پایگاه خبری جماران، سجاد انتظاری: دوازدهم بهمن ماه سالگرد درگذشت دکتر حسن حبیبی است. دکتر حبیبی یکی از قدیمی ترین یاران امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی بود. اولین و شاید کلیدی ترین و ماندگارترین کاری که برای انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی انجام داد تهیه پیش نویس قانون اساسی بود. او به فرمان امام خمینی(س) زمانی که امام هنوز در نوفل لوشاتو بود و به ایران بازنگشته بود پیش نویسی از قانون اساسی تهیه و تدوین کرد که اساس و پایه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران شد.
البته خدمات او به ایران و انقلاب به همین جا ختم نشد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی در مسئولیت های مختلفی مثل وزیر ارشاد دولت موقت، وزیر دادگستری دولت دفاع مقدس و سه دوره معاون اولی رئیس جمهوری در دولت های سازندگی و دوره اول دولت اصلاحات از جمله مسئولیت های او بود. پس از کناره گیری از معاون اول رئیس جمهوری نیز تا پایان عمر عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجمع تشخیص مصلحت نظام بود. تا اینکه 12 بهمن ماه سال 1391 دعوت حق را لبیک گفت و در جوار حرم امام خمینی(س) آرام گرفت.
خبرنگار جماران به بهانه سالگرد درگذشت دکتر حسن حبیبی گفت و گویی با محمد هاشمی رفسنجانی در مورد ویژگی های اخلاقی و خدمات دکتر حبیبی داشته که مشروح آن را در ادامه می خوانید:
آقای هاشمی! همان طور که می دانید 12 بهمن ماه سالگرد درگذشت دکتر حسن حبیبی است و به این بهانه مزاحم شما شده ایم تا برخی خاطرات شما با ایشان را مرور کنیم. به عنوان مقدمه برای ما بگویید که آشنایی شما با دکتر حبیبی به چه دوره ای بر می گردد؟
من و مرحوم آقای دکتر حبیبی در دولت دوم آقای هاشمی و دولت اول آقای خاتمی با هم بودیم. البته آشنایی ما مربوط به این دوره نیست و من از پاریس ایشان را می شناسم. زمانی که من آمریکا بودم ایشان هم فرانسه بودند و از طریق انجمن های اسلامی با همدیگر ارتباط داشتیم و ایشان را زیاد هم می دیدم.
دوران قبل از انقلاب که در فرانسه تحصیل می کردند، هنوز بحث دولت اسلامی یا حکومت اسلامی نبود. مبارزه بود ولی این بحث ها که یک روز ایشان و من با همدیگر در یک دولت اسلامی کار کنیم مطرح نبود و بحث دانشجویی و نهضت و مبارزات بود.
مهمترین ویژگی دکتر حبیبی از نظر شما چیست؟
ایشان اولا انسان بسیار صبور و خیلی اهل مطالعه بودند و خیلی کم حرف می زدند. از نظر رازداری هم واقعا در حد اعلا رازدار بودند. اگر رازی برای آقای دکتر حبیبی گفته می شد محال بود که ایشان آن را برای فرد دیگری بازگو کند؛ حتی در خانواده و نزدیکان خودش مثل همسر یا برادرش.
آقای دکتر حبیبی از حداقل ها استفاده می کرد
بعد از انقلاب که ایشان مشاغل دولتی داشتند نسبت به حفظ بیت المال و عدم استفاده به جا از بیت المال بسیار حساس بود و در حد حقوقی که می گرفت یا همان امتیازات و مزایایی که وجود داشت، یا حتی کمتر از آن هم اکتفا می کردند. واقعا آقای دکتر حبیبی از حداقل ها استفاده می کرد. در خیلی از مسائل شاهد بودم که ایشان بسیار ساده زیست بود. همچنین دانش بسیار زیادی در حقوق و مسائل گوناگون داشت. آقای دکتر حبیبی طبع شعر داشت و با موسیقی هم آشنا بود. با قرآن خیلی آشنا بود و خیلی قرآن می خواند.
من بیست و چند سال در نظام جمهوری اسلامی شاغل بوده ام. وزارت خارجه، صدا و سیما و ریاست جمهوری و مجمع تشخیص اشخاص زیادی را دیدم. نمونه آقای دکتر حبیبی کم داریم. یعنی ایشان خیلی از شرایطی را که می توان برای کارگزار اسلامی دارا بود.
دلیل اینکه معاون اول رئیس جمهوری هشت سال به مشهد نمی رود
خاطره ای از ایشان در این زمینه ها به یاد دارید؟
من خاطره ای از ایشان دارم که برای ما بسیار آموزنده است. زمانی که من مسئول صدا و سیما بودم آقای دکتر حبیبی هفته ای دو سه روز صبح زود به صدا و سیما می آمدند و با هم قدم می زدیم و بعضی از مسائل را با هم مرور می کردیم. یک روزی بحثی پیش آمد و در مورد سفری به مشهد از ایشان سؤال کردم که چه زمانی می روید و چه زمانی می آیید؟ ایشان گفتند که من الآن هشت سال است مشهد نرفته ام.
