ارتباط دولت با بدنه اجتماع تنها در این خلاصه نمی شود که سخنگوی دولت خبرها را اعلام کرده و حرف بزند، بلکه دولت باید با صاحبنظران، اندیشمندان، متفکران، احزاب و نیروهای مدنی ارتباطی سازنده و ارگانیک برقرار کرده و از توان جامعه استفاده کند.
پایگاه خبری جماران: سخنگوی دولت در ایران با استقرار دولتها از طرف رئیسجمهوری انتخاب میشود. این مسئولیت به عنوان اصلیترین مرجع اطلاع رسانی عملکرد دولتها، وظیفه پاسخگویی به افکار عمومی را برعهده دارد. یک سخنگوی دولت وظیفه انتقال بیشترین میزان اخبار و اطلاعات به جامعه را دارد تا ضمن اینکه اذهان عمومی را از توجه به اخبار دروغ و شایعات دور کند، فشارهای موجود را از دولت که در معرض سوالهای مختلف است، بردارد.
این روزها اما نزدیک به دو ماه از استعفای نوبخت از سخنگویی دولت میگذرد و هنوز هیچ فردی از سوی رئیسجمهور برای این جایگاه تعیین نشده است.
در همین رابطه، یک فعال سیاسی اصلاحطلب معتقد است: امروز که بعد از استعفای آقای نوبخت اقدامی در راستای انتخاب سخنگوی تازه صورت نگرفته، مشکل عدم ارتباط دوسویه دولت با بدنه اجتماع بیشتر نمایان شده است. در این شرایط که از همه سو چه از خارج و چه از سوی بعضی افراطیون داخلی، هجمههایی به کشور و ملت و به ویژه دولت وجود دارد، هیچ چیز واجبتر از این نیست که دولت بتواند به نحوی سازنده با بدنه جامعه ارتباط برقرار کند.
دولت علیرغم تذکرات لازم، توجهی به نقاط ضعفش نمیکند
مرتضی مبلغ در گفت و گو با خبرنگار جماران، درباره چرایی و علل معرفی نشدن سخنگو از جانب دولت گفت: از همان ابتدای دولت یازدهم، یکی از اشکالاتی که نسبت به دولت مطرح میشد، بحث رسانه و ارتباط رسانهای با جامعه به صورت دوسویه و موثر بود. البته در کنار این اشکالات، دولت یازدهم مشکلات زیادی داشت و وارث خرابیهای گستردهای بود که به شدت گرفتار حل و فصل آنها بود.
وی افزود: در چهارسال اول دولت آقای روحانی، ضمن اینکه اقدامات بسیار مثبت و زیادی انجام شد، اما خلاءها و ضعفهای جدی نیز وجود داشت که دولت علیرغم تذکرات لازم، توجهی به آنها نکرد. از این رو، شاید بتوان گفت که چون گرفتاری ها و مشکلات بسیار زیاد بوده، رسیدگی و حل و فصل مسائل از اولویت بالاتری برخوردار بوده است. اما متاسفانه این مسائل در دولت دوازدهم هم تداوم پیدا کرده و هیچ راهی برای توجیه باقی نگذاشته است.
هیچ امری واجبتر از این نیست که دولت بتواند به نحوی سازنده با بدنه جامعه ارتباط برقرار کند
این فعال سیاسی اصلاحطلب در ادامه گفت: امروز که بعد از استعفای آقای نوبخت اقدامی در راستای انتخاب سخنگوی تازه صورت نگرفته، مشکل عدم ارتباط دوسویه دولت با بدنه اجتماع بیشتر نمایان شده است. در این شرایط که از همه سو، چه از خارج و چه از سوی بعضی افراطیون داخلی، هجمههایی به کشور و ملت و به ویژه دولت وجود دارد، هیچ امری واجبتر از این نیست که دولت بتواند به نحوی سازنده با بدنه جامعه ارتباط برقرار کند.
وزیر کشور باید در بخش مدیریت سیاسی که میتواند ارتباط بسیار گسترده و عمیقی را با بدنه اجتماعی برقرار کند و بسیاری از مشکلات را از طریق مدیریت سیاسی حل و فصل کند، فعال شود، نه زمینهای که جزو حوزه تخصصیاش نیست.
وی بیان کرد: ارتباط دولت با بدنه اجتماع تنها در این خلاصه نمی شود که سخنگوی دولت خبرها را اعلام کرده و حرف بزند، بلکه دولت باید با صاحبنظران، اندیشمندان، متفکران، احزاب و نیروهای مدنی ارتباطی سازنده و ارگانیک برقرار کرده و از توان جامعه استفاده کند. دولت باید بتواند مسائل خود را برای جامعه تبیین و خطرات و مشکلات را برای مردم تشریح کند. متاسفانه، امروز اقدام چندانی در این زمینه صورت نمیگیرد و معلوم نیست که چرا دولت این امر را رها کرده؛ در حالی که امروز هیچ چیز واجبتر از این نیست که چنین کاری انجام شود.
