همایش «نقد و واکاوی آثار مرتبط با زندگینامه امام خمینی(س)» در پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی برگزار شد.

به گزارش خبرنگار جماران، روز سه شنبه 7 اسفندماه، همایش «نقد و واکاوی آثار مرتبط با زندگینامه امام خمینی(س)» در پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی برگزار شد.

در ابتدای این مراسم، دکتر امیر عظیمی«معاون پژوهشی پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی» در سخنانی گفت: این پژوهشکده در سال 75، با هدف تبیین انقلاب اسلامی و ابعاد مختلف آن و پژوهش در زمینه‌های مختلف حیات امام خمینی و ابعاد آن تشکیل شد. از این رو، در سال 78 به این نتیجه رسید که پژوهش در این حوزه نیازمند محققانی است که درباره آن کار کنند، به همین خاطر نیز شرایط ایجاب می‌کرد که پژوهشکده در کنار فعالیت‌های پژوهشی خودش، کار آموزشی نیز انجام دهد.

AB1A7436

وی افزود: سال 77 پژوهشکده فعالیت های آموزشی خود را در 5 رشته و در مقطع کارشناسی ارشد آغاز کرد که به تدریج این مقاطع تا دکترا اضافه شدند. اکنون هم که در خدمت شما عزیزان هستیم حدود 1000 محقق و پژوهشگر در این حوزه ها آموزش دیدند و امیدواریم که به جامعه علمی ای که درباره امام خمینی کار می کنند، بپیوندند و یک سنت قوی در این حوزه تشکیل شود.

محمدجواد مرادی نیا نیز در این همایش گفت: منابع موجود درباره خاندان و تبار امام به 4دسته تقسیم می شوند؛ یکی اسناد که درواقع معتبرترین و متقن ترین منابعی هستند که می توانند ما را راهنمایی کنند که پیشینه این خاندان چه بوده است. دسته دوم، مدارک و شواهد تاریخی، دسته سوم منابع شفاهی و دسته چهارم نیز منابع مکتوب هستند.

پیش+همایش+نقد+و+واکاوی+آثار+مرتبط+با+زندگینامه+امام+خمینی(س)-1

وی افزود: من در اینجا فقط به اسناد مربوط به پدر و پدربزرگ امام می پردازم و از آنجا که جای بررسی و نقد آن نیست، تنها در این جلسه یک بررسی اجمالی انجام می‌دهیم. تعداد اسنادی که مربوط به پدر و پدربزرگ امام هستند، محدود است و بنده مدت زمان زیادی را صرف کردم و به خمین که محل زادگاه امام بوده، رفتم و از خانواده‌های محلی و کسانی که ارتباطاتی با این خانواده داشتند، اسنادی را پیدا کردم. تعدادی سند هم در اختیار خود خانواده بود که به موسسه تنظیم و نشر آثار امام تحویل داده شد و بعد از پیگیری‌های فراوان که بنا بود کنگره ای برای پدر امام در خمین برگزار شود، موفق شدیم آن اسناد را از موسسه بگیریم و به علاوه اسنادی که از قبل پیدا کرده بودم بازنویسی و منتشر کنیم.

این نویسنده ادامه داد: پدربزرگ امام، آقای «سیداحمد هندی» بودند که درباره ایشان چه قبل از انقلاب و چه بعد از آن، مطالبی منتشر شده که عمدتاً نادرست هستند؛ خصوصاً در جبهه مخالفین انقلاب که حرف و حدیث دروغین بسیار گفته شده و امروز نیز ادامه دارد. حدود 25 سند که مربوط به دوره حیات ایشان است، در دسترس است که از این اسناد 13 سند ملکی یا مبایعه نامه است و اولین آن به سال 1264 برمی گردد که قباله آب، ملک، قلعه و مزرعه شاهین در خمین است و در یک کیلومتری خانه امام قرار دارد و آخرین آن مربوط به خرید یک کاروانسرا در سال 1282 بوده است.

