون احزاب نیستند، برخی از صاحبان قدرت و باندهای صاحب توان و ارتباط یا رسانه دار و رقیب رسانه های بخش خصوصی شدند و یا رسانه های بخش خصوصی را در کنجی قرار دادند و وادار به یک سلسله اقدامات اجباری کرده و یا آنها را از محتوا خالی کردند. یعنی آنها را به سمت مسائل زرد و کم محتوایی برده اند که تعیین کنندگی سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، امنیتی و دفاعی نداشته باشد. مردم هم کارکرد اصلی رسانه ها را از رسانه ها انتظار ندارند. چون خصوصیات مردم ما خاص است. مسئولین و نمایندگان هم عصاره این ملت هستند. این ملت می گوید افشاگری، پرده دری و بزرگ نمایی کنی من خوشحال تر هستم؛ و حق من را از کسانی که حقم را خورده اند، بگیر. این هم انتظار مردم و توده جامعه از رسانه ها است.
وردی نژاد افزود: روشن فکران و بنگاه های اقتصادی هم منافع خودشان را هم راستا با رسانه ها نمی بینند؛ بلکه منافع خودشان را در تضاد می بینند. چون رسانه ها را دولتی یا عامل دولت می پندارند و یا در ذهن خودشان آنها را منفعل و ترسو ترسیم می کنند. بنابر این فضای پیچیده و سختی برای رسانه های ما ایجاد شده است. رسانه های دیداری و شنیداری که خیلی نداریم. رادیو و تلویزیون که تکلیفش روشن است. ولی مطبوعات، سایت ها و مجموعه هایی که اطلاع رسانی می کنند و در پیام رسان ها و یا شبکه های اجتماعی فعالیت دارند، هرکدام دچار مشکلات فراوان هستند.
وی نتیجه کارکردی که به آن اشاره کرد را شکل گیری یک سری رسانه های دولتی و شبه دولتی دانست که قدرت رقابت را از سایر رسانه ها گرفته اند، و اظهار داشت: در رأس همه آنها رادیو و تلویزیون است. رادیو و تلویزیونی که بزرگترین امتیاز، قدرت و افتخار آن، انحصار و عدم داشتن رقیب و همتا است. یعنی در فضایی که رسانه دیداری و شنیداری شما رقیب ندارد و امکان مقایسه برای آن نیست و هرچیزی که تولید می کند را دیگران محکوم به استفاده هستند، رشد در آن اتفاق نمی افتد. اگر هم رشد کند، یعنی از نظر کمّی زیاد شود، توسعه پیدا نمی کند. از نظر نرم افزاری، معنوی و فنی درونی و جوهری تغییر نمی کند. بلکه در ظاهر کانال اضافه می کند و هر کانال هم شیوه دیگری را تکرار می کند.
رئیس شورای راهبردی ارتباطات ریاست جمهوری تأکید کرد: در این فضا، قدرت ها هم به این جمع بندی می رسند که باید این امکانات را در اختیار بگیرند. چون همه دولت ها و حکومت ها دوست دارند برای آنها تبلیغ شود و خیلی بدشان می آید که انتظارات جامعه از طریق رسانه ها برای آنها مطرح شود. یعنی دوست دارند که رسانه ها زبان دولت ها و حاکمیت و گوش ملت باشند. فقط آنها در گوش ما بخوانند که ما خوب هستیم و زبان دولت ها هم باشیم که مرتبا این حرف ها را مطرح کنیم. بنابر این بزرگترین چالشی که در چنین فضایی رو به روی رسانه ها قرار می گیرد این است که، فارغ از اینکه دولت کیست و چه عناصری بر آن حاکم هستند و راست، چپ، معتدل و یا مردم گرا است، دولت ها در مقابل محوری که ما برای تقویت سرمایه اجتماعی نیاز داریم صف آرایی می کنند.
وی گفت: کار یک رسانه در فاز اول و مرحله نخست تولید، ایجاد ارتباطات اجتماعی، دیپلماسی ارتباطاتی، مقوله تماس، کانال، ارتباط و مهمتر از همه، اقناع و متقاعد سازی است. رسانه ای موفق است که قدرت متقاعد سازی و اقناع مخاطب را داشته باشد. گاهی مخاطب آن خاص، گاهی تخصصی و گاهی رسانه گروهی و یا جمعی و همگانی و مخاطب آن عام است. پس قدم اول متقاعد سازی است.
