چرا حسین باستانی از عبارت «به نظر می‌رسد» استفاده می‌کند؟ چرا نمی‌گوید قطعاً؟ اگر امام این کار را کرده باشد، باید گفت قطعاً. اما نمی‌تواند بگوید، چون امام اصلاً چنین حرفی نزده است.

نشست اکران مستند«بهتان برای حفظ نظام» که اخیراً از سوی شبکه بی بی سی پخش شده بود، از سوی انجمن علمی دانشجویی معارف اسلامی و حقوق دانشگاه امام صادق(ع) برگزار شد.  

به گزارش خبرنگار جماران، دوشنبه شب، نشست اکران مستند«بهتان برای حفظ نظام» که اخیراً از سوی شبکه بی بی سی پخش شده بود، از سوی انجمن علمی دانشجویی معارف اسلامی و حقوق دانشگاه امام صادق(ع) برگزار شد.  

صادق کوشکی«کارشناس و تحلیلگر سیاسی» در این نشست گفت: چهره‌هایی که در مستند «بهتان» بی‌بی سی به کار گرفته شدند، افرادی هستند که با نظام جمهوری اسلامی مشکل داشته یا به معنایی معاند آن هستند. در تمام طول مستند، ادعاهایی از سوی سه نفر، یعنی آقایان سروش، کدیور و اشکوری مطرح می‌شود که کاملاً یک‌طرفه هستند. اینکه چرا بی‌بی سی دست به ساخت چنین مستندی زده، اختیار برنامه‌های خود را دارد، ولی اگر برای نمونه در اینجا جلسه‌ای بابت نقد عملکرد آقای سروش برگزار شود، کما اینکه در‌گذشته چنین اتفاقی افتاده، عده‌ای این انتقاد را مطرح می‌کنند که چرا یک‌طرفه چنین قضاوتی صورت می‌گیرد.

وی افزود: در واقع، گروهی همیشه این ایراد را به ساختار جمهوری اسلامی می‌گیرند که چرا  درباره عملکرد اشخاص یک طرفه دست به قضاوت می‌زند و حتی در زمانی که این آقایان هنوز ایران بودند، خواهان برپایی مناظره می‌شدند. برای یادآوری این ماجرا، علاقه‌مندان می‌توانند به روزنامه‌های سال‌های 72 تا 80 مراجعه کنند. در آن زمان همیشه این انتقاد مطرح می‌شد که منتقدین آقایان سروش، کدیور و اشکوری، درباره آنها دست به قضاوت یک طرفه می زنند. از این رو، مستند اخیر بی‌بی‌سی مطابق همان مدلی ساخته شده که زمانی مورد نقد این آقایان قرار داشت.

حسین باستانی در ابتدای این مستند می گوید «ساخت داستان های ساختگی و اتهام زنی به مخالفین، به کرات در صداوسیما و وب‌سایت‌های وابسته به حکومت اتفاق می‌افتد و سازندگان این نوع داستان‌ها نسبت به غیرواقعی بودن‌شان آگاهی دارند، انتشار پی در پی آنها در رسانه‌های حکومتی احتمالاً مبتنی بر یک چارچوب توجیهی مشخصی است، چارچوبی که لابد در حکومتی که خودش را نظامی دینی معرفی می کند باید ریشه در نوعی برداشت مذهبی داشته باشد.»

کوشکی در پاسخ به این ادعای باستانی گفت: در اینجا یکی دو نمونه از سوی وی مطرح می‌شود و با فرض صحت ادعاها که می‌گوید آدرس سایت را تغییر دادند یا سایت ایرانیان کانادا جعلی بوده، مبنای کار خود را وقوع این اتفاقات قرار می‌دهد و می‌گوید از آنجایی که این کار مرتباً اتفاق می‌افتد، احتمالاً این کار مبنای نظری دارد. اما چرا واژه احتمالاً را به کار می برد؟ از آنجا که می‌داند این کار مبنای نظری ندارد. ولی بر مبنای این احتمال تا آخر مستند پیش می‌رود و در آخر نیز نتیجه‌گیری قطعی می‌کند که جمهوری اسلامی و شخص رهبر آن، مطلع بوده و مجوز دینی برای این کار صادر کرده است.

وی ادامه داد: دو عدم قطعیت در این جمله هست؛ یکی واژه احتمالاً به کار رفته در جملات او و دیگری واژه لابد است. چرا حسین باستانی نمی‌‌تواند نسبت قطعی دهد؟! چون نمی‌تواند. اگر می‌توانست نسبت قطعی می داد. اینکه در شروع این مستند با احتمال و  لابد شروع می کند به این خاطر است که می‌داند چنین نسبتی واقعیت ندارد. اما در طول این مستند، احتمال و لابد کمرنگ شده و تبدیل به امری قطعی می‌شود و آن امر قطعی این است که جمهوری اسلامی مخالفین خود را «مهدور العرض» می‌داند.

حسین باستانی در قسمتی از این مستند با اشاره به حضرت امام خمینی(س) به عنوان استاد آیت‌الله مطهری می‌گوید: «به نظر می‌رسد استاد آقای مطهری یعنی آیت‌الله خمینی در زمان اقامت در نجف، حداقل در یک نوبت تهمت زدن به روحانیونی که به عقیده او تفکرات انحرافی داشتند را علناً جایز دانسته است.»

