«شب هادی خانیکی» از سری شبهای بخارا، برای پاسداشت فعالیتهای این جامعهشناس و استاد ارتباطات و رسانه، عصر دیروز برگزار شد.
پایگاه خبری جماران: «شب هادی خانیکی» از سری شبهای بخارا، برای پاسداشت فعالیتهای این جامعهشناس و استاد ارتباطات و رسانه، عصر دیروز در کتابخانه ملی ایران برگزار شد.
به گزارش خبرنگار جماران، در ابتدای این مراسم اشرف بروجردی« رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی » طی سخنانی با اشاره به این نکته که دکتر هادی خانیکی مردی از خطه عالم پرور خراسان با روحیه لطیف، آرام، هدایتگر، اندیشمند و خردورز است و بالاترین مرجع برای حل مشکلات و مسائل همه آنهایی که او را به حکمیت و مرجعیت میطلبند، گفت: «در اینجا شخصی را تکریم میکنیم که باورها و گفته هایش چراغی است فراروی نسل امروز این سرزمین برای رسیدن به آیندهای بهتر، او امید را به باور آنها مینشاند وآرامش را به آنها هدیه میدهد. شاکلهاش با گفتوگو تعریف میشود و گفتوگو خود را وامدار او میداند.
وی افزود: هادی خانیکی همواره در حل مسائل، گفت و گو کردن را بالاترین راه حل می داند آن هم در زمانی که تخاصم اهل سیاست تا جایی پیش می رود که سیاست ورزان به تخریب و نقد یکدیگر می پرداختند. بالاخره موفقیت نصیب او و یارانش می شود که خردورزی و تعقل، مدارا و تسامح را از راه گفت و گو به رقیب آموختند.
استاد مصطفی ملکیان در این مراسم طی سخنانی گفت: اعلام کردند و گفتند دکتر خانیکی«مسافر گفت و گو» است و من از همین نکته استفاده کرده و عرض میکنم که درباره گفت و گو، 6 مبحث مهم وجود دارد که محل بحث فیلسوفان گفت و گو است و من به یکی از این 6 مبحث در مورد شخص هادی خانیکی اشاره میکنم.
6 مبحث مهم فیلسوفان و جامعه شناسان گفت وگو
وی افزود: یک بحث در مورد این است که اساساً ماهیت گفت و گو چیست و ما به چه داد و ستدی گفتو گو میگوییم؟ و چه فرقی میان گفت و گو و مباحثه، درددل یا گپ و گفت وجود دارد؟ بحث دوم این است که فایده و ضرورت گفت و گو چیست؟ یا اینکه آیا فایده آن به حدی است که گفت و گو را به یک ضرورت اجتماعی برساند؟
ملکیان در ادامه گفت: بحث سوم این است که حوزههای گفت و گو کدامند؟و آیا حوزههای گفت و گو نسبت به هم تقدم و تاخر دارند؟ نکته چهارم این است که اخلاق گفت و گو چیست؟ یعنی گفت وگو کنندگان باید چه نکاتی را رعایت کنند تا گفت و گویشان از موازین اخلاقی عدول نکند؟ مطلب بعدی درباره این است که ادب گفت و گو چیست؟ زیرا ادب گفت و گو است که موفقیت آن را تضمین میکند. اما آخرین بحث در این باب است که چه روحیهها و شخصیتهایی قائل به گفت و گو میشوند؟ چون معمولاً هر شخصیتی قائل به گفت و گو نمیشود و تنها شخصیتهای خاصی با منشی متفاوت هستند که استعدادی درونی برای گفت و گو دارند.
خانیکی شخصیت و منشی راغب به گفت و گو دارد
وی بیان کرد: من میخواهم درباره بحث ششم در وجود هادی خانیکی سخن بگویم. اینکه شخصیتی راغب به گفت و گو بوده و مشتاق به بسط حوزه گفت و گو در زندگی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی خود باشد، باید دارای ویژگیهایی باشد که من این ویژگیها را به حد اعلی در هادی خانیکی میبینم. اما از این ویژگیها، 4 مورد در وجود خانیکی شاخصتر و بارزتر هستند و هرکس که با ایشان کمترین مراودهای داشته باشد، به این 4 ویژگی او پیبرده است.
