در پیش همایش حقوق مردم و حکومت دینی در اندیشه امام (س)، میزگردی با عنوان «مبانی حقوق اساسی و حقوق بشر از دیدگاه امام خمینی (س)» با حضور 5 تن از اساتید و پژوهشگران حوزه و دانشگاه برگزار شد.

به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، در ابتدای این میزگرد دکتر محمد حسن ضیایی فر، ضمن گرامیداشت یاد و خاطره جان باختگان فاجعه منا از جمله دکتر قربان نیا، این واقعه را رویدادی تامل برانگیز و عبرت آموز خواند و جلسه را چنین آغاز کرد: حقوق اساسی و حقوق شهروندی در کشور ما به معانی مختلفی به کار می رود و بعضی از مسئولان ما این کلمات را پشت تریبون های عمومی استفاده می کنند و اغلب دقیق نیست. همین وضعیت باعث برداشت های متفاوت شده است و هرکس از ظن و زاویه دید خود در مورد این مساله صحبت می کند برای همین مهم است که فهم خود را نسبت به این واژگان بالا برده تا با مخاطب و شنونده کلام به اختلاف نظر نرسیم و زبانی مشترک داشته باشیم.

در ادامه محمد جواد جاوید با بیان اینکه پژوهش او در مورد «بررسی حقوق شهروندی و حقوق اساسی از دیدگاه عام و پس از آن تطبیق این دیدگاه و جایگاه آن در اندیشه امام خمینی (س)» انجام شده، اظهار کرد: در تعریف حقوق ما با یک حقوق پایه مواجه هستیم که متعلق به هیچ گونه مسلک و مرامی نیست و بین همه مشترک است. مبنای این حقوق، در دین ما با عنوان فطرت و در سایر ادیان با عنوان طبیعت نام برده شده است. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز بر پایه این حقوق بنا شده است و در برگیرنده مجموعه ای از این حقوق بنیادین ناظر به فرد انسان است.

وی با بیان توضیحاتی از حقوق شهروندی، افزود: حقوق شهروندی مجموعه ای از حقوق است که به دلیل وضعیت جمعی و مدنی، متعلق آن قرار می گیریم و در تعریف دقیق تر می توان از آن با عنوان وفاداری به حکومت منتخب و مشروع مردم یاد کرد. به این اعتبار، حقوق بشر، مطلق و حقوق شهروندی، سیال است یعنی به میزانی که شما به منافع عمومی وفادار باشید برای جامعه و در رأس آن دولت و حکومت که نماینده این مناففع عمومی است، ارزشمند تلقی می شوید.

عضو هیأت علمی دانشگاه تهران با بیان این مساله که امام خمینی (س) در پی ایجاد جامعه ای مستقل و آزاد بودند که حقوق تمام انسان ها در آن رعایت شود، اظهار کرد: امام پیوسته در پی احقاق حقوق اقشار مختلف جامعه اعم از مسلمان و اقلیت های مذهبی و دیدگاه شان به انسان ها در زمینه حقوق بشر، دیدگاهی ورای مذهب و تعصب بود. این رویکرد امام رویکردی فقهی و اسلامی است و به این معنا که ایشان در درجه اول انسان و سپس حقوق انسان را به خوبی شناخته بود.حضرت امام (س) براین باور بودند که جمهوری اسلامی مسئولیت مضاعفی در زمینه رعایت و احقاق حقوق بشر دارد. یکی از منظر انسانی بودن آن و دیگری از منظر اسلامی بودن آن باید مراقب بود.

جاوید همچنین در مورد دیدگاه عرفانی و کلامی امام خمینی (س)، خاطرنشان کرد: ایشان مقید به مکتب صدرایی بوده اند و رویکردی انسانی دارند. از اصول این مکتب و از عقاید ایشان این است که چگونه می توان انسان ها را تغییر داد و سپس به حکومتی انسانی رساند؟ به تعبیر امام این فعل جز از انسان کامل قابل صدور نمی باشد. ایشان در سخن های خود به این مساله اشاره می کنند که حقوق بشر را کسی می تواند رعایت کند و از آن دم بزند که مانند امام علی (ع) دغدغه جامعه را داشته باشد و انسان و حقوقش را درک کند و بفهمد.

وی با اشاره به دیگاه امام خمینی (س) نسبت به انسان، افزود: امام (س) در مسیر شناخت حقوق بشر ابتدا انسان را تعریف می کنند و باور دارند که انسان یعنی انسان کامل و حقوق یعنی حق های مادی و معنوی و خوشا به حال جامعه ای که رهبرش انسان کامل و دولت آن، دولت منتخب انسان هایی باشد که مقام انسان را درک کنند.

استاد حقوق دانشگاه تهران در پایان بحث خود در پاسخ به سوالی با عنوان نقطه فارق دیدگاه امام خمینی (س) و دیگر اندیشمندان در زمینه حقوق بشر اظهار کرد: امام یک عارف است و زمانی که صحبت از حقوق بشر به میان می آید، ایشان به خوبی می داند که این حق در رابطه با نیازهای مادی و معنوی انسان است. عموم اختلاف علما بر سر این مساله است که آیا ما باید حقوق بشر مبتنی بر حقوق بین المللی را قبول کنیم یا مولفه های آن را تغییر داده تا به این برابری مفهوم عدالت بدهیم؟ تمام بحث هایی که امام (س) مطرح می کنند در این راستا است که حقوق بشری که به ما عرضه شده است، مساله ای است که خود جوامع عرضه کننده به آن عمل نمی کنند.