وردی نژاد با بیان اینکه قدم دوم یک رسانه ایجاد اعتماد است، اظهار داشت: تا زمانی که با این متقاعد سازی اعتماد را در جامعه فراهم نکنید، فاز سوم که همذات پنداری و همقدمی رسانه ای است به وجود نمی آید. یعنی «صدق خبری» و «صدق مخبری» بین رسانه و مخاطب به وجود نخواهد آمد. بنابراین، همیشه یک فاصله هست. این فاصله گاهی به دلیل طوفان های سیاسی خیلی زیاد و تبدیل به یک دره بزرگ می شود و گاهی هم کمی به هم می آید و مثل گسل هایی می شود که از هم فاصله دارد ولی نزدیک است. در این شرایط باز و بسته می شود. لذا سرمایه اجتماعی تحت تأثیر تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه قرار می گیرد.
وی افزود: مشکل نگاه رسانه ای ملت ایران را به این مسأله اضافه کنید. اساسا ما در ارتباطات خود، ملت شفاهی، نتیجه گرا، عجول و غیر صبور هستیم و دلمان می خواهد بلافاصله به نتیجه برسیم. ارتباطات ما شفاهی برقرار می شود. فرد حاضر است پنج ساعت صحبت کند ولی دو کلمه ننویسد؛ حاضر است در 10 باند، دکّه و زیر زمین حضور داشته باشد، ولی در یک جای صریح و شفاف مسئولیت نداشته باشد. چون قادر به پاسخگویی نیست؛ علاقمند به پاسخگویی نیست. اساسا ما از نظر فرهنگی دچار این بلیه و عارضه هستیم. به تیراژ کتاب های این کشور نگاه کنید و خودمان را با یک کشور تازه تأسیس شصت هفتاد ساله مثل پاکستان و یا یک کشور کودتا زده سکولار مثل ترکیه مقایسه کنید. حجم و تیراژ روزنامه ها و کتاب های آنجا را ببینید. اصلا نمی گویم خودمان را با غرب و یا ژاپن مقایسه کنیم که مثلا روزنامه ها روزانه 15 تا 16 میلیون تیراژ دارند. مهد رشد و دیجیتال هم هست ولی روزنامه ها همچنان آنجا زنده هستند. ولی تیراژ کل روزنامه های کشور ما بسیار محدود است. چون ملت ما یک ملت شفاهی، دارای گرایش به دکّه های پنهان و چهارسو بازاری است.
مدیرعامل اسبق خبرگزاری جمهوری اسلامی یادآور شد: چون کشور ما از نظر موقعیت جغرافیایی تاریخی در یک منطقه سوق الجیشی بسیار مهم قرار داشته است. این موقعیت سوق الجیشی همه قدرت ها و هرکس اسلحه در دست و اسب زیر پا داشته را مشتاق کرده که در این منطقه حکومت کند. دلیل اهمیت آن این است که خاک ایران سه راه ارتباطی آسیا، اروپا و آفریقا است و موقعیت بین دو دریا را هم داشته و از چیزی که الآن هست هم بزرگتر بوده و از سرمای سیبری تا گرمای خلیج فارس و از مدیترانه تا چین می رفته است؛ مدام کوچک شده ولی موقعیت مرکزی آن، این موقعیت حساس را داشته است. بنابر این همه آمده اند و حکومت کرده اند؛ معمولا هم غریبه ها بوده اند. مغول، ازبک، افغان، ترک، عرب، مقدونی، فارس، زندیه و غیره در اینجا حکومت کرده اند.