وی ادامه داد: اولین ویژگی شخصیتهای اهل گفت و گو این است که متواضع باشند و این ویژگی در هادی خانیکی است. تواضع فکری و ذهنی این باور را به وجود میآورد که من خودم را هرگز حق مجسم تلقی نکنم و مخالفین خود را باطل مجسم نبینم. این نوع تواضع در جامعه ما کم است وگرنه تواضع رفتاری که به آداب و معاشرت بازمیگردد به حدّ افراط در ما ایرانیان وجود دارد. ویژگی دومی که در دکتر خانیکی و تمامی کسانی که اعتقاد به گفت و گو دارند وجود دارد، این است که در ایشان اساساً یک نوع خوش بینی به ذات و طبیعت انسان وجود دارد. اساسا کسانی طرفدار گفت و گو هستند که طبیعت انسان را حق طلب می دانند و دید مثبت به طبیعت دارند.
امروز در به کار بردن اعتدال نیز افراط می کنیم
ملکیان با اشاره به ویژگی سوم گفت: کسانی که اهل گفت و گو هستند باید انجام هرکاری را در شأن خود بدانند و نگویند چون استاد دانشگاه هستند هرکاری نمیکنند. کسی که به آرمانی معتقد است باید خود را خادم هر چیزی ببیند که به رسیدن به آن آرمان کمک میکند. دکتر خانیکی حاضر است برای اینکه گفت و گویی سر بگیرد و کسانی دور هم بنشینند، هر کاری که حتی از نگاه غافلان دور از شأن ایشان باشد را انجام دهد و این خاصیت انسانهای خالص است و اما نکته آخر این است که دکتر خانیکی مانند هر شخصیت طرفدار گفت و گو از هر افراط و تفریطی گریزان بوده و اهل اعتدال به معنای درست کلمه است، تاکید بر درست بودن معنا به این خاطر است که در سال های اخیر سوءاستفاده هایی از واژه «اعتدال» می شود که اصلاً با اعتدال به عنوان فضیلتی انسانی سازگار نیست. متاسفانه ما از بس افراط و تفریط کرده ایم، امروز نیز در به کار بردن اعتدال نیز افراط می کنیم. اعتدال به معنای دقیق کلمه یعنی معتقد بودن به اینکه هیچ چیزی در نهایت نمی تواند بر رقیب خودش برتری داشته باشد و هرچیزی در میانه هاست که برتری اش بر رقیب خود معلوم می شود. به معنای دیگر در دو حد «این سو» و «آن سو»، هیچ چیزی درست نایستاده است، بلکه چیزهایی درست می ایستند که در میانه طیف قرار می گیرند. ما تابه حال هیچ افراط و تفریطی در کردار و گفتار دکتر خانیکی نمی بینیم. ایشان همیشه در میانه طیف می ایستد و در میانه طیف خیر و صلاح جامعه را می بیند.
در ادامه این مراسم کلیپی از زندگی دکتر خانیکی و دوران کودکی این استاد ارتباطات به نمایش درآمد در این کلیپ، شرایط زندگی و درس خواندن هادی خانیکی و اشتیاقی که او از همان زمان به تحصیل علم و دانش داشت، پخش شد.
او فردی با تفکرخلاق و قلمی روان است
مصطفی معین فعال سیاسی و استاد دانشگاه نیز در این مراسم گفت: من و دکتر خانیکی ورودی سال ۱۳۴۸ به دانشگاه پهلوی شیراز بودیم که آن زمان به آن هتل پهلوی میگفتند، به این دلیل که گزینشی مستقل داشت و جدا از آزمون سراسری بود و اقشار مرفه و وابستگان به آن رژیم معمولا وارد آن میشدند. آن سال، اولین دوره ای بود که از قشر متوسط و مذهبی، درصد بیشتری وارد دانشگاه شده بودند و ما هر دو شهرستانی و از خانواده ای مذهبی و متوسط بودیم و از آنجا که روحیاتی سیاسی داشتیم، پاتوق ما انجمن اسلامی دانشجویان در دانشکده پزشکی شده بود .
وی افزود: در همان دوران نقش آقای دکتر خانیکی کاملا مشهود بود. او فردی با تفکر خلاق و قلم روانی بود که بیشتر نوشته ها نیز به قلم ایشان بود. در تظاهراتها و اعتصابات دانشجویی و صنفی و... حضور داشتیم و فعال بودیم. اما این دوره خیلی طولانی نشد چون بعد از یکی دوسال دکتر خانیکی دستگیر و زندانی شد .
