شب گذشته حجت الاسلام والمسلمین محمد مقدم در موسسه فرهنگی مذهبی دارالزهرا(س)سخنرانی کرد.
به گزارش جماران، شب گذشته حجت الاسلام والمسلمین محمد مقدم در موسسه فرهنگی مذهبی دارالزهرا(س) گفت: نهجالبلاغه دو ویژگی بزرگ دارد. اولین ویژگی آن که مشهور و معروف بوده، فصاحت و بلاغت این کتاب ارزشمند است و شاید سیدرضی به خاطر همین مسأله بود که همت گماشت و این مجموعه را گردآوری کرد. سخنان امام علی(ع) و کلمات ایشان در فضای فکری و فرهنگی زبان عربی از یک فخامت، بلندی، رسایی و همچنین فصاحت و بلاغت ویژه ای برخوردار است و هنوز است این کلمات گرچه نثر بوده ولی آنچنان پیوسته و منسجم و دل انگیز است که آشنای به ادبیات و زبان عربی وقتی آنها را میشنود یا میخواند، جان و روحش به سمت آن پرواز میکند و شیدا میشود.
علی(ع) این شاخصهای حکمرانی خوب را اجرا کرده است
عضو مجمع روحانیون مبارز در ادامه گفت: بعد از فصاحت و بلاغت، دومین ویژگی نهجالبلاغه آن است که تک ساحتی یا تکبعدی نیست. شما هر کتابی را که میبینید در یک عرصه میدانداری میکند، ولی نهجالبلاغه نماد و نمود شخصیت علی(ع) است. زیرا علی(ع)همانند یک راز سربه مهر و یک شخصیت پیچیده در تاریخ قرار گرفت. شخصیتی که تک بُعدی نبود و وقتی در وادی نصیحت و اندرز قرار میگرفت، کلماتش همچون سرب داغ، روح و روان شخصیتی چون عمار را آتش میزند و وقتی در عرصه اخلاق وارد میشود، چنان این ساحت را به تصویر میکشاند که یک انسان اخلاقی و خودساخته را پیشروی ما مجسم میکند.
وی با بیان اینکه در عرصه علوم مختلف نیز امیرالمومنین(ع) زبانزد بود، گفت: بحث من درباره «حکمرانی خوب» است؛ گرچه این واژه و مفهوم مربوط به عصر مدرن میشود. اما وقتی شاخصهای حکمرانی خوب را بررسی میکنیم، با نگاه به نهج البلاغه متوجه میشویم با اینکه قرنها گذشته اما علی(ع) این شاخصها را اجرا کرده است. بسیاری از مباحث وقتی در عرف و فرهنگ غنی دینی و در زندگی افتخارآمیز بزرگان موفق و پیشتاز دنیای اسلام شناخته شد، آنجاست که هم میتوانیم خود را بشناسیم و هم فاصله خود را با دنیای آنها درک کنیم و بی جهت شعارهایی ندهیم که در ذهن و ضمیر دیگران ایجاد اشکال کند.
حکمرانی خوب، مفهومی فراتر از دولت خوب است
مقدم اظهار داشت: همانگونه که علی(ع) یک شخصیت چند ساحتی است؛ نهج البلاغه نیز تک ساحتی نیست. حکمرانی یعنی رابطهای که میان مجریان، سررشته داران یا حاکمان با شهروندان یک اجتماع برقرار است. اما اینکه وصف خوب در کنارش میآید، این واژه و مفهوم بیش از چند دهه در عرصه فلسفه سیاسی عمر ندارد و گرچه مفهومی جدید و مبتنی بر دنیای مدرن است ولی من بیشتر میخواهم به اهم شاخصهای آن اشاره کنم. حکمرانی خوب، مفهومی فراتر از دولت خوب است. زیرا در یک جامعه همه نهادها و بنگاهها در دولت خلاصه نمیشود، بلکه فرآیند مجموعه نهادها در یک جامعه، حکمرانی را شکل میدهد. گرچه دولت خوب شرط لازم حکمرانی خوب است ولی حکمرانی خوب فقط دولت خوب نیست و مجموعه نهادهایی است که حاکمیت یا فرمانروایی را میسازد.
