شب گذشته، اولین شب از مراسم فاطمیه موسسه فرهنگی مذهبی دارالزهرا(س) با سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین سیدضیاء مرتضوی برگزار شد.
یک استاد حوزه علمیه قم گفت: باید نگاههای مختلفی که در فقه ما، اهل سنت، فلسفه و تفسیر نسبت به حضور زنان در اجتماع وجود دارد را بازگو کرد و این بنیانگذار جمهوری اسلامی حضرت امام(ره)بود که ما را از این نگاهها و تفکرات گوناگون نجات داد، آن هم نه از لحاظ سیاسی و حزبی و شعاری، بلکه این کار ایشان بر اساس فقاهت و اجتهاد و نگاه فقهی بود.
به گزارش خبرنگار جماران، حجت الاسلام والمسلمین سیدضیاء مرتضوی در شب اول مراسم فاطمیه که در موسسه فرهنگی مذهبی دارالزهرا(س) برگزار شد، گفت: مرحوم «سیدکاظم یزدی» در کتاب عروه الوثقی در بحث نکاح، به بخشی از مسائل زنان از جمله نگاه و حجاب و... اشاره کرده و در عبارتی آورده که مستحب است «زن در خانه حبس شود و از خانه بیرون نرود، مگر به دلیل امری ضروری و تا ضرورت اقتضاء نکرده جای زنان داخل خانه است و مستحب است برای مسئول خانه که کمتر اجازه دهد زن به بیرون رود و نباید اجازه دهد که نامحرمان وارد خانه شوند.»
وی افزود: عین این مطلب با تفاوتی، عنوان یکی از ابواب حدیثی در وسائل الشیعه «مرحوم شیخ حرعاملی» است. منتها شیخ حرعاملی در وسائل الشیعه آورده که «زن مگر برای نیاز به بیرون رود» در صورتی که در عروه الوثقی واژه «ضرورت» آمده است. معمولاً ما بین ضرورت و حاجت فرق میگذاریم. اما هیچ یک از اصحاب معروف حاشیه نویس عروه، حاشیهای بر این عبارت نزدند، البته برخی از فقهای زمان حال از جمله حضرت آیت الله صانعی«دامت برکاته» این استحباب را رد کردند و فرمودند که «اگر روایاتی هم در این زمینه باشد، جنبه ارشادی دارد نه اینکه حکم استحبابی باشد.»
حجت الاسلام والمسلمین مرتضوی ادامه داد: برخی فقها وقتی به شرح عبارت مرحوم «سید کاظم یزدی» رسیدند، روایاتی را برای آن ذکر کردند که از جمله آن فقها «مرحوم آسید عبدالاعلاء سبزواری» است که در کتاب معظم الاحکام خود میفرماید: «این استحباب برخاسته از روایات چندی است که یکی از آن روایات مربوط به سخنی است که مرحوم محدث اربلی«صاحب کشف الغمه»تفصیل آن را آورده و مرحوم طبرسی در مکارم الاخلاق، مختصرش را آورده است.» فقهایی که به این روایت سخن استناد کردند، گویا که تنها به کتاب «مکارم الاخلاق» دسترسی داشتند.
استاد حوزه علمیه قم اظهار کرد: آن روایت، سخنی از حضرت صدیقه کبری(س) است که مرحوم طبرسی از کتاب «اخبار فاطمه» ابن بابویه و از امیرالمومنین (ع)نقل میکند که «ایشان فرمودند ما نزد پیامبر اسلام بودیم، پیامبر اکرم سوالی پرسیدند مبنی بر اینکه، چه چیزی برای زنان بهتر است؟ طبق این نقل، حضرت امیر(ع) میفرماید که همه ما در پاسخ به این سوال درماندیم و هیچکس نتوانست این سوال حضرت را جواب دهد تا اینکه از جلسه متفرق شدیم و من به پیش فاطمه رفتم و این سوال پیغمبر را برای او نقل کرده و اشاره کردم که هیچکدام از ما نتوانستیم به این سوال پاسخ دهیم. حضرت صدیقه کبری(س) بنابر این نقل فرمودند که من جواب این سوال را میدانم؛ پاسخ این است که «خیرالنساء آن لا یرین الرجال ولا یراهن الرجال» یعنی بهترین چیز برای زنان این است که چشمشان به مردان نیفتد و مردان هم آنها را نبینند.» این همان جملهای است که تعدادی از فقها به آن اشاره میکنند.