یکی از ویژگیهای دکتر خانیکی در 50 سال اخیر که با ایشان آشنایی دارم، وفای به عهد است
این فعال سیاسی اصلاح طلب ادامه داد: بعد از این دوران ارتباط من با ایشان تا دوران انقلاب قطع شد. در این دوران خاطرات زیادی با دکتر دارم اما در اینجا می خواهم به ویژگی های شخصیتی او اشاره کنم. یکی از ویژگیهای دکتر، ثبات شخصیتی است و به نظرم همین ثبات میتواند سرمایه بزرگی برای هر کسی باشد و خانیکی مثل بعضی افراد نیست که با شرایط روز رنگ عوض کند و زیر هر پرچمی برود. دکتر خانیکی یک دوستی کاملا صادقانه داشت و روابط عمومی بسیار گرم و خوبی با بیشتر آدمها داشت و سعی می کرد با همه تیپهای فکری ارتباط برقرار کند. همین روابط عمومی خوب باعث شده تا ایشان بیشترین دوستان از همه طیفها داشته باشد و این خود باز هم یک سرمایه بزرگ برای دکتر خانیکی است که به سرمایه اجتماعی کمک میکند.
وی در ادامه گفت: یکی از مهمترین ویژگیها او که امروز بسیار نایاب است وفای به عهد است. وفای به عهد از مهمترین ویژگی هایی است که به بالا رفتن سرمایههای اجتماعی کمک میکند. متاسفانه در کشور ما در دورانی نخبگان و مسئولان به ویژه در هنگام انتخابات، قولها و وعدههای زیادی به مردم میدهند و عهد میبندند، منتها بعد از اینکه از آن مرحله عبور میکنند، یا وعدههای خود را فراموش میکنند یا زیر پا میگذارند و این مهمترین لطمه را به سرمایه اجتماعی کشور می زند که امروز شاهدش هستیم. عهدشکنی واقعا چیز بدی است ولی در مقابل، وفای به عهد بالاترین اصول ارزشی، اخلاقی ، دینی و اجتماعی در همه جوامع حتی در جوامع لائیک است. بنابراین یکی از ویژگی های دکتر خانیکی در 50 سال اخیر که با ایشان آشنایی دارم، وفای به عهد بوده و امیدوارم دکتر که متخصص گفتگو و گفتمان هستند بتوانند این ویژگی را در خود بیشتر توسعه دهند .
خانیکی ایشان در جایگاه مشاور از هر معاونتی بیشتر وقت می گذاشت
معین بیان کرد: مرحله دوم دوستی من و دکتر خانیکی در دولت اول دوره سازندگی و ریاست جمهوری مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی بود که و در این دوران ما با هم همکار شدیم و من از دکتر خانیکی تقاضا کردم که مشاور وزارت فرهنگ و آموزش عالی در بعد فرهنگی و اجتماعی شود. در آن زمان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، عنوانش وزارت فرهنگ و آموزش عالی بود؛ ولی خالی از فرهنگ و مسائل اجتماعی بود، اما ایشان مشاور فرهنگی اجتماعی را پذیرفت. همانطور که می دانید در فرهنگ مدیریت ما، مشاوره یک امر صوری و تشریفاتی است ولی باید اعتراف کنم ایشان در این جایگاه از هر معاونتی بیشتر وقت می گذاشت و بیشتر تاثیرگذار بود.
وی ادامه داد: از همه مهم تر بدون ادعا و انتظار همه کارها را انجام می داد و این واقعا این یک ارزش است که فردی با این همه کار و تاثیر گذاری کمترین ادعا را داشته باشد و این یک افتخار است و نشان دهنده یک نوع خلوص و انرژی درونی و پتانسیل است.