وی ادامه داد: فرآیند مجموعه نهادهایی که در یک جامعه وجود دارد، حکمرانی خوب خوانده میشود. برای این حکمرانی شاخصهایی را مشخص کردند و گفتند اگر یک حکمرانی بخواهد وصف خوب را داشته باشد و تامین کننده نیازهای جامعه در عرصه فرهنگ، سیاست، اقتصاد و ...باشد، باید دارای شاخصهایی باشد که اهم آن را به صورت کلی برایتان بازگو میکنم. یکی از این شاخصها «حاکمیت قانون» بوده و دیگری «عدالت» است. همچنین «پاسخگویی» و «مسئولیتپذیری» از دیگر شاخصهای حکمرانی خوب است. از شاخصهای دیگر میتوان به «کارایی» و اثربخشی اشاره کرد و هچنین «مشارکت بر اساس احترام به حقوق مردم و احترام به کرامت شهروندان» نیز یکی دیگر از اهم شاخصهای حکمرانی خوب است.
علی(ع) جامعه را حق محور تبیین و توجیه میکرد
مقدم اظهار داشت: حدود 14 قرن قبل، امیرالمومنین(ع) رابطه حاکم و شهروند و مردم را یک رابطه حقوقی تعریف کرده و اینگونه نفرموده که مردم مکلفند و او فرمانرواست؛ بلکه از واژه «حقّ» استفاده کرده و نظامی که ایشان توصیف میکند، نظامی حق محور است. ویژگیای که امیرالمومنین(ع) در کلامش وجود دارد تفاوتش با سایر معصومین در این است که کلام خود را اجرا و محقق کرده است. به نحوی که در اولین لحظهای که عنان حکومت را در دست گرفت، اعلام کرد ای مردم به هرچه میگویم عمل خواهم کرد و گردنم به پای سخن و ادعایم.
وی ادامه داد: امیرالمومنین(ع) میگوید خدا برای من حقی قرار داده که من ولی امر شما یا عهدهدار پیگیری امور شما هستم و برای شما مردم نیز به گردن من حقی است مانند آنچه حق من بر گردن شماست. علی(ع) به رابطه متقابل اشاره میکند. حضرت در نهجالبلاغه میفرماید؛ روابط و مناسبات افراد در جامعه بر اساس حقوق است. یعنی علی(ع) جامعه را حق محور تبیین و توجیه می کند. در این چارچوب است که آزادی و عدالت معنا پیدا میکند.
نظام رفتاری در حکومت علوی، نظام حقوق متقابل بود نه استبدادی
عضو مجمع روحانیون مبارز گفت: حضرت میفرماید یکی از حقوقی که بسیار مهم بوده، حقوقی است که رابطه میان حاکم و مردم را تعیین میکند. ایشان به حقی دوسویه میان والی و رعیت اشاره میکند و میفرماید که خداوند این را به عنوان یک اصل قرار داده که هرکس در مقابل دیگری دارای حقی است. هیچ مردمی به صلاح نمی رسند مگر والیان و حاکمانشان به صلاح برسند. همچنین والیان نیز به صلاح نمیرسند مگر مردمانشان به صلاح برسند. وقتی مردم نسبت به حاکم حق خود را ادا کردند، حاکمان نیز حق مردم را به رسمیت بشناسند، حضرت میفرماید در آنجاست که حق عزیز شده و جامعه حق محور میشود. از این رو، عدالت غیر این نیست.
وی بیان کرد: اگر در عصر مدرن برای یک حکمرانی خوب، حاکمیت قانون مطرح میشود، باید توجه کنیم که در نهج البلاغه بیشتر از هرچیزی به این مسأله توجه شده است. در نامهای که امیرالمومنین(ع) به فرماندار آذربایجان مینویسد، می فرماید: «تو نمیتوانی با مردم به استبداد رفتار کنی و در جامعه باید مطابق قانون رفتار کنی» نظام رفتاری در حکومت علوی، نظام حقوق متقابل بوده و نه نظام استبدادی و نه مبتنی بر رابطه قدرت و زور با شهروندان است.
