خود قرآن که یکی از مبانی تفکرات امام است، مهمترین سند برای ماست. در جزیرة العرب، آنجا که زن هیچ موقعیت اجتماعی نداشته و قانونی هم برای دفاع از جان و مال او وجود نداشت، قرآن کریم زن را در موقعیتی برابر با مرد معرفی می کند.
پایگاه خبری جماران، آشنا کردن محافل اجتماعی به معارف اسلامی و سیاستهای انقلاب اسلامی در مورد زن، کار بسیار مهم و سازنده ای بوده و شایسته است که این عنوان به نام امام راحل ما باشد تا مطالبی از امام در مورد زن یا با تأیید ایشان، مطرح شود. زیرا مطالب مطرح شده توسط امام، حجّت است و با بحثهای تحلیلی و اجتماعی که دیگران مطرح می کنند، تفاوت دارد. اعتبار اینگونه مطالب به دلیل موقعیت ویژة مقام مرجعیت امام است.
در مورد حقوق زن و نقش او در جامعه، مطالب و مقالات بسیاری در ایران و خارج از کشور و در شیعه و فِرَق دیگر اسلامی وجود دارد. لکن مسألة مهم، داشتن حجیت عملی و اعتبار اجرایی به عنوان مصوّبة شرعی است. بنابراین، ارزش مباحث امام، ناشی ازمرجعیت ایشان است. بعضی از مسائل هم که امام صریحاً اعلام نکردند امّادر نظام، تحقق پیدا کرده به آن دلیل است که امام، حاکم بر آن بودند و تأیید حرکت و عمل به حساب می آید و لذا مجموعه اقداماتی که بعد از انقلاب اسلامی در ایران اتفاق افتاده، به عنوان یک حجت شرعی می تواند مبنای برنامه های آینده در محدودة حقوق و وظایف خانمها قرار گیرد. حرفهای امام در مورد زن خیلی دقیق است و لذا خوانندگان اظهارات ایشان باید بدانند که این گفته ها درحد شعار نیست و اگر گاهی هم مسائل شعاری مطرح می شود، پایگاهش نظرات فقهی ایشان است. امام با ستایشهایی که از حضرت زهرا می کردند، ایشان را محور و الگو برای زنان قرار دادند. از دیدگاه اسلامی، تاریخی و عرفانی نکاتی که ایشان در مورد مقام حضرت زهرا در نزد خداوند ابراز می کردند، بسیار مورد توجه محافل علمی و حوزوی قرار گرفت. ارتباط حضرت زهرا به عنوان یک زن با ملائک خداوند و دریافت معارف از آسمان، علی رغم آنکه ایشان دارای منصب ولایت رسمی و نبوت و امامت نبود، امری است که نصیب هیچ فردی غیر از انبیا نشده است؛ لذا امام به این نکته توجه خاص داشتند و مقام حضرت زهرا را از این دیدگاه مورد توجه قرار داده بودند. رفتار پیامبر و حضرت علی با حضرت زهرا می تواند نمایانگر مسیر تکامل و تعالی قرار گیرد.
خود قرآن که یکی از مبانی تفکرات امام است، مهمترین سند برای ماست. در جزیرة العرب، آنجا که زن هیچ موقعیت اجتماعی نداشته و قانونی هم برای دفاع از جان و مال او وجود نداشت، قرآن کریم زن را در موقعیتی برابر با مرد معرفی می کند. امروز ما خیلی ساده از کنار این مسائل می گذریم چون در عصر تبلیغات فراوان به نفع خانمها قرار داریم و نمی توانیم به فضای آن روز که هیچ کس آمادگی دفاع و توضیح دربارة موقعیت مساوی مرد با زن را نداشت، برگردیم. لکن اگر آن روز، در جزیرة العرب کسی اعلام می کرد که زن و مرد، عرب و عجم و همة انسانها مانند هم هستند و جز با تقوا کسی حق برتری ندارد، به طور یقین، مورد تهاجم شدید قدرتمندان و برتری طلبان واقع می شد؛ و یا در اصل دیگری که مبنای حقوقی بسیاری از فتاوی فقهای امروز ماست، آنجا که قرآن می گوید زن و مرد در مقابل عمل خودشان به طور مساوی مسئول هستند و باید از نتیجة اعمالشان به طور مساوی بهره بگیرند. بنابراین اگر این اصل مبنای همة قراردادها، قوانین و مقررات قرار گیرد، دیگر هیچ امتیازی وجود نخواهد داشت. گاهی قرآن به نکات برجسته ای از تاریخ زنان اشاره می کند. همسر فرعون مصر در قرون قبل از تاریخ را به عنوان یک الگوی قابل احترام و مورد استفاده برای خانمها مطرح می کند و او را زنی باشخصیت، مجاهد و مقاوم می داند که در دربار دیکتاتوری فرعون می ایستد و در