رمز موفقیت خانیکی، خلوص اوست
وزیر علوم اسبق در ادامه گفت: من رمز موفقیت دکتر خانیکی را با همه فراز و نشیب هایی که در طول دروان زندگی داشته،همان خلوصی می دانم که باعث می شود تقدیر الهی بر سعادت و رستگاری فرد مقدر شود. از این نظر دکتر خانیکی خلوص در نیت و اخلاص در عمل داشته و دارد. مرحله سوم دوستی ما از سال ۸۲ بود که من در این زمان از دولت آقای خاتمی استعفا دادم و در عرصه عمومی به فعالیت پرداختم، در اینجا هم دکتر خانیکی من را تنها نگذاشت و در بیش از ده موسسه مردم نهاد فعال مثل موسسه رحمان، جمعیت توسعه علمی ایران، انجمن ایرانی ،انجمن تاریخ اجتماعی علم و فناوری، جمعیت رشد و توسعه ایران و ….همفکری ایشان برای ما بسیار موثر بوده و هنوز هم ادامه دارد.
وی در پایان گفت: مرور یک دوستی 50ساله با هادی خانیکی به این آسانی نیست، من تنها سعی کردم به برخی فرازهایش اشاره کنم که امیدوارم این دوستی ادامه پیدا کرده و ثمراتش بتواند به جامعه ما برسد.
اساس مشکلات ما ساختاری و فرهنگی هستند
احسان شریعتی نیز در این مراسم گفت: مفتخریم که امروز در مجلس نکوداشتی برای یک زنده شرکت میکنیم. زیرا نکوداشت زندهگان این فایده را دارد که ما بتوانیم دیالوگ انتقادی خود را هم نسبت به یک شخصیت موثر داشته باشیم. من «دکتر خانیکی» را در سه برهه میشناسم، یکی در آستانه انقلاب به عنوان «چریکی مجاهد»، در آن زمان ما با ایشان دیالوگی برقرار کرده بودیم و به موجب آن اختلافات و اشتراکاتی داشتیم و در آن برهه با ایشان این اختلاف را داشتیم که تقلیل تمام بحرانها به مسألهای سیاسی و تغییر حکومتها، حلال تمامی مشکلات ما نیست. بنابراین آن خطمشی انقلابی، رادیکال و برانداز چنانکه بعدها هم دیدیم، نمیتواند تمام مشکلات ما را حل کند، بلکه اساس مشکلات ما ساختاری و فرهنگی هستند.
وی افزود: این مسأله همان تفاوت خط مشی شریعتی با مجاهدین در آن زمان بود. در برهه دوم نیز که دوره اصلاحات بود، ما دکتر خانیکی را به عنوان یک شخصیت اصلاح طلب استراتژیست میشناسیم. در اینجا نیز ما یک دیالوگ انتقادی با اصلاح طلبان و ایشان به عنوان مخاطبی خاص داشتیم و آن این است که اصلاحات باید ساختاری، بنیادی و اساسی باشد وگرنه یک نوع سازشگری بوده که در خدمت جبهه محافظه کاری و باطل در میآید.
یکی از شروط گفتو گو این است که تناسب قوا و تنازع و مبارزه وجود داشته باشد
احسان شریعتی ادامه داد: در چهره سوم، هادی خانیکی یک استاد دانشگاه و پژوهشگری آکادمیک است که به مثابه یک دعوت کننده، به گفت و گوی اجتماعی میان دانشگاه، جامعه و دولت و رسانهها ایمان دارد البته در اینجا نیز ما اشتراکات و اختلاف نظرهایی داریم. زیرا تنها دیالوگ به معنای هابرماسی حلال مشکلات نیست، بلکه جنگ امروز، جنگ به رسمیت شناختن و ارج شناسی است و این ارج شناسی از راه تنازع و مبارزه می گذرد. مبارزه ای که مبارزه حیات و مرگ است و ما تا این مخاطره را نکنیم و حریف این قدرت را در ما نبیند، به گفت و گو تن نمی دهد. بنابراین یکی از شروط گفتو گو این است که تناسب قوا و تنازع و مبارزه وجود داشته باشد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: امثال دکتر خانیکی ها شخصیت های وثیق و امین و مورد اعتماد جامعه، دولت به معنای عام کلمه و همچنین جامعه آکادمیک هستند. بنابراین ما باید از این شخصیتها که دارای سرمایه ای نمادین و اجتماعی هستند، استفاده کنیم و از آنها می توان به عنوان میانجی هایی استفاده کرد که می توانند بسیاری از بحران ها و بن بست های ما را در زمینه گفت و گو و بحران های اجتماعی حل کنند و چشم اندازهای تازه ای به جامعه دهند و آنها در نهایت می توانند طرحی تازه برای دوستی بیفکنند. چرا که دوستی به تعبیر ارسطو بالاتر از عدالت است به دلیل اینکه نیازی نیست بین دوستان عدالت باشد اما باید میان عادلان دوستی باشد و دوستی اساس سیاست است. بنابراین ما باید تعریفی تازه از دوستی و دشمنی بربیفکنیم به دلیل اینکه مفهوم دوستی در طول تاریخ با بسیاری از ملاحظات جنسی، قومی و ایدئولوژیک و... آمیخته شده است.