به گزارش جماران، دکتر منوچهری، یکی دیگر از اعضای حاضر در این میزگرد، در راستای موشکافی مبانی حقوق اساسی و حقوق بشر از نگاه امام خمینی (س) اظهار کرد: اندیشه سیاسی که امروزه در بحث ها و تحقیقات مطرح می شود، در واقع همان مسأله ای است که در پژوهش پیشینیان از آن به عنوان حکمت عملی و یا فلسفه سیاسی یاد شده، که دغدغه آن تأمین یک زندگی خوب برای آحاد جامعه است. اصولا حقوق و فلسفه حقوق مبتنی بر فلسفه سیاسی است. منظره ای که باید به آن پرداخته شود این است که زمانی که از حقوق مردم سخن به میان می آید، آراء امام (س) به عنوان یک اندیشمند سیاسی بررسی شود که در منظر ایشان حقوق مردم هنجاری و ریشه ای است که باید توسط حکومت تامین شود.

عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی با اشاره به دغدغه امام خمینی (س) مبنی بر احقاق حقوق مردم و جلوگیری از پایمال شدن آن، افزود: اساسا میراث اندیشه سیاسی دو نوع کلی دارد که فضیلت بنیاد و حق بنیاد است. می توان مدعی بود که اندیشه سیاسی امام (س) حق بنیاد است. یعنی اینکه زندگی خوب برای آدم ها با احقاق حقوق مردم بنا می شود و بنای حکومت دینی، بر حق مردم بنا شده است.

وی در ادامه با بیان ارتباط بین حقوق انسان ها و کمال آنها خاطر نشان کرد: در دیدگاه امام خمینی (س) انسان کامل نقطه آغاز نیست، بلکه غایت است و حق را که شاخص فضیلت است را باید در انسان کامل جستجو کرد. در تفکر سیاسی کلاسیک، حق به این معنا که استحقاقی و متعلق انسان ها باشد را نمی بینید. اما امام در اندیشه سیاسی حق بنیاد خود، وظیفه حکومت را احقاق حقوق مردم می داند. همین جا ما با احکام الهی مواجه هستیم که این احکام در راستای تحقق حقوق مردم و برای حفظ این حقوق است.

وی با تأکید بر اینکه بین احکام الهی و حقوق مردم تزاحم و تضادی وجود ندارد، ادامه داد: این دو گانه دیدن ها ممکن است تا جایی پیش برود که به مخدوش شدن یک دستگاه فکری بیانجامد. به نظر می رسد با توجه به فرمایشات امام بین این دو مقوله دوگانگی برقرار کردن و صرفا حقوقی یا فقهی دیدن قضیه کفایت نمی کند و باید با تعمق بیشتری به این مساله پرداخت. مساله حقوق در اندیشه امام خمینی (س) یک مساله بنیادین است و تامین و تحقق حقوق جزو وظایف یک حکومت دینی است.

به گزارش جماران، دکتر محمد جواد ارسطا نیز در سخنرانی خود با موضوع « مبانی حقوق اساسی و حقوق بشر از دیدگاه امام خمینی (س)»، به بیان نقطه فارق اندیشه امام و سایر مکاتب اشاره کرد و گفت: نقطه فارق اصلی بین نگاه امام نسبت به حقوق بشر با نگاهی که در دنیای معاصر نسبت به این مساله وجود دارد، چیست؟ اگر بخواهیم این مساله را تبیین کنیم، به این نکته پی می بریم که از نگاه اسلام و طبق تفسیر امام خمینی (س)، حقوق بشر وقتی در جامعه تحقق پیدا می کند و ضمانت اجرایی مطلوبی می یابد که رابطه بین مردم صرفا بر اساس حق و تکلیف تبیین نشود بلکه رابطه بین مردم رابطه ای به صورت درهم تنیده از حقوق و اخلاق و آن چیزی که اسلام از آن تعبیر به الفت می کند، باشد. به طور مثال در یکی از آیات شریفه قرآن شاهد این مساله هستیم که خداوند، عطوفتی را که در قلب پیامبر قرار داده را به عنوان رحمتی از جانب خود تلقی می کند و به خود نسبت می دهد؛ وبیان می فرماید، این پیامبری که مجموع تمام صفات کامله انسانی است، اگر در کنار این صفات تندخو و خشن بود، مردم از اطراف ایشان پراکنده می شدند.

وی با برشمردن الفت به مثابه نفطه اساسی شکل گیری جامعه مطلوب انسانی، خاطر نشان کرد: آنچه که از آن به عنوان نقطه اساسی در شکل گیری جامعه مطلوب از نگاه اسلام، یاد می شود الفتی است که باید بین قلوب مردم برقرار شود. در روایات دینی وارد شده است که در دوره ای مسلمانان شاهد بیقراری و گریه کردن بسیار از جانب پیامبر (ص) بوده اند و وقتی علت گریه را از ایشان سوال کردند، پیامبر (ص) فرمودند که ازباب رحمت و شفقتی که نسبت به اشقیای امت خود دارم، اینگونه برآشفته شده ام. در جای جای قرآن به غصه خوردن پیامبر برای گمراهی و ایمان نیاوردن گروهی از مردم اشاره شده است.

تمام این آیات و شواهد قرآنی و روایی ما را به این مساله رهنمون می شود که نقطه اصلی در دیدگاه اسلام برای تحقق جامعه اسلامی که حقوق بشر در آن رعایت بشود، درهم تنیدگی میان اخلاق و حقوق است و اینکه نباید رابطه مردم بر اساس حق و تکلیف باشد بلکه این الفت و محبت باید این رابطه ها را به یکدیگر پیوندی استوار و اساسی دهد تا آن گاه جامعه مطلوب از نگاه اسلام تحقق پیدا کند. البته این رابطه الفت بین مسلمانان از رابطه بین مسلمان و غیر مسلمان به مراتب قوی تر خواهد بود اما بهرحال در جامعه انسانی قوا باید بر اساس همین نکته باشد.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.