وی گفت: از آن 25 سند، 5 سند مصالحه نامه از آقای سیداحمد هندی باقی مانده است که اولین آن مربوط به مصالحه نامه دوتن از همسران ایشان و صلح مهریه خودشان در سال 1254 است و آخرین این دسته از اسناد هم تاریخ 1282 قمری را دارد و مربوط به صلح کاروانسرا به آقا مصطفی توسط سیداحمدهندی است. کاروانسرایی که روبروی بیت حضرت امام در خمین قرار داشت و متاسفانه بعد از انقلاب تخریب شد.

مرادی نیا گفت: اسناد مالی و مالیاتی در زمره اسناد دیگری است که از سیداحمد هندی برجای مانده و اولین آن مربوط به 1251 با موضوع مناسبات مالی سید احمد هندی و شخصی به نام وکیل الرعایا است و آخرین آن نیز به سال 1285 قمری با موضوع «فرمان دیوان خانه عدلیه اعظم به کارگزاران امور دیوانی ولایت گلپایگان مبنی بر جلوگیری از زیاده خواهی یک رباخوار از سیداحمدی هندی» برمی گردد. بازهم در مورد سیداحمد هندی سند مهم دیگری وجود دارد که می‌توان نام آن را ثبت احوال خانوادگی گذاشت و آن دوصفحه داخل و پشت جلد کتاب «جنات الخلود» است که برخی رخدادهای مهم این خانواده را سیداحمد هندی در آنجا ثبت کرده و بعدها هم پسران و نوه‌های ایشان نیز این کار را ادامه دادند.

وی بیان کرد: برای نمونه تاریخ فوت «یوسف‌خان»، او همان کسی است که سیداحمد هندی را از کربلا و نجف به خمین دعوت می‌کند و میزبانش می‌شود و بعدها خواهرش را نیز به همسری سیداحمد هندی می‌دهد. لذا تاریخ فوت یوسف‌خان، تاریخ تولد پسران و دختران سیداحمد هندی، تاریخ تولد فرزندان آقا مصطفی، تاریخ تولد فرزندان آقای پسندیده و تاریخ تولد امام خمینی را سیداحمدهندی با خط خودش در پشت این کتاب یادداشت می‌کند. ایشان در آنجا تاریخ تولد حضرت امام را 18 جمادی الثانی 1320 اعلام می‌کند.

وی افزود: این شائبه‌ها مطرح شده که آقای سیداحمد هندی رسماً در هند بوده و خود امام نیز در آنجا به دنیا آمده، ولی براساس مندرجات پشت این کتاب مشخص می‌شود که تمام این فرزندان در ایران و در خمین متولد شدند. یکی دیگر از اسناد مربوط به سیداحمد هندی، عقدنامه ایشان و ظهر آن عقدنامه است که اطلاعات تاریخی مهمی را در بردارد. یکی از اسناد مهم دیگر از ایشان هم مربوط به صلح نامه‌ای است که در اواخر عمر خود نوشتند و تمام اموال خود را به فرزندانش صلح کردند. شما در این صلح‌نامه می‌توانید متوجه شوید که ثروت ایشان چقدر بوده و گرایش‌های اقتصادی سیداحمد چه بوده است.

مردای نیا ادامه داد: از این اسناد، مسائلی که نام می‌برم، برداشت می‌شود. نخست اینکه سید احمد از سال 1214 شمسی در خمین سکونت داشته و تا 1247 شمسی در قیدحیات بوده است. دوم اینکه نام پدر ایشان بر اساس یکی از اسناد، «سیددین علی شاه» بوده و نکته دیگر هم اینکه سید احمد در خمین ازدواج کرده نه در هند و از یکی از همسران خود به نام «سکینه خانم» صاحب 4 فرزند می‌شود که «آقا مصطفی» پدر امام یکی از آنها بوده است.

وی افزود: سید احمد از یکی دیگر از همسران خود نیز صاحب یک فرزند به نام «مرتضی» معروف به سیدآقا می شود که در همان سن جوانی و قبل از ازدواج فوت می‌کند. نکته چهارم در ارتباط با این اسناد مربوط به شغل سیداحمد است که بنابر اسناد، زمین‌داری و کاروانسرا‌داری بوده و از محل آن درآمد کسب کرده و زندگی خود را اداره می‌کرده است. ضمناً هیچ نشانه‌ای از اهل علم بودن به معنای روحانی بودن او دیده نمی‌شود، البته ممکن است بعدها سندی پیدا شود مبنی بر اینکه او در کسوت روحانی بوده، اما این سندها چیزی را در این رابطه نشان نمی‌دهد.