نظام علی(ع) ماکیاولیستی نبود که هدف در آن وسیله را توجیه کند
این استاد دانشگاه گفت: دومین شاخص یک حکمرانی خوب عدالت است. وقتی میگوییم علی(ع)، او مساوی با عدالت است. عدالت یعنی رعایت کردن استحقاق افراد، برخی از قلم زنان اهل سنت میگویند علی(ع) سیاست بلد نبود. در همین رابطه باید گفت بله اگر منظور از سیاست، سیاست غیراخلاقی و عدالت ابزاری بود، علی(ع) بلد نبود و آن کار معاویه بود. نظام علی(ع) ماکیاولیستی نبود که هدف در آن وسیله را توجیه کند. عدالت در نگاه علی(ع)اصلیترین عنصر حکومتی بود و پیامبران الهی مبعوث شدند برای برقراری عدالت، زیرا وقتی عدالت باشد مابقی شاخصها نیز خواهد بود.
اگر بخواهم امشب بگویم وای علی(ع) کشته شد، باید گفت که ما بیش از همه علی را کشتیم! فکر و اندیشه علی(ع) را ما به یغما بردیم. به نام علی، شیعه و تشیع علی، آبروی او را در دنیا بردیم. غیر از این است؟
وی ادامه داد: عدالت معانی متفاوتی دارد، اما عدالتی که من میخواهم به آن اشاره کنم عدالت اجتماعی است. یک معنای دیگری که از عدالت میشود، تساوی و برابری است. در حالی که عدالت لزوماً به معنای برابری نیست و برابری زمانی خوب است که مبتنی بر حقوق مساوی باشد. بنابراین چنین عدالتی که جنبهای چپ گرایانه و سوسیالیستی دارد، مدنظر نیست. لذا این نوع عدالت در دنیای بشر جوابگو نبود و فقط کمونیسم به دنبال تحققش بود. درست مانند آزادیای که دنیای غرب به دنبال تحققش است و آن نیز جوابگو نیست.
در دنیای امروز مهمترین ابزار پاسخگویی، رسانهها و مطبوعات هستند
مقدم در بیان عدالت اجتماعی گفت: یک معنای عدالت، این است که حق هر صاحب حقی را محترم بدانیم یا به تعبیر دیگر حق هر ذیحقی را به او اعطا کنیم. این عدالت بر پایه حقوق بوده و لازمهاش این است که انسان را صاحب حق بدانیم. اگر چنین عدالتی بود آیا آن برابری مورد احترام ما شکل نمیگرفت؟ شایسته سالاری و عدم اجحاف شکل نمیگرفت؟ علی(ع) دنبال این عدالت است و میفرماید اگر بناست سهمی داده شود، به عقیل برادرش ولو عائله مند و نیازمند بیشتر از حقش نخواهد داد.
وی اظهار کرد: علی(ع) از آنجا که میخواست حکمرانی خوب را در تاریخ به تصویر بکشد، در برابر طلحه و زبیری که میخواستند از رانت استفاده کنند میایستد. پس دومین شاخص حکمرانی خوب، عدالت است. سوم که بسیار مهم است، پاسخگویی والی و مسئولیتپذیری است. جامعه باید به گونه ای باشد که حاکمان جوابگو باشند و در قبال عملکردی که دارند به مردم پاسخ دهند. بالاخره برای پاسخگو بودن ابزارهایی لازم است و در عصر مدرن یا دنیای امروز، مهمترین ابزار این پاسخگویی رسانهها و مطبوعات هستند. بیخود نیست که در جوامع بسته، اول به سراغ مطبوعات میروند و برای آنها محدودیت قائل میشوند. در یک جامعه باز، رسانهها بسیار نقش دارند و امروز خبرنگاری و خبرنگاران در دنیا حرف اول را میزنند.