اینکه رئیسجمهور مسئول اداره حوزه سیاسی را سخنگوی اقتصادی کرده، بسیار عجیب است
مبلغ گفت: این امیدواری وجود دارد که دولت بهزودی فردی را به عنوان سخنگو انتخاب کند تا بتواند سازمان و سامانی کارآمد و موثر برای حل این معضل و خلاء بزرگ ایجاد کند. اما اینکه دولت برای بخش اقتصادی سخنگویی را انتخاب کرده، قابل فهم است. به این دلیل که امروز مسائل اقتصادی فوق العاده مهم و از مشکلات اصلی جامعه هستند. بنابراین، تعیین سخنگو در این بخش قابل فهم و درک است، منتها اینکه آقای رئیسجمهور وزیر کشور را که مسئول اداره حوزه سیاسی دولت است، سخنگوی تبلیغات اقتصادی معرفی کرده بسیار عجیب است.
وی در ادامه گفت: می تواند پیام چنین اقدامی از سوی رئیسجمهور این باشد که ظاهراً آقای روحانی در دستگاههای اقتصادی، فردی را که بتواند این مسئولیت را بر عهده گیرد، در اختیار ندارد و این می تواند یک نوع پالس منفی محسوب شود. زیرا فردی که می خواهد در اقتصاد صحبت کند باید تخصصش این بوده و مسئولیتش مرتبط با آن حوزه باشد و بتواند اطلاعات ریز آن را ارائه دهد. بنابراین رئیسجمهور بهتر است دلیل چنین اقدامی را توضیح دهد.
دولت هنوز اهمیت ویژه ارتباط با افکار عمومی را در این مقطع خاص درک نکرده است
در همین رابطه دکتر امیر محبیان نیز در گفت و گو با خبرنگار جماران، با اشاره به عدم انتخاب سخنگوی دولت از سوی رئیسجمهور پس از گذشت نزدیک به دوماه گفت: یک زمانی فروغ فرخزاد میگفت، «چراغهای رابطه تاریک اند». این سخن اکنون به نظر می رسد در مورد رابطه دولت با افکار عمومی صادق است؛ دولت هنوز اهمیت ویژه ارتباط با افکار عمومی را در این مقطع خاص درک نکرده است. زیرا بسیاری از مشکلاتی که برای دولت ایجاد شده به این بازمیگردد که دولت نمی تواند خواستههای خودش را به مردم انتقال داده و خواستههای مردم را آنگونه که باید و شاید دریابد.
وی افزود: این مسأله نشان میدهد که کانالهای ارتباطی، اگر نگوییم مسدودند اما بی تردید به خوبی عمل نمیکنند. پیش از این نیز بارها در دوره اول ریاستجمهوری آقای روحانی مطرح کردیم که هرچند دولت چهرههای مطلعی را در حوزه رسانه خود بهکار گرفته، اما فاقد استراتژی رسانه ای است. به عبارتی، ما در شرایط جدید بیشتر از نگاه به روابط عمومی و ارتباطات، باید مدیریت ادراک و برداشت داشته باشیم.
این فعال سیاسی اصولگرا در ادامه گفت: دولت باید بتواند منطق رفتار خودش را به مردم انتقال دهد، نه اینکه صرفاً یکسری دادهها و اطلاعات را منتقل کند. ذهن مردم به دلیل وقایع و تحولاتی که وضعیت آینده را تاریک ترسیم می کنند، دچار بدبینی شده است. این مسائل باعث شده که مردم با شک و تردید با اخبار و اطلاعات برخورد کنند. اگر دولت نتواند ذهن افکار عمومی را در این زمینه آماده و اقناع کند، طبیعتاً اطلاعات و دادههایی که به جامعه انتقال پیدا میکنند، اثری منفی خواهند داشت.
وی بیان کرد: دقیقاً کابینه دولت در موضوعاتی که اشکالات جدی دارد، یعنی در حوزه شغل و کار و اقتصاد، وزیر ندارد یا اینکه سیستم ارتباطی دولت یعنی سخنگوی دولت که باید بتواند به صورت رسمی ارتباطاتش را با افکار عمومی بیان کند، تعطیل است. متاسفانه زمانی هم که می خواهند سخنگویی انتخاب کنند، بیشتر از آنکه نگاهی حرفهای داشته باشند به دنبال این هستند که فلان کسی که در کاری نیست یا از کاری کنار رفته، مسئولیت را برعهده گیرد.