این نویسنده در پایان گفت: با آنکه شجره نامه‌ای از ایشان در دست نیست، اما در زیر هر سندی که وجود دارد، ایشان با نام «سیداحمد موسوی» مهر و امضا کرده است. این به معنای آن است که ایشان هم سید و هم از شاخه سادات موسوی بودند. نکته ششم اینکه سید احمد از عقل معاش قابل ملاحظه‌ای برخوردار بوده و توانسته در فاصله 30 الی 40 ساله زندگی خود در خمین، زندگی نسبتاً اعیانی و مرفه‌ای برای خود و خانواده‌اش دست و پا کند. هفتمین نکته، برقراری رابطه مناسب ایشان با حکومت‌های محلی بوده است. بیش از 30 سند نیز از آقا مصطفی وجود دارد که 11 سند ملکی، 7 مصالحه نامه و اسناد مالی و مالیاتی و اسناد شرعی را در برمی‌گیرد و نشان می دهد برخلاف پدرشان که در امور روحانیت دخالتی نداشتند، ایشان دخالت داشتند.

پیش+همایش+نقد+و+واکاوی+آثار+مرتبط+با+زندگینامه+امام+خمینی(س)-1 (1)

محمدحسن رجبی دوانی نیز در این همایش با ذکر خاطراتی از پدر خود که تدوین کننده نخستین اثر مکتوب درباره نهضت امام و روحانیون بوده، گفت: مرحوم ابوی به جهت تعلق خاطری که نسبت به مطالعات تاریخی داشت، وقتی که نهضت روحانیون از سال 41 آغاز شد، با وجود اینکه ساواک به شدت این داستان را تعقیب می‌کرد، در همان نخستین روزها با حضور در بیوت مراجع، سعی کردند سخنرانی‌ها و بیانیه‌ها را جمع آوری کنند.

این مورخ و پژوهشگر تاریخ اسلام ادامه داد: عموی بنده نیز که یکی از ارادتمندان به امام بود و کارشان ضبط سخنرانی‌های مراجع آن روز بود، شب ها نوارها را می‌آوردند و پیاده و اصلاح می کردند و برای اینکه مشکلی نداشته باشد، توسط برادر بزرگترم خدمت امام می فرستادند و ایشان مجددا اصلاح می کردند و می دادند تا منتشر شود. مرحوم ابوی کتاب «نهضت دوباره روحانیون ایران» را در کمتر از یک ماه نوشتند و این کتاب به عنوان اولین اثری که راجع به نهضت امام و روحانیون  است در سال 41 نوشته شده است.

پنل دوم:

معادیخواه

حجت الاسلام والمسلمین عبدالمجید معادیخواه در ابتدای پنل دوم گفت: یک وقتی بحث روش‌شناسی تاریخ با تاریخچه ای که دارد، مطرح بود که در آن موضوعی با نام تاریخ نگاری شخصیت محور مطرح شده است. ما چند نوع تاریخ‌نگاری داریم که می‌تواند عنوان تاریخ نگاری شخصیت محور داشته باشد و از آنجا که چنین شرایطی است، راه دیگری را طی می‌کنیم و آن راهی است که عصاره‌ی تاریخ نگاری یک کشور، قاعدتاً باید در دایره المعارف‌هایش دیده شود.  یعنی دایره المعارف‌ها باید آینه کار فرهنگی در کشور در هر زمینه از جمله در تاریخ باشند.

وی افزود: بهترین دایره‌المعارفی که ما در ایران داریم، «دایره المعارف بزرگ اسلامی» است که جناب آقای موسوی بجنوردی پایه گذارش هستند و انصافاً به لحاظ جذب نیرو یک شاهکار بزرگ است و تردیدی در آن نیست، اما دایره المعارف‌نویسی و نقد آن موضوع دیگری است. ما اگر بخواهیم از میان دایره المعارف‌ها یکی را انتخاب کنیم، دایره المعارف بزرگ اسلامی مقدم است. اگر به مدخل امام خمینی در این دایره المعارف نگاه کنیم، در مجموع آن مواردی که درباره امام خمینی نوشته شده، هیچ صفحه ای نیست که یک اشکال جدی نداشته باشد.