وی ادامه داد: این ملت یاد گرفته که حکومت آن سمت جوی و خودش این سمت باشد. بنابر این اگر در ضرب المثل های این ملت دقت کنید می گوید که «دیوار موش دارد و موش هم گوش دارد»؛ یعنی اصلا به کسی اعتماد نکنید. «سری که درد نمی کند را دستمال نبند»، «زبان سرخ سر سبز می دهد بر باد»، «رازت را به برادرت نگو؛ او هم یک برادر دارد» و... . در ضرب المثل های مختلف این ملت، منفعت فردی و دوگانگی شخصیتی اصل است. این موضوع در همه مسائل برای ما نهادینه شده است. یک دین دولتی و یک دین فردی داریم. یک عشق بیرونی و یک عشق درونی داریم. یک ارتباطات خاص و یک ارتباطات عام داریم. خلاصه اینکه دانش ما ضمنی و زیر پله ای و مدیریت ما مدیریت رودربایستی است. این موضوع در مسائل سیاسی و حکومتی هست و در مسائل فرهنگی و اجتماعی هم وجود دارد.
وردی نژاد تأکید کرد: اینها نکات واقعی است و این نیست که بگوییم ملتمان را کوچک می شماریم و عظمت ملت ایران را نادیده می گیریم. خیر داریم تحلیل می کنیم که چرا ما به عنوان رسانه قادر نشده ایم آن طور که باید و شاید موفق شویم؟ چرا دولت ها ما را نمی فهمند؟ چرا ملت از ما انتظارات بیهوده دارند؟ چرا خودمان وضعمان خراب است؟ چرا ما انقدر به جان هم افتاده ایم؟ من به عنوان مدیر عامل ده ساله ایرنا و هفت هشت سال مدیر مسئول چند روزنامه، شاهد بودم که وقتی یکی از رسانه ها زیر تیغ و در فشار قرار می گرفت، بقیه دست می زدیم. شما در هیچ جای دنیا چنین چیزی را نمی بیند. هویت و حمیت صنفی خیلی بالاتر از این حرف ها است. اما چون ما به دلیل فقدان احزاب، کارکرد حزبی پیدا کرده ایم، اساسا منافع ما منافع خودمان است. اصلا به من چه ربطی دارد که دیگری را به زندان انداخته اند؟ به من چه ربطی دارد که رسانه او تعطیل شد؟ رسانه من تعطیل نشود!
وی گفت: از طرف دیگر، بزرگترین مشکل من در خبرگزاری با سردبیرها این بود که آنها را وادار کنم خبرها را روی خط ویژه نفرستید و روی خط مطبوعاتی بفرستید. چون محافظه کار هستیم و نمی خواهیم خودمان را درگیر قضایا کنیم، تا کمی خبر مسأله داشت آن را به خط ویژه می فرستیم و می گوییم «چرا سری که درد نمی کند را دستمال ببندیم؟» امروز ما 40 خبرگزاری رسمی در کشور داریم. یک روزی من به خاطر مصاحبه با یک هفته نامه باید پاسخگو می بودم زیرا گفته بودم این کشور در کنار ایرنا و واحد مرکزی خبر نیاز به خبرگزاری های بخش خصوصی دارد؛ و من به عنوان مدیر عامل ایرنا تلاش می کنم برای ایرنا رقیب بتراشم؛ تا این بدن سنگین، بدون تحرک و مُرده را به دلیل وجود رقیب به تکان وادار کنم. من مواخذه شدم که تو چه حقی داشته ای بگویی این کشور خبرگزاری بخش خصوصی می خواهد؟
رئیس شورای راهبردی ارتباطات ریاست جمهوری اظهار داشت: در عین حال که همه این مسائل و مشکلات هست، امروز دیگر کسی بنده را به عنوان مدیر عامل خبرگزاری محاکمه نمی کند که چرا خبر انفجار یک بمب در فلان جا را منتشر کرده ای. به دلیل این همه رسانه و این همه تنوع فکری، دیگر نمی شود این رخدادها را پنهان کرد. آن موقع اگر بمب هم منتشر می شد ما باید یک چیزی می ساختیم، مثل اینکه گاز ترکیده و یا قاب عمل نکرده از دیوار افتاده است. ما و شما این مسیر را طی کرده ایم.
