اشاره
هر گونه جنگ، درد و رنج است و نقمت، مگر دفاع! امام خمینی نیز اینگونه میاندیشید. شوربختانه فضای مجازی پر از یادداشتها و نقدهاییست که امام را جنگطلب دانسته و از زبان ایشان نوشتهاند: «جنگ نعمت است!» دیدگاه امام چیست و ریشه این نسبت نادرست کجاست؟ پاسخ را در این یادداشت بخوانید.
امام جنگ را نقمت، در عین حال یک فرصت میدانست، نه یک نعمت ذاتی!
بررسی آثار امام خمینی
اگر تکتک نوشتهها و سخنرانیهای امام خمینی را دقیق بررسی کنیم، نشانی از جملة «جنگ نعمت است.» نمیبینیم. 22 جلد صحیفة امام را موشکافی کردم، نشانی از این جمله و شبیه آن ندیدم؛ اما اشارات برخلاف آن بسیار است. تنها اثری که با خواندنش ممکن است چنین برداشتی، هرچند سرسری به ذهن آید، پیام رادیو- تلویزیونى اول فروردین 1364 به ملت ایران و مسلمانان جهان در تقدیر از استقامت ملت است (صحیفة امام، 19/194) که اشاره خواهم کرد.
تقبیح جنگ
حضرت امام برای جنگ به خودی خود، هیچ ارزشی قایل نبود و آن را هدف نمیدانست. (صحیفه امام، ج 12ص 392) بارها از آن به کراهت و بدی یاد کرده و میفرمود: «جنگ لعنتى و تحمیلىِ صدام تکریتى به امر و کمک امریکا و سایر قدرتها» (صحیفه امام، ج21، ص: 431) که بر منطقه و ملت ایران تحمیل شد.
هیچ امر و کار تحمیلی بر انسان ستودنی و نعمت نیست، برای همین در دوران جنگ، امام خمینی بیش از 200 بار جنگ را با صفت تحمیلی بکار برده است. به طور کل با جنگ در جهان اسلام مخالف بود و آن را موجب تضعیف اسلام میدانست. (صحیفه امام، 1/376) جنگ را حربة استکبار و دشمنان اسلام و مسلمین میدانست که با نقشه و هدف خاصی بر مسلمانان تحمیل میکنند. (صحیفه امام، 4/239؛ 13/255)
امام جنگ را سرزنش میکند و در نامه به ملت و ارتش عراق مینویسد: من بسیار متأسفم که براى شهوت و شهرتطلبى یک یا چند نفر از خدا بیخبر، جوانان برومند عراق را با اغفال و اکراه و جبر به میدان نبرد با برادران مسْلم خود فرستادهاند و تاکنون چند هزار نفر از جوانانى که باید در خدمت اسلام، با کفار به جنگ برخیزند، در خدمت دشمنان اسلام به هلاکت کشانده و فداى اغراض شیطانى خود کردهاند. (صحیفه امام، 13/267)
در جای دیگر به آفات و بلایای جنگ اشاره میکند که جنگها باعث قحطی و کمبود میشود. جنگها شهادت دارد، جنگها خوف دارد براى بسیارى، جنگها گرسنگى دارد، جنگها گرانى دارد، جنگها خرابى دارد و... (صحیفه امام، 13/ 463) برای همین بود که جنگ را خار سر راه پیشرفت و سازندگی کشور معرفی کرده (صحیفه امام، 16/ 278؛ 21/ 115) و امیدوار بود که هرچه زودتر برطرف و حل شود.
ستایش دفاع، نه جنگ!
امام خمینی جنگ عراق علیه ایران را نقشة استکبار و دشمنان میدانست که برای زمینگیر کردن انقلاب اسلامی ایران به راه انداختهاند. به همین دلیل ملت ایران هم به دفاع از کشور و انقلاب و خاک و وطن خویش برخاستهاند. پس جنگیدن از این دید را میستاید، چون انسانها از شرف و کیان خود دفاع میکنند. ایشان با اشاره به تجاوز رژیم صدام به ایران میفرماید: «جنگ، جنگ است و عزت و شرف میهن و دین ما در گرو همین مبارزات است، و میهن از جان عزیزتر ما، امروز منتظر است تا یکایک فرزندان خود را براى نبرد با باطل مهیا سازد. ما براى میهن عزیزمان تا شهادت یکایک سلحشوران ایرانى مبارزه مىکنیم و پیروزى ما حتمى است.» (صحیفه امام، 13/ 243) با نگاه به این فراز از پیام امام درمییابیم، آنچه امام ستایش میکرده، نه جنگ بلکه دفاع است. همچنین ستایش انسانهایی که در یک جنگ تحمیلی، با شجاعتی کمنظیر از وطن عزیزتر از جان، ناموس، دین و شرف خود دفاع میکردند.
