« اعتماد متقابل مردم به نظام و نظام به مردم، رمز بسیج امکانات برای تامین فردای بهتر است. متاسفانه ما از این نظر در نازلترین وضعیت نسبت به چهل سال گذشته هستیم.»
به گزارش جماران، حزب اتحاد ملت ایران اسلامی در بیانیهای در آستانه چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی نوشت:
انقلاب مستظهر به گفتمانی نه فقط سلبی که ایجابی بود که طی سالها به آهستگی نضج گرفت و بیتردید تبلور دقیق و تجمیع شده آن در نوفل لوشاتو و توسط رهبری مورد وفاق آن، امام خمینی صورت گرفت. در این گفتمان، آزادیهای سیاسی به عنوان مقدمهای برای سایر آزادیهای اجتماعی و فرهنگی در شکل کمالیافته آن تضمین شد. عدالت و رفع تبعیض به عنوان هدفی ویژه آمد، بر عنصر استقلال تاکید شد و نهایتا همه اینها در قالب جمهوری اسلامی وعده داده شد.
جمهوری که در گفتمان نوفل لوشاتو مثل سایر جمهوریها عنوان شد، «جمهوری به معنای اینکه متکی به آرای اکثریت است.» امام به صراحت گفت که «با قیام انقلابی ملت شاه خواهد رفت و حکومت دموکراسی و جمهوری اسلامی برقرار می شود.» ایشان تاکید کرد که «ولایت با جمهور مردم است» و «در این حکومت همه آزادند تا اظهار عقیده کنند». به صراحت گفته شد «اکثریت هر چه گفتند آرای ایشان معتبر است ولو به خلاف، به ضرر خودشان باشد» و «باید اختیارات دست مردم باشد. این یک مسئله عقلی است. هر عاقلی این مطلب را قبول دارد که مقدرات هرکسی باید دست خودش باشد»
هر نیروی مدعی انقلاب به این پرسشها پاسخ دهد که کدام انقلاب؟ انقلابی که در سال ۵۷ با شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» به ثمر رسید یا انقلابی دیگر علیه جمهوریت و آزادی که گاه از رفتار و نظرات آنها برمیآید؟ نسبت آنها با انقلابی که وعده آزادی بیان و عقیده حتی برای مارکسیستها داده شد چگونه است؟ آنها مشخصا چه نسبتی با گفتمان نوفل لوشاتو دارند؟ چه نسبتی بین خود و اکثریت نیروهای شاخص انقلابی میبینند که همراه با رهبری انقلاب، به عنوان نمادها و شاخصهای گفتمان ایجابی انقلاب اسلامی شناخته میشدند؟
امروز تجارب دیگری از تضعیف استقلال کشورها پیش روی ماست که میتواند نه لزوما توسط یک ابرقدرت که حتی توسط کشورها و نیروهایی متوسطالحال اما فرصتطلب رخ دهد که مترصد تحمیل خواستههای خود بر بستر شکافهای یک دولت با ملت خود و با قدرتهای برتر جهانی باشد. امروز در فهم نوین از استقلال، خوداتکایی مبتنی بر تعامل مثبت با جهان امکان تحقق بیشتری دارد تا خودکفایی مبتنی بر تقابل با قدرتها.
در بحث آزادی، آنچه امروز مراد میشود، تنها محدود به آزادی سیاسی نیست که مشخصترین مطالبه آزادیخواهانه انقلابیون در سال ۱۳۵۷ بود و هنوز مطالبهای معتبر و برای امروز محسوب میشود. اما در کنار آزادی سیاسی، آزادیهای دیگری چون آزادیهای اجتماعی و فرهنگی از سوی ایرانیان در چهلمین سالگرد انقلاب مطرح است. امروز در شرایطی هستیم که مطالبات آزادیخواهانه به خصوص در زمینه آزادیهای فردی چون سبک زندگی، روز به روز فراگیرتر میشود.
کدام جمهویت و کدام اسلام؟ و پرسش اساسی این که آیا جمهوریت در این نظام مقید به اسلام است و یا به دلیل مسلمان بودن اکثریت مردم، متصف است به اسلام؟ گویاتر آنکه اسلام در این نظام قید است یا صفت؟ به عقیده ما، بر اساس گفتمان انقلاب اسلامی و قول و قراری که درباره فهم مشترک از جمهوریت شده، اسلام صفتی است که بر جمهوریت نظام نشسته و تا زمانی که اکثریت مردم ایران مسلمان و خواهان آن هستند، معتبر است.
مادامی که نیروهای جامعه مشترکات خویش را نبینند و چنگ در اختلافات خود بزنند، ایران ما در چنبره تعارضات داخلی گرفتار خواهد ماند. این همه ممکن نیست مگر آنکه ارکان وحدتبخش جامعه ارتفاع بگیرند و خود را از گزند رقابتهای جناحی برهانند. دوست ودشمن خود را در میان مردم خویش تعریف نکنند و همه را دوست خود و خود را وکیل و ولی همه بدانند.
اعتماد متقابل مردم به نظام و نظام به مردم، رمز بسیج امکانات برای تامین فردای بهتر است. متاسفانه ما از این نظر در نازلترین وضعیت نسبت به چهل سال گذشته هستیم.
همان طور که مردم و خواست ملت علت موجده انقلاب بود، امروز و فردا علت مبقیه نظام جمهوری اسلامی محسوب میشود. این در حالی است که متاسفانه گاه تفاسیری از انقلاب و نظام جمهوری اسلامی شنیده میشود که این دو را در برابر یکدیگر دانسته و رای به جواز تحمیل اقتضایی خواستهای نظام اسلامی بر اراده و خواست ملت دارد. نگاهی که هرچه باشد، نگاهی انقلابی در معنای پنجاه و هفتی آن نیست و چه بسا انقلابی علیه آن و نه در امتداد آرمانهای آن نهضت ملی و دینی باشد.
تداوم قدرتمندانه نظام جمهوری اسلامی خواستی نیست که با ابزار قهری و قدرتنمایی سخت یا با تکیه بر اقلیتی هرچند مطیع و منسجم، تا همیشه میسر باشد.