وی با بیان اینکه امروز کار رسانه ای پیچیده تر از قبل شده، تصریح کرد: یکی اینکه مرجعیت و کانون تأثیرگذاری بر افکار عمومی فقط محدود به مرزهای خودمان نیست و به دلیل ارتباطات گسترده رسانه ای و بین المللی، یک بخش آن از دست ما در رفته است. به دلیل وجود رسانه های دیجیتالی، دیگر ما قادر نیستیم ببندیم و بگوییم می توانیم در گوش ها پنبه بگذاریم. متأسفانه در جاهایی علاوه بر اینکه این ارتباطات برقرار شده، مرجعیت و تأثیرگذاری کانونی هم از دست رسانه های درونی و ملی و کسانی که در جغرافیای سیاسی کشور هستند هم خارج شده است. برخی از ماهواره ها و خبرگزاری ها تأثیرگذار شده اند و عملا «شهروندی نت ورکی» ایجاد شده است. یعنی یک نفر اینجا نشسته و با نفر دیگر در آفریقای جنوبی، مکزیک، کرواسی یا سیبری همدردی می کند. یک تیر به گلوی یک غاز در آمازون خورده و در میدان محسنی برای آن مراسم می گیرند و ممکن است شمع روشن کنند.
وردی نژاد تأکید کرد: بنابر این کار ما خیلی سخت شده است. رقابت حرفه ای به شدت بالا رفته است. ما از نظر پولی، تکنولوژی، آموزش و همچنین آزادی های فردی و اجتماعی قابل قیاس با خیلی از آنها نیستیم. من مدیرعامل خبرگزاری بودم و مدام به من می گفتند ببین رویترز چه کار می کند. در پاسخ می گفتم چه چیز ما شبیه کشور آنها است که این حرف ها را می زنید؟ مثلا وزارت خارجه ما مثل وزارت خارجه انگلیس است که انتظار دارید خبرگزاری ما مثل رویترز باشد؟ دولت ما هم آن تحمل، صبوری و شکیبایی را که آنجا به دلیل پیچیدگی های ششصد هفتصد سال مبارزات دموکراتیک به دست آورده اند، در این 40 سال به دست نیاورده است. 40 سالی که حکومت هم دست به دست شده است. یعنی تا آمده اند چیزی یاد بگیرند مردم گفته اند اینها به درد نمی خورند.
وی با اشاره به اینکه پیوستار تجربی، سیاسی و فرهنگی کشور ما رسم نشده است، گفت: ما از ملت ایران و هویت ملی خودمان صحبت می کنیم. شاید نسبت به خیلی از ملت ها برتر باشیم؛ اما دچار پاره فرهنگ های مختلف هم هستیم. مسائل قومی، منطقه ای و قبیله ای مطرح است. امسال سال انتخابات مجلس شورای اسلامی است. خواهید دید که رقابت ها چه وضعیتی در سطح شهرستان ها دارد و نسبت به گذشته پیچیده تر و سخت تر شده است. چون قوم، قبیله، محله، حصار، قلمرو، دین، مذهب و زبان تعیین کنندگی خیلی جدی دارد. پاره فرهنگ های چهل تکه ای که الحمدلله به دلیل دین و هم تأثیر و کاریزمای حضرت امام، نخ تسبیح وجود دارد؛ اما این نخ تسبیح جاهایی هم تهدید می شود. جاهایی هم ممکن است ما دچار مشکلات باشیم.
مدیرعامل اسبق خبرگزاری جمهوری اسلامی افزود: در این فضایی که خدمت شما عرض کردم، دولت آقای روحانی آمده که مشکلات خاص خودش را دارد. از نظر بنده، دولت یازدهم و دوازدهم نظیر شرکت سهامی است، چون از عناصر مختلف با دیدگاه های گوناگون، یک مونتاژ یا عرض زیاد، از اصلاح طلب، اصولگرا، معتدل و غیره این دولت را شکل داده است. تفکرات و دیدگاه های مختلف دارند و ضمنا دولت های یازدهم و دوازدهم از عارضه اصلی که گفتم فقدان تحزّب در ایران است، بیشتر رنج می برد. چون آقای روحانی که تیم یا حزب نداشته است. مگر ما در داخل کشور حزب داریم؟! مثلا قدیمی ترین حزب ما مؤتلفه اسلامی است. واقعا مؤتلفه اسلامی حزب است؟! نیروهای آن ارتباطات حزبی دارند؟ یا یک رقابت سازمان یافته با یک سری اصول مردانگی، علاقه مندی و دلسوزی است؟ چیزی غیر از این نیست. یک مقدار هم پشتوانه بازار و مسائل اتاق های بازرگانی قدیم و این طور حرف ها است.