در جای دیگر تأکید میکند: در جنگ البته جوانهایى از دست دادیم. این اسلام از این جوانها خیلى از دست داده است، لکن براى اسلام است. وقتى براى اسلام است، ما چه باکى داریم. (صحیفه امام، 13/ 329) پس چون جنگ برای دفاع از شرف و عزت و اسلام بوده، ستودنیست و این به معنای نعمت دانستن جنگ نیست.
نعمتِ جنگ!
اشاره شد که هم اکنون فضای مجازی و گاه حقیقی پر است از این که امام خمینی جنگ را خیر و نعمت دانسته و گفتهاند «جنگ نعمت است» در حالی که اصلاً چنین جملهای در آثار امام یافت نمیشود. تنها مطالبی که در این باره میتوان یافت، تشویق به دفاع و برخی هم نعمت و خیر عارضی و جانبی جنگ است، نه این که خود جنگ نعمت باشد. به چند نمونه از نظرات حضرت امام دقت کنید:
الف ـ گاهی بلا برای انسان نعمت است.
امام خمینی در پیام رادیو- تلویزیونى اول فروردین 1364 به ملت ایران و مسلمانان جهان از پایداری آنان تقدیر کرده است. (صحیفة امام، 19/194) در این پیام، امام خمینی به جنگهای صدر اسلام اشاره کرده و میگوید آنها چون برای دفاع اسلام و مسلمین بوده، پس به ذائقهشان هم شیرین بوده؛ در ادامه نیز آورده است: «ما باید کوشش کنیم که ذائقهمان را یک همچو ذائقهاى قرار بدهیم که براى ما هر چیز شیرین باشد. رضاى به قضاى خدا، معنایش همین است... که از او بلا برسد یا این که از او نعمت برسد، همه را نعمت مىداند... الآن ما مىبینیم که این جوانهاى ما که دارند مىروند در جبههها، براى شهادت مىروند، اینها همینند. اینها براى اینکه در ذائقهشان خوش آمده است این معنا؛ این را از خدا مىدانند؛ چون از خدا مىدانند از این جهت سخت برایشان نیست... گاهى وقتها «بلا» براى انسان نعمت است، گاهى وقتها نعمت «بلا» ست.» (صحیفه امام، ج19، ص: 196 و 197)
آیا از این متن میتوان «نعمت بودن جنگ» را برداشت کرد!
ب ـ گاهی جنگ برکاتی هم دارد.
یک هفته بعداز آغاز جنگ (8 مهر 1359)، برای قوّت قلب و امیدبخشی به مردم و... طی سخنانى در جمع گروهى از مردم مرزنشین کشور، فداکارى و پایدارى مردم در جنگ را ستوده و جنگ از نوع دفاع را فقط درد و رنج ندانسته و با نگاهی همه جانبه آن را مصیبتی همراه با خیر معرفی کرده و میفرماید:
«بعضى قضایاست که انسان گمان مىکند که این شرّ است، لکن به حسب واقع، خیر است. در این قضایاى اخیر، که دولت جابر عراق تحمیل کرد بر ایران، باید بگویم: «الخَیْرُ فى ما وَقَعَ» براى اینکه چند مطلب را ثابت کرد: یکى اینکه ضد انقلاب در ایران شایعه مىکردند که ارتش ایران ارتشى است که از بین رفته و دیگر نمىتواند در مقابل دشمنها مقاومت کند و شایعه افکنى مىکردند، بلکه ابتداءً مىگفتند که اصلًا ارتش لازم نیست، ارتش باید به هم بخورد و بعد از سر، یک مسائلى شروع بشود. در این جنگ تحمیلى، ثابت شد که ارتش نیرومند است و ارتش با سایر قواى مسلّحه با هم هستند؛ تفاهم دارند؛ با هم مىجنگند و همه کسانى که در ارتش هستند، در رأس ارتش هستند، وفا دارند. این خود یک خیرى بود که جلوى شایعات را گرفت.