معادیخواه گفت: یک انتقادی که به همه مورخین در تاریخ‌نگاری انقلاب وارد است، این است که جایگاهی که از ظرفیت فاطمیه برای این حرکت استفاده شده، مطرح نیست. در حالی که بلندشدن اولین صدای انقلاب در مراسم فاطمیه بوده است. در واقع اگر کسی بخواهد بگوید این حرکت چگونه آغاز شد و چگونه موجی در جامعه ایجاد شد، از مراسم فاطمیه بود. در مشروطه نیز همین طور است و آن حرکت جدی‌ای که در مشروطیت، مردم را با رژیم گلاویز کرد نیز در مراسم فاطمیه بود.

وی افزود: بالاخره ظرفیت‌هایی که ما به عنوان ظرفیت‌های مذهبی داشتیم، صرف نظر از همه بحث‌هایی که وجود دارد، یک واقعیت در تاریخ ما هستند. حالا دوستانی که گرایش مذهبی نداشته یا رنجش‌هایی دارند، طبیعی است که بی اعتنا به این ظرفیت‌ها باشند، اما اگر از جانب ما بی اعتنایی شود، پسندیده نیست. در تمام مواردی که از امام خمینی در این دایراه المعارف نوشته شده، مطرح نیست که بالاخره نقش مراسم فاطمیه در این حرکت چه بوده است؟

معادیخواه با بیان اینکه این انقلاب، فاطمی الحدوث و حسینی المقام است، گفت: نمی‌دانم که امام در حدوث انقلاب این اصرار را داشتند یا نه، اما در بقای آن اصرار داشتند که این حرکت را به عاشورا گره بزنند. برای نمونه، در ماجرای فیضیه که ماه شوال شروع شد، امام به عمد قضیه را تا ماه محرم کش دادند. ایشان سعی کردند تنور انقلاب را تا رسیدن به دهه اول محرم گرم نگه دارند تا مراسم بزرگداشت شهدای فیضیه را در تهران برگزار کنند. وقتی که به محرم رسید، امام آن را یک محرم استثنایی کردند. بنابراین حسینی‌البقاء بودن نهضت با سیاست امام است، اما فاطمی الحدوث بودنش می تواند با تصادف و تقدیر باشد. بنابراین، این نکته مهمی در تاریخ نگاری ماست و بی اعتنایی ما به آن ناشی از کوتاهی بوده و می تواند آسیب های خود را داشته باشد.

پیش+همایش+نقد+و+واکاوی+آثار+مرتبط+با+زندگینامه+امام+خمینی(س)-1 (2)

حجت الاسلام و المسلمین کاظم تقوی هم در این همایش گفت: حضرت امام در شرح دعای سحر 13 بار اسم استادشان را بردند، از نحوه و جایگاه این نام بردن ها پیداست که امام قبل از دیدار آیت الله شاه آبادی، حلقه مفقوده ای در تحصیلات عرفانی خود داشته است. به هر حال امام از قبل از دیدار با آیت الله شاه آبادی، شرح این کتاب را شروع کرده بودند و 4 مورد نام آیت الله شاه آبادی را در پاورقی کتاب خود آوردند، انگار چنین برمی آید که در دوباره خواندن، امام به مواردی رسیدند که آرای آقای شاه آبادی را در آنها مورد توجه قرار دادند.از صفحه 95 به بعد، موارد دیگری هست که نام آقای شاه آبادی در متن کتاب آمده است.

سهراب مقدمی هم در این همایش گفت: در بخش نکاتی را عرض می کنم، اول اینکه چرا باید به نقد بپردازیم؟ این سوالی کلیشه ای نیست و پاسخ اجمالی آن این است که امامی الان در متون بنیادین ما از جمله دایره المعارف ها معرفی شده و آثاری درباره اش منتشر شده که اهل سازش و کرنش و مذاکرات پنهانی با آمریکا و اهل این است که کانالیزه شده و تحت تأثیر هر طفل سیاست قرار گیرد.

