پایگاه خبری جماران: اخیرا محسن رضایی در حساب توییتری خود با تحلیل عملیات کربلای چهار نوشت: «با عملیات کربلای چهار به دشمن وانمود کردیم که عملیات سالانه ما تنها همین بوده است. ده روز بعد در همان نقطه و در زمانی که نیروهای ارتش بعثی به مرخصی رفته بودند، عملیات کربلای پنج را انجام دادیم.
عملیات کربلای چهار برای فریب دشمن انجام شد. اگر تحلیلگر تاریخی در فهم آن فریب بخورد، پس وای به حال نوشتههای او.»
اظهار نظر محسن رضایی درباره این عملیات واکنش های زیادی(اینجا ببینید) در میان بعضی خانوادههای معظم شهدا، برخی رزمندگان دفاع مقدس و کاربران فضای مجازی در برداشته است.
در همین رابطه، جانشین مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه گفت: «بهتر بود آقای محسن رضایی میگفت که کربلای 4 فریب نبود، بلکه باعث فریب دشمن در کربلای 5 شد».
به گزارش جماران، محسن رضایی روز گذشته در یک برنامه تلویزیونی این اشتباه خود را تصحیح کرد و بر این نکته پای فشرد که کربلای 4 از ابتدا یک عملیات اصلی بود و سپس به عملیات فریب تبدیل شد.
توقف عملیات، کاری بسیار شجاعانه و هوشمندانه بود
محسن رخصت طلب در گفت و گو با خبرنگار جماران ، دراین باره گفت: همانطور که در خاطرات آقای هاشمی آمده، زمان جنگ یک هماهنگی میان آقایان هاشمی و محسن رضایی برای خنثیسازی تبلیغات دشمن و راهاندازی جنگی روانی علیه دشمن وجود داشت و توافقی شده بود تا نام این عملیات را «عملیات فریب» بگذارند. از اینرو، 33 سال پیش چنین عنوانی با آن هدف مطرح شد.
وی افزود: اصل عملیات، عملیاتی بزرگ بود که مانند بسیاری از عملیاتهای دفاع مقدس با بکارگیری تمهیداتی، طی ماهها تلاش انجام شد. اما به محض آغاز عملیات، یعنی در همان ساعات اولیه شروع عملیات، فرمانده کل یا همان آقای محسن رضایی، با توجه به شواهدی که از محورهای مختلف عملیات کسب کرد، به این نتیجه رسید که آن عملیات کاملاً لو رفته و با شجاعتی مثال زدنی، کاری به آن بزرگی را متوقف کرد. به نظر من توقف عملیات، کاری بسیار شجاعانه و هوشمندانه بود. زمانی که آقای رضایی مطمئن شد عملیات لو رفته، با اینکه چندهزار نیرو به صحنه رفته بودند، متوقف کردن آن موج نیر، کاری بسیار سنجیده بود.
آقای رضایی میتوانست بگوید«عملیات کربلای 4 باعث فریب دشمن برای انجام عملیات کربلای 5 شد»
رخصتطلب در ادامه گفت: به نظر میرسد که آقای رضایی میتوانست جمله بهتری به کار گیرد و بگوید«عملیات کربلای 4 باعث فریب دشمن برای انجام عملیات کربلای 5 شد.» این یک واقعیت است. به آن دلیل که وقتی عملیات کربلای 4 متوقف شد و نیروهای ما طی 24 ساعت عقبنشینی کردند، عراقیها سرمست از یک پیروزی قرار گرفتند و احساس کردند که همهچیز تمام شده، به نحوی که با اخبار متعددی که پس از آن رسید و با اعترافاتی که سربازان اسیرشده عراقی کردند، معلوم شد که بعد از عملیات کربلای 4، به همه آنها مرخصی داده شده و ارتش عراق، آن ایام را جشن گرفته است.
جانشین مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه گفت: این غفلت عراقیها به دلیل عملیات کربلای 4 بود، یعنی عملیات کربلای 4 باعث شد تا دشمن فریب بخورد و در حین غفلت دشمن، عملیات کربلای 5 انجام شد.