یک جهت دیگر اینکه این اشخاصى که ادعا مىکنند و ادعا مىکردند که ما طرفدار مظلومین هستیم، طرفدار خلق هستیم، فدایى خلق هستیم، مجاهده براى مردم مىکنیم، ثابت شد به اینکه همه این حرفها، صحبتهاى خلاف واقع بوده است و الآن که کشور ایران با حزب بعث منحط در جنگ هستند، الآن از آنها هیچ خبرى نیست و... این هم یکى از خیراتى بود که براى ما در این جنگ، در این جنگ تحمیلى حاصل شد.
یکى دیگر اینکه منتشر مىکردند و دائماً مىگفتند که انقلاب در اول یک چیزى داشت: مردم با هم بودند و حالا دیگر نیستند با هم، با هم مختلف هستند... باز در این جنگ ثابت شد که سرتاسر کشور با هم هستند و مردم به همان روح انقلابى باقى هستند و... اینها از امورى بود که خیر بود براى ما.» (صحیفه امام، ج13، ص: 246)
در ادامه میفرماید: «ولو تحمیلى است این جنگ، لکن جنگ وقتى که واقع مىشود، انسان را از آن خستگى و از آن چیزهایى که سست مىکند انسان را، از آن سستیها و خستگیها بیرون مىآید و فعالیت مىکند و جوهرة انسان، که باید همیشه متحرک و فعال باشد، بروز مىکند... یکى از امور که باز خیر بود براى ما اینکه دولت عراق فهمید که با کى طرف است.» (صحیفه امام، ج13، ص: 247)
ج ـ جنگ برخی ثمرات هم دارد.
امام خمینی 11 آذر 1360، طی سخنانى در جمع دانشجویان دانشکدة افسرى و پرسنل هوانیروز (صحیفه امام، ج15، ص: 400) به تشریح ثمرات و برکات جنگ پرداخته و میگویند: «بسیارى از امور است که انسان از آن خوشش نمىآید، لکن وقتى که تحقق پیدا کرد مىبیند، خیرش در آن بوده است؛ عَسى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ. ما و ملت اسلامى ما جنگجو و هجومگر نبودهایم و نیستیم و از این جنگ تحمیلى هم خوشمان نمىآمد و کراهت داشتیم که دو طایفه از مستضعفان به تحریک مستکبران و تحریک امریکا و اغفال حزب بعث، به روى یکدیگر حربه بگشایند و آتش... ما از جنگ گریزان هستیم، لکن دفاع، که حق هر انسانى است و واجب است بر هر انسانى دفاع از خود و دفاع از کشور خود و دفاع از دین خود، ما به عنوان دفاع در مقابل این قدرتها ایستادهایم.