شریعتی در پایان گفت: ما برای آنکه به دوستی واقعی برسیم، نیاز است که روش جدیدی در پیش گرفته و در مفهوم دوستی بازاندیشی کنیم و من امروز به عنوان یکی از دوستان هادی خانیکی که در دوره های مختلف مخاطب بوده و با ایشان در گفت و گو بوده ام و اختلاف نظرها و البته در اصالت انگیزه و هدف با او همدلی داشته، برای ایشان آرزوی سلامت و سعادت دارم و امروز به عنوان یک نماد، نام برادر «هادی خانیکی» را به عنوان یک موضوع تفکر و گفت و گوی اجتماعی بزرگ می داریم.
طنز خانیکی وضعیت سوژه های از حال رفته و ناامید و دنیا گسیخته را هم شالوده شکنی می کند
در ادامه نیز غلامرضا کاشی، متنی را در تمجید از شخصیت هادی خانیکی قرائت کرد و در بخشی از آن که مربوط به قسمت پایانی متن خود بود، گفت: طنز هادی خانیکی به کار افشای ریای ساختاری جهان بی بنیاد ما میآید، هنگامی که دانشگاه پرکبکبه است و فضای سیاسی پرمدعا، دین در هاله قدسی نشسته و اخلاق عبوس از راه رسیده است، طنزش ناگهان گل می کند و خنده اش روایتگر چنته های خالی و نشان دهنده این است که همه در حال ایفای نقش هستند. او قادر است با طنز خود سویه ی آلوده به نفاق هریک را پدیدار کند، اما در همان حال، طنز هادی خانیکی وضعیت سوژه های از حال رفته و ناامید و دنیا گسیخته را هم شالوده شکنی می کند.
احمد مسجدجامعی عضو شورای شهر تهران هم با اشاره به این نکته که خانیکی عوض شده و او دیگر آن خانیکی دوران جوانی که اسلحه برمیداشت، نیست، بلکه کسی است که اهل گفتوگو شده و گفت و گوی انتقادی را به عنوان مشی خودش انتخاب کرده است. ولی بخشی در وجود هادی خانیکی وجود دارد که عوض نشده و آن روایت عرصه و زمانه ای است که او در آن زیسته است. شاید همین طنزی را که به آن اشاره کردند، ناشی از همین دوران طولانی و برخوردهای متعارض با آدم های متفاوت باشد.
خانیکی، چریکی که متأثر از شفیعی کدکنی بوده است
مسجدجامعی با اشاره به شرایط زندگی هادی خانیکی در نوجوانی گفت: در بررسی دوران نوجوانی آقای خانیکی یعنی دهه ۴۰ و ۵۰ که در مشهد زندگی میکرد، بزرگان بسیاری در این شهر حضور داشتند که از اهالی اندیشه و شعر گرفته تا ادیبان بسیاری بودند و خانیکی آنها را درک کرده است. درواقع حالا ما با خانیکی چریکی مواجه هستیم که متأثر از شفیعی کدکنی بوده و با اخوان ثالث زندگی می کند و در کیف خود علاوه بر رساله امام خمینی(ره)، گزیده اشعار شمس تبریزی را نیز قرار داده است.
وی بیان کرد: او در فضای انتقادی و ادبی و روشنفکری مشهد با همه روشنفکران مذهبی و ادبی حتی با روحانیون سنتی مشهد در ارتباط بوده است. خانیکی در دوران تحصیلات عالیه به شیراز میرود و در آنجا نیز همین وضعیت را داشته، یعنی با بزرگان آن زمان ساکن در شیراز دیدار میکند وآنان را در دوران دانشجویی درک میکند.