قدرت یک جامعه سالم به پاسخگویی رهبران آن جامعه است
حجت الاسلام والمسلمین مقدم در ادامه گفت: قدرت یک جامعه سالم به پاسخگویی رهبران آن جامعه است. پاسخگویی هم مستلزم داشتن رسانههای آزاد است. در باب پاسخگویی امیرالمومنین(ع) نامهای به مالک اشتر نوشت که مربوط به 14 قرن قبل است ولی امروز در عصر مدرن از آن به عنوان منابع رسمی یاد میکنند. در هیچ کجای این نامه نوشته نشده که به زنهایتان بگویید روسریهای خود را پایین بیاورند یا اینکه به جوانان بگویید زلفهایشان بالا و پایین نباشد! زیرا علی(ع) بالاتر از این مسائل فکر میکند و وقتی به عرصه بازار میپردازد، ببینید چگونه روابط اقتصادی آن عصر را ترسیم میکند.
وی ادامه داد: امیرالمومنین(ع) در باب پاسخگویی به مالک میگوید جواب نباید این باشد که «مامورم و معذور» اگر اینگونه بودی و پاسخ ندادی، دل جامعه را سیاه میکنی و امید را در آن میخشکانی و اساس باورهای جامعه را به هم میزنی. حضرت میفرماید «ای مالک! پرده نشین نباش و همواره خودت را در دسترس مردم قرار ده و بگذار مردم با تو حرف بزنند و به گونهای رفتار کن که مردم بتوانند با تو حرف بزنند. خودت را از مردمت دور نکن، زیرا دورافتادن از مردم هم موجب تنگ خویی می شود و هم باعث شده تا اطلاعات واقعی به تو نرسد.» یک عده دورت را حلقه کرده و هرچه به تو میگویند همان را باور می کنی. والی باید در تصمیم گیریها، به طور عام و فراگیر تصمیم گیری کند و او که تنها والی یک عده خاص نیست.
نگاه علی(ع) والیان و همه کسانی که زیر مجموعه او هستند را پاسخگو میکند
مقدم گفت: امیرالمومنین(ع) در آن نامه به مالک میفرماید؛ اگر تو پرده نشین بودی و دور از دسترس مردم شدی، از چیزهایی که باید اطلاع پیدا نمیکنی. نتیجه چنین میشود که امور جزئی بزرگ و امور بزرگ، کوچک میشود. اگر اطلاعاتت را از تمامی گروهها و سلیقه های مختلف گرفتی، طبیعتاً در تصمیم گیریهایت درست تصمیم خواهی گرفت، ولی اگر اینطور نباشد جای حق و باطل عوض خواهد شد.
وی بیان کرد: این نگاه علی(ع) است که والیان و همه کسانی را که زیر مجموعه او هستند، پاسخگو میکند و اول به مردم جرأت سوال پرسیدن میدهد و بعد از آن خود را پاسخگو میداند. حضرت تعارف نمیکند و می فرماید؛ مانند ستم پیشگان و سلاطین با من مواجه نشوید و القابی که به دیگران میدهید به من ندهید. میفرماید فکر نکنید اگر یک حرفی را زده یا انتقادی مطرح کنید بر من گران تمام میشود و گمان نبرید که به دنبال این هستم که خود را بزرگ کنم. قدرت داشته باشید و سوال کنید و حرف بزنید.
ما بیش از همه علی را کشتیم!
مقدم افزود: حضرت می فرماید در عرضه کردن سخن درست به من استوار بایستید و آنچه شما به عدل و درستی میدانید نسبت به آن ذهن و فکرتان را از من دریغ نورزید. همان خلیفه دوم گفت ای مردم خلیفه اول رفته و من آمدم، هر جا درست رفتم به دنبالم بیایید و هرجا درست نرفتم به من تذکر دهید. یکی بلند شد و گفت هرجا درست نرفتی با شمشیر درستت میکنیم و عمر ضمن اینکه از این حرف خوشش آمد، آن فرد را تشویق و ترغیب کرد. اگر بخواهم امشب بگویم وای علی(ع) کشته شد، باید گفت که ما بیش از همه علی را کشتیم! فکر و اندیشه علی(ع) را ما به یغما بردیم. به نام علی، شیعه و تشیع علی، آبروی او را در دنیا بردیم. غیر از این است؟ ما به نام دین علی برای 4 تار موی دختر مردم اسید به چهرهاش پاشیدیم. آیا این آبرو بردن از علی(ع) نیست؟
وی ادامه داد: من می گویم که علی(ع)امروز در عصر مدرن میتواند الگوی حکمرانی خوب باشد، بهتر از آنی که دنیای امروز مطرح میکند. چرا غافلیم؟ برای اینکه حتی در شعارهای درباره علی(ع) هم ماندهایم و این پوسته را نشکستهایم. تنها یک مشت مناسک خشک را به جا آوردن دینداری نیست، کما اینکه علی(ع) نیز آنی نیست که تابه حال فکر میکردیم. مرحوم سیدجمال الدین اسدآبادی میگفت ما مسلمان ها تنها یک راه داریم برای موفقیت و آن هم اینکه ثابت کنیم که مسلمان نیستیم. اسلام تنها در این حالت است که رشد میکند.
