جلسه معرفی و نقد کتاب «آینده اسلام» نوشته جان اسپوزیتو و ترجمه مهدی امینی با حضور سید احمد موثقی (عضو هیأت علمی دانشگاه تهران)، علی مرشدی زاد (استاد علوم سیاسی دانشگاه شاهد) و سید صدرالدین موسوی (مدیر گروه اندیشه سیاسی در اسلام پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی) به همراه مترجم این کتاب در پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی برگزار شد.
به گزارش جماران، مهدی امینی در این نشست گفت: این کتاب از چهار فصل تشکیل شده که اسپوزیتو سعی می کند به سؤال هایی که در نظر گرفته جواب دهد. عنوان فصل ها به ترتیب «چهره های مختلف اسلام و مسلمانان»، «خداوند در سیاست»، «اصلاحگران مسلمان کجایند؟» و «آمریکا و جهان اسلام» نامگذاری شده اند. ایشان یک روحیه محققانه بی طرف برای جواب دادن به سؤالات دارد. مسلمانان چه کسانی هستند، اسلام چیست، اصول مقدس اسلام کدام هستند، آیا اسلام با ارزش های برآمده از مدرنیته سازگار است، آیا مسلمانان می توانند در مغرب زمین شهروندانی وفادار باشند، چرا تروریسم از اسلام بر می خیزد و سؤالات دیگری از این دست در این کتاب پاسخ داده می شود.
سید احمد موثقی نیز در این نشست اظهار داشت: نویسندگانی مثل جان اسپوزیتو متوجه اهمیت چالش تاریخی اسلام و غرب هستند و دیدگاه بی طرفانه دارند. برداشت من این است که چالش اسلام و غرب دو محور کلی دارد که یکی انحطاط داخلی مسلمانان است و ابعاد و پیچیدگی های مختلف دارد. ما به شدت نیاز داریم بگوییم اسلام چه سازگاری هایی با مفاهیم کلیدی مدرنیته دارد. لازم نیست اسلام و مدیرنیته یکی باشند ولی نگرش سلفی بنیادگرا قائل به تباین است.
وی افزود: در بعد خارجی هم چالش اسلام و غرب عواملی در کنار هم قرار گرفت که اوجش جنگ های صلیبی بود. اینها باز تولید هم شده است. اسپوزیتو می خواهد در مورد توهماتی که در دنیای غرب در مورد مسلمانان وجود دارد روشنگری کند. توده های مسیحی مسلمانان را کافر می دانستند. بعد از اینکه فتوحات انجام شد، گفتند نه تنها کافر هستند بلکه دشمن هم هستند. جهل توده ای غرب زمینه جنگ های صلیبی شد. شبکه های تلویزیونی آنها هم جنگ های صلیبی را پخش و آن کینه تاریخی را بازتولید می کنند.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران با اشاره به نقش کمپانی های رسانه ای غربی در پیوند با صاحبان منافع، گفت: این طور نیست که در بحث جهانی شدن همه چیز طبیعی و خود جوش باشد. یعنی واقعا جریانات ضد بشری در جهت منافع خاص خیلی فعال هستند که این فضای بین اسلام و غرب را غبارآلود کنند. بنابر این تلاش اسپوزیتو خیلی ارزشمند است. مثلا کسانی که در داعش و گروه های تروریستی همه دنیا می بیند، جریان اصلی مسلمانان نیستند. اینها اقلیتی هستند که اکثریت مسلمانان آنها را قبول ندارند و بلکه قربانیان اصلی آن هستند. اسپوزیتو اینها را می گوید.
وی با بیان اینکه در دو طرف دچار توهم هستیم، تصریح کرد: نباید روابط ما با غرب این طور باشد. در همایشی گفتم که من نگرانم که احیای فکر دینی به سمت بنیادگرایی بچرخد. بعد از من آقای خسروشاهی گفت، ما چیزی به عنوان بنیادگرایی در اسلام نداریم و وهابیون اصلا مسلمان نیستند. من گفتم آنها هم ما را مسلمان نمی دانند. لابی های عربستان خیلی وسیع تر از ما در افکار عمومی جهان جریان دارد و در ایران هراسی در پیوند با جریانات تندرو یهودی نقش خیلی مؤثری در گل آلود کردن این فضا دارند.