وی ادامه داد: کارگزاران حزب است؟! مشارکت حزب بود؟! در این کشور احزاب ایران نوین، مردم، رستاخیز و جمهوری اسلامی بوده اند که هیچ کدام بواقع حزب نبوده اند. یعنی برخی از این حزب ها دولت سازی شده است. حزب باید ایدئولوژی، ساختار روشن، تربیت نیروی انسانی، اساسنامه، و مهمتر از همه «مسئولیت پذیری و پاسخگویی» داشته باشد.
وردی نژاد با بیان اینکه مسئولیت پذیری، پاسخگویی و قانونگرایی اصل مشترک احزاب و حکومت ها است، یادآور شد: شما باید مسئولیت حرفی که می زنید را داشته باشید و نسبت به آن پاسخگو باشید و این پاسخگویی صریح و روشن باشد؛ نه اینکه برخی از نیروهایی که در دوره های مختلف عضو شورای شهر و مجلس ما هستند افتخارشان این است که دوستان و هم حزبی های آنها یک چیز دیگر رأی داده اند و او چیز دیگری رأی داده است. نمونه آن را در دوره قبل شورای شهر دیدید که آن خانم به یک نفر دیگر رأی داد. همین چند روز پیش در انتخابات کمیسیون های مجلس همین اتفاق افتاد. چه شد که چند کمیسیون از دست یک جناح درآمد و به دست آن جناح رفت؟ یک خانم و یا یک آقا آنجا احساس تکلیف کرده است. این احساس تکلیف ظاهر قشنگی دارد، اما معنای آن به اساسنامه حزب و گروه خیانت است.
وی خطاب به کسانی که از طریق لیست به مجلس شورای اسلامی رفته اند تأکید کرد: تو این صندلی را با خرج، پشتیبانی و لیست آنها گرفته ای. در قبال کسی که تو را آنجا برده مسئولیت داشته باش و پاسخگو باش. اگر خواستی باید رسما از آنجا بیرون بیایی و به حزب دیگری بپیوندی. تنها در ایران این اتفاق می افتد که آقایی گاهی در چند لیستی که با هم رقیب هستند مشترک است. فراوان داشته ایم. در چین که بودم فردی به من می گفت ما نمی فهمیم که آقای ایکس در سه حزب حضور دارد. گفتم این فرد فراجناحی است.
رئیس شورای راهبردی ارتباطات ریاست جمهوری افزود: در خیلی از مسائل این طور هستیم. مثلا اگر ما بخواهیم راجع به چیزی حرف بزنیم، جامعه شفاهی یعنی راننده تاکسی ما در مورد هسته ای، کشاورزی، ترامپ، فلسطین و گروه «بی» هم نظر دارد. یعنی همه ما متخصص همه چیز هستیم. رئیس قوه قضائیه ما راجع به فلسطین حرف می زند. وزیر کشور ما راجع به سیاست خارجی حرف می زند. وزیر خارجه ما به مسائل داخل کشور توجه دارد. نتیجه اینکه ما مشکل «حکمرانی راهبردی» داریم. مشکل حکمرانی راهبردی یعنی اینکه به جای حل مسأله های مهم، به تعویق انداختن و عبور از مسأله های مهم را دنبال می کنیم. فقط از رسانه ها انتظار داریم با تبلیغ، پروپاگاندا و سر و صدا این را برای مردم جا بیاندازند. یک چیزی را می گوییم و بعد باید برای آن توجیه بسازیم. من به عنوان مدیر عامل حرفی می زنم و بقیه باید برای آن نظریه درست کنند و استراتژی طراحی کنند؛ نظر کارشناسی اینجا وجود ندارد.