مقابل بُت پرستی و شرک به نفع توحید و حضرت موسی موضع می گیرد و درنهایت شهادت را می پذیرد. قصد قرآن از نقل این داستانها، بیان تجربه ها برای زنان و مردان است. همچنین از حضرت مریم به عنوان دختری که از کودکی تا دوران بلوغ، تولد و رشد حضرت عیسی بسیار مورد احترام و نمونه بوده است، یاد می کند و یا ملکه سبا که علی رغم خورشیدپرستی و سلطنت بر یک کشور، از موضع یک انسان عاقل، فهمیده و اهل منطق با حضرت سلیمان رو به رو می شود و سرانجام حق را می پذیرد و به خیر و سعادت می رسد. همچنین قرآن حکایت همسر حضرت نوح و حضرت لوط را بیان می کند که در بیت نبوت بودند، امّا نتوانستند گوهری را که در اختیارشان بود مورد استفاده قرار دهند و منحرف شدند و سقوط کردند. تمامی این موارد، اشاره به اختیار و انتخاب راه برای رسیدن به تکامل و یا انحطاط و سقوط دارد. از دیدگاه قرآن، سرنوشت زنان و مردان به یک گونه است. در سلسله مراتب، پس از عبور از مراحل امامت و نبوت به مرتبة اجتهاد و مرجع تقلید می رسیم. امام در زمان ما، هم مرجع تقلید عام، هم بنیانگذار انقلاب و هم رهبر یک جریان فکری بودند که منجر به تشکیل حکومت و پیروزی انقلاب شده بود. در زمان حاضر، صحبت هایی که به صورت سلیس و روان از حضرت امام بیان شده است، برای ما بهترین حجت است. امام تقریباً در همه سخنرانیها و اظهاراتشان از حضور خانمها در عرصة سیاسی و اجتماعی قدردانی کرده اند و تأکید داشته اند که نقش زنان از چند بُعد بسیار مهمّ بوده است؛ اولاً حضور در اجتماعات و تظاهرات که یکی از ابزار مهم شکست حکومت پهلوی به شمار می آید؛ رژیم پهلوی زمانی شکست که مردم به صورت انبوه به خیابانها ریختند. البته آن مبارزات، مقدمة آگاهی مردم و وسیلة حضورشان در خیابانها بود. و حضور خانمها از نظر عاطفی و تبلیغات جهانی از اهمیت بیشتری برخوردار بود؛ زیرا یک حضور طبیعی ناشی از تفکر عامة مردم بود.
در حال حاضر حضور زنان در صحنه های سیاسی و اجتماعی جامعه چشمگیر است. حتی در نمازجمعه ها که محور حضور مردم تلقی می شود و دارای ابعاد سیاسی ـ عبادی است، خانمها سهم بزرگی دارند. در میدان جنگ که خانمها نمی توانند به استثنای موارد اضطراری، به عنوان سربازهای صف مقدم در میدان حضور داشته باشند، امام می فرمایند که نقش خانمها در جنگ خیلی مهم بود؛ و بنده هم به عنوان کسی که سالها فرماندة جنگ بودم و عوامل مؤثر در جنگ را در ذهن دارم، این مهم را تأیید می کنم. با توجه به نقش همسری و مادری زنان، مشاهده می شود که مادرهای با فضیلت، با شخصیت و دارای تفکرات صحیح، نقششان در تربیت فرزندان، چه پسر و چه دختر، بیشتر از آقایان است. دلیل آن هم بیشتر، نقش عاطفی مادر است که در رشد و نمو بچه ها مؤثر است و به همین دلیل است که امام می فرمایند؛ «از دامن زن است که مرد به معراج می رود». یعنی رشد و تکامل بسته به صلاحیت زنهاست.
امّا مهمترین مسأله ای که بعد از انقلاب اتفاق افتاد، حضور ملت در صحنة انتخابات است. قبل از پیروزی انقلاب نه تنها امام، بلکه هیچ کس دیگر اهمیتی برای رأی خانمها در انتخابات قائل نبود؛ زیرا اصل انتخابات را دروغ می دانستند. اما بعد از پیروزی انقلاب علما، مراجع تقلید و رهبر ما، همه می پذیرند که خانمها حق دارند مانند آقایان، در انتخابات رأی بدهند و این مسألة بسیار مهمی است، زیرا اگر نظر مساعد امام نبود و اگر فکر نمی کردند که زنها هم مثل مردها در سرنوشت کشور سهم داشته و حق رأی دارند، امروز حضور بی شائبة زنان را در عرصة انتخابات نمی دیدیم. بنابراین، با همه وجودمان پذیرفتیم که خانمها حق رأی و انتخاب شدن داشته باشند، جز آن مواردی که قابل بحث است و به خاطر شرایط زمان احتیاج به مقداری ملاحظه دارد. ولی اصل مسأله مهم است.
منبع: حریم امام