وی در واکنش به آمار تلفات عملیات 4 که از سوی کاربران فضای مجازی حدود 13000 نفر اعلام شده بود، گفت: ما 250 گردان برای عملیات کربلای 4 آماده کرده بودیم تا آن عملیات را انجام دهند، اما تنها 40 گردان وارد صحنه درگیری شد و این درست نیست که میگویند 40 گردان شهید شده است. بعضیها به اشتباه تعداد تلفات این عملیات را 12 الی 13 هزار نفر اعلام میکنند، در حالی که این رقم، مجموعه تلفات عملیاتهای کربلای 4 و 5 است. ایران و عراق در عملیات کربلای 5 بالاترین تلفات را در طول جنگ دادند.
عملیات کربلای 5 در نهایت غافلگیری دشمن انجام شد و موفقیت بسیار بزرگی بود
جانشین مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه در ادامه گفت: این یک واقعیت بوده و اسناد آن به صورت مستند در دسترس است که عراق در کل جنگ به اندازه عملیات کربلای 5 تلفات نداشت. به طوری که جلال طالبانی در همان مقطع از طریق رابطین خود خبر داد «شما در شلمچه چه کردید که عراق مملو از مجروحان و کشته شدگان جنگ شده است.» همان موقع، جلال طالبانی، آمار 50 هزار کشته را از عراقیها اعلام کرد.
این امری طبیعی بود که عکسالعملها به اظهارنظر آقای رضایی، عمدتاً از سوی خانواده شهدا، رزمندگان و نسل جدیدی باشد که قادر به هضم چنین تناقضی نیست.
وی بیان کرد: در عملیات کربلای چهار، 40 گردان وارد شد که به محض صادر شدن دستور عقبنشینی، نیروها برگشتند. به طور طبیعی در آن عملیات، بخشی شهید شدند و پیکر آنها بازگشت. بخشی هم شهید شدند و پیکرشان در منطقه ماند. بخشی نیز مجروح در منطقه ماندند و تعدادی هم اسیر شدند. از اینکه چه تعداد شهید، مجروح، مفقود یا اسیر شدند، آمار دقیقی وجود ندارد. اما پس از 9 روز، عملیات کربلای 5 در نهایت غافلگیری دشمن انجام شد که موفقیت بسیار بزرگی بود.
کربلای چهار، اوج بلوغ نیروها و به ویژه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جنگ است
رخصتطلب در واکنش به موضوع ضعف فرماندهی در عملیات کربلای 4 که از سوی برخی کاربران فضای مجازی به آن اشاره شده، گفت: واکاوی و تحلیل حوادثی نظیر این، نیاز به تأمل فراوان دارد. از این رو نمیتوان در اینباره با چند خبر تحلیل یا قضاوت کرد. حوادث و عملیاتهای جنگ، مجموعهای به هم پیوسته است که از جایی شروع شده و به صورت پلکانی فراز و فرود داشته و پیش رفته و همه این حوادث به هم وابسته هستند.
وی افزود: شما برای پیبردن به این موضوع باید اوضاع سیاسی، نظامی، امنیتی ما را در اوایل جنگ و زمانی که عراق هجوم سراسری خود را انجام داد، بررسی کرده و همچنین رفتار آمریکاییها در مواجهه با انقلاب اسلامی و روابطش با عراقیها را تحلیل کنید تا به واقعیات و حقایق این عملیاتها پیببرید. در عملیات کربلای 4، ما از نظر نظمی و تجربههای کسب کرده به اوج بلوغ و پختگی خود رسیده بودیم و آثار این بلوغ را در عملیات والفجر 8 شاهد بودیم. در نتیجه کربلای چهار، اوج بلوغ نیروها و به ویژه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جنگ است. ما با آن تجربه وارد عملیات کربلای 4 شدیم. یعنی فرماندهان سپاه برای کوچکترین موضوع، صدها ساعت بحث و گفت و گو و جدل میکردند تا آن موضوع را شکافته، تحلیل کرده و به نتیجه برسند.
بازی مک فارلین، برای آمریکاییها بسیار سنگین بود
جانشین مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه در ادامه گفت: کربلای چهار وقتی انجام شد که سپاه از نظر جنگ آبی و خاکی، تاکتیکهای رزمی، بهرهگیری از عنصر آتش در جنگ و استفاده از غافلگیری و فریب دشمن به اوج بلوغ خود رسیده بود. با این اوصاف، وقتی نیروها وارد عملیات کربلای 4 میشوند، یک بحث سیاسی وجود دارد مبنی بر اینکه، آمریکاییها بعد از افشای جریان مک فارلین به دستور امام و اعلام آن توسط آقای هاشمی، ضربه سنگینی خوردند.