سیدضیاء مرتضوی ادامه داد: «امیرالمومنین(ع) طبق این نقل میفرماید که من خدمت پیغمبر بازگشتم و عرض کردم که ای رسول خدا، سوالی از ما پرسیدید و فرمودید که چه چیزی برای زنان بهتر است؟ ایشان همان فرمایش حضرت صدیقه کبری را طبق این نقل برای رسول خدا بازگو کردند. پیغمبر از ایشان میپرسد تو که قبلاً این جواب را ندادی، چه کسی این را به تو یاد داد؟ امیرالمونین میفرماید این پاسخ را فاطمه به من گفته و من از زبان ایشان نقل میکنم. پیغمبر هم طبق این نقل از چنین پاسخ حکیمانهای اظهار تعجب کردند و گفته میشود که یکی از جاهایی که پیغمبر فرمودند«فاطمه پاره تن من است» اینجا بوده است.»
وی اظهار داشت: مفاد این روایت که برخی فقها به آن استناد کردند، موجب شده که به عنوان یک حکم شرعی مستحب بدانند که زنان در خانهها حبس شوند. از طرف دیگر، روایت معروف دیگری هم وجود دارد که روضهخوانها و طلبهها زیاد آن را نقل کردند و در بعضی منابع فقهی نیز آمده است، ولو اینکه برخی فقها آن را مانند صاحب جواهر به شدت رد کردند و گفتند که معنا ندارد. آن روایتی معروف است که «پیغمبر اکرم زمانی که خواستند به همراه «جابربن عبدالله انصاری» که در سن جوانی قرار داشت، وارد خانه حضرت زهرا(س) شوند، اجازه خواستند و حضرت زهرا(س) نیز اجازه دادند و پیغمبر اکرم فرمودند آیا به همراه کسی که همراهش است، وارد شود که حضرت زهرا(س) بازهم فرمودند بله.»
سیدضیاءمرتضوی ادامه داد: بنابراین روایت، «جابر میگوید من چشمم به فاطمه زهرا افتاد و دیدم که رنگ چهره ایشان از گرسنگی مانند رنگ شکم ملخ شده بود که پیغمبر در آنجا دعا کردند ای خدایی که گرسنگان را سیر میکنی، فاطمه را هم سیر کن. به دعای پیغمبر طبق این نقل، جابر میگوید من دیدم که یکباره خون از رستنگاه موی حضرت فاطمه(س) به سمت صورت ایشان جهید، به نحوی که صورت ایشان سرخ شد.» این روایت نشان میدهد که جابر بسیار با دقت به چهره حضرت فاطمه(س) نگاه کرده است.
وی افزود: در این دو روایت، اگر حضرت زهرا(س) چنین پاسخی به سوال پیغمبر در روایت اول دادند، بااینکه «جابربن عبدالله» آدم چشمچران و بی مبالاتی نبوده، اما چرا حضرت چهره خود را در برابر او نپوشاندند یا اگر روایت قبلی صحیح باشد، چرا پیامبر مانع ورود یک جوان به خانه حضرت زهرا(س) نشدند؟ این سوالاتی است که برخی فقها پرسیدند، ولی برخی دیگر از فقها مانند صاحب جواهر تلاش کردند تا با ادلههایی روایت دوم را رد کنند، زیرا با مذاق خودشان و سایر روایات جور در نمیآید.