مشاوره دادن آقای خانیکی از نوع کمک به مردم و کاستن از آلام آنها بود
مسجدجامعی گفت: بعد از به کرسی نشستن انقلاب اسلامی نیز او به ساحت اندیشه ورزی وارد میشود و در این دوره است که وارد مطبوعات و حوزه اندیشه می شود و در این دوره با ورود آقای خاتمی به روزنامه کیهان، فضای جدیدی ایجاد می شود، البته قبل از ایشان نیز جناب آقای دعایی به روزنامه اطلاعات رفته بودند و به این جابه جایی کمک کردند. اما در آن مقطع، آقای خانیکی با گروهی از روزنامه نگاران وارد عرصه مطبوعات می شوند و تجربه نزدیکی در این عرصه پیدا می کنند.
این عضو شورای شهر تهران با بیان اینکه خانیکی رابطه استاد و شاگردی را به نحو احسن برقرار میکرد، ادامه داد: او بعد از اینکه مطبوعات ایران به شرایط جدید نیاز داشت روی به آموزش آورد. بعد از تجربه مطبوعاتی و تجربه دانشگاهی، هادی خانیکی وارد حوزه اجرا می شود و بعد از آن وی وارد حوزه مشاورین می شود، البته در همه این سال ها ایشان این نقش را داشته است. مشاوره دادن آقای خانیکی از نوع کمک به مردم و کاستن از آلام آنها و ربط بین نهادهای مردمی و دستگاه های اجرایی بود.
همه کارهای خانیکی در رسالت پیشبرد اندیشه یاریگری حقیقت است
وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: آقای خانیکی در تمام این سال ها، تجربه و دانش را در کنار هم جمع کرده و کتابها و مقالات بسیار نوشت و در همه این سال ها از یک چریک سیانور زیر لبگذار به یک عقلانیت انتقادی که مبنای جمع شدن گروه های مختلف پیرامون خود بوده به چنین جایگاهی رسیده است. خانیکی از تبار کسانی است که برای وصل کردن آمده است و برای این وصل کردن بیش از همه از ظرفیت های وجودی خودش استفاده کرده است.
مسجدجامعی گفت: می توانیم همه کارهای آقای خانیکی را در یک رسالت پیشبرد اندیشه یاریگری حقیقت بیان کنیم. مجموعه ادب شنیدن از دیگر ویژگیهای خانیکی است که از ویژگیهای نادر این روزگار ما است. گوهر گفتوگو؛ ادب شنیدن است و ما معمولاً تلاش می کنیم تنها گوهر شنیدن را برای دیگران فراهم کنیم در حالی که گفت و گو با به رسمیت شناختن دیگران و شنیدن دیگری آغاز می شود. ادب شنیدن هم کاری اخلاقی و هم مهارتی است که هرکسی از آن بهره ندارد. این ویژگی، در خانیکی وجود دارد.
اصول و باورهایم به آقای خانیکی بسیار نزدیک است
محمدمهدی فرقانی نیز در ادامه برنامه به ذکر خاطره ای از حضور هادی خانیکی در روزنامه کیهان پرداخت و گفت: در زمستان 61 بعد از آنکه جناب آقای خاتمی به عنوان نماینده امام و سرپرست روزنامه کیهان منصوب شده بودند، تیمی به تهران آمد که تافته ای جدابافته بود و از آقایان خانیکی، رخ صفت و رضا تهرانی تشکیل می شد. ابتدا تصور ما این بود که این تیم نیز از قماش تیم های قبلی است و نسبت به آن گارد داشتیم و گمان می کردیم مانند سایرین دلشان برای اعتلای روزنامه نمی تپد، ولی خیلی زود متوجه شدیم که این گروه با بقیه فرق دارد و من نیز خیلی زود دریافتم که اصول و باورهایم به آقای خانیکی بسیار نزدیک است.
همچنین سیدحسین سراج زاده هم در این مراسم گفت: هادی خانیکی زندگی دانشجویی خودش را با مسئولیت شناسی اجتماعی روشنفکرانه شروع کرد که حاصل آن بر اساس گفتمان غالب آن روزگار رسیدن به نوعی از فعالیت های سیاسی از نوع چریکی بود.
وی افزود: هادی خانیکی دغدغه های روشنفکرانه ای از همان دوره دانشجویی برای پذیرش نوعی مسئولیت اجتماعی جهت تغییر جامعه و بهبود زندگی مردم داشت و این دغدغه تا امروز که به عنوان استاد دانشگاه قرار دارد، ادامه داشته است.