محبیان در ادامه گفت: این نشان می دهد که هیچ نگاه حرفهای در این زمینه وجود ندارد و نتیجهاش این می شود که ارتباطات مردم با دولت روز به روز فاقد محتوای لازم و اعتماد شده و اثرگذاری دولت بر افکار عمومی روزبه روز بدتر می شود. دولت اگر می خواهد با افکار عمومی ارتباط برقرار کند، اولاً باید چهرهای جدید که بتواند واژگان و منطق مناسب و محترمانهای را در ارتباط با مردم بهکار بندد ، به عنوان سخنگوی خود انتخاب کند، فردی که حرفهای باشد و بتواند افکار عمومی و رسانهها را قانع کند.
وی افزود: سخنگوی دولت نباید تنها به دنبال این باشد که تعدادی از دادهها را برحسب وظیفه انتقال دهد. زیرا افکار عمومی نیازی به دادههایی ندارد که عمدتاً با واقعیت های زندگی آنها در تعارض است. مردم میخواهند به گونهای از ثبات در رفتار و روشنی در آینده دست یابند. لذا با توجه به اینکه اعتماد عمومی صدمه خورده، باید آن را به آرامی و به تدریج بازسازی کرد. این کار بسیار سختی است و هرکسی که از جایی کنار رفت نمی تواند چنین مسئولیتی را برعهده گیرد.
این استاد دانشگاه در پایان گفت: متاسفانه هر حرکت دولت این نگرانی را به وجود می آورد که هیچ آگاهی لازم درباره مسأله ندارد. وزیر کشور تنها در حوزه مسائل کشور می تواند نظر دهد آنهم نه به عنوان سخنگو، چرا که وزارت کشور خودش باید سخنگویی داشته باشد که نکات را مطرح کند، نه اینکه شدیداً گرفتار باشد و نتواند حوزه مربوط به خودش را پوشش خبری و حرفهای دهد. از این رو، معرفی وزیری که در حوزه خودش گرفتار مشکلات تعامل با افکار عمومی هست؛ به عنوان سخنگوی اقتصادی، نمی تواند قابل توصیف و درک باشد.
وزیر کشور باید در بخش مدیریت سیاسی فعال شود
این فعال سیاسی اصلاحطلب افزود: این واقعاً جای سوال دارد که دلیل انتخاب مقام ارشد کشور در حوزه سیاسی به عنوان سخنگوی اقتصادی چه بوده؟ بی تردید مشکل ما در عدم ارتباطی دوسویه با جامعه تنها در بخش اقتصاد خلاصه نمی شود، هرچند که مشکلات اقتصادی نیز از اهمیت بالایی برخوردار هستند. باید توجه داشت که مشکلات در همه زمینهها به ویژه در زمینه سیاسی وجود دارند.
وی ادامه داد: اگر آقای وزیر کشور آنقدر توان دارد که بتواند در حوزه غیرتخصصی خود، نقش سخنگو را ایفا کند، چرا در حوزه فوقالعاده حساس و خطیر خودش این وظیفه را به عهده نمیگیرد؟ یعنی وزیر کشور باید در بخش مدیریت سیاسی که میتواند ارتباط بسیار گسترده و عمیقی را با بدنه اجتماعی برقرار کند و بسیاری از مشکلات را از طریق مدیریت سیاسی حل و فصل کند، فعال شود، نه زمینهای که جزو حوزه تخصصیاش نیست و معلوم نیست چقدر وقت وزیر را گرفته و منجر به تشدید خلاءها در مدیریت سیاسی شود.
یکی از مهمترین عرصه های کشور که شاید بیشترین آسیب را به دولت رساند، حوزه اطلاع رسانی و سخنگویی بود
عبدالله ناصری نیز در گفت و گو با خبرنگار جماران در خصوص سخنگو نداشتن دولت در شرایط فعلی کشور اظهار داشت: دولت در این پنج سال کامیابی هایی هم داشته که برای افکار عمومی بیان و پررنگ نشده است. بنابر این یکی از مهمترین عرصه های کشور که شاید بیشترین آسیب را به دولت رساند حوزه اطلاع رسانی و سخنگویی بود. اما حوزه سخنگویی و برقراری ارتباط با افکارعمومی برای دولت خیلی اهمیت ندارد. چون اگر اقناع افکار عمومی برای دولت اهمیت داشت این پنج سال بدون برقراری ارتباط شایسته با افکار عمومی سپری نمی شد.