این موضوع دلیل داشت؟
وقتی از ایشان پرسیدم چرا نرفته اید؟ ایشان گفتند دیدم اگر من بخواهم بروم 12 نفر محافظ همراه من می آیند و بیت المال باید هزینه این 12 نفر را بدهد. این چه زیارتی است که من این هزینه را بر بیت المال تحمیل کنم؟
این واقعا نادر است. من با دولتمردان ارتباط داشته و دارم می بینم که این نوع ملاحظات بسیار کم است. مثلا من می گوییم به مشهد می روم و محافظین من هم دوست دارند بیایند و این طور برای خودم توجیه می کنم. ولی آقای حبیبی در تصرف بیت المال توجیهات این گونه نمی کرد.
مورد دیگر در بحث استفاده از امکانات و جایگاه و قدرت این است که آقای دکتر حبیبی از فرانسه که آمدند مستأجر بودند و خانه نداشتند.
واکنش وزیر دادگستری وقت به حکم تخلیه خانه
یعنی با وجود اینکه مسئول تدوین قانون اساسی بعد از انقلاب بودند خانه شخصی نداشتند؟
بله؛ خانه شخصی نداشتند و تا جایی که من یادم هست حدود 25 سال مستأجر بودند. زمانی که ایشان وزیر دادگستری بودند صاحبخانه از ایشان برای تخلیه خانه شکایت می کند و ایشان سریع حکم را می پذیرد و خانه را تخلیه می کند. یعنی از جایگاه خودش که وزیر دادگستری بود استفاده نکرد که به این مالک بگوید صبر کن و یا اینکه خانه را خانه را خالی نمی کنم؛ یا به قاضی به بگوید اصلا حکم ندهد. خیلی مهم است که وزیر دادگستری اجازه می دهد علیه او حکم صادر کنند و این حکم را روی چشمش می گذارد و قبول می کند. کارگزار و مسئول جمهوری اسلامی باید اینگونه باشد.
به نظر شما چرا امام ایشان را برای نوشتن پیش نویس قانون اساسی انتخاب کردند؟
قبل از انقلاب آشنایی وجود داشت. آقای حبیبی در نیروهای خارج از کشور در این زمینه، یعنی کسی که حقوق و دروس حوزوی خوانده باشد و با قرآن آشنایی داشته باشند، آقای حبیبی منحصر به فرد بود. امام هم خوب ایشان را خوب می شناخت.
ما نمی خواستیم در نوشتن قانون اساسی از فرانسه یا جای دیگر کپی کنیم. یعنی گفتیم برخی مواد و چهارچوب های آنها را می گیریم؛ اما باید با قوانین اسلامی تطبیق دهیم تا با اسلام تعارض نداشته باشند. پیش نویس قانون اساسی که آقای حبیبی می نوشتند را چند نفر می خواندند. از جمله کسانی که آن را می خواندند خود امام بود.
پیش نویس قانون اساسی که ایشان تهیه کردند چقدر در آینده جمهوری اسلامی و قانون اساسی فعلی کشور ما تأثیرگذار بود؟
در متن آقای حبیبی تغییراتی صورت گرفت. ولی کلیات قانون اساسی همان چیزی است آقای حبیبی تدوین کردند. قانون اساسی ما عوض نشده است. یعنی ما فقط در سه چهار مورد متمم داشته ایم. بعضی موارد در مجلس خبرگان به قانون اساسی اضافه شد. مثلا در پیش نویس قانون اساسی بحث ولایت فقیه نبود و مجلس خبرگان وقتی می خواستند تصویب کنند ولایت فقیه را اضافه کردند و برخی تغییرات دیگر هم در عبارات و مسائل دیگر اتفاق افتاد؛ ولی کلیات قانون اساسی همان است.
هنوز بعضی از اصول قانون اساسی اجرا نشده است
هنوز بعضی از اصول قانون اساسی اجرا نشده است. مثلا ماده سه قانون اساسی حدود 15 بند دارد که مسائل مربوط به مردم و آموزش و اشتغال و عدالت است. اگر دولت بتواند همین یک ماده را اجرا کند وضع کشور گلستان می شود و بسیاری از مشکلات حل می شود.