عضو هیأت علمی دانشگاه تهران، با اشاره به این ادعا گفت: چرا حسین باستانی از عبارت «به نظر می‌رسد» استفاده می‌کند؟ چرا نمی‌گوید قطعاً؟ اگر امام این کار را کرده باشد، باید گفت قطعاً. اما نمی‌تواند بگوید، چون امام اصلاً چنین حرفی نزده است. امام در ذیل بحث ولایت فقیه که در نجف مطرح می‌کردند، مانند هر فقیه دیگری که درس خارج می‌دهد، روایت‌ها و قرائت‌های موجود را می‌گویند و در انتها حرف خود را می‌زنند. در این مستند، قسمتی را که امام در حال تقریر روایت‌های دیگر است، به عنوان نظر ایشان پخش می‌کنند. باستانی چون می‌داند که این نظر امام نبوده، می‌گوید، «به نظر می‌رسد امام یک بار چنین حرفی زده است.»

در ادامه این مستند، محسن کدیور با نتیجه گیری قطعی از اینکه مبنای امام تهمت به افراد بوده، می‌گوید: در کتاب ولایت فقیه امام که توسط موسسه تنظیم و نشر منتشر شده، مشخصاً در صفحه 148 در حالی که این مطلب آمده اما جمله «به آنها تهمت بزنید» حذف شده است.

کوشکی با اشاره به این ادعا اظهار کرد: باید به آقای کدیور گفت اگر این قسمت حذف شده، شما که ریل صوتی آن جلسه را دارید، چرا پخش نمی‌کنید؟ چرا جمله‌ای که امام می‌فرماید«کتک‌شان نزنید» آورده اید، اما جمله قبل از آن را که به ادعای شما حذف شده نیاوردید؟ سند شما کجاست آقای کدیور؟

وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به فایل صوتی حضرت امام خمینی(س) مربوط به قبل از انقلاب که در این مستند به کار گرفته شده، گفت: امام در آن جلسه اصلاً بحث تهمت را مطرح نمی‌کنند و آنقدر نظر ایشان صریح است که حتی آقای کدیور هم جرأت نمی‌کند بگوید امام گفته که درباره این افراد غیبت کنید یا تهمت زنید. زیرا امام اصلاً چنین حرفی را نزدند، بلکه امام گفتند با آنها برخورد کنید و خیلی نیاز نیست آنها را بزنید، همین که عمامه‌شان را بردارید کافی است. در دنیای امروز اینکه یک جمله را از بین یک بسته صحبت چند دقیقه‌ای بیرون بکشند، کاری اخلاقی نیست.

عبدالکریم سروش در قسمتی از این مستند به سفر خود برای ایراد چند سخنرانی به آلمان اشاره می‌کند و می گوید، «به ایران برگشتم دیدم که غوغایی است. روزنامه کیهان مقاله‌ای منتشر کرده بود و در آنجا رسماً به من تهمت زده بود که فلانی برای جاسوسی به آلمان رفته و در حضور دیپلمات‌ها، لابد پاره‌ای از اسرار فاش نشده نظام را نزد آنها فاش کرده است. چند روز پس از این ماجرا با آقای مهاجرانی که آن زمان معاون پارلمانی رئیس جمهور بود، ملاقاتی کردم و ایشان به منزله یک خبر ویژه به من گفت که جلسه‌ای با پاره‌ای از اصحاب مطبوعات داشتند و در آنجا فرصت را مغتنم شمردند و پیش آقای شریعتمداری رفتند و به او گفتند که این نکات چه بود که شما در روزنامه آوردید، شما که خوب می‌دانید فلانی اهل این کارها نیست و ثانیاً اگر هم بخواهد از این کارها کند، خبرهای سرّی نزد او نیست. آقای مهاجرانی گفتند که آقای شریعتمداری در کمال بی‌خیالی و آسودگی وجدان، شانه‌های خود را بالا انداخت و گفت: این‌ها مطرح نیست، وقتی کسی پایش را کج گذاشت زدن هر تهمتی به او رواست»

کوشکی درباره این ادعا گفت: کیهان از سفر آقای سروش به آلمان در آن مقطع نتیجه گیری کرده بود که این کار جاسوسی است. حرف کیهان این بود که در روزگار جدید، جاسوسی تنها شمردن تعداد موشک‌ها یا افشای سنگرهای پنهان نیست، بلکه جاسوسی انتقال اطلاعاتی است که در بسیاری از مواقع از طریق پژوهش‌های علنی و آشکار صورت می‌گیرد و نتایجش برای طرف مقابل مهم است. کمااینکه امروز آنقدری که از ایمیل‌های اشخاص جاسوسی صورت می‌گیرد، از دیگر مراکز نمی‌شود.

وی ادامه داد: اینجا دو اتفاق افتاد، یکی اینکه آقای سروش خاطره‌ای را از آقای مهاجرانی نقل می‌کند و این یک ادعا بیشتر نیست و باید آن را ثابت کند. آقای سروش در ادامه ادعا می‌کند که آقای شریعتمداری این کار را از روحانیون یاد گرفته و روحانیون، امثال او را اقناع کردند که تهمت بزنید و پاداش بگیرید.

وی افزود: چرا نامی از آن روحانیون برده نمی‌شود؟ آقای سروش، چه کسانی به آقای شریعتمداری یاد دادند که بهتان بزند؟ در نمونه‌های خود از آقای مومن نام بردند که یک فرع فقهی در کتاب خود را مطرح کرده است. بنابراین، جز ایشان آن‌هم تنها در یک فرع فقهی، هیچ مورد دیگری پیدا نکرده بودند. من نیز می‌توانم بر مبنای چنین حرف‌هایی بگویم که آقای سروش تعلیم دیده پاره‌ای جن‌گیر و رمّال است. بی تردید اگر برای اثبات این حرف خود سند نیاورم شما می‌گویید که حرفم باطل است. از این رو، آقای سروش نیز باید برای این حرف‌های خود سند ارائه دهد.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.