این فعال سیاسی اصلاحطلب ادامه داد: الآن هم به نظر می رسد سخنگو را در حوزه های مختلف از وزیران کابینه قرار دهند. اما من نفهمیدم چرا وزیر کشوری که قاعدتا باید نماد سیاسی دولت باشد و هیچ اطلاعاتی از حوزه اقتصاد ندارد سخنگوی اقتصادی شد. وزیران دیگری مثل آقای شریعتمداری هم بودند که می توانند این مسئولیت را بهتر انجام دهند.
رئیسجمهور باید یک سخنگوی حرفهای انتخاب کند
وی تأکید کرد: یکی از دلایل اهمیت سخنگو این است که آقای روحانی به عنوان نفر دوم سیاسی کشور و رأس قوه اجرایی خیلی چیزها را نمی تواند بگوید؛ البته بعضی چیزها را هم می توانست بگوید و نگفت. سخنگو این وظیفه را خیلی خوب می تواند انجام دهد و حتما اگر در این شرایط یک سخنگوی حرفه ای و کار بلد در اختیار دولت بود ارزیابی افکار عمومی از دولت و عملکرد دولت در چند ماه اخیر خیلی منطقی تر جلوه گر می شد.
ناصری در پایان گفت: بالاخره چه آقای روحانی بخواهد و چه نخواهد، غیر از نخبگان و کنشگران سیاسی، فضای عمومی جامعه این است که عامل اصلی این وضعیت دولت است و دولت هم کار را رها کرده است. این امر امتیاز منفی برای دولت و آقای روحانی است. خروج از این فضا خیلی مشکل است. به نظر میرسد اگر در سطح دولت جابهجایی معناداری انجام دهند میتوان فضای عمومی جامعه را مدیریت کرد. در همین قالب است که رئیسجمهور باید یک سخنگوی حرفهای انتخاب کند.
روحانی یک سخنگو از بیرون دولت بیاورد
غلامعلی رجایی نیز در گفت و گو با خبرنگار جماران، در این باره گفت: سناریویی بسیار پیچیده، گسترده، دقیق و فنی در عملیات روانی از سوی دشمنان طراحی شده که چند هدف را دنبال می کند، هدف اول این است که ناکارآمدی دولت را اثبات کند و از دل این ناکارآمدی، عدم مشروعیت را نتیجه بگیرد که متاسفانه دولت با برخی از بی تدبیریهای خودش به این مسأله دامن می زند. برای نمونه، نزدیک به دوماه از استعفای آقای نوبخت به عنوان سخنگوی دولت می گذرد که از ابتدا نیز گزینه ای مناسبی برای این جایگاه نبود، به دلیل اینکه مسائل عمومی دولت را بازگو نمی کرد.
وی افزود: باید پرسید که دلیل این تعلل در معرفی سخنگوی جدید چیست؟ بهتر است آقای روحانی یک سخنگو مانند آقای کیروش که سرمربی تیم ملی فوتبال است، از بیرون دولت بیاورد. دولت باید بعد از استعفای آقای نوبخت جایگزین معرفی می کرد؛ چرا که سناریوی عملیات روانی دشمن بر خاستگاه برخی ضعفهای موجود در کشور و بدنه اقتصاد کشور سوار می شود. به نظر می رسد که دولت برخی مسائل را رها کرده است؛ چرا که باید به خنثی سازی عملیات روانی می پرداخت. وقتی دولت حتی یک سخنگو برای خود انتخاب نمی کند، چگونه می توان انتظار داشت که در راستای خنثی سازی سناریوی دشمن گام بردارد؟
رجایی گفت: در خصوص استیضاح وزرای دولت، جامعه نمی پذیرد که مجلس آنها را استیضاح کند، بلکه می پرسد چرا خود دولت این کار را نمی کند؟ چرا وزرایی که می دانند برکنار می شوند، قبل از برکناری استعفا نمی دهند تا جامعه احساس کند که دولت تلاش دارد تا خود را ترمیم کند. روزی به آقای جهانگیری گفتم؛ نه به آن تعویض های سریالی وزرا در زمان احمدی نژاد که مجلس هشدار داد اگر صفارهرندی برکنار شود کابینه از نصاب می افتد و نه به شما که حتی استانداران خود را عوض نمی کنید! این نشان از افراط و تفریط در کشور دارد.
وی در پایان: امروز دولت به حدی در ترمیم تیم اقتصادی خود بی تدبیری می کند که برخی معتقدند آقای روحانی با بعضی وزرا که کنار نمی روند، رودربایسی دارد که البته درست نیست. می خواهم بگویم که تعلل در رئیسجمهور به جایی رسیده که این شائبه ها را ایجاد می کند.