وی ادامه داد: این موضوع به رسانه هم می آید و بنابر این مشکلات ما خیلی بیشتر می شود. دولت نیز همین را از ما انتظار دارد. بنابر این وقتی می گوییم دولت های یازدهم و دوازدهم را مقایسه کنیم، یکی از بزرگترین مشکلات ما این است که در جامعه ما به جای اینکه گفتمان از توده های مردم و متن جامعه بالا بیاید، توسط رئیس دولت می آید. گفتمان اول، گفتمان انقلاب و تثبیت انقلاب است که تا ریاست جمهوری مقام معظم رهبری و نخست وزیری مهندس موسوی ادامه داشت. گفتمان دوم، سازندگی است که آیت الله هاشمی رفسنجانی آورده است. گفتمان سوم، اصلاحات سیاسی و مشارکت های اجتماعی و مدنی بود. آقای احمدی نژاد هم گفتمان عدالت را آورد. آقای روحانی گفتمان اعتدال را آورده است. عمر این گفتمان احتمالا یک سال و نیم دیگر و تا پایان دولت است.
وردی نژاد گفت: اینها پیوستاری است که ادامه پیدا می کند. اما وقتی به چین می روید، می بینید که چهار دودمان عوض شده و چند صد سال طول کشیده تا دیوار چین ساخته شود. یعنی هرکسی آمده آن را ادامه داده و دیوار را ساخته و نگفته اسرائیلی ها این را ساخته اند و من باید خرابش کنم. اما هرکس رئیس قوه قضائیه کشور ما شد گفت ویرانه تحویل گرفته ام. البته خدا خیر دهد آقای رئیسی را که این حرف را نزد. دوره تحول می گوید اما نگفت من سرزمین سوخته تحویل گرفته ام. هرکدام از دولت ها هم که آمده این طور القا کرده که دولت های قبلی همه خیانتکار بوده اند. پس چه کسی بین ما خوب است؟ مشکل ما حکمرانی راهبردی است. یعنی پاسخگویی، مسئولیت پذیری، قانونگرایی، و همقدمی و پذیرش غیر ما مشکل دارد. در دولت یازدهم و دوازدهم چه اتفاقی افتاد که این دولت از دید ما رسانه ای ها و شاید خیلی از مردم دیگر سرتا پا مشکل دارد؟ مگر این همان دولت یازدهم نیست؟ چرا در آن دولت تورم تک رقمی شد و رشد اقتصادی اتفاق افتاد، شرکت های مختلف اقتصادی آمدند. چه اتفاقی افتاد که این دولت از آن وضعیت به این وضعیت افتاد؟
وی تأکید کرد: ما متوجه نبودیم که کشور و شرایط ما یک داده افراطی غیر مرتبط با سایر جاهای دنیا نیست و به مسائل بین المللی وصل است. در دنیای امروز یا باید در همه زمینه ها به سمت جهانی شدن و گرفتن حق و حقوق خودت در سطح بین المللی قدم برداری و یا به شکل انفعالی یقه تو را می گیرند و تو را جهانی سازی می کنند. هرچه هم مقاومت کنی نمی شود. چون تو الآن عضو سازمان ملل، یونسکو، یونیدو، فائو و حقوق بشر سازمان ملل هستی و نمی توانی جدای از آنها باشی. اگر جدا باشی یک سیستم بسته می شوی و سیستم بسته هم محکوم به فنا است. اگر می خواهی ارتباط داشته باشی باید فعال باشی. اگر می خواهی فعال باشی باید قادر باشی مسائل اصلی و اساسی خود را حل کنی.
مدیرعامل اسبق خبرگزاری جمهوری اسلامی اظهار داشت: برای ما رسانه ها مشخص نیست که مرز بین عدالت و توسعه کجا است؟ باید عدالت تعریف شود و مشخص باشد تا اینجا عدالت است و از آن به بعد توسعه پیدا می کنیم. مرز بین حجاب و بی حجابی کجا است؟ مرز بین ارتباطات با کشورهای دیگر کجا است؟ مرز بین منافع ملی و منافع دینی و اسلامی ما کجا است؟ و خیلی از مسائل دیگر، که اگر با هم جمع کنیم ما حدود 30 مسأله اصلی داریم. چون اینها روشن نیست، شما به عنوان رسانه، هر روز یک نامه از یک جایی می بینید. یکی از دادستانی، یکی از وزارت ارشاد، یکی از شورای عالی امنیت ملی و اخیرا هم یکی از شورای عالی هماهنگی اقتصادی می آید و شما به عنوان مدیر مسئول و سردبیر نشسته ای و می بینی که مجموعه اینها می گوید هیچ کاری نکن. باز خدا را شکر به دولت می شود انتقاد کرد، اما اگر به بعضی های دیگر انتقاد کنی مشکلات زیادی پیدا می کنی!