پیش+همایش+نقد+و+واکاوی+آثار+مرتبط+با+زندگینامه+امام+خمینی(س)-1 (3)

وی افزود: اخیراً نیز برخی نویسندگان در داخل جرأت کردند امام را به خلاف واقع گویی متهم کنند. باید پناه برد به خدا از دست کسانی که امام را به کسی که به سبک پوپولیست ها وعده های پوشالی می داده و هیچ گونه مرزبندی با گروهک ها و منحرفین نداشته است، متهم می کنند. برخی در صدد القای این مطلبند که مفاهیم بنیادینی که امام نظام را بر مبنای آن تاسیس فرمودند را دیگرانی غیرمتخصص به ایشان انتقال دادند.

مقدمی ادامه داد: حتی در برخی متون این چنین نوشته شده که امام به براندازی رژیم پهلوی قائل نبودند و آقایانی به تطور در اندیشه امام وارد شده بودند. باید منشاءهای معرفی این امام که در برخی آثار صورت گرفته، بدون متهم سازی نویسندگان آن آثار به وابستگی انجام شود. چرا نقدهایی درباره زندگینامه های مربوط به امام پدید آمده است؟ اهل خبره این امامی را که برخی آقایان معرفی کرده اند، نمی شناسند و رنج می برند. مسائلی درباره امام چه در حیطه زندگی شخصی ایشان و چه آثار ایشان منتشر شده که 180 درجه خلاف مستندات است.

وی افزود: مطالبی که اخیراً بعضی ها در رابطه با امام منتشر کردند و ما نیز تا اندازه ای توانستیم در بنیاد تاریخ پژوهی توفیق دنبال کردن این بحث را داشتیم، کاملاً مستند نقد شده است و نه شعاری و جناحی،  ما باید از نگاه های شعاری و جناحی نسبت به مسائل عبور کنیم و این به نفع همه است. مخدوش معرفی کردن امام خلاف مصالح ملی و دینی ماست و هیچ کس از چنین کاری سود نمی برد.

پنل سوم:

پیش+همایش+نقد+و+واکاوی+آثار+مرتبط+با+زندگینامه+امام+خمینی(س)-2

مجید تفرشی در ابتدای پنل سوم همایش نقد و واکاوی زندگینامه امام خمینی(س) گفت: بحث من درباره مجموعه آثاری است که در 4 دهه اخیر راجع به مرحوم آیت الله العظمی امام خمینی نوشته شده است و بررسی نحله های مختلف آنها که البته سعی می کنم یک ارزیابی اجمالی داشته باشم. شما اگر استناد سالهای 56 تا 77 را درباره انقلاب و امام خمینی نگاه کنید، مواجه می شوید با حجم انبوهی از دانایی و نادانی درباره انقلاب و آنچه در مورد اطلاعاتی که درمورد خود امام وجود دارد.

وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: از همان سال های اول پیروزی انقلاب، ما شاهد این هستیم که اندیشکده ها، موسسات دانشگاهی، گروه های انقلابی و برخی موسسه های مستقل روند نوشتن آثار مختلف درباره انقلاب و امام را آغاز کردند که آنها شامل مقالات روزنامه ها، گزارش های اندیشکده ها، مقالات دانشگاهی و کنفرانس هایی که برگزار می شود، همچنین کتاب هایی که در این خصوص منتشر می شود، هستند. در زمینه آثار کتابی، نویسندگانی که راجع به امام مطلب نوشتند اکثراً یا موضعی خنثی داشتند، یا مخالف و طرفدار گروه های معارض بودند و آثار بعضی نویسندگان نیز ارزش داوری نداشته، چرا که  اساساً تلاش داشتند تا جامعه غربی را با انقلاب ایران و زندگی و آرمان های امام آشنا کنند.