تیپ ایده آل خانیکی پاسخی به کسری تاریخی عاملیت انسانی در جامعه ایران است
مقصود فراستخواه نیز در ادامه با بیان اینکه شاید خصیصه زیستن در جهان های گوناگون، نحوه خانیکی بودن را با مسأله ایران گره می زند، گفت: چطور شده که ایران باقی مانده، به جای آنکه دیگر نباشد؟ چرا با وجود همه حوادث ها و این همه خاطره رنج و تجربه های ترومایی ایران هنوز هست؟ با وجود همه این مسائل زندگی در ایران جاریست و این بسیار شگفت انگیز است. اینجاست که پرسشی برایم ایجاد می شود و آن این است که مردم این سرزمین در چه دنیایی زیسته اند؟ من تصور می کنم مردم در جهان های بدیل، متنوع و جایگزین شونده زیسته اند.
این جامعه شناس در بخش دیگری از سخنان خود گفت: چرا خانیکی این طرح از زندگی را برگزیده است؟ در ذهن او چه می گذرد؟ به نظر من تیپ ایده آل خانیکی پاسخی به کسری تاریخی عاملیت انسانی در جامعه ایران است. جامعه ایران یک کسری تاریخی دارد که هنوز با آن تسویه حساب نکرده است. اینجا به نظر می رسد که ذخیره عاملیت در ایران برای جامعه ای که اگر تغییر نکند، ویران خواهد شد کافی نیست.
اخلاقاً نمیتوانم روبهروی این همه لطف بایستم و پاسخگوی آن باشم
هادی خانیکی هم که این شب به نام او و نکوداشت او ترتیب داده شده بود پس از سخنرانان این همایش پشت تریبون رفت و ضمن تشکر از همه حاضران چند کلامی سخن گفت. خانیکی از تلاش خود برای برگزار نشدن این جلسه حرف زد و گفت: من واقعاً تلاش زیادی کردم که این نشست برگزار نشود یا حداقل با موضوعیت و محوریت من نباشد. چرا که من اخلاقاً نمیتوانم روبهروی این همه لطف بایستم و پاسخگوی آن باشم. من نمیخواستم در این وضعیت قرار بگیرم که کسانی زحمت حضور در این جلسه را بکشند و وقتی را در این وانفسا به من و این جلسه اختصاص دهند در صورتی که میدانم این کار چه کار سختی است.
وی افزود: حرفهایی که امروز زده شد، تنها از این بابت که این سخنها بسیار به درد جامعه امروز ایران میخورد اهمیت داشت و آنچه لطف به شخص من بود، جز لطف دوستان چیز دیگری نبود. سعی کردم این حرفهایی را که درباره من زده میشد باور نکنم و نکردم. اما آنچه درباره آیین گفتوگو و ضرورتهایش گفته شد حلقه مفقوده جامعه ماست و باید به آن توجه جدی کرد.»
مسافر گفتوگو شدنم حاصل همین حضورهاست
خانیکی، گفت: «شرایط و حس به من اجازه نمیدهد که با همان حس و زبان طنز با شما سخن بگویم اما میخواهم بگویم امروز اگر مورد توجه قرار گرفتهام حاصل حضور خانواده من از مادر پیرم گرفته تا همسر و دخترانم تا برادر بیمارم و دوستانم است که من نقطه تلاقی این خوبیها و لطفها بوده ام. من شرایط گفتوگو را پیش از انقلاب و پس از انقلاب به نحوی که دوستان به آن اشاره کردهاند پیش گرفتهام و شاید دلیلش همانطور که آقای شکوری به آقای معین به طنز گفتند حضور دوستانی خوب در زندگی من است. من محصول این خوبیها هستم و درعین حال بر این اساس پیش آمدم و این خط اساس زندگی هر کسی را میسازد و این باور من است.»
این استاد دانشگاه همچنین در مورد دانشجویانش گفت: «هر دانشجویی که با من پایان نامهای را گرفت چیزی را به من آموخت و در این حرف هیچ جای گزافه نیست که من دوستان و معلمان وشاگردان و مرادها و دوستان بسیار خوبی داشتهام که باید از آنها قدردانی کرد و نه من. اگر در هر دورهای در یک نقطه و یک ساحت نماندم و به ساحتهای دیگری حرکت کردم و به قول دوستان مسافر گفتوگو شدنم حاصل همین حضورهاست».