وی ادامه داد: اینکه رئیسجمهور آمریکا و بخشی از پنتاگون و سازمان سیا وارد یک بازی میشوند که بعد از آن بازنده به حساب میآیند، برای آمریکاییها بسیار سنگین بود. بنابراین آنها درصدد انتقام برآمدند و برای انتقام، حرکت بعدی عملیاتی ما را از طریق جاسوسهای داخلی، سیستم ماهواره و ابزارهای شنود و هواپیماهای آواکس خود رصد کردند و ریز به ریز اطلاعات را در اختیار ارتش عراق قرار دادند. این ادعای ما نیست، بلکه اعتراف صریح وفیق السامرایی رئیس اطلاعات ارتش عراق و بعضی از فرماندهان ارتش عراق است که ما اطلاعات دقیقی از طرف ماهوارهها کسب میکردیم و توانستیم حرکت بعدی ایرانیها در کربلای 4 را تشخیص دهیم.
عراقیها در عملیات کربلای 5 ضربه سختی خوردند
رخصتطلب گفت: فرماندهی نهایت تلاش و نبوغ خود را بکار گرفت، برای اینکه عملیات موفقی را بعد از عملیات والفجر 8 انجام دهد که آن عملیات کربلای4 بود. در مقابل اما، ارتش عراق با همه امکانات و داشته هایش قرار داشت و ابرقدرتی به نام آمریکا و برخی کشورهای دیگر با ابزارهای جاسوسی به دنبال ضربه زدن به ما بودند که نتیجهاش لو رفتن و به بن بست خوردن آن عملیات شد. این بسیار مهم است که 250 گردان برای این عملیات آماده بودند؛ یعنی 80 هزار نیرو. و وقتی 40 گردان آن را وارد شدند، عقبنشینی صورت گرفت. شاید این برای عراقیها یک پیروزی محسوب شد، ولی همین که ما به معنای اتمّ قضیه، درون دام عراقیها نیفتادیم، برای عراقیها به معنای شکست و برای ما نیز به منزله پیروزی بود.
وی بیان کرد: در حالی که ما درون دام عراقیها نیفتادیم، دام دیگری برای آنها پهن کردیم که نامش کربلای 5 بود و عراقیها در آن ضربه سختی خوردند.
این موضوع بسیار مبارک است که مردم نسبت به دوران دفاع مقدس حساسیت داشته باشند
رخصتطلب در پاسخ به چرایی اهمیت بالای اظهارنظر درباره عملیاتهای دفاع مقدس و واکنشهای گسترده به آن گفت: به نظرم من این موضوع چند وجه دارد. یکی از وجوهش این است که بالاخره حادثه دفاع مقدس، حادثه بزرگی برای ملت ایران بوده و امروز نیز خانوادههای شهدا و رزمندگان همچنان حضور دارند و نسبت به این موضوع حساس هستند. به نظر من چنین حساسیتهایی بسیار خوب است. زیرا این مسائل جزو تاریخ این کشور محسوب میشود و این موضوع بسیار مبارک است که مردم نسبت به دوران دفاع مقدس حساسیت داشته باشند.
وی در پایان گفت: متاسفانه دشمن از طرق مختلف با ایجاد جنگ روانی، فضایی آلوده علیه ایران، انقلاب، دفاع مقدس و مردم ما درست کرده، لذا اول «جنگ روانی» و بعد از آن، جنگی اقتصادی علیه کشور به راه انداخته است. جنگ روانی موضوعی بسیار مهم است که دشمن تلاش میکند از طرق مختلف و با استفاده از قدرتهای منطقهای و بین المللی، علیه کشور انجام دهد و روی بخشی از افکار عمومی تاثیر گذارد. باز میگویم بهتر بود آقای محسن رضایی میگفت که کربلای 4 فریب نبود، بلکه باعث فریب دشمن در کربلای 5 شد. این امری طبیعی بود که عکسالعملها به اظهارنظر آقای رضایی، عمدتاً از سوی خانواده شهدا، رزمندگان و نسل جدیدی باشد که قادر به هضم چنین تناقضی نیست.