عباس سلیمی نمین هم به عنوان یکی دیگر از سخنرانان این همایش گفت: در رابطه با آثاری که به فارسی در خارج از کشور به نگارش درآمده، می توانم ذیل 5 دسته آنها را تقسیم بندی کنم، یکسری کتاب هایی در خارج کشور توسط نیروهای فاصله گرفته از انقلاب و آرمان های آن منتشر شده که می توان به آثار افرادی چون آقایان کدیور و گنجی اشاره کرد که مستقیماً امام را هدف قرار دادند. دسته دوم مربوط به آثاری است که نیروهای سلطنت طلب منتشر کردند که عمدتاً حرف هایی بسیار سست مطرح کردند نظیر کتاب نگاهی به میراث روح الله خمینی یا شاهد سقوط های سه گانه که ادعای سستی در آنها مطرح می شود.

پیش همایش نقد و واکاوی آثار مرتبط با زندگینامه امام خمینی(س)-2

وی افزود: این کتاب ها گرچه خالی از رفرنس هستند ولی خود همان ها بعدها می توانند رفرنس کتاب های دیگری قرار گیرند و مطالب خود را به این آثار ارجاع دهند. طبیعی است که محققان در ایران هم در برخی موارد نمی توانند به همه آثار دسترسی داشته باشند تا ببینند آن منبع اولیه ای که این مسأله را مطرح کرده تا چه اندازه از لحاظ استنادی قابل اتکاست. خود این مسأله می تواند سلسله روایتی را ایجاد کند و بعدها موجبات پذیرش برخی مطالب سست باشد.

سلیمی نمین ادامه داد: دسته سوم می توانند نیروهای چپی باشند که در خدمت سلطنت طلبان قرار گرفتند و آثار قوی تری را ارائه دادند. مانند آثار جلال متینی و عباس میلانی که در آن طبیعتاً  به جمع بندی متفاوتی از سایر آثار سلطنت طلبان می رسید. آثاری مانند معمای هویدا یا معمای شاه، با اینکه جنبه ای دانشگاهی داشته و مطالعه قوی ای پشت آنهاست، اما به این معنی نیست که رویکردشان هم درست است ولی در عین حال متفاوت هستند.

وی بیان کرد: آثار دیگری که می خواهم از آن نام ببرم مربوط به متحدین سلطنت طلب هاست، مانند آثار سفیر اسرائیل یا آخرین رئیس موساد در تهران و کتاب شیطان بزرگ شیطان کوچک و آثار دیگر مربوط به غرب گرایانی است که بر اساس متدولوژی دانشگاهی تولید اثر کردند، مانند آثار آبراهامیان که البته در ایران بین دو انقلاب ایشان اعترافات خوبی مطرح شده و خواندنش می تواند مثبت باشد. متولی نداشتن آثار خارج از کشور جز همان مشکلاتی است که با آن روبه رو هستیم.

علیرضا ملایی توانی نیز در این همایش گفت: تلقی من این است که زندگینامه فرآیند بازنمایی بخشی از زندگی یک فرد و شخصیت تاریخی در قالب روایت های تاریخی که با روش ها و ره یافت های مختلف به نگارش در می آید، بنابراین این تصور که بتوان همه ابعاد شخصیتی یک فرد را در قالب زندگینامه او آورد، تصوری نادرست است.

وی افزود: در سنت تاریخی ما نیز شکل های مختلفی از زندگینامه نویسی بوده و شیوه های نوین تاریخ نویسی و زندگینامه نویسی از 150 سال پیش به بعد رایج شده است. زندگی نامه ها به انواع مختلف کوتاه، بلند، انفرادی و دسته جمعی و زندگی نامه های مبتنی بر تخیل و زندگینامه های علمی و...تقسیم می شوند. کسی که وارد مقوله زندگینامه نویسی می شود باید به یکسری از دانش ها احاطه داشته باشد تا بتواند زندگینامه ای قابل قبول بنویسد.