حجتالاسلام والمسلمین مرتضوی گفت: ما از این دست روایات به ویژه از نوع اول کم نداریم. روایاتی که منشاء فتوا برای فقهای ما لااقل در دوره متاخر و به ویژه دوره معاصر شده است. به دلیل وجود برخی از این روایات که بخشی از آن هم نوعاً سند معتبری ندارد، فقهای ما لااقل اگر قائل به حرمت هم نشدند، اما مرجوح دانستند. یعنی رجحان را بر این دانستند که زنان در خانه مانده و حتی به مسجد و زیارت هم نروند. البته همه فقها این را نفرمودند، ولی به هر حال میخواهم بگویم که نظری رایج است.
استاد حوزه علمیه قم بیان کرد: ما در اصل نگاه به حضور اجتماعی زنان، از نظر فرض و احتمال میتوانیم 4 نوع نگاه داشته باشیم و باید تکلیف خود را مشخص کنیم که بالاخره از لحاظ فقهی باید کدام یک از این نگاهها را داشته باشیم. به ویژه وقتی یک حکومتی به نام حکومت اسلامی به رغم تمامی مشکلاتی که داشته، سیاست خود را بر مبنای حضور اجتماعی زنان قرار داده و باید چگونگی نسبت خود را با احکام اسلامی و نهادهای قانونگذاری، سیاستگذاری، برنامهریزیهای فرهنگی و نوع حضور زنان در اجتماع مشخص کند.
مرتضوی ادامه داد: ببینید چند سال است که مسأله حضور زنان در ورزشگاهها وجود دارد، نمیخواهم بگویم که این مسأله اصلی جامعه ما هست یا نه، اما به هرحال خواست یک عده است. از طرفی دیگر نگاه های مختلفی وجود دارد، برای نمونه در همین مسأله نگاه زن به مرد، حداقل 8 قول در فقه داریم که حتی از نگاه مرد به زن نیز سختگیری بیشتری شده است. به نحوی که برخی فقها حتی نگاه به سر و صورت مرد را نیز حرام دانستند. میخواهم عرض کنم که اختلافات فقهی سر جای خودش، اما وقتی میخواهند برای جامعه سیاستی بنویسند، این طور نمیشود که هرکسی یک حرفی بزند، بالاخره باید تکلیف جامعه مشخص شود.
وی با بیان 4 نگاهی که نسبت به حضور زنان وجود دارد گفت: نگاه اول توام با نفی مطلق و اکتفا به حد ضرورت است. نگاه دوم اثبات مطلق است، برای اینکه ثابت کنیم زن و مرد هیچ تفاوتی با هم ندارند. نگاه سوم موافقت مشروط به عدم مفسده است که در ادبیات بسیاری از فقها دیده میشود. نگاه چهارم که در سیره انبیاء و روایات وجود دارد، موافقت مشروط اما با لزوم تحصیل شرط است.
وی بیان کرد: باید نگاههای مختلفی که در فقه ما، اهل سنت، فلسفه و تفسیر نسبت به حضور زنان در اجتماع وجود دارد را بازگو کرد و این بنیانگذار جمهوری اسلامی حضرت امام(ره)بود که ما را از این نگاهها و تفکرات گوناگون نجات داد، آن هم نه از لحاظ سیاسی و حزبی و شعاری، بلکه بر اساس فقاهت و اجتهاد و نگاه فقهی بود.
مرتضوی با طرح این پرسش که آیا موانعی که بر سر راه حضور زنان در جامعه وجود دارد، از نوع شرط وجوب است یا شرط واجب؟ گفت: برای نمونه، پیامبر اکرم در ایام حج با پسرعموی خود فضل بن عباس در یک مرکب نشسته بود که خانمی از ایشان سوالی پرسید و پیغمبر اکرم دیدند که آن جوان دارد به آن خانم نگاه میکند و به نوعی چشمچرانی میکند. پیغمبر دستش را جلوی صورت او گرفت که نتواند نگاه کند. ما اگر بودیم به آن خانم انتقاد میکردیم که چرا برای پرسیدن سوال آنجا آمده تا آن جوان به او نگاه کند، اما پیغمبر این کار را نکردند و برعکس، جلوی نگاه آن جوان را گرفتند.