موثقی با بیان اینکه اسلام دین جنگ و خشونت نیست، تأکید کرد: از زمان ریگان آمریکایی ها برای خودشان یک رسالت مسیحی قائل هستند. وقتی به جرج بوش می رسد می گوید که ما رسالت مسیحی داریم به عراق حمله کنیم. دیدگاه اسپوزیتو می خواهد این تبلیغات غلط که زمینه ساز جنگ و خشونت است را بررسی می کند. اتفاقا جنگ و خشونت و افراطی گری بیشتر به ضرر این طرف می شود. من با توجه به تجربه جنگ مخالف قدرت دفاعی نیستم. ولی اگر می شد این را بر گردانیم می توانستیم هزینه کمتری بدهیم و صنعتی شویم. ما باید تلاش کنیم چهره بهتری از اسلام ارائه دهیم.
علی مرشدی زاد نیز در این نشست گفت: اسلام سیاسی عنوانی است که از دید متفکرین غربی رویدادی است که تقریبا از 100 سال پیش شکل گرفته است. در جهان اهل سنت با فروپاشی امپراتوری عثمانی و خلأیی که در این زمینه به وجود آمد راه حل هایی را برای جایگزین خلافت در نظر گرفتند. در میان اهل سنت، محمد رشید رضا در کتاب «الإمام و الخلافة العظمی» حکومت اسلامی را پییشنهاد می دهد که نهادهای آن نهادهای مدرن هستند. در جهان تشیع هم شبیه این اتفاقات رخ داد. سابقه این امر را به جنگ ایران و روس می برند.
استاد علوم سیاسی دانشگاه شاهد افزود: جهان اهل سنت با اندیشه های سید قطب اسلام سیاسی به رادیکالیسم کشیده شد. معمولا وقتی کسی به غرب می رود نگاهش تعدیل می شود ولی ایشان برعکس شد. قبل از آن جاهلیت را در غرب می دانست اما وقتی برگشت در کتاب نشانه های راه گفت که مسلمان در جامعه جاهلی زندگی می کند. بنابر این وظیفه مسلمان این است که خودش را از این جامعه جدا و جامعه را تکفیر کند. به دنبال این نوشته سید قطب، گروه گروه جوانان مسلمان مصری از شهرها جدا شدند و جامعه را تکفیر کردند.
وی ادامه داد: این جوانان که از جامعه جدا شدند، با هدایت غرب به جهاد فرستاده شدند؛ وقتی افغانستان توسط شوروی اشغال شد به آنجا رفتند. گروه گروه برای جهاد با کمونیست ها فرستاده شدند و کشورهای عربی تا حدوی خیالشان از آنها راحت شد. بلوک غرب هم یک نیروی مجانی پیدا کرد که در مقابل بلوک شرق بجنگد. اسپوزیتو تحت عنوان «جهانی شدن جهاد» از این واقعه یاد می کند. یعنی ما عرب هایی داریم که در افغانستان می جنگند و بعدها القاعده را به وجود آوردند و به عنوان تهدیدی برای جهان غرب محسوب شدند.
مرشدی زاد یادآور شد: این کتاب در دل مجموعه آثاری قرار می گیرد که هدفشان شناخت اسلام است. قبل از این رویدادها کسانی را داریم که به شناخت قرآن و مذاهب اسلامی توجه دارند و در مرحله بعد که اسلام سیاسی ظهور پیدا می کند شناخت اسلام سیاسی را در دستور کار خود قرار می دهند. هنگامی که اسلام سیاسی تبدیل به یک پدیده جهانی می شود و غرب را مورد تهدید قرار می دهد پرسش آنها این است که چطور خطر این اسلام سیاسی را از سر خودمان رفع کنیم. بنابر این پرسش اصلی این کتاب این است که آینده اسلام سیاسی در ارتباط با غرب چه می شود. این کتاب برای من و شما نوشته نشده؛ اگرچه خیلی برای شناخت ما مفید هست، مخاطب کتاب غربی است؛ برای همین هم ابتدای کتاب نماز و روزه و حج را برای یک مخاطب غرب معرفی کرده است.