این جنگ... ثمرات بزرگى براى ما داشته است... یکى از ثمرات بزرگ این، تحرک بىسابقهاى است که در جوانهاى ما در جبههها و پشت جبههها این تحرک بزرگ حاصل شده است... و رخوت و سستى از بین رفته است و... در مقابل همه ناگوارىها ایستادهاند و جنگ را براى خودشان گوارا مىدانند؛ براى اینکه جنگ ما دفاع است، هجوم نیست و جنگ دفاعى از تکلیفهاى شرعى و وجدانى و انسانىِ همه است... یک عبرتى هم مىشود از براى دیگر حکام جورى که شاید یک وقت در مغز خودشان این تخیل پیش آمده است که ایران به هم ریخته است و خوب است که ما هم یک هجومى بکنیم.» (صحیفه امام، ج15، ص: 401)
برداشت نادرست از کجا؟
بعداز پیام رادیو- تلویزیونى اول فروردین 1364 حضرت امام، امام جمعة موقت تهران، مرحوم آیتالله هاشمی رفسجانی، همانند گذشته پیام حضرت امام را برای مردم تبیین و تشریح کرده و با برداشتی کلی و امید دهنده گفتند:
«آن قاطعیتی که امام به خرج دادند و جنگ را به عنوان یک «نعمت» برای مردم، تلقی کردند و مردم را برای یک بسیج آماده کردند، آنها (برنامهریزان جنگ) مطمئن شدند که آن راه نظامی، به این شکل، قابل حل نیست و...» (امام خمینی به روایت آیتالله هاشمی رفسنجانی، ص 322)
با این که در ادامة توضیح خود گفتند: «جنگ نعمت است»، حتماً معنایش این نیست که ما دلمان میخواست جنگ بشود. برای یک جامعه پیرو پیغمبر(ص)، بهترین حالت این است که هر چه پیش بیاید، از آن میتواند به عنوان نعمت استفاده کند. ما دلمان می خواست صلح باشد و... (هاشمیرفسنجانی، اکبر؛ خطبههای نماز جمعه؛ ج 4، ص 62 و 77) ولی برخی روزنامهها تیتر زدند که امام خمینی فرمودند: «جنگ نعمت است.» و از اینجا ریشة این برداشت غلط گذاشته شد که امام خمینی جنگ را نعمت دانسته است و هنوز ادامه دارد.
نتیجه
با توجه به مطالب بالا، به دست میآید:
1. امام خمینی هیچوقت به تصریح نگفتند «جنگ نعمت است؛ اصلاً چنین جملهای در آثار ایشان وجود ندارد.
2. شاید کسی بنابر ذوق و سلیقة خودش از مضمون و مفهوم پیام اول فروردین سال 64 امام خمینی برداشت کند که جنگ تنها خرابی و ویرانی و نقمت نیست، میتوان طوری دید که نعمت هم درون آن باشد.
3. بر فرض که امام خمینی جنگ را نعمت هم دانسته باشند؛ اما نعمت دانستن جنگ تحمیلی، تقدیس و ارزشمند دانستن آن نیست؛ جنگ بهما هو جنگ را کسی تقدیس نمیکند. آن را عامل پیشرفت بشریت و تاریخ نمیداند. منظور از «نعمت تلقی کردن جنگ تحمیلی، تجسم آن در یک شرایط تاریخی خاص برای یک کشور انقلابی خاص و یک نسل خاص است که برای بالفعل کردن قوایخفتهاش، چارهای جز مواجه با یک شرایط دشوار را نداشت.»
4. تأکید بر این مطلب نیاز است که آنچه امام خمینی از خیرات و برکات و ثمرات جنگ گفتند، منظور جنگ دفاعی بوده و دفاع، مقدس است، نه جنگ!
5. فکر کنم مسئله در چارچوب یک مثال، بهتر فهمیده شود؛ در تاریخ زندگی ائمة اطهار(ع) داریم که برخی سالهای دراز در زندان و حصر حاکمان جور زمانه گرفتار بودند. از آن میان، امام موسیکاظم(ع) که سالهادر زندان هارون به سر میبرد. معروف است که در دورة زندان لحظهای از عمر امام به بیهودگی و بطالت نمیگذشت.
آن حضرت بیشتر وقت خود را با عبادت و خلوتهای عاشقانه با خدای بزرگ سپری میکرد و در فرصتهای مناسب به پاسخ پرسشهای دیگران و روشنگری آنان میپرداخت. گاهی در دعاهایش چنین میفرمود:
«اللهم انک تعلم انی کنت اسالک ان تفرغنی لعبادتک اللهم و قد فعلت فلک الحمد.» خداوندا! تو میدانی که همواره از تو فرصتی برای عبادت میخواستم که اکنون عطایم کردهای. بر این نعمت سپاسگزار توأم. (بحار الانوار، ج 48، ص 220، ح 24 از عیون)
حال، باید بگوییم که امام کاظم(ع) فرمودهاند زندان نعمت است! در حالی که منظور امام(ع) این نبوده که خود زندان نعمت است، بلکه منظورش این بوده که با همة سختی و ظلم و ستمی که بوده، درون آن نعمت فرصت عبادت بوده است. امام خمینی هم جنگ را با این نگاه سنجیده و فرمودند جنگ خیر و برکت و ثمراتی هم داشته است.
منبع: حریم امام