پیش همایش نقد و واکاوی آثار مرتبط با زندگینامه امام خمینی(س)-2

ملایی در ادامه گفت: نخستین مهارت و دانشی که یک زندگینامه نگار باید داشته باشد مهارت و دانش او در دانش های ادبی است. به همین خاطر، زندگینامه نویس باید همانند یک نمایشنامه نویس یا رمان نویس باشد و بتواند دانش های ادبی را در متن منعکس کند تا متنی جذاب و قابل خواندن داشته باشد. دومین فنی که یک زندگینامه نگار باید داشته باشد، مطالعات تاریخی و روش های پژوهش در تاریخ است که خود ابعاد بسیار پیچیده ای دارد. سومین توانایی یک زندگینامه نویس احاطه او بر مباحث علوم اجتماعی یا جامعه شناسی است. چهارمین مهارت او نیز احاطه زندگینامه نویس به علوم شناختی است و پنجمین مهارت او که فوق العاده مهم است، احاطه زندگینامه نویس به علم روانشناسی بوده و این دانش تاثیر عمیقی بر زندگینامه نویسی گذاشته است.

وی بیان کرد: یکی از مشکلاتی که در زندگینامه نویسی درباره امام خمینی وجود دارد، قداست و قدسی سازی درباره ایشان است و ما هرگز امام خمینی را به شخصیتی عرفی و زمینی تبدیل نکردیم. دوم، فقدان نگاه تحلیلی، انتقادی و حتی داوری درباره امام خمینی است که به نظر می رسد این رسالت پژوهشکده امام خمینی باشد. نکته بعدی، شیفتگی زندگینامه نویسان بوده است. طبیعتاً کسانی که زندگینامه می نویسند این شیفتگی در آنها به وجود می آید، این عامل یکی از معضلات بزرگ زندگینامه نویسی در ایران است. نکته بعدی نزدیک شدن به گفتمان رسمی تاریخ نگاری انقلاب اسلامی است که آن نیز فاجعه بزرگی است و نکته دیگر، فقدان زندگینامه نویسی بر اساس شالوده های روانشناسی و نبود تنوع در شکل و محتوا و سبک های زندگینامه نویسی در ایران است و نکته آخر، عدم توجه به رویکردهای جریان رقیب و موازی است.

میزگرد پایانی:

پیش همایش نقد و واکاوی آثار مرتبط با زندگینامه امام خمینی(س)-2

غلامعلی رجایی در آغاز این میزگرد گفت: آقایان بهشتی، مطهری و طالقانی متاسفانه بسیار زود رفتند و اگر می ماندند قطعاً ما با سیره متفاوت تری از امام روبه رو می شدیم، زیرا بعضاً آنها در دیدگاه هایشان با امام زاویه داشتند. بنابراین این مسأله می توانست کمک کند تا ما دستگاه فکری امام را بهتر بشناسیم و بتوانیم در توضیحش توفیق بیشتری داشته باشیم.

وی افزود: نکته دیگر در سیره و زندگی امام مربوط به محدودیت هایی است که امام به آن دچار می شود. برای نمونه، دهه آخر عمر امام دهه ای متفاوت است که اصلاً قابل مقایسه با دهه های قبل نیست. نباید گذاشت امامی که حتی یک مگس را نمی کشت، متهم به موافقت با اعدام های سال 67 کرد. کجا امام با این مسأله موافق بوده و باید پرسید که چرا اسناد در این خصوص منتشر نمی شود؟ این کار خدمت به امام نیست.

پیش همایش نقد و واکاوی آثار مرتبط با زندگینامه امام خمینی(س)-2

سیدعلی قادری نیز در این همایش گفت: اگر می گویند که نمی شود برای بزرگان نوشت، من می گویم که می شود نوشت. ما قدم را برمی داریم و نفر بعدی بر اساس قدم برداشته شده ما می نویسد. چرا باید دومرتبه از صفر بنویسیم، مثلاً اگر من در کتاب خمینی روح الله، 200 اشکال دارم، نفر بعدی بیاید آن 200 اشکال را رفع کند و حالا 50 اشکال هم او داشته باشد که نفر بعدی اش می تواند آن را رفع کند. به نظر من دوباره کاری اشتباه است.

پیش همایش نقد و واکاوی آثار مرتبط با زندگینامه امام خمینی(س)-2

حبیب الله اسماعیلی نیز در پایان این میزگرد با نام بردن از کتاب  «الف لام خمینی»  نوشته هدایت‌الله بهبودی به تعریف و تمجید از آن پرداخت.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.