وی ادامه داد: بر این اساس من می خواهم بگویم در برجام و دستاوردهایی که این دولت داشته افراط و تفریط و یکسو نگری شده است. ممکن است ناکارآمدی در بدنه بزرگ قوه مجریه وجود داشته باشد. اما ما از کجا می دانیم که اگر این دولت نبود و همین شرایط فعلی بود، آیا وضعمان بهتر بود؟ دوم اینکه اگر خانم کلینتون بر سر کار آمده بود، آیا بهتر از ترامپ بود؟ من نمی دانم. چون موقعی که آنها شروع به صحبت درباره برجام کردند بحثشان فقط هسته ای نبود؛ هسته ای، حقوق بشر، موشکی و سایر موارد بود. ما هم به عنوان ایران، به هر دلیلی حاضر به مذاکره در مورد آنها نبودیم. بنابر این خیلی فرق نمی کرد ترامپ بیاید که صریح تر، دلال مسلک و شیر دوش است و یا آن یکی می آمد که کمی لطیف تر بود و زرق و برق بیشتری داشت.
وردی نژاد تأکید کرد: بالأخره ما نمی توانیم تا زمانی که جمهوری اسلامی هست بگوییم دشمنان ثابت و دوستان ثابتی داشته باشیم. من یادم هست که یک نفر به من گفت شما و دوستانتان یک روزی از دیوار سفارت آمریکا بالا رفتید؛ امروز هم می روید؟ گفتم حتما نمی رویم. گفت این کار رفتن بالا از دیوار سفارت انگلیس خوب بود؟ گفتم حتما کار زشت و غلطی بود؛ عربستان هم بد بود. گفت تو تغییر کرده ای. گفتم بله؛ خیلی تغییر کرده ام. من تعجب می کنم که چرا تو هیچ تغییری نکرده ای. این بدبختی است. تغییر چیز خوبی است. به او گفتم من فکر می کنم توسعه پیدا کرده ام و به روز شده ام.
وی گفت: من وقتی وارد دولت شدم دیدم مشکلات پیچیده است و از روز اول هم گفتم که این مشکل بخش رسانه ای دولت نیست؛ زیرا رسانه صرفا ابزار و آوندهای ارتباطی است که اگر خراب باشد یک فنر به این رگ ها می زنی و روان می شود، اما مشکل خونی است که باید به این رگ ها برود. مگر ارتباطات دولت با گروه های لابی درون کشورخوب است؟! مگر روابط دولت به عنوان قوه مجریه با سایر قوا ایده آل است؟! گاهی مسئولان از طریق تریبون ها با هم حرف می زنند. حتی بعضی اوقات معاونین قوا هم از طریق تریبون های عمومی با هم حرف می زنند.
رئیس شورای راهبردی ارتباطات ریاست جمهوری با تأکید بر اینکه مشکل کشور ما حاکمیت راهبردی است، تصریح کرد: ما بروز این مشکل را در مناسبات دولت و رسانه ها می بینیم. من آنجا خیلی تلاش کردم. مثلا وقتی به آنجا رفتم شورایی به نام شورای راهبردی ارتباطات ریاست جمهوری درست کرده ام؛ که در این شورا جناح های مختلف و گروه های گوناگون حضور و عضویت دارند. چپ، راست، اصولگرا، اصلاح طلب، رسانه ای، اقتصادی، سیاسی و آدم های مختلف در آنجا هستند. این شورا کمیته های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی – اجتماعی و کارگروه رسانه های همراه دولت و رسانه های دولتی دارد.