وی با تأکید بر اینکه اسلام شناسان خبیث هستند که تصویر اسلام را در غرب مخدوش می کنند، اظهار داشت: اسپوزیتو این کار را نمی کند و دقت و ظرافتی هم در مورد جهان اسلام دارد که به ذهن خود من نرسیده بود. می گوید که جهان آینده اسلام سکولار نیست. مردم جهان اسلام با دین آشنا هستند. در آینده این جامعه به این سمت خواهد رفت که حکومت هایی معتقد و متعهد به حقوق و آزادی های اساسی در آنها شکل می گیرد؛ که در عین حال دینی هم هستند. لازمه این امر بازتفسیر دین است. دین باید به گونه ای تفسیر انسان دوستانه ارائه دهد که بتواند با این جامعه جدید سازگار شود.
استاد علوم سیاسی دانشگاه شاهد افزود: نقدی که به این نظر اسپوزیتو وارد است اینکه حوزه ها خیلی بیشتر نواندیشان تأثیرگذار هستند؛ چون با مردم عادی ارتباط دارند. اگر در آنجا تحول به وجود آید ما می توانیم امیدوار باشیم که در جامعه تغییر به وجود آید. اگر الأزهر تغییر کند جهان اهل سنت تغییر می کند. دیدگاه های جدید حوزه علمیه قم را که برای من می گویند من امیدوارم می شوم که در آینده برداشتی از اسلام پدید خواهد آمد که با زندگی امروزی سازگار هست و مروج صلح دوستی و دوری از خشونت خواهد بود.
سید صدرالدین موسوی نیز در این نشست ضمن تأیید بی طرفی اسپوزیتو گفت: هنگامی که به بنیانگرایی اشاره می کند، هم بنیادگرایی اسلامی و هم یهودی و مسیحی را بررسی می کند و موقعی که به سراغ واژه ها می رود سعی می کند که واژه ها را خیلی دقیق بررسی کند. اسپوزیتو خیلی دقیق جهل غربی ها نسبت به دنیای شرق را با آمارهایی که خود غربی ها ارائه داده اند بررسی می کند.
مدیر گروه اندیشه سیاسی در اسلام پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی افزود: من حس می کنم اسپوزیتو در این کتاب هم راهکاری برای آینده مهاجرینی که به کشورهای غربی و آمریکا سفر کرده اند ارائه می دهد و خیلی صریح این را مطرح می کند که با مهاجرت مسلمانان به آنجا ما باید دنبال چه راهکاری باشیم. به نظر من جهل زدایی است. یعنی باید دو طرف نسبت به هم آگاه شوند. راهکاری که ارائه می دهد گفت و گوی ادیان است.
وی تأکید کرد: اسپوزیتو فقط به سراغ عده معدودی از نظریه پردازان می رود. توصیه من این است که باید به سراغ تأثیرگذاران رفت. در غیر این صورت حتی اگر گفت و گوی ادیان هم به عنوان محملی برای آگاهی دو طرف باشد شکل بگیرد پشت درهای بسته خواهد ماند و تأثیر چندانی نخواهد داشت. من خاطرم هست که جمهوری اسلامی یکی از بنیانگذاران گفت و گوی ادیان است. اما اسپوزیتو روی بنیاد بن طلال تأکید دارد و از کویت، امارات و حتی عربستان به عنوان پرچمداران گفت و گوی بین ادیان صحبت می کند. در صورتی که در جمهوری اسلامی حداقل 10 دور گفت و گو با هر کدام از ادیان مختلف داشته ایم. ظاهرا اسپوزیتو از این بی خبر است و تنها جایی که تمجید می کند بحث گفت و گوی تمدن های آقای خاتمی است.