استاد حوزه علمیه قم بیان کرد: قبل از اینکه به مسائل فقهی از نظر اجتهادی و در چارچوب موازین فقهی پرداخته شود، یک اصول محوری وجود دارد که هرکس باید موضع خود را از نظر معرفتی، کلامی و انسان شناسی در قبال آن مشخص کند. 6 اصل را در اینجا ذکر میکنم. نخست وحدت انسانی میان زن و مرد است، شاید کسی در انسان بودن زن تردید نکرده باشد، ولی برخی فقها در سطح انسان بودن زن حرفهایی زدند. در اینکه مرد محور آفرینش بوده و زن برای خدمت به او آفریده شده یا زن موجودی تبعی است، حرفهایی زده شده و متاسفانه رگههایی از این مطالب در اینکه چرا زنان نمیتوانند قاضی شده یا مسئولیتهای اجتماعی را بپذیرند، گاهی در تحلیل وجود انسانی آنها خلاصه میشود.
حجت الاسلام والمسلمین مرتضوی ادامه داد: در خاطرات مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی نیز آمده است که عدهای از نمایندگان مجلس در سال64 به حضرت امام نامه نوشتند و از ایشان خواستند که به شورای نگهبان بگویند صلاحیت زنان را رد و جلوی ورود بانوان به مجلس گرفته شود. این نامه بر اساس ذهنیتی نوشته شده بود که چون حضرت امام و مراجع ما در سال 41 برای جلوگیری از سوءاستفاده رژیم باطل شاهنشاهی، حضور زنان را خلاف شرع دانسته بودند، در جمهوری اسلامی نیز همین کار را کنند.
وی افزود: آیتالله هاشمی نقل کردند که حضرت امام از نامه نمایندگان بسیار ناراحت شدند و فرمودند که آن زمان اساس حکومت باطل بود و با الان فرق میکند و نباید مقایسه شود، بلکه باید زمینه حضور سالم زنان در اجتماع فراهم شود. فضیلت، کمال و انسانیت کالاهای مردانه نیستند، بلکه انسانیاند. حضرت امام همچنین عبارتی درباره زن به مناسبت روز زن دارند که در آن میفرمایند: «روز شرافتمند عنصر تابناکی که زیربنای فضیلتهای انسانی و ارزشهای والای خلیفهالله در جهان است.»«صحیفه نور جلد 16 صفحه 126»
مرتضوی در پایان با قرائت بخشی از وصیتنامه حضرت امامخمینی(س) اظهار کرد: حضرت امام در ابتدای وصیتنامه خودشان چنین نوشتند: «ما مفتخریم که بانوان و زنان پیر و جوان و خرد و کلان، در صحنههای فرهنگی و اقتصادی و نظامی حاضر و هم دوش مردان یا بهتر از آنان در راه تعالی اسلام و مقاصد قرآن کریم فعالیت دارند و آنان که توان جنگ دارند در آموزش نظامی که برای دفاع از اسلام و کشور اسلامی از واجبات مهم است، شرکت و از محرومیت هایی که توطئه دشمنان و ناآشنایی دوستان از احکام اسلام و قرآن بر آنها، بلکه بر اسلام و مسلمانان تحمیل نمودند، شجاعانه و متعهدانه خود را رهانده و از قید خرافاتی که دشمنان برای منافع خود به دست نادانان و بعضی آخوندهای بی اطلاع از مصالح مسلمین به وجود آورده بودند، خارج نمودند و آنان که توان جنگ ندارند در خدمت پشت جبهه به نحو ارزشمندی که دل ملت را از شوق و شعف به لرزه درمی آورد و دل دشمنان و جاهلان بدتر از دشمنان را از خشم و غضب می لرزاند، اشتغال دارند. »«صحیفه امام خمینی،جلد ۲۱، صفحه ۳۹۷»