محور اصلی مسائل جامعه اخلاق است
به نظر می رسد که امروز جدای از برخی اصول قانون اساسی که شما به آن اشاره کردید، برخی رفتارها نیز به فراموشی سپرده شده و یا بسیار کمرنگ شده اند. بعضا متأسفانه شاهد هستیم که یک نماینده مجلس و یا یک مدیر رده متوسط و پایین تشریفات بسیار زیادی را توقع دارد. اگر ما بتوانیم رفتارهای مسئولین دهه اول انقلاب را احیا کنیم چقدر به برون از از مشکلات فعلی کشور ما کمک می کند؟
هدف از جمهوری اسلامی که امام به عنوان رهبر، مجتهد و مرجع تقلید آن را دنبال می کرد بحث های اخلاقی و رفتاری بود. حکومت ما به تأسی از رسول اکرم(ص) و حضرت امیر(ع) برگرفته از اخلاق است؛ یعنی وجه برجسته این حکومت اخلاق است. حضرت رسول(ص) فلسفه مبعث خودش را تکمیل مکارم اخلاق می داند. بقیه مسائل جامعه هم حول محور اخلاق است. یعنی نه اینکه مثلا اقتصاد و فرهنگ نیاز نداشته باشیم، ولی محور اصلی اخلاق است. اخلاق هم باید در گفتار، رفتار و عملکرد انسان متجلی باشد.
ما باید رفتار اخلاق مدارانه دولتمردان و کارگزاران نظام به عنوان الگو ببینیم. یعنی اگر آنها این گونه باشند جامعه هم می تواند اینگونه باشد. یعنی اگر من کارگزار اسراف و تجمل گرایی نداشته باشم و از موقعیت و بیت المال سوء استفاده نکنم برای شما الگو می شوم. بنابر این مسئولین جمهوری اسلامی باید برای مردم الگو باشند. این وضع الآن در جامعه ما کم است. یعنی توهین ها و تهمت هایی که بعضا می بینیم، در اسلام حرمت یک مؤمن معادل حرمت خانه خدا است؛ حالا ما می بینیم که راحت حرمت شکنی می شود و رعایت نمی شود. البته در اسلام وظیفه همه است. ولی مسئول می تواند الگو و راهنما برای همه باشد.
متأسفانه شرایط امروز جامعه ما فاصله دارد. بحث هایی که از دولت احمدی نژاد مطرح شده، البته قبل از آن هم کم و بیش بوده است. سوء استفاده های خیلی کلان اقتصادی با رقم های سه هزار میلیارد و هشت هزار میلیارد و حتی بالاتر مطرح شده است؛ یا بانکی که باید امانتدار مردم باشد خیانت می کند. کجای اینها اخلاق اسلامی است؟
گلایه محمد هاشمی از کاغذ بازی و تشریفات اداری
اگر آن رفتارهای دهه اول انقلاب را احیا کنیم خیلی خوب است. مثلا معمولا برای دیدن وزیران، نمایندگان یا قضات قوه قضائیه مانع کمی برای مردم بود. یعنی هرکس می خواست راحت می توانست مسئولین را ببیند. او هم اگر می توانست کاری کند راحت انجام می داد و مشکلات را حل می کردند. به تعبیر دیگر کاغذ بازی که الآن در ادارات ما هست خیلی کمتر بود. الآن اگر کسی کاری داشته باشد راحت می تواند وزیر را ببیند؟! حتی آبادارچی دفترش را هم نمی تواند ببیند.
شما به عنوان کسی که جزو سابقون مسئولین و نیروهای انقلاب اسلامی هستید برای ما بگویید که چطور می توانیم قدردان زحمات کسانی باشیم که گردن ما و انقلاب و کشور ما حقی دارند؟
اینها اشخاص عموما هدفمند بوده اند. مثلا در مورد آقای دکتر حبیبی باید ببینیم که چه هدفی داشته و سال هایی که مبارزه کرده برای چه چیزی مبارزه کرده است. آقای حبیبی عنصری ضد ظلم و اساس مبارزاتش با ظالم بود؛ فرقی نداشت این ظلم سیاسی یا اقتصادی باشد. هدف تعالی انسان و خدمت به مردم و اصلاح جامعه بود.
قدردانی از امام و رفتگان این است که راه آنها را ادامه دهیم
بنابر این اگر کسی بخواهد احترام بگذارد و یا از امام و دیگر رفتگان ما قدردانی کند، این است که راه آنها را ادامه دهد و سعی کند خواست آنها را در جامعه پیاده کند و مواردی که آنها مبارزه و منع می کردند را انجام ندهد؛ این می شود قدردانی از پیشگامان یا شهدای ما که رفتند.
اگر ظلمی می بینیم جلوی آن بایستیم
همه آنها در راه و هدف مشترک بوده اند. راه پرهزینه ای را رفته ایم. این انقلاب ساده به دست نیامده است. الآن قدردانی از آنها این است که ما سعی کنیم اهداف، آرمان ها و خواسته های آنها را پیاده کنیم و با چیزهایی که مبارزه کردند ما هم مبارزه کنیم؛ اگر ظلمی می بینیم جلوی آن بایستیم و «تقیه» نکنیم؛ که متأسفانه ما «تقیه» می کنیم.
البته باید توجه داشته باشیم که در پیمودن راه امام و یاران ایشان دو مسأله «دانستن» و «توانستن» مهم است. به نظر من وقتی می خواهیم در این راه قدم برداریم اول باید آنها و راه و افکارشان را بشناسیم و بعد همان را با شجاعت و شهامت و توکل بر خدا انتشار دهیم.