این قدرت اسلام است که در میان این همه کثافتهای فکری باقی مانده است
وی بیان کرد: این قدرت اسلام است که در میان این همه کثافتهای فکری نظیر داعش و القاعده و... باقی مانده است. چهارمین شاخص حکمرانی خوب، کارایی و اثربخشی است. حکمرانی خوب آن است که کارایی داشته باشد. وقتی علیرغم تمامی شعارها و وعده ها نتوانستی مشکلات مردم را حل کنی، بی فایده است. اما اگر توانستی کارآمدی داشته باشی این یکی از شاخص هایی است که میتواند حکمرانی خوب را ایجاد کند.
مقدم بیان کرد: بعضیها از لفظ پیشرفت هم میترسند در صورتی که حضرت خطاب به مالک میگوید؛ نگاه تو در آبادانی و پیشرفت، باید بلیغ تر و رساتر باشد و اگر اقتصاد تو در زمینه پیشرفت جامعهات بود نشان دهنده کارآمدی است. حضرت در 14 قرن قبل اعلام کرد که من برای مردم کوفه سه چیز را آوردم؛ زیر سقف قرار میگیرند، مسکن و آب آشامیدنی سالم دارند(بهداشت) و با شکم سیر میخوابند (نان گندم). نگفت من برای شب جمعه آنها دعای کمیل، صبح جمعه دعای ندبه، ظهر جمعه نمازجمعه و عصر آنها دعای سمات آوردم، بلکه گفت بهداشت، تغذیه و مسکن فراهم کردم و میخواهد بگوید که اثربخش و کارآمد است. حضرت میگوید وقتی مردم ببینند که مالیات در جهت آبادانی صرف میشود پرداخت میکنند.
هرقدر زمینه مشارکت و مسئولیت پذیری بیشتر باشد شکاف کمتر شده و جامعه نیز رستگارتر میشود
وی بیان کرد: شکم، رفاه و اقتصاد نزد حضرت بسیار مهم هستند، زیرا شکم گرسنه دین ندارد. لذا توجه روی این مسائل میتواند نشانه کارآیی یک نظام سیاسی باشد که علی(ع) روی آن توجه دارد. آخرین شاخص مربوط به مشارکت عمومی بر اساس احترام به مردم است. قرآن به مشورت تاکید دارد و از ویژگیهای پیامبرش هم «وشاورهم فی الامر» است. عقل جمعی اشتباه کمتری دارد و این در تمامی موارد جاریست. امیرالمومنین(ع) نیز در هر امری از صاحب نظران و نخبگان مشورت میگرفت و به گونهای رفتار میکرد که کرامت و حرمت افراد حفظ شود.
مقدم در بخش پایانی سخنان خود گفت: حضرت میفرماید اگر دوست دارید خدا با شما مهربان باشد، با مردم خود مهربان باشید. در چنین جامعهای است که شکاف میان دولتها و مردم حل میشود و با همین مشارکت است که این اتفاق میافتد. هر قدر در یک جامعه زمینه مشارکت و مسئولیت پذیری بیشتر باشد شکاف کمتر شده و جامعه نیز رستگارتر می شود. اگر ما حکمرانی خوب را با نگاهی که علی(ع) در نهج البلاغهاش مطرح میکند جستجو کنیم، یک حکمرانی در سایه حاکمیت قانون، محور عدالت، پاسخگو و مسئول بودن والی، کارا بودن و اثربخشی سیستم و با مشارکت فعال تک تک افراد برای پرشدن شکافها مهیا خواهد شد.