وی ادامه داد: ما در این موارد یک سری اقدامات را شروع کرده ایم. بعضی از اعضای این کمیته ها می گویند اصلا این ارتباطات نبوده و یا کم بوده است. قدم هایی در این مسیر برداشته ایم؛ اما مسأله آنقدر بزرگ هست که به این راحتی با یک دست و دو دست قابل حل و فصل نیست. در عین حال که مشکلات وضعی، محیطی و پیرامونی ما هم روز به روز بیشتر شده است. یعنی در دوره مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی ما با عربستان روابط نزدیک داشتیم ولی الآن دشمنی حد و اندازه ندارد. امارات متحده عربی که یک روزی افتخار می کردند که شیوخ آن در شیراز چشم های خود را عمل کنند، الآن دیگر حاضر نیستند با ما رابطه برابر داشته باشند و بیشترین توطئه را علیه ما می کنند. اینها تحولات جدیدی است که در سطح منطقه اتفاق افتاده و مشکلات جدیدی است که خلق شده است.
وردی نژاد یادآور شد: آقای ترامپی بر سر کار است که نمی شود روی حرف های او حساب کرد. یک روز می گوید 12 شرط دارد، یک روز می گوید باید ایران را سرنگون کنیم، یک روز می گوید باید ایران تجزیه شود، یک روز می گوید ملت ایران تروریست هستند، یک روز می گوید این ملت با عظمت است و ما هیچ شرطی نداریم و این هم شماره تلفن خودم است. در نتیجه شما با یک غبارآلودگی و ناروشنی در دولت، حکومت و ارتباطات اجتماعی مواجه هستید. اینجا است که رابطه رسانه ها با دولت دچار ناهمگنی ها و عدم همذات پنداری می شود. یعنی رسانه ای ها نمی توانند درد دولتی ها را درک کنند و دولتی ها هم نمی توانند مسئولیت، موقعیت و شرایط رسانه ها را درک کنند. لذا این شکاف ها موجب یک سری سوء تفاهم ها می شود. این سوء تفاهم ها اعتماد را از بین می برد. این اعتماد سرمایه اجتماعی را تحت تأثیر قرار می دهد.
وی اظهار داشت: من معتقدم که این انقلاب صاحب دارد. برای این کشور خون های زیادی ریخته شده و مظلومیت های زیادی را در جبهه ها دیده ایم. این جوری نیست که اینها از بین برود. سختی و گردنه داریم، اما کوتاه مدت است؛ یک دوره دارد. مثل دوره عمر دولت ها می ماند. بالأخره مردم و مسئولین این کشور انقدر هوشمندی دارند که، در عین همه مشکلات، به راحتی پهلو به پهلو می شوند. شما دیده اید که در بسیاری از مشکلات ما پهلو به پهلو شده ایم و عبور کرده ایم. زمان جنگ و آمدن آقای هاشمی را در نظر بگیرید که پهلو به پهلو شدیم و چه اتفاقاتی افتاد.
مدیرعامل اسبق خبرگزاری جمهوری اسلامی افزود: در چهار سال اول دولت آقای روحانی تمام شرکت های مطرح بین المللی به ایران آمدند و دفتر زدند. پژو، رنو، توتال، بیمه ها و کشتیرانی ها آمدند. شرایط بین المللی و آمدن آقای ترامپ یک چیزهایی را تغییر داد و به وضع امروز رسیدیم و یکی یکی آنها رفتند. آمدنشان را خیلی کسی نگفت؛ اما رفتنشان را همه گفتند. مردم ما همان طوری که گفتم هیجانی هستند. زمان انتخابات دوباره روحیه می گیرند و به میدان می آیند و رأی می دهند و انتخابات با شکوه می شود.
وی در پایان تأکید کرد: به نظر من این مملکت تضمین شده است و جلو خواهد رفت. اما هزینه ای هم که می دهیم زیاد است. یکی از هزینه های ما همین بحث رسانه است که با هزینه زیادی دارد جلو می رود. هزینه عمر و آبرو گذاشته اید اما خیلی از مسائل هست که ان شاء الله خداوند به شما توفیق دهد و پیش بروید.